طلسمات

خانه » همه » مذهبی » سلام خدمت شما ، من گذشته گناهان بزرگی داشتم ، الان وسع مالی ندارم که به پدرومادرم کمک کنم چون ۲۰ سالمه وشاغل نیستم ، چطوری میتونم ازروش های دیگه ای برای خدمت به پدرومادرم استفاده کنم وچیکار کنم که خدامنو بخاطر دعواهایی که باهاشون کردم سرشون داد کشیدمو ببخشه و بتونم بخشی از زحماتشونو جبران کنم ؟ ایا میتونم ثواب نمازمو بهشون تقدیم کنم ؟ برای نیکی به پدرومادر باید چیکار کنم ؟

سلام خدمت شما ، من گذشته گناهان بزرگی داشتم ، الان وسع مالی ندارم که به پدرومادرم کمک کنم چون ۲۰ سالمه وشاغل نیستم ، چطوری میتونم ازروش های دیگه ای برای خدمت به پدرومادرم استفاده کنم وچیکار کنم که خدامنو بخاطر دعواهایی که باهاشون کردم سرشون داد کشیدمو ببخشه و بتونم بخشی از زحماتشونو جبران کنم ؟ ایا میتونم ثواب نمازمو بهشون تقدیم کنم ؟ برای نیکی به پدرومادر باید چیکار کنم ؟

پرسشگر گرامی ، به مطالب زیر توجه کنید:
الف ) احترام به والدین
از آنجا که خداوند حریم خاصی نسبت به والدین قرار داده لذا رفتار شما باید خیلی محتاطانه و با شیوه متفاوت با دیگران باشد. پس ابتدا باید از خود شروع کنید ! گفته شده حتی نگاه غضب آلود و بد، به والدین نداشته باشید به هر حال این خود امتحان بزرگی در زندگی شما برای رسیدن به مدارج کمال است ،شما هر اندازه در تقویت اراده خود و گسترش صفات حسنه و خلق و خوى پسندیده و افزون سازى آگاهى ها ودانش هاى خویش به ویژه در زمینه مسائل دینى، فرهنگى و اجتماعى تلاش کنید، به تدریج توان تاثیرگذارى بیشترى بر پدر تان خواهید داشت.
از روایات معصومین(علیهم‌السلام) استفاده می‌شود که والدین چه مؤمن باشند و چه کافر و چه نیکوکار و چه معصیت کار باید مورد احترام قرار گیرند و استثنا بردار نیست. امام ‌رضا (علیه‌السلام) در این خصوص می‌فرماید: «بِرُّ الْوَالِدَینِ وَاجِبٌ وَ إِنْ کَانَا مُشْرِکَینِ وَ لَا طَاعَةَ لَهُمَا فِی مَعْصِیةِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ» (ابن بابویه، محمد بن على، عیون أخبار الرضا علیه‌السلام ، تهران: نشر جهان ، ۱۳۷۸ق ، ج۲، ص۱۲۴.)؛ «نیکی و احسان به والدین واجب است گرچه آنها مشرک و کافر باشند، ولی در معصیت خدا نباید آنان را اطاعت کرد». امام صادق (علیه‌السلام) نیز در روایت دیگری می‌فرماید: «ثَلَاثٌ لَمْ یجْعَلِ اللَّهُ لِأَحَدٍ فِیهِنَّ رُخْصَةً أَدَاءُ الْأَمَانَةِ إِلَى الْبَرِّ وَ الْفَاجِرِ وَ الْوَفَاءُ بِالْعَهْدِ لِلْبَرِّ وَ الْفَاجِرِ وَ بِرُّ الْوَالِدَینِ بَرَّینِ کَانَا أَوْ فَاجِرَینِ» (شیخ حر عاملى، محمد بن حسن، وسائل‌الشیعة، قم: مؤسسه آل‌البیت علیهم‌السلام، ۱۴۰۹ق، ج۲۱، ص۴۹۰.)؛ «سه چیز است که خداوند در آنها به هیچ کس رخصت نداده است و عذر و بهانه‌ای را از کسی قبول نمی‌کند: اداى امانت به صاحبش چه نیکوکار باشد و چه بدکار، وفاى به عهد خواه طرف پیمان نیکوکار باشد و یا بدکار و نیکی و احسان به پدر و مادر چه نیکوکار باشند و چه بدکار و گنهکار». به طور کلی، والدین در قبال فرزندان وظیفه‌ای دارند و فرزندان نیز در قبال والدین وظیفه‌ای دیگر دارند و هر کدام در برابر وظیفه‌ای که بر عهده دارند مورد بازخواست و سؤال قرار می‌گیرند. بنابراین اگر پدرتان به وظیفه خود در قبال شما عمل نکند دلیل بر این نمی‌شود که شما هم به وظیفه خود در قبال او عمل نکنید. اگر فرزندان نافرمان و ستم کار مورد عاق والدین خود قرار می‌گیرند، در مقابل والدین ظالم نیز مورد عاق فرزندان قرار می‌گیرند. هر کس مسئول اعمال ناشایست خود است. به هر حال، شما به هیچ وجه مُجاز نیستید در برابر سوء رفتار پدرتان، واکنش و عکس‌العمل نامناسب نشان دهید، بلکه همچنان موظفید، حرمت او را نگه دارید و به وی احترام کنید.
ب ) مواظب عاق والدین باشیم .
علامه مجلسی در شرح کتاب اصول کافی درباره معنای عاق والدین می نویسد: «عقوق والدین به این است که فرزند، حرمت آن ها را رعایت نکند و بی ادبی نماید و آن ها را به سبب گفتاری یا رفتاری برنجاند و آزار و اذیت کند و در چیزهایی که منع شرعی و عقلی ندارد، از آن ها نافرمانی کند؛ چه این که در بیان خداوند متعال آمده : « و قضی ربک الا تعبدوا الا ایاه و بالوالدین احسانا اما یبلغن عندک الکبر احدهما، او کلاهما فلا تقل لهما اف و لا تنهرهما و قل لهما قولا کریما… » (4)
و خدای تو حکم فرموده که، هیچ کس را جز او نپرستید و به پدر و مادر نیکی کنید اگر هر دو یا یکی از آنها به پیری برسند (که موجب رنج و زحمت باشند) زنهار کلمه ای که رنجیده خاطر شوند مگو و کمترین آزار به آنان مرسان و با ایشان با احترام و بزرگوارانه سخن بگو.
عن ابی عبد الله(ع) قال: « لو علم الله شیئا ادنی من اف لنهی عنه، و هو من ادنی العقوق و من العقوق ان ینظر الرجل الی والدیه فیحد النظر الیهما. » (5)
امام صادق علیه السلام فرمود: اگر خداوند چیزی کمتر از اف (اوه) گفتن سراغ داشت از آن نهی می کرد: و اف گفتن از کمترین مراتب عاق شدن است. نوعی از عاق شدن اینست که انسان به پدر و مادرش تیز نگاه کند. (خیره شود).
ج ) توبه و جبران بی احترامی به والدین
*مرحله اول ( جلب رضایت )
در مورد جلب رضایت آنها اول کاری که باید بکنید این است که از آنها حلالیت بطلبید حتی اگر شده دست آنها را ببوسید و از آنها خواهش کنید که شما را حلال کنند درابتدا ممکن است که به شما روی خوش نشان ندهند ولی مطمئن باشید که اگر این کار را چند بار تکرار کنید حتما رضایت می دهند. ببنید از چه چیزهایی خوششان می آید مثلا مادرتان به یک لباس خاصی علاقه دارد آن را به عنوان هدیه برایش بگیرید و یا مثلا پدرتان علاقه دارد به یک سفری برود امکانات سفر را برای وی فراهم کنید.مطمئن باشید زود راضی می شوند .
*مرحله دوم ( انجام وظایف فرزندی )
اما بعد از اینکه راضی شدند باید به مطالب زیر نیز توجه کنید و در ارتباط با آنها این مسائل را رعایت کنید.وظایف و مسؤولیت های فرزندان (برگرفته از سوره ی اسراء آیه 23 و 24):
1. اطاعت و فرمانبرداری از پدر و مادر.
2. نیکی و احسان و خدمت به پدر و مادر.تا می توانید به آنها احسان کنید و اصلا از این کار خسته نشوید.
3. اف و سخن رنجش آور به پدر و مادر نگفتن .
4. بر سر والدین داد و فریاد نکردن (بلکه با آنها با سخن نیکو صحبت نماید).
5. بال تواضع و فروتنی را برای والدین , فرود آوردن .
6. حتی المقدور نیازهای والدین را برآوردن .
7. احترام والدین را نگه داشتن که در زیر به مواردی از آن اشاره می شود:
الف) جلو والدین , پاهایش را دراز نکند.
ب ) در مناسبت های مختلف مثل روز مادر یا روز پدر, هدیه به آنها بدهد.
ج . از شوخی های نابجا و زدن حرف های زشت پیش آنها پرهیز و اجتناب کند.
د. در حق آنها و برای سلامتی آنها دعا کند.
ه . در کارهای خانه به آنها کمک کند.
امید است با عمل کردن به این وظایف و دستورات که برگرفته از کلام خداوند است احترام متقابلی بین اعضای خانواده برقرار شود.آنچه در این زمینه اصل است، احسان به پدر و مادر و دورى از اذیت و آزار به آنان است. البته این به معناى تسلیم شدن در برابر سلیقه هاى آنان نیست؛ ولى بایستى با تیزهوشى و درایت، شخصیت و مقام آنها را حفظ نمود واحترامشان را نگه داشت؛ ولى در عین حال باید به گونه اى رفتار کرد که آنان استقلال شما را به رسمیت بشناسند و درصدد تحمیل سلیقه هاى خود بر شما نباشند.موفق و موید باشید.
پی نوشت ها :
1 . بحار الانوار، ج 74، ص 72.
2 . العلامه المجلسی، بحار الانوار، الناشر: مؤسسه الوفاء، بیروت، لبنان، سنه النشر: 1404 ه.ق ،ج 71، ص 100.
3 . ‌ نهج البلاغه، فیض الاسلام ،حکمت 399 .
4. سوره اسراء: 23.
5 . اصول کافی، ج 4، ص 50.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد