خانه » همه » مذهبی » سفیانی؛ از خروج تا سقوط

سفیانی؛ از خروج تا سقوط


سفیانی؛ از خروج تا سقوط

۱۳۹۴/۰۳/۰۹


۲۰۲ بازدید

gif;base64,R0lGODlhAQABAAAAACH5BAEKAAEALAAAAAABAAEAAAICTAEAOw== - سفیانی؛ از خروج تا سقوط

سفیانى بدست یکى از سپاهیان امام مهدى (ع) دستگیر مى‌شود و چنانکه روایات مى‌گوید وى را در کنار دریاچۀ طبریه و یا در ناحیۀ ورودى قدس بقتل مى‌رسانند. بدین‌گونه به زندگى جنایت‌بار طاغوتى که در مدت پانزده ماه دست به جنایاتى رده که دیگران در سالهاى طولانى نمى‌توانند مرتکب آن شوند، پایان مى‌دهند.

gif;base64,R0lGODlhAQABAAAAACH5BAEKAAEALAAAAAABAAEAAAICTAEAOw== - سفیانی؛ از خروج تا سقوط

سفیانى بدست یکى از سپاهیان امام مهدى (ع) دستگیر مى‌شود و چنانکه روایات مى‌گوید وى را در کنار دریاچۀ طبریه و یا در ناحیۀ ورودى قدس بقتل مى‌رسانند. بدین‌گونه به زندگى جنایت‌بار طاغوتى که در مدت پانزده ماه دست به جنایاتى رده که دیگران در سالهاى طولانى نمى‌توانند مرتکب آن شوند، پایان مى‌دهند.

علائم حتمی ظهور

امام صادق علیه السلام فرمود: پیش از قیام قائم، پنج علامت و نشانه مهمّ در پیش خواهد بود.

یمنى، سفیانى، نداى آسمانى، قتل نفس زکیّه و فرورفتن[لشکر سفیانی در] زمین.(۱)

سفیانی (۲)، خسف بیدا

در قسمت اول به اینکه سفیانی کیست و زمان و محل خروج سفیانی ، پرداخته شد.

جنگ های سفیانی

جنبش سفیانى در سه مرحله انجام مى‌شود، نخست: مرحلۀ تثبیت سلطۀ وى در شش ماهۀ اوّل. مرحلۀ دوّم: هجوم و پیکار او در عراق و حجاز، مرحلۀ سوم: بازگشت وى از توسعه‌طلبى در عراق و حجاز و دفاع در برابر تحرّک سپاه حضرت مهدى (ع) ، جهت حفظ متصرفات باقیمانده‌اش از سرزمین شام و اسرائیل[ رژیم اشغالگرقدس] و قدس.

روایات مربوط به سفیانى جنگ‌هاى شش ماهۀ اوّل وى را به اختصار ترسیم مى‌کند و این درگیریها ابتدا جنگ‌هاى داخلى او با أصهب و أبقع و سپس با نیروهاى اسلامى و غیراسلامى مخالف خود است تا اینکه استیلاى او بر سرزمین شام کامل مى‌گردد.

ولى با توجه به جنبش او، طبیعى است که این شش ماه، سراسر پر از عملیات‌هاى متراکم نظامى خواهد بود وى به گونه‌اى سلطۀ خود را تحکیم مى‌بخشد که بتواند نیروهاى زیادى را براى نبردهاى گسترده در نه ماه آینده تجهیز و گردآورى نماید و ممکن است سفیانى در کنار جنگهاى شش ماهۀ اوّل خود، علاوه بر أبقع و أصهب با فرمانروایان اردن و لبنان و دیگر نیروهاى مخالف درگیرى داشته باشد.

روایتى، به شدّت جنگ‌هاى سفیانى با ابقع و اصهب اشاره مى‌کند و همین جنگ‌ها موجب نابودى شام مى‌گردد.(۲) از امام باقر (ع) روایت شده است که فرمود:

اولین سرزمینی که ویران می‌شود سرزمین شام است. شامیان در آن زمان زیر سه پرچم مختلف و متنازع با هم به جنگ و درگیری می‌پپردازند: پرچم ابقع – پرچم اصهب و پرچم سفیانی.

سفیانی و ابقع به هم می‌رسند و نبرد می‌کنند. سفیانی او و همراهانش را به قتل می‌رساند. سفیانی اصهب را نیز به قتل می‌رساند، آنگاه قصد و هدفی جز روی آوردن به سوی عراق ندارد. سپاهیان او از قرقیسا می‌گذرند و در آن نقطه به جنگ می‌پردازند. در آن مکان صدهزار نفر از سرکشان و ستمگران کشته می‌شوند و سفیانی سپاهی را هم به کوفه گسیل می‌کند…»(۳)

چون [امور]داخلۀ خود را آرام نمود، دو لشکر مهم و مجهّز را با پرچم‌هائى سرخ و به روایتى سبز تنظیم مى‌نماید یکى براى گرفتن عراق و دیگرى براى تسخیر حجاز.

امّا لشکرى که به عراق مى‌فرستد صد و سى‌هزار نفر است و آنان تا مى‌توانند در عراق قتل و کشتار و خونریزى و غارت‌گرى و بى‌حیائى مى‌نمایند و سپس به طرف نجف اشرف و کوفه مى‌روند و هفتاد هزار دختر باکره را به اسارت مى‌گیرند، ولى پیش از آنکه به آنها دست درازى کنند سپاه یمانى و خراسانى مانند دو اسب مسابقه فرا مى‌رسند و اسیران را از آنها باز پس مى‌گیرند و آن چنان آنها را تار و مار مى‌کنند که حتّى یک نفر هم براى خبرگزارى نمى‌تواند از دست ایشان فرار کند.

و امّا لشکرى که بسوى مدینه مى‌فرستد «دوازده هزار نفر است» چون به مدینه رسیدند مدّت سه شبانه‌روز مدینۀ منوّره را تاراج و غارت مى‌نمایند و فساد و خرابى و خونریزى بى‌حدّ مرتکب مى‌شوند و بعد از خرابى و قتل و غارت متوجّه مکّۀ معظّمه مى‌گردند…(۴)

سفیانى در نه ماهۀ پایانى حکومت خود، دست به نبردهاى بزرگى مى‌زند که مهمترین آنها با ترکان و هواداران آنها در قرقیسیا است، سپس نبردهاى او در عراق با ایرانیان زمینه‌سازان ظهور، و یمنى که طبق برخى از روایات با آنان مى‌باشد.

و ممکن است سفیانى در مدینۀ منورّه داراى نیروهایى باشد که در کنار نیروهاى حکومت حجاز، در برابر نبردى که احتمالا توسط حضرت مهدى (ع) براى آزادى مدینه انجام مى‌پذیرد وارد پیکار شوند.

سفیانى پس از شکست در عراق و حجاز به شام و فلسطین بازمى‌گردد تا در بزرگترین کارزار حضرت مهدى (ع) یعنى نبرد بزرگ فتح قدس به مصاف بپردازد.(۵)

مدت حکومت سفیانی

از امام صادق ـ علیه السّلام ـ روایت شده که فرمودند: «سفیانی از امور حتمی است. خروج او در ماه رجب است از ابتدای خروج تا پایان خروجش پانزده ماه است. شش ماه می‌جنگد. وقتی که در سرزمین‌های دمشق و حمص و فلسطین و اردن و قِنِّسرین تسلط یافت، نه ماه حکومت می‌کند؛ نه یک روز هم بیشتر.(۶)

حدود تعدّى و تجاوز او بعد از شامات، عراق و حجاز به خصوص مدینۀ منوّره مى‌باشد، تا یکى دو ماه آسیب او به اهل حق نمى‌رسد زیرا گرفتار جنگهاى داخلى و سرکوبى احزاب مخالف است، امّا پس از آن هیچ همّ و غمّى ندارد مگر مبارزه با اهل دین و دشمنى او بیشتر با شیعه و اهل حق و آل محمّد صلّى اللّه علیه و آله است.

