۱۳۹۷/۱۱/۲۶
–
۴۱۵۸ بازدید
سلام.سخن گفتن و شنیدن حرف های غیر دینی و غیر مربوط به معارف الهی را(بجز ضروریات)چندان علاقه ای ندارم،این گونه بودن درسته یا صحیح نیست؟
پرسشگر گرامی ، این کار شما بسیار کار خوب و پسندیده ای است ، برای توضیح بیشتر به نکات زیر توجه نمایید :
خداوند متعال در قرآن کریم ِفرماید : « وَ الَّذِینَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ. » ( مومنون / 3 )
1. کار لغو آن کارى است که فایده نداشته باشد، و بر حسب اختلاف امورى که فایده عاید آنها مى شود مختلف مى گردد. چه بسا فعلى که نسبت به امرى لغو، و نسبت به امرى دیگر مفید باشد.
پس کارهاى لغو در نظر دین، آن اعمال مباح و حلالى است که صاحبش در آخرت و یا در دنیا از آن سودى نبرد و سر انجام آن، منتهى به سود آخرت نگردد ، سخن گفتن و شنیدن حرفهای که فایده ای برای انسان ندارد از مصادیق کار لغو است ، بنا بر این اگر فعل هیچ سودى براى آخرت نداشته باشد، و سود دنیایى اش هم سر انجام منتهى به آخرت نشود، چنین فعلى لغو است و به نظرى دقیقتر، لغو عبارت است از غیر واجب و غیر مستحبّ.
2. خداى عز و جل در وصف مؤمنین نفرموده که به کلى لغو را ترک مى کنند، بلکه فرموده: از آن اعراض مى کنند، چون هر انسانى هر قدر که با ایمان باشد در معرض لغزش و خطا است، و خدا هم لغزش هاى غیر کبائر را، در صورتى که از کبائر اجتناب شود بخشیده و فرموده است: « إِنْ تَجْتَنِبُوا کَبائِرَ ما تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُکَفِّرْ عَنْکُمْ سَیِّئاتِکُمْ وَ نُدْخِلْکُمْ مُدْخَلًا کَرِیماً .»
به همین جهت خدا مؤمنین را به این صفت ستوده که از لغو اعراض مى کنند، و اعراض غیر از ترک به تمام معنا است. ترک امرى است عدمى و اعراض امرى وجودى، اعراض وقتى است که محرک و انگیزه اى، آدمى را به سوى اشتغال به فعلى بخواند و آدمى از آن اعراض نموده به کارى دیگر بپردازد، و اعتنایى به آن کار نکند. و لازمه اش آن است که نفس آدمى خود را بزرگتر از آن بداند که به کارهاى پست اشتغال ورزد، و بخواهد که همواره از کارهاى منافى با شرف و آبرو چشم پوشیده، به کارهاى بزرگ و مقاصد جلیل بپردازد.
3 . بیهوده گویی چیست ؟
به زبان آوردن سخنی است که فایده مجاز و مشروع دنیوی یا اخروی، مادی یا معنوی، عقلایی یا شرعی نداشته باشد و به طور کلی سخن گفتن از آنچه برای گوینده بهره ای ندارد، بیهوده گویی است که از آن به شهوت کلام نیز تعبیر شده است.[1]
اقسام بیهوده گویی:
1. 3 . سخن گفتن درباره موضوع بی فایده
گاه انسان از موضوعی سخن می گوید که هیچ فایدهای برای او ندارد، اگر چه ممکن است، همان موضوع برای برخی مفید باشد، مانند: سخن گفتن از رنگ چشم و موی دیگران که برای بیشتر افراد بیفایده است.[2]
رسول خدا(صلی الله علیه وآله) در حدیث طولانی معراج میفرماید:«(دیدم)که دوزخ هفت در داشت، بر هر دری سه جمله نوشته بود. بر در پنجم نوشته بودند: در آنچه بیهوده است، بسیار سخن نگو که از رحمت خدا ساقط میشوی.»[3]2. 3 . سخن زیادی
سخن بیش از اندازه، اگر چه درباره موضوعی سودمند هم باشد، از اقسام کلام بیهوده به شمار می رود، البته روشن است که مقصود از آن، توضیح یا تکراری که جهت درک بهتر ارایه می شود، نیست.[4] رسول خدا(ص) میفرمایند:«خوشا به حال کسی که زیادی کلامش را نگاه دارد و زیادی مالش را انفاق کند.»[5]3. 3 . سخن نابجا
سخن کافی و به اندازه درباره موضوع سودمند اگر بیرون از جایگاه مناسبش گفته شود، از اقسام کلام بیهوده شمرده میشود مانند: اقامه برهان های دشوار برای شنونده ای که سواد کافی ندارد، یا سخن گفتن با افرادی که از فرط خستگی توان گوش سپردن به سخنان گوینده را ندارند.[6] امام صادق(ع) میفرمایند: «بسیاری از سخنان مفید را ترک کن تا برای آنها جایگاهی مناسب بیابی، چه بسا گویندهی بحقی که در جایگاه نامناسب سخن می گوید و در سختی قرار گرفته، نابود می شود.»[7]در مورد بیهوده بودن موسیقی نیز باید عرض کنیم که اگر موسیقی از نوع حرامش باشد قطعا بیهوده است و اشکال شرعی دارد ولی اگر موسیقی باشد که حرام نیست در این صورت اگر مطالب و اشعاری که در آن به کار برده شده است از نوع مطالب بالا باشد در این صورت نیز بیهوده خواهد شد . ولی باید توجه داشته باشیم که اصل موسیقی در اسلام (حتی موسیقی حلال) مکروه شمرده شده است.
موفق و پیروز باشید.
پی نوشتها :
[1]-آیت الله تهرانی، مجتبی؛ اخلاق الهی، وزارت فرهنگوارشاد اسلامی، 1384ش، چهارم، ج4، ص322.
[2]-همان، ص323.
[3]-نوری، حسین؛ مستدرک الوسایل، آل البیت لاحیاء التراث، 1408ق، اول، ج13، ص126.
[4]-اخلاق الهی، ج4، ص323
[5]-ورام بن ابی فراس؛ مجموعه ورام، انتشارت مکتبه الفقیه، ص108.
[6]-اخلاق الهی، ج4، ص323.
[7]-مستدرک الوسایل، ج9، ص27.
خداوند متعال در قرآن کریم ِفرماید : « وَ الَّذِینَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ. » ( مومنون / 3 )
1. کار لغو آن کارى است که فایده نداشته باشد، و بر حسب اختلاف امورى که فایده عاید آنها مى شود مختلف مى گردد. چه بسا فعلى که نسبت به امرى لغو، و نسبت به امرى دیگر مفید باشد.
پس کارهاى لغو در نظر دین، آن اعمال مباح و حلالى است که صاحبش در آخرت و یا در دنیا از آن سودى نبرد و سر انجام آن، منتهى به سود آخرت نگردد ، سخن گفتن و شنیدن حرفهای که فایده ای برای انسان ندارد از مصادیق کار لغو است ، بنا بر این اگر فعل هیچ سودى براى آخرت نداشته باشد، و سود دنیایى اش هم سر انجام منتهى به آخرت نشود، چنین فعلى لغو است و به نظرى دقیقتر، لغو عبارت است از غیر واجب و غیر مستحبّ.
2. خداى عز و جل در وصف مؤمنین نفرموده که به کلى لغو را ترک مى کنند، بلکه فرموده: از آن اعراض مى کنند، چون هر انسانى هر قدر که با ایمان باشد در معرض لغزش و خطا است، و خدا هم لغزش هاى غیر کبائر را، در صورتى که از کبائر اجتناب شود بخشیده و فرموده است: « إِنْ تَجْتَنِبُوا کَبائِرَ ما تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُکَفِّرْ عَنْکُمْ سَیِّئاتِکُمْ وَ نُدْخِلْکُمْ مُدْخَلًا کَرِیماً .»
