خانه » همه » مذهبی » زرق و برق دنیا_ اسلام وثروت

زرق و برق دنیا_ اسلام وثروت


زرق و برق دنیا_ اسلام وثروت

۱۳۹۵/۰۳/۲۲


۶۷۵ بازدید

سلام و خسته نباشید
حضرت امام میفرمودند اگر زرق وبرق وارد زندگی شما شود دشمن شما را نابود خواهد کرد.
میخواستم راجبه این موضوع توضیح دهید

با سلام
از مکاتبه ی مکررتان با ما که نشانه ی اعتما شما به این مرکز است خرسندبم، امیدواریم راهنمای خوبی برایتان باشیم.
پرسشگر گرامی، اسلام دین رهبانیت نیست، اسلام خواستار این نیست که ما دنیا را رها کرده و در گوشه ای به عبادت خود مشغول باشیم، استاد مطهری در این باره می فرمایند:
دو نوع زهد است که ما با مراجعه به نصوص قطعی اسلامی می توانیم بفهمیم که این دو نوع زهد در اسلام وجود ندارد ولی در غیر اسلام این دو نوع زهد وجود دارد.
یکی از آنها به این معناست که کار دنیا و آخرت از یکدیگر جداست؛ یعنی ما دو نوع کار داریم: بعضی کارها مربوط به دنیاست، مانند کسب و تجارت و زراعت و صنعت و دنبال روزی و تحصیل مال رفتن. هرچیزی که مربوط به زندگی دنیاست مال دنیاست و تعلّق دارد به این دنیا و اساساً به دنیای دیگر تعلّق و وابستگی ندارد.
در مقابل، کارهای دیگری است که به زندگی دنیا بستگی ندارد و مربوط نیست، یعنی تأثیر مثبت و مفیدی در زندگی دنیا ندارد اگر تأثیر مضر نداشته باشد؛ اسم آنها عبادت است. عبادت یعنی دعا خواندن، روزه گرفتن، ریاضت کشیدن. آنگاه زهد یعنی رها کردن زندگی دنیا برای اینکه انسان فراغت پیدا کند برای کارهای آخرت.
کتاب المنجد در لغت عربی و به سبک دیکسیونرهای فرنگی است. البته قبل از آن، کتابی نزدیک به همین سبک نوشته شده بود به نام اقرب الموارد که المنجد بیشتر از آن اقتباس کرده است. المنجد زهد را به همین مفهومی که عرض کردم معنی کرده است که درست مفهوم مسیحی است. در المنجد زهد این گونه معنی شده است: زَهَدَ:
اَیْ تَرَکَ الدُّنْیا لِلتَّخَلّی لِلْعِبادَةِ، یعنی کار دنیا را رها کرد برای اینکه برای عبادت فراغت پیدا کند. روی این حساب اساساً کار دنیا و آخرت از هم جداست و دو حساب دارد: کارهایی مربوط و متعلّق به زندگی دنیاست؛ اینها مال دنیاست و ذره ای به درد آخرت انسان نمی خورد بلکه شاید صدمه هم بزند. و کارهای دیگری مال آخرت است که اسم آنها عبادت است و آنها به درد کار دنیا نمی خورد و احیاناً صدمه هم می زند.
پس زهد یعنی رها کردن کارهای دنیا برای رسیدن به آن دسته از کارها که اسمش را کار آخرت می گذاریم. آنگاه ما برای اینکه بتوانیم زاهد باشیم راهی جز جدا کردن خود از اجتماع نداریم؛ راهش عزلت و انزوا و رهبانیت و غارنشینی و دیرنشینی و صومعه نشینی است. نتیجه اش همان رهبانیتی است که می دانیم در دنیای مسیحیت چقدر رایج بوده است.
آیا اسلام چنین مفهوم و تصوری را برای زهد می پذیرد؟ نه، این از واضحات است و احتیاج به استدلال ندارد.(1)
اسلام نه تنها رهبانیت را قبول ندارد، بلکه برخی از امکانت و امور دنیوی را سعادت فرد مسلمان می داند، پیامبر بزرگوار اسلام صلی الله علیه و آله وسلم می فرمایند: مِن سَعادَةِ المَرءِ المُسلِمِ الزَّوجَةُ الصّالِحَةُ و َالمَسکَنُ الواسِعُ وَ المَرکَبُ البَهىُّ وَ الوَلَدُ الصّالِحُ (2)
از نظر اسلام مال و ثروت دنیا نه تنها بد نیست بلکه از توفیقات انسان به حساب می آید و انسان می تواند به وسیله آن کارهای مفید زیادی انجام دهد لکن به شرط اینکه دین انسان بر دنیایش مسلط باشد نه دنیای وی بر دینش، به عبارت دیگر اسلام می گوید: مال دنیا اگر در دست کسی باشد که در مقام تعارض دین ودنیا، دین را مقدم می دارد، مایه ی برکت است، اما همان مال اگردر دست کسی باشد که در مقام تعارض ، دنیا را ترجیح می دهد مایه ی هلاکت است.
به قول ملای روم:
چیست دنیا از خدا غافل بدن نه قماش و نقده و میزان و زن
مال را کز بهر دین باشی حمول نعم مال صالح خواندش رسول
آب در کشتی هلاک کشتی است آب اندر زیر کشتی پشتی است
اری مثل دین و دنیا مثل کشتی و آب است، اگر کشتی دین بر روی آب دنیا باشد(دین بر دنیا مسلط باشد)، این دنیا خوب و مایه حرکت کشتی دین است، اما اگر خدایی ناکرده آب دنیا وارد کشتی دین شود(دنیا بر دین تسلط داشته باشد)، مایه هلاکت وغرق شدن کشتی دین است.
پرسشگر گرامی، چون غالبا به دست آوردن ثروت همراه با دلبستگی به آن و در نتیجه عدم التزام به موازین شرعی از قبیل رعایت حق الناس، پرداخت خمس و زکات و… است، لذا برخی از روایات نگاه منفی به ثروت دارند، وگرنه به قول استاد مطهری:
«در اسلام مال و ثروت هیچ وقت تحقیر نشده است، نه تولیدش نه مبادله¬اش، نه مصرف کردنش، بلکه همه ی این¬ها تاکید و توصیه شده است و برای آنها شرایط و موازین مقرر شده است و هرگز ثروت از نظر اسلام دور افکندنی نیست، بلکه دور افکندنش اسراف، تبذیر تضییع مال و حرام قطعی است».(3)
حاصل سخن اینکه: به کاربردن تعابیری همچون زرق و برق توسط امام راحل، نشانگر این است که مراد و منظور ایشان نیز دلبستگی به دنیا و ثروت زدگی بوده و ایشان وابستگی به دنیا را عامل شکست می دانند، نه اصل وجود ثروت و مال را.
موفق و موید باشید، بازهم با ما سخن بگویید.
پی نوشت
1. مجموعه آثار شهید مطهری . ج25، ص: 464.
2. (از خوشبختى مرد مسلمان، داشتن همسرى شایسته، خانه اى بزرگ، وسیله اى راحت براى سوارى و فرزندى خوب است)؛ بحار الانوار، ج73، ص155، ح35.
3. نظری به نظام اقتصادی اسلام، ص 17.

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد