رجاء بن ابی ضحاک، از مردم خراسان و از خویشاوندان فضل بن سهل سرخسی[1] بود.[2] او از کارگزاران بنی عباس بود و به مأمون و معتصم در کار خراج خدمت کرد.[3] مأمون در سال 200هـ.ق، او را به مدینه فرستاد تا امام رضا(ع) را به خراسان بیاورد.[4]
احمد بن على انصارى گفت از رجاء بن ابى ضحاک شنیدم که میگفت: «مأمون مرا فرستاد که على بن موسى(ع) را از مدینه به نزد او ببرم و دستور داد که از راه بصره و اهواز و فارس آمده و از راه قم نگذرم و نیز تا زمانی که به خراسان برسیم، خودم شبانه روز مراقبش باشم. من از مدینه تا مرو با او بودم و به خدا سوگند! مردى که از او پرهیزکارتر باشد، بیشتر از او به یاد خدا باشد و بیشتر از او از خدا بترسد را در تمام عمرم ندیدم».[5]
گزارشی نیز وجود دارد که فردی از امام رضا(ع) خواست تا اجازه دهد که رجاء بن أبی ضحاک را بکشد، اما امام چنین اجازهای نداد.[6]
سرانجام رجاء بن ابی ضحاک، در سال 226 هـ.ق در دمشق به دست علی بن اسحاق بن یحیی به جهت اختلاف در اداره خراج و مالیات کشته شد.[7]
از او فرزندی به نام حسن بن رجاء باقی ماند[8] که در تاریخ نوشتهاند: «او در راه سامرا با علی (قاتل پدرش) برخورد میکرد»،[9] ولی نمیتوانست کاری درباره او انجام دهد.
احمد بن على انصارى گفت از رجاء بن ابى ضحاک شنیدم که میگفت: «مأمون مرا فرستاد که على بن موسى(ع) را از مدینه به نزد او ببرم و دستور داد که از راه بصره و اهواز و فارس آمده و از راه قم نگذرم و نیز تا زمانی که به خراسان برسیم، خودم شبانه روز مراقبش باشم. من از مدینه تا مرو با او بودم و به خدا سوگند! مردى که از او پرهیزکارتر باشد، بیشتر از او به یاد خدا باشد و بیشتر از او از خدا بترسد را در تمام عمرم ندیدم».[5]
گزارشی نیز وجود دارد که فردی از امام رضا(ع) خواست تا اجازه دهد که رجاء بن أبی ضحاک را بکشد، اما امام چنین اجازهای نداد.[6]
سرانجام رجاء بن ابی ضحاک، در سال 226 هـ.ق در دمشق به دست علی بن اسحاق بن یحیی به جهت اختلاف در اداره خراج و مالیات کشته شد.[7]
از او فرزندی به نام حسن بن رجاء باقی ماند[8] که در تاریخ نوشتهاند: «او در راه سامرا با علی (قاتل پدرش) برخورد میکرد»،[9] ولی نمیتوانست کاری درباره او انجام دهد.