خانه » همه » مذهبی » رجعت از دیدگاه احسایی

رجعت از دیدگاه احسایی


رجعت از دیدگاه احسایی

۱۳۹۸/۱۱/۰۶


۹۷۲ بازدید

در کتاب جوامع الکلم از شیخ احمد احسایی در مورد رجعت چه گفته است

احسائی همانند دیگر عالمان شیعه، وجود و ظهور امام زمان را از اصول مسلم و ضروری دین می‌داند ؛ اما بر خلاف آنان، معتقد است که زندگی و بقای امام نه در این جهان، بلکه در عالم هورقلیا تحقق دارد. (جوامع الکلم: شیخ احمد اَحسائی، تهران، ۱۲۷۲ق؛ ج۲، ص 103).
به نظر می‌رسد‌، اصطلاح هورقلیا یکی از مفاهیم کلیدی حل بسیاری از نکات بغرنج و نامفهوم ‌اند‌یشه‌ها و آرای شیخ احمد احسایی است؛ زیراکه وی در موارد متعددی همچون حیات دنیایی امام عصر(عج)، معراج جسمانی رسول خدا(ص) و معاد جسمانی پیوسته کوشیده تا همة آنها را با همین حیات و جسم هورقلیایی توجیه و تفسیر کند. شیخ احمد معتقد است کلمة هورقلیا، سریانی است. وی در جوامع الکلم، رسالة قطیفیه می‌گوید: «و هی کلمة بعبارة سریانیه.»(احمد احسایی، جوامع الکلم، ج1، ص 124). اما در مورد معنی و مفهوم آن، احسایی آن را به معنی «ملک آخر» گرفته است. ( احمد احسایی، رساله فی جواب ملا حسین اناری، ص 3)
در طول قرن‎های متمادی تنازعی بین برخی از متکلمان و فلاسفه دربارة معاد جسمانی پدید آمده بود که ملّاصدرا با طرح نظریة حرکت جوهری در فلسفة اسلامی، بابی جدید در جهت اثبات نوعی از معاد جسمانی گشود و زمینه‌های رفع این اختلافات را فراهم آورد. اما شیخ احمد احسایی به ناکارآمد بودن این نظریة ملّاصدرا اعتقاد داشت و خود فرضیة جدید هورقلیا را مطرح ساخت، که نه تنها مشکلی را حل نکرد، بلکه باعث تکفیر خودش و ایجاد فرقه‎ای جدید در میان شیعه امامیه شد، و این تنها به این دلیل بود که به جای استفاده از احادیث اهل‌بیت‌(ع) و اصطلاحات مکتب ایشان به دامن اصطلاحات صابئین افتاد و کوشید با روش و اصطلاح آنها مسائل کلامی اسلام را تبیین کند،(احمد احسایی، جوامع الکلم، قسمت سیم، رساله نهم، ص1) و بدون دلیل عقلی یا نقلی مستحکم، برای انسان دو جسد و دو جسم اثبات می‌کند که یکی جسم عنصری و دیگری جسد هورقلیایی بود. این در حالی است که این سخن ادعایی بیش نیست و دلیل عقلی و دلیل نقلی بر آن اقامه نگشته است. قرآن به صراحت در بیان معاد جسمانی می‎فرماید: «آیا انسان گمان می‎کند استخوان‎های او را جمع نخواهیم کرد؟ بلکه ما قادریم [حتی] سر انگشتان او را به حال نخستین برگردانیم» (قیامت:3 و 4).
شیخ احمد احسایی در تألیفات خود بارها کلمة هورقلیا را به کار برده است. نمونه‌هایی از عین عبارت شیخ احمد را برای روشن شدن مقصود وی، در‌‌ اینجا می‌آوریم: در جوامع الکلم، رسالة خاقانیه می‌نویسد: «همانا می‌گویم که ظاهر جسد انسان فانی می‌شود، ولی باطنش که همان جسم دومی ‌است باقی می‌ماند و آن از عناصر چهارگانة هورقلیایی است، که از عناصر دنیایی هفتاد مرتبه شرافتش بیشتر است.» ( احمد، احسایی، جوامع الکلم، ج1، رسالة پنجم، ص 122)
در جوامع الکلم، رسالة قطیفیه می‌نویسد: «جسم کلی است که به عالم مثال قرار گرفته و محل آن به شمار می‌رود، و آن مجموع عالم اجسام و شکل کل است. و آن همان عالم مثال بلکه بالاتر از آن می‌باشد و همان است که حایل بین نفوس و اجسام می‌شود…»( همان، ج1، رسالة سوم، ص83) در همان رساله در جای دیگر می‌نویسد: «و هی البلاد التی اذا نام الانسان رآها، و هی هورقلیا بعبارة السریانیه، و معناه ملک آخر… .»( همان، ص 124)
در نهایت وی می‌گوید: امام عصر(عج) در عالم هورقلیا می‌باشد و همانا ظهور و رجعت ایشان نیز در همان عالم هورقلیایی خواهد بود… معتقدم که هورقلیا در اقلیم هشتم واقع شده است و معنی آن ملک آخر می‌باشد که دارای دو شهر می‌باشد: یکی در غرب با نام جابرسا و یکی در شرق به نام جابلقا.( احمداحسایی، جوامع الکلم، ج1، رسالة رشتیه، ص103.). شیخیه هورقلیا را مرتبه ای از عوالم وجود دانسته که نسبت به عالم ماده از لطافت بیشتری برخوردار است. از نظر شیخیه، در عالم هورقلیا هر چند که اجسام وجود دارند، شفافیت و لطافت آن اجسام نسبت به اجسام عالم ماده بیشتر است. آنها این عالم را همان عالم مثال منفصل دانسته اند. به دلیل عدم هماهنگی در اندیشه شیخیه، جایگاه عالم هورقلیا گاه بین عالم ملک و عالم ملکوت و گاه بین عالم ملک و عالم جبروت معرفی شده است. شیخیه باتفکیک جسم از جسد برای انسان چهار بدن لحاظ کرده اند که برخی مربوط به عالم ملک و برخی مربوط به عالم هورقلیا هستند. جسد دوم انسان، از اقسام چهارگانه بدن او، که مربوط به عالم هورقلیاست همان چیزی است که در احادیث تحت عنوان «عجب الذنب» و در فلسفه ملاصدرا تحت عنوان «قوه خیال» از آن یاد شده است.

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد