خانه » همه » مذهبی » سلمان

سلمان


سلمان

۱۳۹۹/۰۱/۲۶


۶۴۶ بازدید

ایا این متن صحیح است؟

سلمان در بسیاری از جنگ های اعراب علیه ایران شرکت داشته و وقتی سپاه ایران از فیل در جنگ استفاده کرد به پیشنهاد سلمان زیر شکم و خرطوم ان ها مورد هدف قرار گرفت و وقتی سلمان عمر را از محتوای کتاب ها در ایران مطلع کرد،عمر گفت انچه در این هاست یا در قران هست که نیازی نیست یا در قران نیست که کفر محض است پس همه را بسوزانید.

و پس از جنگ سلمان به پاس خوش خدمتی هایش حاکم مداین شد.

اگر قصد او واقعا گسترش اسلام بوده، می توانست حاکمیت را قبول نکند.

پیامبر انسان معصوم است و از او هیچگونه کار زشت و غیر خردمندانه سر نمی زند . او انسان معصوم است و همه کمالات معنوی را در حد اعلا داراست . اینگونه انسان بی دشمن نمی شود و دشمنان او تا می توانند علیه او فعالیت فرهنگی می کنند . در کتابهای حدیثی و تاریخی نسبتهای ناروایی به آن حضرت داده اند ولی با توجه به آنچه نوشتیم ، همه اینها ساختگی است .
سلمان یکی از شخصیت های بسیار بزرگ اسلامی است و او هزار برابر از من و شما کاملتر و با فهم تر است . بنا بر این او ازهرگونه کار نابخردانه دور است و دشمنان اسلام اینها را ساخته اند .
به این روایات توجه کنید :
الف. سلمان از ما اهل البیت است. ب. سلمان دریای علم است.
ج. اگر دین در ثریا باشد سلمان آن را به دست می آورد.
د. سلمان بهتر از لقمان حکیم است.
ه. ایمان ده درجه دارد. مقداد در درجه هشتم، ابوذر در درجه نهم و سلمان در درجه دهم است.
و. به سلمان،‌ سلمان فارسی نگویید بلکه سلمان محمدی بگویید.
ز. سلمان،‌ محدث[1] بود.
ح. سلمان، اسم اعظم تعلیم دیده بود.
ط. کسی فقیه تر از سلمان نبود.[2] این روایات نشان می دهندکه سلمان به مقامی رسیده بود که وی را همانند عضوی از اعضای خاندان رسالت گردانیده بود.
برای آشنایی بیشتر با مقام سلمان فارسی کتب زیر را مطالعه کنید:
1. علامه جعفر مرتضی عاملی، سلمان فارسی، ترجمه محمد سپهری، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، 1370 ش.
2. جواد محدثی، سلمان و بلال، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، 1371ش.
3. احمد صادقی اردستانی، سلمان فارسی استاندار مداین، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، 1376ش.
4. دکتر حسین مجیب مصری، سلمان فارسی در ترازوی ادب و تحقیق، ترجمه حسین یوسفی آملی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1373ش.
پاورقی
[1] . محدث به کسی می‌گویندکه صدای فرشتگان را می‌شنود اما آنان را نمی‌بیند.
[2] . مجلسی، بحار الانوار،‌ ج22 ص 31، 331، 341، 347،385 ؛ شیخ طوسی، اختیار معرفه الرجال معروف به رجال کشی، ص6.

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد