سیره و رفتار عملی رسیدن به مقام شهید
۱۳۹۲/۱۱/۱۵
–
۴۸۴ بازدید
سلامدر مورد شهید سید احمد پلارک در قطعه ۲۶ بهشت زهرای تهران از تولد تا تاریخ شهادت وی به عنوان الگویی برای ما جوانان و زندگینامه اش را شرح و سیره و رفتار عملی را و چگونگی رسیدن به این مقام را توضیح بفرمایید؟باتشکروآرزوی سلامتی وارتقای روز افزون علمی ومعنوی
در شش سالگی پدر را از دست داد و چون تک پسر خانواده بود علاوه بر تحصیل، بار مسئولیت خانواده نیز بر عهده او افتاد و تن به کار داد و توانست خواهرانش را در ازدواج یاری دهد.
او در خیابان ایران میدان شهدا و در محلهای مذهبی زندگی میکرد. مسجد حاج آقا ضیاء آبادی علی بن موسی الرضا علیه السلام مأمن همیشگیاش بود. وی دائماً به منطقه میرفت. او فرمانده آر پیچیزنهای گردان عمار در لشکر 27 حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم بود.
در یکی از پایگاه های زمان جنگ، به عنوان یک سرباز معمولی کار میکرد. او همیشه مشغول نظافت توالت های پایگاه بود و همیشه بوی بدی بدنش را فرا می گرفت. در یک حمله هوایی در حال نظافت بود که موشکی به آنجا برخورد میکند و او شهید و در زیر آوار مدفون میشود.
بعد از بمب باران، هنگامی که امداد گران در حال جمع آوری زخمی ها و شهیدان بودند، متوجه میشوند که بوی شدید گلابی از زیر آوار می آید. وقتی آوار را کنار میزدند با پیکر پاک این شهید روبرو میشوند که غرق در بوی گلاب بود. هنگامی که پیکر آن شهید را در بهشت زهرا تهران، در قطعه 26 به خاک میسپارند و خیلیها سر مزار شهید سید احمد پلارک نذر و نیاز میکنند و از خدای او حاجت و شفاعت میخواهند. او معجزه خداست. البته گفته می شود که قبر این شهید همواره بوی گلاب می دهد که این موضوع باید تحقیق شود و صرف گفته های مردم مورد تایید ما نیست.
*ب. ازدست نوشته های شهیدسیداحمدپلارک * نوشته شده در تاریخ سه شنبه سیزدهم تیر 1391 توسط ع.قاسمی
بعضی وقت هامتوجه میشوم که چقدر ازقافله عقب ماندم.نه!اصلاتوی قافله نیستم.یابهتربگویم راهم نمیدهند.جای هرکسی که نیست،لیاقت میخواهد که جزوقافله باشی،چه رسدبه اینکه شهیدشوم.خدایا !به ما گوشه ای از آن شناختی که شهیدان به تو داشتند،به فضل وکرمت عطا فرما.خدایا !تو گفتی که دعا کنید،من هم میدانم که لیاقت ندارم،ولی به امید،به تو وصل شدم،نا امیدم نفرما .
ج. وصیت نامه شهید پلارک
بسم ا… الرحمن الرحیم
سـتایش خدای را که ما را به دین خود هدایت نـمود و اگر مـا را هـــدایت نمی کردما هـدایت نمی شــدیم السلام علیک یا ثارا… ای چراغ هدایت و کشتی نجات ، ای رهبر آزادگان ، ای آموزگار شهادت بر حران ای که زنـــده کردی اسلام را با خونت و با خون انــصار و اصــحاب باوفایت ای که اسلام را تا ابــــد پایدار و بیمـه کردید .
یا حسین(ع) دخیلم آقا جانم وقتی که ما به جبهه می رویم به این نیت می رویم که انتقام آن سیلی که آن نامردان برروی مادر شیعیان زده برای انتقام آن بازوی ورم کرده و گرفتن انتقام آن سینه ســــوراخ شده می رویم . سخت است شنیدن این مصیبتها خدایا به ما نیرویی و توانی عنایت کـن تا بتوانیم بـرای یـاری دینت بکار ببندیم . خدایا به ما توفیق اطاعت و فــرمانبرداری به این رهبر و انقـــلاب عنایت بفرما . خـــــدایا توفیق شناخت خودت آنطور که شـــــهداء شناختند به ما عطا فرما و شهداء را از ما راضـی بفرمــا و ما را به آنها ملحق بفرما .خدایا عملی ندارم که بخواهم به آن ببالم ، جز معصیت چیزی ندارم و ا… اگر تو کمک نمی کردی و تو یاریم نمی کردی به اینجا نمی آمدم و اگر تو ستــارالعــیوبی را بر می داشــتی میدانم کـه هیچ کدام از مردم پیش من نمی آمدند ، هیچ بلکه از من فرار می کردند حتی پدر و مادرم . خدایا به رمت و مهربانیت ببخش آن گناهانیکه مانع از رسیدن بنده به تو می شود . الهی عفو…
بر روی قبرم فقط و فقط بنویسید ( امام دوستت دارم و التماس دعا دارم )
که میدانم بر سر قبرم می آید .
ظهر عاشورا 24/6/1365
سید احمد پلارک