خانه » همه » مذهبی » سلام مشکلات مملکت ناشی از بی تقوایی و بی بی تخصصی مدیران کشور است خواهشمندم فقط به سوال من پاسخ دهید که چرا با وجود فیلتر های متعدد شورای نگهبان و رهبری و وزارت اطلاعات باز افراد بی لیاقت و بی کفایت و بی عرضه در راس امور مملکت هستند و مردم و مملکت را به فنا سوق میدهند؟. اگر نمی‌دانید بگویید نمی‌دانیم فلسفه بافی نکنید ممنونم

سلام مشکلات مملکت ناشی از بی تقوایی و بی بی تخصصی مدیران کشور است خواهشمندم فقط به سوال من پاسخ دهید که چرا با وجود فیلتر های متعدد شورای نگهبان و رهبری و وزارت اطلاعات باز افراد بی لیاقت و بی کفایت و بی عرضه در راس امور مملکت هستند و مردم و مملکت را به فنا سوق میدهند؟. اگر نمی‌دانید بگویید نمی‌دانیم فلسفه بافی نکنید ممنونم

1. عوامل مختلفی همچون ضعف در باورهای دینی و بی تقوایی و عدم تخصص، ضعف مدیریتی، فقدان باورمندی لازم نسبت به حل مشکلات کشور با تکیه بر ظرفیت ها و امکانات داخلی و شیفتگی به الگوهای غربی و تلاش برای نسخه برداری از آن، ضعف روحیه انقلابی و جهادی، دنیا گرایی و اشرافی گری، ترجیح منافع حزبی و جناحی، بی توجهی به اولویت ها و نیارهای اساسی کشور و… زمینه ساز مشکلات مدیریتی کشور شده است.
2. انتخاب افراد برای عهده دار شدن مسئولیت ها و احراز صلاحیت افراد در شورای نگهبان با توجه به بررسی تجربیات و سوابق و استعلام از مراجع چهارگانه(وزرات اطلاعات، قوه قضاییه، نیروی انتظامی و ثبت احوال) صورت می گیرد. آنچه توسط این مراجع چهارگانه با توجه به ماهیت آنها اعلام می شود، نداشتن سوء سابقه و پرونده قضایی و مانند آن است. شورای نگهبان نیز با بررسی مجموعه گزارشات و بررسی سوابق افراد، صلاحیت افراد را اعلام می کند. اما،
اولاً؛ این به معنای برخورداری از اصل صلاحیت و حد اقل شرایط برای عهده دار شدن مسئولیت است، در این میان این مردم هستند که باید از میان این افراد، بهترین گزینه و فرد اصلح را انتخاب نمایند.
ثانیاً؛ صلاحیت افراد ناظر به هنگام شرکت در انتخابات است و بعد از انتخابات و رأی مردم شورای نگهبان نمی تواند عدم تغییر افراد را ضمانت نماید. گاه افراد به دلیل فقدان ظرفیت در برابر مقام و ثروت دچار تزلزل و تغییر می شوند.
ثالثاً؛ رهبری بر اساس وظیفه و مسئولیت خویش، شاخص ها و معیارهای افراد اصلح را برای عهده دار شدن مسئولیت ها بیان می کنند، حال اگر نسبت به این شاخص ها کم توجهی بشود، آیا باید مسئولیت را متوجه رهبری دانست. همچنین با توجه به مشخص بودن مسئولیت ها بر اساس قانون اساسی،نمی توان انتظار داشت که رهبری بدون در نظر گرفتن سازو کارهای قانونی در هر موردی شخصاً ورود پیدا کنند. در این صورت آیا نظام و رهبری متهم به نادیده گرفتن قانون و دیکتاتوری نخواهند شد؟
در عین حال رهبری تذکرات و هشدارهای لازم را به مسئولان می دهند. ایشان در این رابطه فرمودند:«اگر من کسی را منصوب کرده باشم و بعد در او عیبی از قبیل همین مفاسد اقتصادی ببینم، بدون تردید با او مماشات نمی‌کنم و او را کنار می‌گذارم – مثل نمایندگیهایی که هستند و بعضی سمتهای معروف – منتها معلوم نیست آنچه درباره‌ آن شخص گفته شده، حقیقت داشته باشد.
نسبت به برخی افراد حرفهایی می‌زنند که من هم آن حرفها را شنیده‌ام و از نزدیک می‌دانم که خلاف است و درست نیست؛ ممکن است این هم از آن قبیل باشد. به‌هرحال بنده فساد را در کسی که با حکم من منصوب شده و می‌توانم او را از آن کار برکنار کنم، تحمّل نمی‌کنم؛ اما این‌که «اگر رهبری لازم می‌دانست، به آنها تذکّر می‌داد. بله، آن‌جایی که جای تذکّر است، تذکّر می‌دهم؛ اما تذکّر به شخص چیزی نیست که از تلویزیون پخش شود. آن مقدار که شما می‌بینید بنده در سخنرانیها، نماز جمعه و در دیدار با هیأت دولت تذکّر می‌دهم و نصیحت می‌کنم – که در خبرها پخش می‌شود – چند برابرش را گاهی با زبانهای بسیار تلخ، در جلسات خصوصی به مسؤولان می‌گویم؛ لیکن بنا نیست که هرچه به مسؤولان تذکّر می‌دهیم و می‌گوییم یا تلخی نشان می‌دهیم، حتماً پخش شود تا مردم مطّلع شوند. هدف این است که آن شخص راهنمایی شود، که خیلی از اوقات اثر می‌کند و گاهی هم اثر نمی‌کند و بعد می‌بینید آن شخص می‌رود.
(بیانات در جلسه‌ پرسش و پاسخ دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی 1382/02/22)
رابعاً؛ بخشی از انتخاب ها و انتصاب ها در زیر مجموعه ها متأسفانه بر اساس شایستگی و توانمندی و تخصص افراد صورت نگرفته و در کنار ضعف مدیریت موجب حضور افرادی ضعیف و نالایق در برخی عرصه ها شده است.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد