۱۳۹۴/۰۵/۲۲
–
۵۹ بازدید
صباح زنگنه در گفتگو با مشرق؛
روسیه هدف بعدی تکفیریهاست/ ریاض می خواهد امتیازی که در سوریه میدهد را در یمن برداشت کند
کارشناس ارشد مسائل منطقه روسیه با حمایت از عملیات نظامی عربستان در یمن در جریان تصویب قطعنامه شورای امنیت، عملاً سعودیها را بدهکار خود کرد و اکنون احساس میکند که وقت آن است که این بدهی را در صحنه سوریه بازپس بگیرد.
روسیه هدف بعدی تکفیریهاست/ ریاض می خواهد امتیازی که در سوریه میدهد را در یمن برداشت کند
کارشناس ارشد مسائل منطقه روسیه با حمایت از عملیات نظامی عربستان در یمن در جریان تصویب قطعنامه شورای امنیت، عملاً سعودیها را بدهکار خود کرد و اکنون احساس میکند که وقت آن است که این بدهی را در صحنه سوریه بازپس بگیرد.
گروه بینالملل مشرق- اگرچه همه طرفهای دخیل در سوریه درباره لزوم آتشبس میان همه طرفها و پیگیری راهحل سیاسی برای بحران این کشور اتفاق نظر دارند، اما به نظر میرسد همچنان آینده سیاسی سوریه در هالهای از ابهام باشد. طرحهای مختلفی از سوی ایران، روسیه، ترکیه، همسایگان عربی سوریه و سایر کشورها تا کنون ارائه شده است، اما هنوز هیچ گام تعیینکنندهای برای حل بحران برداشته نشده است.
خبرنگار بینالملل مشرق در خصوص طرحهای ارائه شده برای حل بحران سوریه و نقش طرفهای دخیل و صاحب نفوذ در این کشور با “صباح زنگنه” سفیر و نماینده سابق ایران در سازمان همکاری اسلامی گفتگو کرده است. متن مصاحبه مشرق با این کارشناس ارشد مسائل منطقه را در ادامه میخوانید:
“صباح زنگنه” سفیر و نماینده سابق ایران در سازمان همکاری اسلامی
سؤال:: به نظر میرسد که روسیه به دنبال حل بحران سوریه از طریق سیاسی است؛ طی روزهای اخیر هم اخباری مبنی بر دعوت از وزرای خارجه جمهوری اسلامی ایران، سوریه و عربستان سعودی به مسکو برای نشست و ارائه راه حل سیاسی برای حل بحران سوریه منتشر شده است. آیا شما از جزئیات این تحول خبر دارید؟
طی سالهای گذشته عوامل متعددی در پرونده سوریه دخیل بوده است؛ عوامل داخلی شامل دولت سوریه و نیروهای مخالف و معارضان میشود؛ که خود اینها به چند نوع تقسیم میشوند. بازیگر بعدی، تشکیلاتی است که با نام داعش وارد سوریه شد، با تدابیر مختلف کشورهای غربی و برخی کشورهای منطقه. بازیگران دیگر عبارتند از نیروهای حامی و طرفدار دولت سوریه مانند حزبالله و ایران و بازیگران خارجی مخالف دولت سوریه مانند ترکیه، اردن، عربستان و سایر کشورهای منطقهای به علاوه کشورهای فرامنطقهای مانند آمریکا و روسیه و سازمانهای بینالمللی مانند سازمان ملل.
طی سالهای گذشته هیچ بازیگری چه داخلی و چه خارجی نتوانسته است حرف آخر را در مسئله سوریه بزند. دولت ترکیه و عربستان میگفتند که ظرف دو هفته، اسد باید برود و حکومت باید تغییر بکند. نه آنها توانستند حکومت سوریه را تغییر بدهند و نه حامیان دولت سوریه توانستند صحنه میدانی سوریه را قبضه بکنند. اکنون همه به این نتیجه رسیدهاند که بحران سوریه تنها از طریق سیاسی قابل حل است.
از طرفی کشورهایی مانند عربستان سعودی، هزینه زیادی در خصوص مسئله سوریه متحمل شده و از پول و اعتبار خود خرج کردهاند و همواره تلاش نمودهاند انقلابی را از خارج به سوریه تحمیل کنند که البته نتوانستند؛ بنابراین تلاش خواهند کرد هزینههایی که کردهاند کاملاً بینتیجه نباشد و به ازای امتیازی که دادهاند در جایی دیگر امتیازی دریافت کنند.
در صحنه جهانی شاهد نوعی تقسیم کار و هماهنگی بین روسیه و آمریکا هم هستیم. به نظر میآید روسیه که در مناطق ساحلی سوریه پایگاه دریایی دارد تلاش میکند حضور خود را در آینده سوریه تضمین کند و از طرف دیگر نگران توسعه تحرکات تروریستی به سرزمین خود است. بسیاری از فرماندهان گروههای تروریستی مانند داعش از روسیه یا کشورهای استقلالیافته از روسیه به منطقه میآیند و بازگشت اینها به روسیه به معنای انتقال عملیات انتحاری به این کشور است و روسیه باید منتظر این قبیل عملیاتهای تروریستهای تکفیری باشد.
روسیه ایده و پیشتازی مبارزه با تروریسم را مطرح کرده است و با امتیازی که در موضوع یمن داده (یعنی تصویب قطعنامه شورای امنیت در حمایت از عملیات نظامی عربستان در یمن) عملاً عربستان را بدهکار خود کرده است و اکنون احساس میکند که وقت آن است که این بدهی را در صحنه سوریه بازپس بگیرد.
پوتین با امتیازی که در یمن به ملک سلمان داد
اکنون به دنبال امتیازگیری از عربستان در سوریه است
روسیه با مذاکرهای که با آمریکا انجام داده تلاش میکند با اعمال فشار بر عربستان که مانع شکلگیری و نتیجه دادن اجلاسهای ژنو یک و دو شده است، موجب نزدیک شدن سازمانهای امنیتی و دولتی سوریه به نیروهای دولتی عربستان شود و اوضاع بحران سوریه را به سرانجامی برساند که از آن طریق موضوع مبارزه با تروریسم را به طور جدیتری بتواند به نتیجه برساند. در همین راستا، روسیه اقدام به برگزاری اجلاسهای دوجانبه یا چندجانبهای در مسکو کرده است. نمایندگان دولت سوریه و گروههای غیرنظامی مخالف بشار اسد را دعوت کرده است که البته این مذاکرات بیشتر جنبه تبلیغاتی و سیاسی به خودش گرفته و نتایجی در پی نداشته است.
اکنون چند طرح برای حل بحران سوریه از سوی کشورها مطرح است. طرح ایران مبتنی بر بیان تهدیدات کلی است، یعنی توقف جنگ و درگیری نظامی، انجام کمکهای انساندوستانه سازمانهای بینالمللی. در طرح روسیه تأکید بر مبارزه با تروریسم است و دور هم جمع کردن کشورهای مؤثر در صحنه سوریه، که در این طرح علاوه بر خود روسیه، از عربستان و ایران و کشورهای همسایه سوریه یعنی ترکیه و اردن و احیاناً عراق و لبنان دعوت خواهد شد. مسلماً هر کدام از این طرحها میتواند نقصها و کمبودهایی داشته باشد، اما اعلام آتشبس یکی از محورهای اصلی تقریباً همه طرحهای ارائه شده است. در عین حال، یک طرف درگیری، دولت سوریه یعنی یک دولت مشخص است، ولی گروههای معارض مسلح، منسجم نیستند و همین مسئله مذاکره برای آتشبس میان همه طرفها را دشوار میکند.
البته مقامات سیاسی روسیه به دلیل اینکه در صحنه میدانی جنگ سوریه حضور ندارند، اظهارنظرهایی میکنند که صرفاً از دیدگاه خود آنهاست [و ممکن است خیلی نتواند راهگشا باشد]. اما همین روسها میتوانند در عملکرد کشورهای همسایه سوریه مانند اردن و ترکیه نقش داشته باشند، کشورهایی که نقش زیادی در جلوگیری از تردد افراد مسلح و تسلیحات به سوریه دارند. روسیه همچنین میتواند علاوه بر فشار بر این دو کشور، بر عربستان سعودی هم فشار بیاورد تا علاوه بر جلوگیری از تردد افراد مسلح و تسلیحات به سوریه، مانع از حمایت سیاسی و امنیتی از معارضان سوریه شود.
سؤال:: در طرحی که در حال حاضر مقامات روس مطرح میکنند؛ اسمی از ترکیه نیامده. آیا اردوغان پس از سالها تلاش، حاضر است بدون دریافت هیچ امتیازی توافق احتمالی را بپذیرد؟
ترکیه از کشورهای مؤثر در مسئله سوریه است و روسیه باید از روابط خود با ترکیه استفاده کند تا بتواند این کشور را نیز در طرحهای پیشنهادی همراه کند. روسیه حتی میتواند از روابطی که با آمریکا و عربستان دارد برای جلوگیری از سنگاندازیها و انتقال تسلیحات به سوریه استفاده کند. البته به لحاظ اجرایی، سؤالهای زیادی وجود دارد که باید برای آنها به دنبال پاسخ بود.
روسیه باید از روابط خود با کشورهای دخیل در بحران سوریه برای حل این بحران استفاده کند
سؤال:: برخی از رسانههای سعودی اقدام به انتشار شایعهای کردهاند مبنی بر اینکه ملک سلمان قصد دارد به ایران سفر کند. این خبر تا چه اندازه میتواند درست باشد و هدف از انتشار این اخبار چیست؟
انتشار اینگونه اخبار برای سنجیدن واکنش کشورهای دیگر است، ولی من خیلی هم بعید نمیدانم که چنین سفری در آینده صورت بگیرد؛ به این دلیل که فشار زیادی روی عربستان به لحاظ سیاسی هست و از طرف دیگر ریاض مایل است که امتیازاتی را در مسئله سوریه بدهد و ما به ازای آن را در یمن دریافت کند.