۱۳۹۵/۰۹/۱۰
–
۶۷۰ بازدید
اینطور که من دراسلام دیدم، اسلام بادادن یک سری حقوق ابتدایی به زنان که قطعاحق مسلم تمام انسانهاست،منت!!!برسرزنان گذاشته که به زنان عزت داده… .امااین قضیه مثل دادن اسباب بازی به بچه برای سرگرم کردنش است… .شماتمام جنبشهاوتحرکات غیرمسلمانان درتمام دنیاراکه نگاه کنید،زنان درمتن وبخش اصلی این جنبشهاحضوردارند،امادراسلام جنبش وتحرکی که زنان دربطن ومتن آن باشندمنفورومنزجراست واساسازن بایددرخانه!!حبس باشد.وقتی حضرت علی که فخرشیعیان!!!!است گفته اگرمیتوانی کاری کن که زنت جزتومردی رانشناسد،یعنی چه؟؟؟یعنی غیرمستقیم مردان را به حصرخانگی زنانشان تشویق کرده!!!مسائلی مثل دیه نقص عضوآقایان ودیه ی قتل زنان و…هم که دیگرآنقدرتکرارشده وبی جواب مانده که ازاساس لوث شده!!!دقیقااسلام کجابه زن شخصیت بخشیده؟مشکل مدافعان اسلام!!اینست که امروزرابا۱۴۰۰سال قبل وجهان امروزرابااعراب جاهل وعقب مانده مقایسه میکنند.شاید۱۴۰۰سال قبل دادن حق فعالیت اقتصادی و…به زنان چیزعجیبی بوده امادارایی های امروز زنان غیرمسلمان ابدابادارایی های زنان مسلمان قابل قیاس نیست.زنان مسلمان رابود بس همین یک هنر که نشینندوزایند شیران نر!!!!!بعدزنان غیرمسلمان ازاعماق دریاتاروی زمین تاسیارات دیگرراپیموده اندودرتمام این مدت زن مسلمان مشغول حسن التبعل بوده اند،به به چه کارمفیدی!!اسلام عزیز!!مردرارئیس خانه وخانواده قرارداده،یعنی چه؟مگرنهادخانواده شرکت یااداره است که نیازبه ریئس داشته باشد؟؟قطعانه!!زن هم درنهادخانواده مسئولیتش چیست؟؟بله قربان وچشم قربان گفتن به رئیسش!حالابرتری این رئیس نه بخاطرفضایل خاصیست،نه بخاطرهیچ چیزدیگر،فقط بخاطراینکه خدادلش خواسته!حالااگربگوییم بخاطرقدرت جسمانی مرداست،شبهه پیش می آیدکه مگرخانه وخانواده جنگل!!است که درآن هرکس زورش بیشتراست رئیس بشود؟آدم یادتنازع بقا می افتد!!بازدرحین وبین پیشرفت زن غیرمسلمان،زن مسلمان مشغول وظیفه ی خطیرکلفتی!!درخانه است!البته جای شکرش باقیست که نهضت های رهایی بخش ومنجی زنان درسراسردنیابرای نجات زن مسلمان ایجادشده،نهضتهایی مثل فمینیسم(به اشکال مختلف)و…که ناجی زن مسلمان ازفلاکت وبدبختی وکلفتیست!الان اساساالگووفخرزن مسلمان کیست؟حضرت زهرا!!!مثلا!!!که اهم کارایشان چه بوده؟حضوردرخانه!!ونهایتاکتک خوردن!!یاحضرت زینب،که بازهم مهمترین کارش غصه خوردن،کتک خوردن،ونگران روسری بودنش است.وتمام این الگوهای کامل وبی عیب ونقص زیرسایه ی مردان تشریف داشته اند،حضرت زهرابخاطرام ابیهابودن وبودن زیرسایه ی شوهرش وبودن درحاشیه ی زندگی شوهرش وحضرت زینب بخاطربودن درحاشیه ی کربلاوبودن درسایه برادرش است که اهمیت یافته وگرنه هیچکدام این زنهاخودشان به تنهایی وبه صورت مستقل،شخصیت استقلال یافته وتاثیرگذاری نداشته اند.یکی بدبختی شوهرش رافریادزده یکی بدبختی برادرش را،آفرین زنان خوب مسلمان شماهم یادبگیریدکه برای شوهرتان بمیریدتاشوهرتان زودتربرودیک زن دیگربگیردوبرای برادرتان خودتان راهلاک کنیدتابرادرتان شهیدشودوبه فوزعظیم برسدوشماکتک خورده وآواره و…بمانیدو…چه الگوهای خوبی،به به… .اماالگوی زن غیرمسلمان کیست؟ماری کوری،هلن کلروبسیاری زنان دیگرکه بشریت راتحت تاثیرقرارداده اند(واقعاچه زنانی؟؟ول دراجتماع!!بین نامحرمان).اماابعاددیگرزن باعزت!!مسلمان:ازدواج،به صورت اینکه زن برای بهره کشی جنسی باقیمتی خودش رابه مردمیفروشدوهرچه قیمتش کمترباشدبهتراست!وبیشترموردپسنداسلام!تشریف دارد!!بماندکه هروقت شوهرش میل جنسی داشت زن بایدبه این امرمهم گوش فرادهدحالامیخواهدروی شترباشدیا… .وبه این صورت ا