از روایات چنین برمى‌آید که نقش سیاسى او ایجاد فتنۀ مذهبى در میان مسلمانان و تحریک تسنّن علیه شیعیان تحت شعار یارى اهل سنّت است. در حالیکه وى هوادار زمامداران کفر پیشه غربى و یهودیان و مزدور آنهاست.(۷)

از امام صادق (ع) روایت شده است که فرمود:

ما و اولاد ابو سفیان دو خاندان هستیم که به خاطر خدا با یکدیگر دشمنى داریم. ما گفتیم خداوند راست گفت و آنها گفتند خداوند دروغ گفت. ابو سفیان به جنگ پیامبر برخاست و معاویه فرزند ابو سفیان به جنگ على بن ابى طالب رفت و یزید پسر معاویه به نبرد با حسین بن على (ع) پرداخت و سفیانى به مصاف حضرت قائم (ع) برمى‌خیزد.(۸)

خسف بیدا

واژه «خسف» ، به معناى فرورفتن و پنهان شدن است و «بیداء» نام سرزمینى بین مکه و مدینه است.

لشکر سفیانى به مدینه رفته و مدّت سه شبانه‌روز دست به تاراج و غارت مى‌زنند و آنگاه متوجّه مکّه مى‌گردند و چون به سرزمین «بیداء» که جائى است ما بین مکّه و مدینه رسیدند، خداوند جبرئیل را مى‌فرستد و مى‌فرماید برو و آنها را نابود کن، جبرئیل هم مى‌آید و با پاى خود ضربتى به زمین مى‌زند و خداوند به وسیلۀ آن ضربت آنها را به زمین فرومى‌برد، و کسى از آنها باقى نمى‌ماند مگر دو نفر از قبیله جهینه.(۹) بنام بشیر و نذیر، که بشیر به مکّه مى‌رود و حضرت قائم علیه السّلام را به هلاکت لشکریان سفیانى بشارت مى‌دهد و نذیر که بطرف شام مى‌رود و جریان هلاکت لشکریان را به سفیانى خبر مى‌دهد.(۱۰)

و این است آن وحشتى که خداى تعالى در قرآن کریم فرموده است:

اگر آنان را مشاهده کنى که دچار وحشت شده اند و رهایى ندارند و از مکان نزدیک گرفتار مى شوند.

(آیه ۵۱/سبأ)

رسول اکرم صلّى اللّه علیه و اله و سلم در این‌باره فرمود:

گروهى از شام به سوى او برانگیخته مى‌شوند؛ چون به منطقه بیداء مى‌رسند، به زمین فروبرده مى‌شوند.»(۱۱)

سرانجام سفیانی

پس از وقوع معجزۀ فرورفتن در زمین، در مورد لشکر سفیانى در راه مکّه، ستارۀ‌بخت سفیانى روبه افول مى‌گذارد…روایات خاطرنشان مى‌سازد که حضرت مهدى (ع) پس از معجزۀ فرورفتن قواى دشمن، با سپاه خود که متشکل از هزاران نفر رزمنده است براى آزادسازى مدینه راهى آنجا شده و با دشمنان خود در آنجا درگیر مى‌شود.

حضرت مهدى (ع) مدینه را فتح و حجاز را آزاد و نیروهاى دشمن را منکوب مى‌سازد و لشکر سفیانى هرکجا که رویاروى او باشد، از حجاز تا عراق و شام، شکست مى‌خورد.

… مهدى (ع) با سپاه خود بسوى سرزمین شام لشکرکشى مى‌کند و در «مرج عذراء» ناحیه‌اى در سى‌کیلومترى دمشق اردو مى‌زند. این امر دست‌کم دلالت دارد بر اینکه سفیانى از نگهدارى مرزهاى خود و از ایستادگى در برابر پیشروى سپاه حضرت مهدى (ع) عاجز است و حتى روایات مى‌گوید سفیانى دمشق، پایتخت خود را تخلیه مى‌کند و به داخل فلسطین باز مى‌گردد و پایتخت و یا مقرّ فرماندهى خود را در «منطقۀ رمله» جایى که نیروهاى رومیان یا شورشیان رومى در آن فرود مى‌آیند، انتخاب مى‌کند.

همچنین روایات مى‌گوید: که حضرت مهدى (ع) در شروع نمودن نبرد درنگ مى‌کند و مدتى در حومۀ دمشق مى‌ماند تا بزرگان و مؤمنان اهل شام آنهایى که هنوز به آن حضرت نپیوسته‌اند به او ملحق شوند. و سپس حضرت از سفیانى مى‌خواهد که جهت گفتگو شخصا با آن بزرگوار ملاقات کند. آنگاه یکدیگر را ملاقات مى‌کنند. وى تحت تأثیر شخصیت حضرت مهدى (ع) قرار مى‌گیرد و با آن حضرت بیعت مى‌کند و تصمیم مى‌گیرد دست از جنگ بردارد و منطقه را تسلیم امام (ع) نماید امّا نزدیکان و پشتیبانان سفیانى وى را پس از آن سرزنش و نکوهش مى‌کنند و او را از تصمیم خود منصرف مى‌سازند.

آنگاه سفیانى لشکریان خود را براى جنگ با امام بسیج مى‌کند ولى امام (ع) او را شکست مى‌دهد و خداوند رومیان را نیز بدست آن حضرت منهدم مى‌سازد.ازاین‌رو وى و هم‌پیمانانش نیروهاى خود را براى جنگى بزرگ آماده مى‌کنند جنگى که محورهاى آن به گفتۀ روایات از عکّا تا صور و از آنجا تا انطاکیه در ساحل دریا و از دمشق تا طبریه و تا داخل قدس گسترش مى‌یابد.

در این هنگام غضب خداوند و خشم مهدى (ع) و سپاهیانش بر سفیانى و هم‌پیمانان وى فرومى‌بارد، نشانه‌ها و معجزات الهى بدست مهدى (ع) آشکار مى‌شود. و سختى و تیره‌روزى به سفیانى و حامیان یهودى و رومى او روى مى‌آورد و به بدترین شکل شکست مى‌خورند. و سرانجام، سفیانى بدست یکى از سپاهیان امام مهدى (ع) دستگیر مى‌شود و چنانکه روایات مى‌گوید وى را در کنار دریاچۀ طبریه و یا در ناحیۀ ورودى قدس بقتل مى‌رسانند. بدین‌گونه به زندگى جنایت‌بار طاغوتى که در مدت پانزده ماه دست به جنایاتى رده که دیگران در سالهاى طولانى نمى‌توانند مرتکب آن شوند، پایان مى‌دهند.(۱۲)

منابع:

۱-شش ماه پایانی ، مجتبی الساده ص۱۹۱ به نقل از غیبت نعمانی ص۱۶۹، منتخب الأثر ص۴۵۸و…

۲- عصر ظهور علی الکورانی ص ۱۲۵

۳- سفیانی و نشانه های ظهور ، محمد فقیه ص۱۱۵ به نقل از غیبت نعمانی ص ۱۸۷

۴- زمینه سازان انقلاب جهانی حضرت مهدی (عج) ج ۱ اسدالله هاشمی شهیدی ص۷۱

۵- عصرظهور ص۱۲۶

۶- شش ماه پایانی ص۷۴ به نقل از غیبت نعمانی ص۲۰۲

۷- زمینه سازان انقلاب جهانی حضرت مهدی (عج) ج ۱ اسدالله هاشمی شهیدی ص۷۰

۸- سفیانی و نشانه های ظهورص۱۳۵ به نقل از امالی شیخ طوسی و معانی الاخبار شیخ صدوق

۹- درسنامه مهدویت ج ۲ خدا مراد سلیمان ص۹۳

۱۰- زمینه سازان انقلاب جهانی حضرت مهدی (عج) ج ۱ اسدالله هاشمی شهیدی ص۷۱

۱۱- درسنامه مهدویت ج ۲ خدا مراد سلیمان ص۹۳

۱۲- عصر ظهور ص۱۵۶

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد