۱۳۹۴/۰۴/۰۹
–
۴۲۷۱ بازدید
برای پاسخ یابی به این سوال به نکات ذیل با دقت و تأمل توجه شود:
الف – توبه در لغت به معنای بازگشت است. هر کسی بازگردد، تائب است. حق تعالی نیز توبهپذیر است، به همین دلیل یکی از اسامی حق تعالی نیز «تواب» است. چرا که او بیش از بندهی خود، به او رو میکند، نظر لطفش را به تائب باز میگرداند و او را مورد لطف و عنایتش قرار میدهد. چنان چه خداوند کریم، در کلام وحی و در معرفی خودش میفرماید:
«إِلاَّ الَّذینَ تابُوا وَ أَصْلَحُوا وَ بَیَّنُوا فَأُولئِکَ أَتُوبُ عَلَیْهِمْ وَ أَنَا التَّوَّابُ الرَّحیمُ» (البقره -160)
ترجمه: مگر آن گروهى که توبه کردند و اصلاح و بیان نمودند، ایشانند که من توبه آنانرا میپذیرم منم. که فوق العاده توبه پذیر و مهربانم.
ب – بیان شد که توبه یعنی بازگشت. فرض کنید کسی برای رسیدن به مقصدی، راهی را انتخاب میکند و میپیماید، اما پس از مدتی متوجه میشود که راه را به خطا انتخاب کرده و این راه به آن مقصد نمیرسد، لذا باز میگردد و در جهت صحیح حرکت میکند. به این بازگشت میگویند: «توبه». لذا توبه به محض آن که انجام گرفت، پذیرفته است. چرا که هر گاه بازگشتید، بازگشتید. پس توبه خود عین قبول است. پس «توبه» یعنی اعتراف به گناه. کسی که بر میگردد، یعنی حقیقتاً اعتراف و اقرار دارد که راه را به خطا رفته است. و کسی که اعتراف نکند که خطا میرفته، هیچ گاه باز نمیگردد. پس این اقرار قلبی و سپس لسانی به خداوند متعال، قدم اول توبه و بسیار ارزشمند است. چنان چه میفرماید:
«وَ آخَرُونَ اعْتَرَفُوا بِذُنُوبِهِمْ خَلَطُوا عَمَلاً صالِحاً وَ آخَرَ سَیِّئاً عَسَى اللَّهُ أَنْ یَتُوبَ عَلَیْهِمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحیمٌ» (التوبه – 102)
ترجمه: و گروه دیگرى به گناهان خود اعتراف نمودند که اعمال نیکى را با گناهانى آمیختهاند. شاید خدا توبهی ایشان را بپذیرد. محققاً خدا فوق العاده آمرزنده و مهربان است .
امیرالمؤمنین علی علیهالسلام میفرمایند:
«معصیتکاری که به گناه خویش اعتراف ورزد، بهتر از فرمانبرداری است که به کار خویش ببالد» (گزیدهی میزان الحکم، ج1، ص171)
و نیز امام باقر علیهالسلام میفرمایند:
«به خدا سوگند از گناه نمیرهد، مگر کسی که به آن اعتراف دارد» (همان مدرک)
ج – اما صرف اقرار و اعتراف کافی نیست. بلکه پیشمانی، طلب مغفرت و بازسازی هم لازم است. بسیاری هستند که خطایی میکنند و به خطا بودن فعل خود نیز اقرار و اعتراف دارند، اما از کردهی خویش پشیمان نیز نیستند. در صورتی که بیان شد توبه یعنی «بازگشت»، پس تا کسی پشیمان نشود، باز نمیگردد.
از سوی دیگر ممکن است کسی راهی به خطا میرفته، اکنون متوجه شده که آن راه خطا بوده و اکنون نیز پیشیمان شده و باز گشته است، اما نه در راه خطای خود و نه در بازگشت آن، کاری به خدا نداشته و ندارد. چنین کسی توجه ندارد که وقتی به خطا میرفت، دو معصیت انجام میداد: اول نافرمانی امر خدا و دوم پیمودن راه اشتباهی که به ضرر خودش بود. اکنون بازگشته، ولی کاری به خدا ندارد. لذا فقط فایدهی بازگشت را میبرد. مثل کسی که اعتقادی به خدا و قیامت ندارد، مشروبات الکلی مصرف میکرده و اکنون فهمیده که مضر است و دیگر مصرف نمیکند و فایدهاش را هم میبرد. اما بخش معصیت و نافرمانی خدا به جایش باقی است. لذا پس از اعتراف و پشیمانی، عذرخواهی هم لازم است. و مرحلهی آخر، تصدیق توبهی خود با باز نگشتن به آن گناه و اصلاح خرابیهای گذشته است.
«وَ إِنِّی لَغَفَّارٌ لِمَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحاً ثُمَّ اهْتَدى» (طه – 82)
ترجمه: و من یقینا آن- کسى را که توبه کند، و ایمان بیاورد، و عمل صالح انجام دهد مى آمرزم، سپس هدایت خواهد شد.
مولیالموحدین علی علیهالسلام میفرمایند:
«توبه بر چهار پایه استوار است: پشیمانی در دل – آمرزشخواهی به زبان – عمل کردن با اعضای بدن, یعنی جبران گذشته و انجام عمل صالح– تصمیم بر بازنگشتن (به گناه)» (همان مدرک)
د – اما در خصوص ثبت در نامهی اعمال دقت شود که توبه به محض قصد و انجام پذیرفته است و خداوند متعال بسیار کریمتر از آن است که پس از پذیرش عذرخواهی جدی، آن را به رخ بندهاش بکشد.
بدیهی است که مجرم، با دیدن نامهی اعمال خود در قیامت، معذب میشود و عذاب مخصوص کسی است که بخشیده نشده است. پس اگر خداوند رحمان و رحیم گناه کسی را بخشید، نه تنها آن را در نامهی اعمالش محو میکند، بلکه کاری میکند که حتی شخص معصیتکار نیز آن گناه خودش را به یاد نیاورد. جالب آن که بدانیم خداوند متعال آن قدر رحیم و کریم است که نه تنها آن عمل را از کتاب اعمال و حتی یاد و خاطر گناهکار و ملائک کاتب پاک میکند، بلکه خطا و گناهش را «مبدل» به حسنه (عمل نیکو) مینماید و بدیهی است که حسنات از فایدههای دنیوی و اجر اخروی برخوردارند:
«إِلاَّ مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلاً صالِحاً فَأُوْلئِکَ یُبَدِّلُ اللَّهُ سَیِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحیماً» (الفرقان -70)
ترجمه: مگر آن کسى که توبه کند و ایمان بیاورد و عمل نیک انجام دهد. اینگونه افرادند که خداى مهربان گناهانشان را به حسنات (صواب)، تبدیل مى نماید. و خدا فوق العاده آمرزنده و مهربان است .
امام صادق علیهالسلام میفرمایند:
«خداوند جلجلاله به داود پیامبر – که بر پیامبر ما و خاندانش و او درود باد – وحی کرد: ای داود! هر گاه بندهی مؤمن من گناهی کند و سپس از آن گناه برگردد و توبه نماید و به هنگام یاد کردن از آن گناه از من شرم کند، او را بیامرزم و آن گناه را از یاد فرشتگان نگهبان اعمال ببرم و آن را به نیکی بدل کنم. و از این کار مرا باکی نیست که من مهربانترین مهربانان هستم. (همان مدرک، ص 173)
توجه به این حقوق برای جبران گذشته لازم است:
حقوق عبادی خداوند متعال (از زمان بلوغ)
حقوق مالی خداوند متعال(از هنگام بلوغ)
حقوق عبادی
1.نماز
ـ بررسی کنید که دقیقاً چند نماز بدهکارید، قضای آن ها را به جای آورید. سعی کنید ترتیب نمازها حفظ شود، یعنی همان گونه که قضا شده است به جای آورید. دست کم برای هر سال 5 نماز آیات در نظر گرفته و قضای آن را بجا آورید.
2.روزه
ـ حساب کنید چقدر روزه بدهکارید.
ـ قضای روزه ها را به جای آورید.
خصال روزه
ـ برای هر روز روزه ای که یک سال از آن گذشته باشد باید یک کیلو گندم حساب کرده، به فقیر بدهید که فقط نان بخرد.
کفاره روزه
ـ مبادا به عمد و بدون عذر روزه خورده باشید که گذشته از قضا کفاره اش یا یک بنده آزاد کردن یا 60 روز روزه گرفتن و یا 60 فقیر را باید غذا دهد.
3.حج
ـ اگر مستطیع شده اید و به حج نرفته اید حتماًاقدام کنید.
4.امر به معروف
ـ اگر آن را به جای نیاورده اید، در اولین مرحله، طبق شرایط، آن را انجام دهید.
5.نهی از منکر
ـ اگر دیگران را در حال گناه دیده اید و آن ها را نهی نکرده اید، حتماً در اولین فرصت، طبق شرایط، آن را انجام دهید.
6.تولّی (دوست داشتن دوستان خدای تعالی)
ـ دقت کنید که آیا دوستان خدا را دوست دارید یا نه. به هر حال در انتخاب دوستان و اندازة محبت به آنان دقت کنید.
7. تبرّی (بیزاری از دشمنان خدای تعالی)
ـ آیا این گونه هستید یا نه؟ اگر پاسخ منفی است باید حتماً با دست و زبان و قلم از دشمنان الهی اعلان بیزاری کنید.
8.جهاد (تلاش در راه خدا)
ـ برای همیشه مترصد فرمان مقام ولایت بوده،
– برای خودسازی با خواسته های نفس مبارزه کنید.
9.خمس
ـ هر کسی باید حساب سال داشته باشد، و هر چه از درآمد سالانه اش اضافه بر مصرف داشت، یک پنجم آن را بابت خمس به مرجع تقلیدش، حاکم شرع یا نماینده ولی فقیه بپردازد.
ـ اگر تا به حال وضعیت حسابتان را روشن نکرده اید به سرعت اقدام کنید که تصرف در اموال بر شما جایز نیست.
10.زکات
ـ در مواردی چون معدن، یافت گنج، غواصی در عمق دریا، طلا، نقره، گاو، شتر، گوسفند و زراعت که در رساله عملیه شروط آن بیان شده است باید زکات به حد خاصی پرداخت گردد.
– با مراجعه به کتاب توضیح المسائل اندازه دین و بدهی خود را روشن کنید و اقدام به پرداخت نمایید.
– بررسی کنید مبادا در اموالتان چنین بدهی هایی به خداوند و عیالات او (فقرا) وجود داشته باشد، که هر گونه تصرف شما در این اموال، عدوانی و حرام خواهد بود.
ـ حتماً برنامه حساب رسی خود را با حاکم شرع در میان بگذارید.
نکته 1: اگر در زمینه تقلید با تحقیق به مرجع اعلم رسیده اید خدا را شکر کرده و از او تقلید را ادامه دهید.
ولی اگر هنوز وضع تقلیدتان روشن نیست تلاش کنید که مرجع تقلید خود را انتخاب کرده و از او تقلید کنید.
رساله توضیح المسائل او را گرفته و یک دوره آن را مطالعه کنید که اعمال شما بر مبنای فتوای مرجع تقلید باشد.
نکته 2: در امور اجتماعی ـ سیاسی تنها به نظر مقام ولایت فقیه توجه داشته و آن را به کار برید.
سخنان مقام ولایت فقیه را همیشه تعقیب کنید. مبادا حکمی را بیان کنند و بی خبر بمانی!
نسبت به فرامین او هیچ کس را در کنار او قرار ندهید که در دوران غیبت حضرت ولی عصر (ارواحنا فداه) به لطف الهی او تنها ولایت مدار است.
توجه به مسائل زیر و جبران آن ها لازم است:
حقوق مالی مردم (از حین ولادت)
حقوق عِرضی و آبروئی مردم (از هنگام تمییز)
اداء حقوق مردم
تصرف عدوانی در اموال مردم شده باشد، مانند:
الف. دزدی
ب. ضرر زدن به اموال مردم (خصوصی ـ عمومی)
ج. تصرف و یا خسارت وارد کردن به اموال مردم
د. ضربه زدن به گونه ای که دیه ضرب (قرمز و یا کبود شدن) و جرح (زخمی شدن) لازم آید.
اداءحقوق مالی به همسر (زن) در زمینه:
الف) نفقه
1. خوراک
2. پوشاک
3. مسکن
ب) پرداخت مهریه
اداء حقوق مالی همسر (مرد) در زمینه:
1.حفظ اموال شوهر و دارایی او
اداء دیونی چون:
1.قرض الحسنه
در زمان معین به اندازة معین پرداخت شود.
2.ضمانتهای مالی شرعی
اگر ضامن کسی شده اید و او بدهکاری اش را پرداخت نکرده است باید آن را خود پرداخت نمایید.
3.عهد و نذر و قسم
اگر نذر ـ عهد ـ قسم خورده باشد خواه با مردم و یا خدای تعالی در امور مالی داشته باشد پرداخت کند.
4.وصیت
اگر وصی شده طبق نوشته عمل کند.
اگر وارث بوده است نیز طبق ضوابط شرع عمل کند.
توجه:
1.تضییع وقت و زمان بندگان خدا نیز ضمانت آور است که باید از اشخاصی که می داند حلالیت طلبیده و آن ها را راضی کند ـ برای همگان طلب مغفرت کند.
2. در آخر قدری پول به عنوان رد مظالم به حاکم شرع بپردازد تا او به مواردی که لازم می بیند خود پرداخته یا اجازه پرداخت دهد.
5.غیبت:
اگر از کسی غیبت کرده، حلالیت طلب کند. اگر موجب ناراحتی است، برای آن شخص استغفار کند.
6.تهمت، افتراء، نسبت های دروغین دادن:
ـ حلالیت طلبد!
ـ آبروی رفته شخص را بازگرداند
ـ برای آن شخص استغفار فراوان کند
7.شهادت به دروغ:
ـ آن شهادت را بازگرداند
ـ اگر ممکن نیست از شخص حلالیت طلبد
ـ حقوق تضییع شده او را باز گرفته و بازگرداند
ـ برای او و خودش استغفار فراوان کند
8.تحلیل های غلط و بی دلیل نسبت به این و آن در حالی که خود ندیده (گمان بد)
ـ برای خود و او استغفار کند
ـ آبروی رفته را بازگرداند
ـ از آن شخص دفاع کرده و اشتباه خود را بازگرداند.
9.آبروریزی
ـ آبروی رفته شخص را بازگرداند
ـ از او حلالیت طلبد
ـ برای خودش و او طلب مغفرت کند
10.فحش، توهین، بدزبانی
ـ حلالیت طلبیده و عذرخواهی کند
ـ برای خود و او طلب مغفرت کند
11.کوچک کردن دیگران به القاب بد دادن و بی احترامی به والدین، بزرگترها و اساتید:
ـ عذرخواهی
ـ استغفار برای خود و آن ها
ـ ترک این عمل
12.وقت کشی بندگان خدا:
لغو (حرف های نا بجا و بیهوده)، لهو (وقت کشی)
شخص را از خود راضی کند، برای همگان طلب مغفرت کرده از پرداخت ردّ مظالم به محاکم شرع دریغ نکند.
پس از این که این نوشته به اجراء در آمد سالک باید تلاش کند که به گناه دیگر آلوده نگردد، و اگر بتواند در کلاس های اخلاق بزرگان علم و تقوا حضور یابد و از نظرات اساتید فن استفاده برده و به مراقبت از خویش بپردازد تا که حرکت و سیر الی الله را جلو برد
.