سوال شما نشان از هیجان و عصبانیت شدید شما از مشکلات معمول جامعه زنان است. اما اولین سوالی که مطرح می شود این است که شما در کدام کشور زندگی می کنید: عربستان سعودی یا افغانستان؟ آنچه که بر اسلام خرده گرفته اید بیشتر مربوط به آیین وهابیت یا طالبان است و با اسلام کشور ایران نسبت چندانی ندارد. کافیست به جای این همه تاکید بر غرب، نگاهی به دانشگاه ها، کارخانجات، ادارات، مراکز علمی و تحقیقاتی داخل کشور بیندازید. بخش زیادی از دانشجویان، اساتید، کارمندان، کارگران، مهندسان، پزشکان، متخصصان و فرهیختگان جامعه ما از بانوان هستند. کافیست در اینترنت واژه «زنان کارآفرین»، «زنان فرهیخته» و واژه های مشابه را جستجو کنید تا با اسامی بانوان برجسته کشور که در همین ایران و با همین قوانین موجود به مراتبی دست یافته اند، برخورد نمایید. جهت نمونه چند نفر از این بانوان را خدمت شما معرفی می کنیم:-سیده فاطمه مقیمی؛ رئیس یک شرکت حملونقل بینالمللی و رئیس شورای بانوان بازرگان، اتاق بازرگانی تهران و کارآفرین.-فاطمه دانشور؛ عضو هیات نمایندگان اتاق ایران و رییس کمیسیون اخلاق و کسب و کار و مسوولیت اجتماعی اتاق بازرگانی ایران و کارآفرین.-بنفشه صدیق؛ موسس و مدیر شرکت تولیدی صنعتی شیگال و مدیرعامل انجمن زنان کارآفرین، دارای سوابق کاری همچون رئیس هیات مدیره بنیاد خیریه مرسل، عضو هیات مدیره موسسه توانمندی های زنان آسیا، عضو انجمن سازندگان قطعات خودرو، عضو انجمن تحقیق و توسعه صنایع ایران و عضو انجمن مدیران صنایع ساوه.- سیده زهره اصغری؛ کارآفرین برتر ملی در جشنواره امیرکبیر (سال ۸۶)، کارآفرین برتر و نمونه خراسان جنوبی در جشنواره امیرکبیر (سال ۸۵ و ۸۶)، مدیرعامل و رییس هیات مدیره اسبق تعاونی اعتبار اسماء ویژه زنان ایران (سال ۸۷ تا ۹۲)، مدیر هیات تصفیه تعاونی اعتبار اسماء، مشاور بانک ایران زمین، عضو هیات موسس بنیاد دانشکده کارآفرینی دانشگاه تهران، عضو کمیته علمی و مشورتی دومین جشنواره رهبران مدیر کارآفرین ایران، عضو انجمن مدیران زن کارآفرین و انجمن ملی زنان کارآفرین ایران.- یاسمن مویدی؛ ایجا اشتغال برای 4000 هزار نفر بانو، مدیریت گروه کالایی تجهیزات ورزشی شرکت «موسسه صلح و دوستی بین المللی برای تونیک»، عضو هیات رییسه چندین مجموعه و موسسه و انجمن در ابعاد ملی و بین المللی و تاکنون دو جایزه مهم را برای موفقیت ها و کارآفرینی و ایجاد اشتغال دریافت کرده است.
– مرضیه سنوئی محصل؛ مدیرعامل شرکت داروسازی اکسیر گل سرخ، عضو فعال انجمن گیاهان دارویی، عضو هیات مدیره کانون کارآفرینان کشور، عضو انجمن حمایت از حقوق مصرف کنندگان، عضو انجمن مدیران استان خراسان، عضو هیات مدیره کانون زنان بازرگان، عضو اتحادیه صادرکنندگان کشور و … عضو شبکه ملی گیاهان دارویی، عضو و رییس هیات مدیره اتحادیه تولیدکنندگان داروهای گیاهی خراسان، عضو انجمن تولیدکنندگان داروهای گیاهی کشور و عضو انجمن توسعه و ترویج تولید و تجارت محصولات حلال، موفق به دریافت گواهی عنوان واحد فناور برتر در پارک های علم و فناوری کشور، لوح تقدیر از استانداری خراسان رضوی، تاییدیه علمی از پژوهشکده، لوح تقدیر از اتاق بازرگانی به عنوان بانوی برتر صنعت، عنوان واحد نمونه از جهاد کشاورزی خراسان، عنوان واحد نمونه از اداره نظارت خراسان و چندین لوح و گواهینامه دیگر.
