خانه » همه » مذهبی » سرانجام محمد بن اشعث در قیام مختار

سرانجام محمد بن اشعث در قیام مختار

مُحمّد بن اَشْعَث بْن قَیْس کِنْدی، معروف به ابن اشعث(درگذشت: سال ۶۷ قمری)، از عاملان واقعه کربلا. او فرماندهی نیروهای ابن زیاد را در دستگیری مسلم بن عقیل بر عهده داشت. در روز عاشورا انتساب امام حسین(ع) به پیامبر اکرم(ص) را انکار کرد. پس از واقعه کربلا از مخالفان قیام مختار بود و نیروهای مختار به او دست نیافتند. سرانجام در جنگ مصعب بن زبیر با مختار ثقفی کشته شد.
پدر محمد، اشعث بن قیس کندی رئیس قبیله کنده و کارگزار امام علی(ع) در آذربایجان بود. او در جنگ صفین در لشکر امام علی(ع) بود و در تحریک خوارج بر ضد امام علی نقش داشت.[۱] مادر او، ام‌فروه دختر ابوقحافه بود. از این رو خواهرزاده خلیفه اول است.[۲] برادرش قیس بن اشعث در واقعه کربلا از سپاهیان عمر بن سعد بود.[۳] خواهرش جعده همسر امام حسن مجتبی(ع) بود که ایشان را به شهادت رساند.[۴]امام صادق(ع)، اشعث بن قیس را در شهادت امام علی(ع)، و پسرش محمد را در شهادت امام حسین(ع) شریک دانسته و به نقش دخترش جعده در شهادت امام حسن(ع) اشاره کرده است.[۵]
حَوشَب بن یعلی هَمدانی، قصر و روستای ابن اشعث در قادسیه را به دستور مختار محاصره کرد تا او را دستگیر کند. اما ابن اشعث از در مخفی فرار کرد. به دستور مختار قصر او را ویران کردند و با مصالح آن، خانه حجر بن عدی که به دست هواداران ابن زیاد ویران شده بود بازسازی شد.[6]محمد بن اشعث و دیگر قاتلان امام حسین، همین که شنیدند مختار در جستجوی آنان است، گریختند. زمانی که از شورش اهالی کوفه باخبر شدند به کوفه برگشتند و فرماندهی این شورش را بر عهده گرفتند. اما همین که این شورش شکست خورد، محمد بن اشعث به همراه شبث بن ربعی و دیگر قاتلان امام حسین (ع) به بصره گریختند و مصعب بن زبیر را به جنگ با مختار تحریک کردند.[7] او در ۶۷ق نامه مصعب را به مهلب بن ابی صفره کارگزارش در فارس رساند.[8]ابن اشعث سال ۶۷ قمری در جنگ مصعب با مختار کشته شد.[9] ابن حبان گفته است که وی به دست مختار کشته شد.[10]
برگرفته از پایگاه ویکی شیعه
پی‌نوشت:
1. بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۲۹۶؛ طبری، تاریخ طبری، ۱۳۸۷ق، ج۴، ص۵۶۱.
2. ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۱۹۵۰.
3. طبری، تاریخ طبری، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۴۲۳.
4. مسعودی، مروج الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۴۲۷.
5. کلینی، الکافی، ۱۳۶۵ق، ج۸، ص۱۶۷.
6. طبری، تاریخ طبری، ۱۳۸۷ق، ج ۶، ص ۶۶؛ ابن اعثم، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج ۶، ص ۲۵۴-۲۵۵.
7. ابن جوزی، المنتظم، ۱۴۱۲ق، ج ۶، ص ۶۴؛ مسعودی، مروج الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۵۹.
8. طبری، تاریخ طبری، ۱۳۸۷ق، ج۶، ص۹۴.
9. دینوری، اخبار الطوال، ۱۳۶۸ش، ص ۳۰۱-۳۰۴؛ مسعودی، مروج الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۹۸؛ ابن اثیر، الکامل، ۱۳۸۵ق، ج۴، ص۲۷۷؛ طبری، تاریخ طبری، ۱۳۸۷ق، ج۶، ص۱۱۵.
10. ابن حبان، الثقات، ج۵، ص۳۵۲. به نقل از دانشنامه امام حسین، ج۹، ص۲۹۶.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد