دوست گرامی. قدرت در اصل صفت خدا است و برای انسان رسیدن به قدرت در دو مقطع می تواند مثبت و یا منفی باشد. قدرت قبل از خودسازی و بنده شدن نسبت به خدای متعال منفی و مضر است و به انسان احساس خدایی و تفرعن می دهد و باعث ظلم و ستم و تکبر و غرور و اکثر رذایل اخلاقی خواهد بود. نمونه اش قدرتی است که غربی ها در بعد سیاست و سلطه بر جهان دارند. ولی قدرتی که بعد از خودسازی و بنده شدن خدای متعال به انسان می دهد هرگز مفاسد اخلاقی در پی ندارد و باعث می شود تا انسان خلیفه خدا در روی زمین باشد. احساس خدایی با خلیفه خدا شدن خیلی متفاوت است. قدرت در فاز اول به انسان احساس خدایی می دهد گمراه کننده است اما در فاز دوم او را خلیفه و جانشین خدا می کند و برای خود و جامعه مفید خواه بود. موفق باشید.
خانه » همه » مذهبی » سلام
یکی از امیال فطری ادمی، میل به قدرت و توانگری و تصرف در عالم هستی است….
اما از سوی دیگر نیز میدانیم این عطش فطری جز با رسیدن به منبع لایزال قدرت در عالم، سیراب نمیشود….اما سوال ان هست که رسیدن به ان سیراب کننده ی اصیل این میل، بایستی از مجرای به فعلیت رسیدن قدرت بر طبیعت و قدرت سیاسی و قدرت علمی و قدرت بر استخدام انسانهای دیگر و حتی قدرت به واسطه ی استخدام نیروهای ماورایی بگذرد، یا خیر انسان میتواند بدوت چشیدن طعم هیچ یک از این قدرتهای مادی و طبیعی، با تلاش فکری و معنوی مستقیما به منبع قدرت الهی متصل بشود؟