– زهره صداقت سلطان آبادی؛ مدیرعامل مجموعه ای در حوزه منسوجات که شاغلین آن زنان سرپرست خانوار یا زنان بدسرپرست هستند. عضو مجامع امور صنفی بانوان خیاط.
– زلیخا عادلی؛ مدیر آموزشگاه فنی – حرفه ای آزاد نگارستان از شرکت تعاونی و صنایع دستی فرش دستباف گل نگار ترکمن، عضو شورای آموزشی، طراح و ممیزی سوالات، عضو هیات امنای کانون کارآفرینان استان، رئیس کمیسیون بانوان کانون کارآفرینی استان گلستان، ناظر فنی نمونه، رابط و مشاور اداره تعاون شهرستان در فرمانداری، عضو انجمن کتابخانه عمومی و کارآفرین برتر. 90 درصد شاغلین شرکت تحت مدیریت خانم عادلی از بانوان هستند.
– مرضیه مکرمی؛ موسس و مدیرعامل صندوق حمایت از توسعه فعالیت های کشاورزی زنان روستایی شهرستان مرودشت، در مجموعه تحت مدیریت وی 300 زن مشغول فعالیت هستند. عضو جمعیت هلال احمر و مسئول صندوق اعتبارات زنان روستایی، موفق به کسب لوح تقدیر از مشاور وزیر جهاد کشاورزی در امور زنان روستایی و عشایری، لوح تقدیر از مرکز آموزش بازرگانی استان فارس، لوح تقدیر از فرمانداری شهرستان مرودشت، لوح تقدیر از مدیریت جهاد کشاورزی شهرستان مرودشت و لوح تقدیر از مشاور وزیر صنعت، معدن و تجارت در امور زنان.
– راضیه شمس، خلبان شرکت هواپیمایی آسمان؛
– سودابه داوران؛ استاد رشته شیمی دارویی دانشگاه علوم پزشکی تبریز، موفق به کسب رتبه اول در نهمین جشنواره علوم پزشکی رازی در علوم پایه دارویی در سال 1382، سه بار انتخاب به عنوان پژوهشگر نمونه مراکز تحقیقاتی دانشگاه علوم پزشکی تبریز، انتخاب به عنوان زن نمونه نخبه سال 1386 از طرف نهاد ریاست جمهوری، انتخاب به عنوان 100 دانشمند نمونه سال 2008 توسط دانشگاه کمبریج، انتخاب به عنوان افراد باهوش قرن 21 توسط مرکز بینالمللی بیو گرافی، چهارده ثبت اختراع در سیستمهای دارورسانی نوین، مجری طرح برتر دانشگاهی سال 86 و پژوهشگر نمونه استان آذربایجان شرقی در سال 1387 و در نهایت موفق به کسب مدال بینالمللی یونسکو به دلیل فعالیتهای ارزشمند در توسعه علوم و فناوری نانو.
– آلینوش طریان، متولد در سال 1299 در خانواده ارمنی در تهران، فارغالتحصیل دانشکده علوم دانشگاه تهران در رشته فیزیک در سال 1326 در مقطع لیسانس، کسب مدرک دکترای دولتی را از دانشگاه علوم پاریس در سال 1335 شمسی، استاد فیزیک رشته ترمودینامیک در گروه فیزیک دانشگاه تهران، اولین فیزیکدان زن که در ایران به مقام استادی رسید و اولین کسی که در ایران درس فیزیک ستارهها را تدریس کرد.
چنان که مشاهده می کنید، در ایران زنان توانمند و برجسته کم نیستند. در مواردی مثل خانم میرزایی که اشاره نمودید: «مریم میرزاخانی، زن ایرانی که بدون حجاب و بدون ماندن در ایران و در بند تقیدات اسلام به جایگاهی والا رسید.» متذکر می شویم که خانم میرزایی از قبل از رفتن به خارج از کشور از جمله دانشجویان نخبه دانشگاه صنعتی شریف بود. وی اولین دختری بود که در المپیاد ریاضی ایران طلا گرفت. اولین کسی بود که دو سال مدال طلا گرفت و اولین فردی بود که موفق شد در آزمون المپیاد ریاضی نمره کامل 14 از 14 را کسب کند. این اتفاقات زمانی که وی در ایران با حجاب و تحت قوانین جمهوری اسلامی بود، رخ داد. یعنی علت موفقیت های این خانم، کشف حجاب یا نداشتن تقید به اسلام نبود و نیست. در همین راستا چندی پیش تعدادی از هنرپیشگان زن دسته سوم و چهارم سینمای ایران راهی غرب و شبکه «جم تی وی» شدند اما مدتی نگذشت که اعلام پشیمانی کرده و علیرغم آن که حجاب خود را برداشته و تقیدات اسلامی خود را کنار گذاشتند، به گفته شما به «جایگاه والا» نرسیدند. کسب یک مقام «حقیقی» در جوامع انسانی به توانمندی های شخص مربوط می شود و نه اعتقادات وی و شاکله شخصیت هر انسانی را اعتقادات و باورها به علاوه رفتارها و توانمندی های وی مشخص می کند. یعنی یک انسان می شود که بسیار دانشمند و توانمند در یک رشته باشد اما به لحاظ اخلاقی فردی منفی و فاسد باشد. در مورد خانم میرزایی و دیگر زنان ایرانی که در خارج از کشور هستند، در این زمینه قضاوت نمی کنیم، بلکه منظور این است که آنچه موجب درخشیدن خانم میرزایی در خارج از کشور شد، توانمندی وی در حوزه ریاضیات بود و نه بی حجابی و یا عدم تقید به اسلام. اگر وی در ایران می ماند، «شاید» می توانست همین مقام را کسب کند.
این منطق شما که حجاب و تقیدات اسلامی موجب عقب ماندگی زن می شود، بسیار آسیب پذیر است چون در این صورت باید تمام زنان غیرمسلمان و غیرمقید به اسلام، پله های رشد و ترقی و کمالات در زمینه های مختلف علمی، فرهنگی، هنری، صنعتی و … طی کرده باشند. یا حتی زنان ایرانی که با خروج از ایران حجاب خود را برمی دارند، باید هر کدام تبدیل به «ماری کوری» شوند! در صورتی که در همان کشورهای خانم ها «ماری کوری»، «هلن کلر» یا «مونتاکلینی» چندین هزار زن بی سواد، فقیر، بدبخت، بدکاره، فاسد، معتاد، کج فکر، خرافاتی و … وجود دارد، علت این گژی های در این زنان چیست؟ اینجا که دیگر نمی توان تقصیر را به گردن اسلام و روحانیت انداخت، پس چرا این زنان این قدر نگون بخت هستند؟ اصلا اگر غرب به دلیل نبود قوانین اسلامی آرمان شهر است، پس فمینیست ها دنبال چه هستند؟ دنبال کسب چه حقوقی هستند؟ به چه چیزی معترض اند؟
دست بر قضا هر کدام از این خانم ها که یاد کردید، مقید به اخلاق و دین خود بوده و در حوزه خانواده، برای حریم های خانوادگی احترام قایل بوده و در جایگاه مادر و همسر یا دختر خانواده، به وظایف خود عمل می کردند. همین خانم عصب شناس ایتالیایی، دکتر «ریتا روی مونتاکلینی»، به دلیل اعتقادات دینی خود تا مدت ها از تحصیل محروم ماند اما حاضر به کنار گذاشتن عقاید خود نشد.
اما اگر اسلام در ایران ما این است که شما می گویید، پس شما و مادرتان هر روز باید از پدرتان کتک خورده و در گوشه خانه به کلفتی (به تعبیر خودتان) مشغول باشید! آیا واقعا این گونه است؟ در خانواده و فامیل خود، در بین دوستان و همکلاسان، همسایه ها و کسانی که می شناسید، چند نفر زن با این الگویی که شما تصویر کرده اید، زندگی می کنند؟ این همه زن که در جامعه ما زندگی می کنند، و به تحصیل، اشتغال، اختراع، تجارت، هنر، پزشکی، تحقیق و پژوهش و … مشغول هستند، چه کسانی اند؟ خواهر گرامی، اگر شما نسبت به موارد زیر معترض بوده یا سوال داشته باشید:
– مدیریت و برنامه ریزی برای استفاده از نیروی زنان در کشور؛
– فرار مغزها (اعم از زن یا مرد) و نبود برنامه برای رشد و پیشرفت برخی تخصص ها در کشور؛
– وجود برخی تبعیض ها یا کج فکری ها در مورد زن و جایگاه زن؛
– سخت بودن امکان رشد، تحصیل یا اشتغال برای زنان؛
– کم بودن فرصت های شغلی برای جوانان (اعم از زن یا مرد)؛
– نادرست بودن بخشی از فرهنگ ملی مردم کشور ما در مورد مرد، زن، همسر و خانواده؛
– وجود برخی خرفه ها و باورهای نادرست در بین مردان و زنان در مورد نقش ها و وظایف زن و شوهر؛
و …
می توانید با استدلال، منطق، آمار و اطلاعات نسبی در این زمینه اشکال کرده و با افراد متخصص در هر زمینه بحث کرده و به پاسخ یا راه حل مناسب برسید. اما پرخاشگری، توهین و بزرگ کردن برخی مشکلات و تعمیم دادن دیدگاه های نادرست یک گروه یا فرد به کل جامعه و اسلام، به نوعی نشانگر ناپختگی گوینده است. همین عامل موجب می شود تا در مورد شما قضاوت شود که «احساسی و ناپخته» بحث می کند و از کنار اعتراضات شما به راحتی ردّ شوند.
در مورد اشکالاتی که به احکام اسلامی داشتید که نیز پاسخ وجود دارد، اما مسئله اینجاست که شما در مقایسه با غرب سخن گفته اید. مثلا در مورد ارث، در کشورهای غربی تا اواخر قرن نوزدهم، یعنی 1864، زن اصلا حق مالکیت نداشت. یعنی دارایی زن تحت قیومیت پدر و شوهر بود. اگر پدر اجازه می داد حق خرید و فروش داشت و بعد با ازدواج این حق به شوهر منتقل می شد. تقریبا در قرن بیست میلادی، یعنی از سال 1900 میلادی به بعد زن حق مالکیت بر دارایی های خود را یافت. بنابراین مسئله ارث بردن به کلی منتفی بود. قانون ارث سال ها بعد در کشورهای غربی به تصویب رسید. در فرانسه در سال 1974 تصویب شد که: «اگر همسر فوت شده وراث قانونی نداشته باشد … و تنها دارای خویشاوندان دور به غیر از برادر و خواهر و اعقاب آنها باشد، تمامی مایملک او به همسر زنده اش منتقل میشود و همسر در قید حیات به شرح زیر ارث میبرد: در صورت وجود فرزندان، چه فرزند مشروع و چه نامشروع، سهم زن یک چهارم است. اگر زوجین فاقد فرزند باشند، خواهران و برادران و فرزندان آنها و فرزندان غیر مشروعی که در زمان ازدواج به رسمیت شناخته شده باشند مالک نیمیاز ثروت متوفی و همسر بازمانده مالک نیم دیگر میشود.»
در ایتالیا در دهة هشتاد قرن بیستم میلادی مقرر شد: «در خانوادة تک فرزندی، همسر از زوج متوفایش یک دوم ارث میبرد، در حالی که اگر تعداد فرزندان دو و یا بیشتر باشد سهم او یک سوم است. اگر خانواده فرزندی نداشته باشد زوج باقیمانده دو سوم ارث میبرد و یک سوم بقیه به خویشان شوهر (متوفا) میرسد. اگر همسر تنها وارث باشد تمامی ارث به وی تعلق میگیرد.»
در انگلستان در سال 1928 تساوی حقوق مدنی میان زن و مرد به تصویب مجلس عوام بریتانیا رسید و قانون ارث (قوانین خانوادگی) مصوب سال 1938 استفاده از نفقة ماهانه و یا سالانه و یا مبلغی کلی از ماترک متوفا را برای همسر بازمانده اش مجاز میداند، این قانون شامل همسر اوّل که ازدواجش با شوهر فوت شده به طلاق انجامیده بود نیز میشود.
در آلمان قانون اساسی وایمار در سال 1919 برای زنان حقوق و وظایف مشابهی چون مردان به رسمیت شناخت. پس از آن قانون اساسی آلمان در سال 1949 بر برابر زن و مرد صحه گذاشت امّا تا سال 1957 هنوز زنان به حقوق خود، حتی در قانون ازدواج، دست نیافته بودند. در سال 1994 (یعنی کمتر از 25 سال پیش) دومین قانون تساوی زن و مرد به تصویب رسید که به موجب آن باید از زن در تمام رده های اجتماعی و شغلی رفع تبعیض شود. در این دوران مالکیت امر فردی و شخصی تلقی میشود و هرکس میتواند نسبت به اموال خود، مطابق میلش وصیت کند. یعنی در برخی کشورها مانند آلمان مرد میتواند وصیت کند و تمام اموالش را به شخص واحدی به غیر از همسرش -حتی به یک حیوان خانگی- ببخشد و از لحاظ قانونی منعی برای وی وجود ندارد. در حالی که اسلام در 1400 قبل سهم مشخصی از اموال را برای زن در ارث معلوم کرد. اگر شما دلیل قانع کننده ای دارید که قانون اسلام از قوانین موجود کمتر یا بدتر است، لطفا به صورت دقیق و مستدل بیان کنید.
در سایر موارد نیز بهتر است ابتدا در مورد شناخت مشکل و آسیب موجود برای زنان، اقدام نموده و سپس سهم اسلام و قوانین اسلامی را در مشکلات مشخص نمایید. در این صورت بحث صورت علمی و دقیق یافته و قابلیت ارائه استدلال وجود دارد. موفق باشید.