به همین جهت خدا مؤمنین را به این صفت ستوده که از لغو اعراض مى کنند، و اعراض غیر از ترک به تمام معنا است. ترک امرى است عدمى و اعراض امرى وجودى، اعراض وقتى است که محرک و انگیزه اى، آدمى را به سوى اشتغال به فعلى بخواند و آدمى از آن اعراض نموده به کارى دیگر بپردازد، و اعتنایى به آن کار نکند. و لازمه اش آن است که نفس آدمى خود را بزرگتر از آن بداند که به کارهاى پست اشتغال ورزد، و بخواهد که همواره از کارهاى منافى با شرف و آبرو چشم پوشیده، به کارهاى بزرگ و مقاصد جلیل بپردازد.
3 . بیهوده گویی چیست ؟
به زبان آوردن سخنی است که فایده مجاز و مشروع دنیوی یا اخروی، مادی یا معنوی، عقلایی یا شرعی نداشته باشد و به طور کلی سخن گفتن از آنچه برای گوینده بهره ای ندارد، بیهوده گویی است که از آن به شهوت کلام نیز تعبیر شده است.[1]
اقسام بیهوده گویی:
1. 3 . سخن گفتن درباره موضوع بی فایده
گاه انسان از موضوعی سخن می گوید که هیچ فایدهای برای او ندارد، اگر چه ممکن است، همان موضوع برای برخی مفید باشد، مانند: سخن گفتن از رنگ چشم و موی دیگران که برای بیشتر افراد بیفایده است.[2]
رسول خدا(صلی الله علیه وآله) در حدیث طولانی معراج میفرماید:«(دیدم)که دوزخ هفت در داشت، بر هر دری سه جمله نوشته بود. بر در پنجم نوشته بودند: در آنچه بیهوده است، بسیار سخن نگو که از رحمت خدا ساقط میشوی.»[3]2. 3 . سخن زیادی
سخن بیش از اندازه، اگر چه درباره موضوعی سودمند هم باشد، از اقسام کلام بیهوده به شمار می رود، البته روشن است که مقصود از آن، توضیح یا تکراری که جهت درک بهتر ارایه می شود، نیست.[4] رسول خدا(ص) میفرمایند:«خوشا به حال کسی که زیادی کلامش را نگاه دارد و زیادی مالش را انفاق کند.»[5]3. 3 . سخن نابجا
سخن کافی و به اندازه درباره موضوع سودمند اگر بیرون از جایگاه مناسبش گفته شود، از اقسام کلام بیهوده شمرده میشود مانند: اقامه برهان های دشوار برای شنونده ای که سواد کافی ندارد، یا سخن گفتن با افرادی که از فرط خستگی توان گوش سپردن به سخنان گوینده را ندارند.[6] امام صادق(ع) میفرمایند: «بسیاری از سخنان مفید را ترک کن تا برای آنها جایگاهی مناسب بیابی، چه بسا گویندهی بحقی که در جایگاه نامناسب سخن می گوید و در سختی قرار گرفته، نابود می شود.»[7]در مورد بیهوده بودن موسیقی نیز باید عرض کنیم که اگر موسیقی از نوع حرامش باشد قطعا بیهوده است و اشکال شرعی دارد ولی اگر موسیقی باشد که حرام نیست در این صورت اگر مطالب و اشعاری که در آن به کار برده شده است از نوع مطالب بالا باشد در این صورت نیز بیهوده خواهد شد . ولی باید توجه داشته باشیم که اصل موسیقی در اسلام (حتی موسیقی حلال) مکروه شمرده شده است.
موفق و پیروز باشید.
پی نوشتها :
[1]-آیت الله تهرانی، مجتبی؛ اخلاق الهی، وزارت فرهنگوارشاد اسلامی، 1384ش، چهارم، ج4، ص322.
[2]-همان، ص323.
[3]-نوری، حسین؛ مستدرک الوسایل، آل البیت لاحیاء التراث، 1408ق، اول، ج13، ص126.
[4]-اخلاق الهی، ج4، ص323
[5]-ورام بن ابی فراس؛ مجموعه ورام، انتشارت مکتبه الفقیه، ص108.
[6]-اخلاق الهی، ج4، ص323.
[7]-مستدرک الوسایل، ج9، ص27.