سوره ص، آيه32 : («… إِنَّا وَجَدْناهُ صابِراً نِعْمَ الْعَبْدُ إِنَّهُ أَوَّاب»)
مقام اوابين مقامي والا و ارجمند است. هنگامى كه به منابع لغت مراجعه مى كنيم مى بينيم “اواب” از ماده “اوب” (بر وزن قول) به معنى رجوع و بازگشت است.
اين رجوع و بازگشت – مخصوصا با توجه به صورت ادبي «اواب» كه صيغه مبالغه است دلالت بر تكرار و كثرت دارد – اشاره به اين است كه “اوابين” در برابر عواملى كه آنها را از خدا دور مى سازد اعم از زرق و برق جهان ماده، يا وسوسه هاى نفس و شياطين، حساسيت بسيار دارند، اگر لحظه اى دور شوند بلافاصله متذكر شده به سوى او بازمى گردند، و اگر لحظه اى غافل گردند به ياد او مى افتند و جبران مى كنند.
اين بازگشت مى تواند به معنى بازگشت به اوامر و نواهى الهى باشد يعنى مرجع و تكيه گاه آنها همه جا فرمان هاى اوست، و از همه جا به سوى او باز مى گردند.
از آيه ” يا جِبالُ أَوِّبِي مَعَهُ وَ الطَّيْرَ ” [1] كه در باره داود است معنى ديگرى نيز براى اواب استفاده مى شود و آن همصدا شدن و هم آواز گرديدن است، زيرا مى گويد اى كوه ها و اى پرندگان! با داود همصدا شويد، بنابراين “اواب” كسى است كه همصدا و هماهنگ با قوانين آفرينش، اوامر الهى و حمد و تسبيح عمومى موجودات جهان باشد.
در سوره «ص» سه نفر از پيامبران بزرگ با عنوان «اواب» توصيف شده اند: داود و سليمان و ايوب (عليهم السلام)[2]. و در سوره «ق»، آيه 32 اين وصف براى همه بهشتيان ذكر شده است؛ ” هذا ما تُوعَدُونَ لِكُلِّ أَوَّابٍ حَفِيظٍ”.
پي نوشت:
[1] سوره سبأ، آيه 10. [2] سوره ص، آيات 17، 30، 44.تفسير نمونه، ج19، ص: 305.