– مرضیه سنوئی محصل؛ مدیرعامل شرکت داروسازی اکسیر گل سرخ، عضو فعال انجمن گیاهان دارویی، عضو هیات مدیره کانون کارآفرینان کشور، عضو انجمن حمایت از حقوق مصرف کنندگان، عضو انجمن مدیران استان خراسان، عضو هیات مدیره کانون زنان بازرگان، عضو اتحادیه صادرکنندگان کشور و … عضو شبکه ملی گیاهان دارویی، عضو و رییس هیات مدیره اتحادیه تولیدکنندگان داروهای گیاهی خراسان، عضو انجمن تولیدکنندگان داروهای گیاهی کشور و عضو انجمن توسعه و ترویج تولید و تجارت محصولات حلال، موفق به دریافت گواهی عنوان واحد فناور برتر در پارک های علم و فناوری کشور، لوح تقدیر از استانداری خراسان رضوی، تاییدیه علمی از پژوهشکده، لوح تقدیر از اتاق بازرگانی به عنوان بانوی برتر صنعت، عنوان واحد نمونه از جهاد کشاورزی خراسان، عنوان واحد نمونه از اداره نظارت خراسان و چندین لوح و گواهینامه دیگر.
– زهره صداقت سلطان آبادی؛ مدیرعامل مجموعه ای در حوزه منسوجات که شاغلین آن زنان سرپرست خانوار یا زنان بدسرپرست هستند. عضو مجامع امور صنفی بانوان خیاط.
– زلیخا عادلی؛ مدیر آموزشگاه فنی – حرفه ای آزاد نگارستان از شرکت تعاونی و صنایع دستی فرش دستباف گل نگار ترکمن، عضو شورای آموزشی، طراح و ممیزی سوالات، عضو هیات امنای کانون کارآفرینان استان، رئیس کمیسیون بانوان کانون کارآفرینی استان گلستان، ناظر فنی نمونه، رابط و مشاور اداره تعاون شهرستان در فرمانداری، عضو انجمن کتابخانه عمومی و کارآفرین برتر. 90 درصد شاغلین شرکت تحت مدیریت خانم عادلی از بانوان هستند.
– مرضیه مکرمی؛ موسس و مدیرعامل صندوق حمایت از توسعه فعالیت های کشاورزی زنان روستایی شهرستان مرودشت، در مجموعه تحت مدیریت وی 300 زن مشغول فعالیت هستند. عضو جمعیت هلال احمر و مسئول صندوق اعتبارات زنان روستایی، موفق به کسب لوح تقدیر از مشاور وزیر جهاد کشاورزی در امور زنان روستایی و عشایری، لوح تقدیر از مرکز آموزش بازرگانی استان فارس، لوح تقدیر از فرمانداری شهرستان مرودشت، لوح تقدیر از مدیریت جهاد کشاورزی شهرستان مرودشت و لوح تقدیر از مشاور وزیر صنعت، معدن و تجارت در امور زنان.
– راضیه شمس، خلبان شرکت هواپیمایی آسمان؛
– سودابه داوران؛ استاد رشته شیمی دارویی دانشگاه علوم پزشکی تبریز، موفق به کسب رتبه اول در نهمین جشنواره علوم پزشکی رازی در علوم پایه دارویی در سال 1382، سه بار انتخاب به عنوان پژوهشگر نمونه مراکز تحقیقاتی دانشگاه علوم پزشکی تبریز، انتخاب به عنوان زن نمونه نخبه سال 1386 از طرف نهاد ریاست جمهوری، انتخاب به عنوان 100 دانشمند نمونه سال 2008 توسط دانشگاه کمبریج، انتخاب به عنوان افراد باهوش قرن 21 توسط مرکز بینالمللی بیو گرافی، چهارده ثبت اختراع در سیستمهای دارورسانی نوین، مجری طرح برتر دانشگاهی سال 86 و پژوهشگر نمونه استان آذربایجان شرقی در سال 1387 و در نهایت موفق به کسب مدال بینالمللی یونسکو به دلیل فعالیتهای ارزشمند در توسعه علوم و فناوری نانو.
– آلینوش طریان، متولد در سال 1299 در خانواده ارمنی در تهران، فارغالتحصیل دانشکده علوم دانشگاه تهران در رشته فیزیک در سال 1326 در مقطع لیسانس، کسب مدرک دکترای دولتی را از دانشگاه علوم پاریس در سال 1335 شمسی، استاد فیزیک رشته ترمودینامیک در گروه فیزیک دانشگاه تهران، اولین فیزیکدان زن که در ایران به مقام استادی رسید و اولین کسی که در ایران درس فیزیک ستارهها را تدریس کرد.
چنان که مشاهده می کنید، در ایران زنان توانمند و برجسته کم نیستند. در مواردی مثل خانم میرزایی که اشاره نمودید: «مریم میرزاخانی، زن ایرانی که بدون حجاب و بدون ماندن در ایران و در بند تقیدات اسلام به جایگاهی والا رسید.» متذکر می شویم که خانم میرزایی از قبل از رفتن به خارج از کشور از جمله دانشجویان نخبه دانشگاه صنعتی شریف بود. وی اولین دختری بود که در المپیاد ریاضی ایران طلا گرفت. اولین کسی بود که دو سال مدال طلا گرفت و اولین فردی بود که موفق شد در آزمون المپیاد ریاضی نمره کامل 14 از 14 را کسب کند. این اتفاقات زمانی که وی در ایران با حجاب و تحت قوانین جمهوری اسلامی بود، رخ داد. یعنی علت موفقیت های این خانم، کشف حجاب یا نداشتن تقید به اسلام نبود و نیست. در همین راستا چندی پیش تعدادی از هنرپیشگان زن دسته سوم و چهارم سینمای ایران راهی غرب و شبکه «جم تی وی» شدند اما مدتی نگذشت که اعلام پشیمانی کرده و علیرغم آن که حجاب خود را برداشته و تقیدات اسلامی خود را کنار گذاشتند، به گفته شما به «جایگاه والا» نرسیدند. کسب یک مقام «حقیقی» در جوامع انسانی به توانمندی های شخص مربوط می شود و نه اعتقادات وی و شاکله شخصیت هر انسانی را اعتقادات و باورها به علاوه رفتارها و توانمندی های وی مشخص می کند. یعنی یک انسان می شود که بسیار دانشمند و توانمند در یک رشته باشد اما به لحاظ اخلاقی فردی منفی و فاسد باشد. در مورد خانم میرزایی و دیگر زنان ایرانی که در خارج از کشور هستند، در این زمینه قضاوت نمی کنیم، بلکه منظور این است که آنچه موجب درخشیدن خانم میرزایی در خارج از کشور شد، توانمندی وی در حوزه ریاضیات بود و نه بی حجابی و یا عدم تقید به اسلام. اگر وی در ایران می ماند، «شاید» می توانست همین مقام را کسب کند.
این منطق شما که حجاب و تقیدات اسلامی موجب عقب ماندگی زن می شود، بسیار آسیب پذیر است چون در این صورت باید تمام زنان غیرمسلمان و غیرمقید به اسلام، پله های رشد و ترقی و کمالات در زمینه های مختلف علمی، فرهنگی، هنری، صنعتی و … طی کرده باشند. یا حتی زنان ایرانی که با خروج از ایران حجاب خود را برمی دارند، باید هر کدام تبدیل به «ماری کوری» شوند! در صورتی که در همان کشورهای خانم ها «ماری کوری»، «هلن کلر» یا «مونتاکلینی» چندین هزار زن بی سواد، فقیر، بدبخت، بدکاره، فاسد، معتاد، کج فکر، خرافاتی و … وجود دارد، علت این گژی های در این زنان چیست؟ اینجا که دیگر نمی توان تقصیر را به گردن اسلام و روحانیت انداخت، پس چرا این زنان این قدر نگون بخت هستند؟ اصلا اگر غرب به دلیل نبود قوانین اسلامی آرمان شهر است، پس فمینیست ها دنبال چه هستند؟ دنبال کسب چه حقوقی هستند؟ به چه چیزی معترض اند؟
دست بر قضا هر کدام از این خانم ها که یاد کردید، مقید به اخلاق و دین خود بوده و در حوزه خانواده، برای حریم های خانوادگی احترام قایل بوده و در جایگاه مادر و همسر یا دختر خانواده، به وظایف خود عمل می کردند. همین خانم عصب شناس ایتالیایی، دکتر «ریتا روی مونتاکلینی»، به دلیل اعتقادات دینی خود تا مدت ها از تحصیل محروم ماند اما حاضر به کنار گذاشتن عقاید خود نشد.
اما اگر اسلام در ایران ما این است که شما می گویید، پس شما و مادرتان هر روز باید از پدرتان کتک خورده و در گوشه خانه به کلفتی (به تعبیر خودتان) مشغول باشید! آیا واقعا این گونه است؟ در خانواده و فامیل خود، در بین دوستان و همکلاسان، همسایه ها و کسانی که می شناسید، چند نفر زن با این الگویی که شما تصویر کرده اید، زندگی می کنند؟ این همه زن که در جامعه ما زندگی می کنند، و به تحصیل، اشتغال، اختراع، تجارت، هنر، پزشکی، تحقیق و پژوهش و … مشغول هستند، چه کسانی اند؟ خواهر گرامی، اگر شما نسبت به موارد زیر معترض بوده یا سوال داشته باشید:
– مدیریت و برنامه ریزی برای استفاده از نیروی زنان در کشور؛
– فرار مغزها (اعم از زن یا مرد) و نبود برنامه برای رشد و پیشرفت برخی تخصص ها در کشور؛
– وجود برخی تبعیض ها یا کج فکری ها در مورد زن و جایگاه زن؛
– سخت بودن امکان رشد، تحصیل یا اشتغال برای زنان؛
– کم بودن فرصت های شغلی برای جوانان (اعم از زن یا مرد)؛
– نادرست بودن بخشی از فرهنگ ملی مردم کشور ما در مورد مرد، زن، همسر و خانواده؛
– وجود برخی خرفه ها و باورهای نادرست در بین مردان و زنان در مورد نقش ها و وظایف زن و شوهر؛
و …
می توانید با استدلال، منطق، آمار و اطلاعات نسبی در این زمینه اشکال کرده و با افراد متخصص در هر زمینه بحث کرده و به پاسخ یا راه حل مناسب برسید. اما پرخاشگری، توهین و بزرگ کردن برخی مشکلات و تعمیم دادن دیدگاه های نادرست یک گروه یا فرد به کل جامعه و اسلام، به نوعی نشانگر ناپختگی گوینده است. همین عامل موجب می شود تا در مورد شما قضاوت شود که «احساسی و ناپخته» بحث می کند و از کنار اعتراضات شما به راحتی ردّ شوند.
در مورد اشکالاتی که به احکام اسلامی داشتید که نیز پاسخ وجود دارد، اما مسئله اینجاست که شما در مقایسه با غرب سخن گفته اید. مثلا در مورد ارث، در کشورهای غربی تا اواخر قرن نوزدهم، یعنی 1864، زن اصلا حق مالکیت نداشت. یعنی دارایی زن تحت قیومیت پدر و شوهر بود. اگر پدر اجازه می داد حق خرید و فروش داشت و بعد با ازدواج این حق به شوهر منتقل می شد. تقریبا در قرن بیست میلادی، یعنی از سال 1900 میلادی به بعد زن حق مالکیت بر دارایی های خود را یافت. بنابراین مسئله ارث بردن به کلی منتفی بود. قانون ارث سال ها بعد در کشورهای غربی به تصویب رسید. در فرانسه در سال 1974 تصویب شد که: «اگر همسر فوت شده وراث قانونی نداشته باشد … و تنها دارای خویشاوندان دور به غیر از برادر و خواهر و اعقاب آنها باشد، تمامی مایملک او به همسر زنده اش منتقل میشود و همسر در قید حیات به شرح زیر ارث میبرد: در صورت وجود فرزندان، چه فرزند مشروع و چه نامشروع، سهم زن یک چهارم است. اگر زوجین فاقد فرزند باشند، خواهران و برادران و فرزندان آنها و فرزندان غیر مشروعی که در زمان ازدواج به رسمیت شناخته شده باشند مالک نیمیاز ثروت متوفی و همسر بازمانده مالک نیم دیگر میشود.»
در ایتالیا در دهة هشتاد قرن بیستم میلادی مقرر شد: «در خانوادة تک فرزندی، همسر از زوج متوفایش یک دوم ارث میبرد، در حالی که اگر تعداد فرزندان دو و یا بیشتر باشد سهم او یک سوم است. اگر خانواده فرزندی نداشته باشد زوج باقیمانده دو سوم ارث میبرد و یک سوم بقیه به خویشان شوهر (متوفا) میرسد. اگر همسر تنها وارث باشد تمامی ارث به وی تعلق میگیرد.»
در انگلستان در سال 1928 تساوی حقوق مدنی میان زن و مرد به تصویب مجلس عوام بریتانیا رسید و قانون ارث (قوانین خانوادگی) مصوب سال 1938 استفاده از نفقة ماهانه و یا سالانه و یا مبلغی کلی از ماترک متوفا را برای همسر بازمانده اش مجاز میداند، این قانون شامل همسر اوّل که ازدواجش با شوهر فوت شده به طلاق انجامیده بود نیز میشود.
در آلمان قانون اساسی وایمار در سال 1919 برای زنان حقوق و وظایف مشابهی چون مردان به رسمیت شناخت. پس از آن قانون اساسی آلمان در سال 1949 بر برابر زن و مرد صحه گذاشت امّا تا سال 1957 هنوز زنان به حقوق خود، حتی در قانون ازدواج، دست نیافته بودند. در سال 1994 (یعنی کمتر از 25 سال پیش) دومین قانون تساوی زن و مرد به تصویب رسید که به موجب آن باید از زن در تمام رده های اجتماعی و شغلی رفع تبعیض شود. در این دوران مالکیت امر فردی و شخصی تلقی میشود و هرکس میتواند نسبت به اموال خود، مطابق میلش وصیت کند. یعنی در برخی کشورها مانند آلمان مرد میتواند وصیت کند و تمام اموالش را به شخص واحدی به غیر از همسرش -حتی به یک حیوان خانگی- ببخشد و از لحاظ قانونی منعی برای وی وجود ندارد. در حالی که اسلام در 1400 قبل سهم مشخصی از اموال را برای زن در ارث معلوم کرد. اگر شما دلیل قانع کننده ای دارید که قانون اسلام از قوانین موجود کمتر یا بدتر است، لطفا به صورت دقیق و مستدل بیان کنید.
در سایر موارد نیز بهتر است ابتدا در مورد شناخت مشکل و آسیب موجود برای زنان، اقدام نموده و سپس سهم اسلام و قوانین اسلامی را در مشکلات مشخص نمایید. در این صورت بحث صورت علمی و دقیق یافته و قابلیت ارائه استدلال وجود دارد. موفق باشید.