سیمای حکومت جهانی حضرت مهدی(ع) در قرآن
۱۳۹۲/۰۴/۲۳
–
۳۱۰ بازدید
یادداشتی مهدوی به قلم آیت الله مکارم شیرازی؛
سیمای حکومت جهانی حضرت مهدی(ع) در قرآن
قرآن در زمینه ظهور و قیام حضرت مهدی(عج) مانند بسیارى از زمینه هاى دیگر بدون اینکه وارد جزئیات شود، به صورت کلى و اصولى بحث کرده است؛ یعنی از تشکیل حکومت عدل جهانى، و پیروزى کامل و نهائى صالحان در روى زمین سخن گفته است.
قرآن کریم در مورد مساله غیبت امام زمان(عج) و ظهور آن حضرت مطالب بسیاری را نقل کرده است.
شاید برای بسیاری از منتظران این سوال پبش بیاید که سیمای حکومت جهانی حضرت مهدی(عج) چگونه در قرآن بیان شده است؟ آیتالله ناصر مکارم شیرازی در این یادداشت به این سوال پاسخ می دهند.
یادداشتی مهدوی به قلم آیت الله مکارم شیرازی؛
سیمای حکومت جهانی حضرت مهدی(ع) در قرآن
قرآن در زمینه ظهور و قیام حضرت مهدی(عج) مانند بسیارى از زمینه هاى دیگر بدون اینکه وارد جزئیات شود، به صورت کلى و اصولى بحث کرده است؛ یعنی از تشکیل حکومت عدل جهانى، و پیروزى کامل و نهائى صالحان در روى زمین سخن گفته است.
قرآن کریم در مورد مساله غیبت امام زمان(عج) و ظهور آن حضرت مطالب بسیاری را نقل کرده است.
شاید برای بسیاری از منتظران این سوال پبش بیاید که سیمای حکومت جهانی حضرت مهدی(عج) چگونه در قرآن بیان شده است؟ آیتالله ناصر مکارم شیرازی در این یادداشت به این سوال پاسخ می دهند.
بسم الله الرحمن الرحیم
” قرآن کریم در زمینه ظهور و قیام حضرت مهدى(عج) مانند بسیارى از زمینه هاى دیگر – بدون اینکه وارد جزئیات شود، به صورت کلى و اصولى بحث کرده است؛ یعنی از تشکیل حکومت عدل جهانى، و پیروزى کامل و نهائى صالحان در روى زمین سخن گفته است.
این گونه آیات را مفسران اسلامى، به استناد مدارک حدیثى و تفسیرى، مربوط به حضرت مهدى و ظهور و قیام او دانسته اند. ما از مجموع آیات قرآنى که دانشمندان آنها را ناظر به این موضوع دانسته اند.(1) و صراحت بیشترى دارند، جهت رعایت اختصار، سه آیه را مورد بررسى قرار میدهیم:
1 – “وَلقَدْ کَتَبْنا فِى الزّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذّکْرِ أنّ الأرضَ یَرِثُها عِبادِىَ َ الصّالِحُونَ”؛(2) (ما، در (کتاب) زبور پس از تورات نوشته ایم که سرانجام، زمین را بندگان صالح من به ارث خواهند برد).
در توضیح معناى این آیه یاد آورى میکنیم که: “ذکر” در اصل به معناى هر چیزى است که مایه تذکر و یاد آورى باشد ولى در آیه یاد شده به کتاب آسمانى حضرت موسى(ع) یعنى “تورات” تفسیر گردیده است به قرینه اینکه قبل از زبور معرفى شده است.
طبق تفسیر دیگرى، “ذکر” اشاره به قرآن مجید است زیرا که در خود آیات قران این عنوان به قرآن گفته شده است: “إِنْ هُوَ إِلّا ذِکْرٌ لِلْعالَمین” (تکویر / 27)
بنابراین، کلمه “من بعد” به معناى “علاوه بر” بوده و معناى آیه چنین خواهد بود: ما، علاوه بر قرآن، در زبور نوشته ایم که سرانجام، زمین را بندگان صالح من به ارث خواهند برد.(3)
مرحوم شیخ مفید در آغاز فصل مربوط به حضرت مهدى(عج)، به این آیه و آیه بعدى که نقل مى کنیم، استناد کرده است.(4)
در تفسیر این آیه از امام باقر(ع) نقل شده است که فرمود: این بندگان صالح، همان یاران مهدى در آخر الزمانند.(5)
مفسر برجسته قرآن، مرحوم “طبرسى” در تفسیر آیه مزبور پس از نقل حدیث یاد شده می گوید:
حدیثى که شیعه و سنى از پیامبر اسلام(ص) نقل کرده اند، بر این موضوع دلالت دارد: “اگر از عمر دنیا جز یک روز باقى نماند، خداوند آن روز را آن قدر طولانى میگرداند تا مردى صالح از خاندان مرا بر انگیزد و او جهان را پر از عدل و داد کند همان گونه که از ظلم و جور پر شده باشد.”(6)
اشاره قرآن به پیشگویى حکومت بندگان شایسته خداوند در روى زمین در کتاب تورات و زبور، نشان میدهد که این موضوع از چنان اهمیتى برخوردار است که در کتب آسمانى پیامبران پیشین یکى پس از دیگرى مطرح می شده است.
جالب توجه این است که عین این موضوع در کتاب “مزامیر داود” که امروز جز کتب عهد قدیم (تورات) است و مجموعه اى از مناجاتها و نیایشها و اندرزهاى داود پیامبر(ع) است، به تعبیرهاى گوناگون به چشم مى خورد.ازجمله در مزمور 37 میخوانیم:
“… شریران منقطع می شوند، اما متوکلانِ به خداوند وارث زمین خواهند شد، و حال اندک است که شریر نیست مى شود که هر چند مکانش را استفسار نمایى ناپیدا خواهد بود اما متواضعان وارث زمین شده از کثرت سلامتى متلذذ خواهند شد.”
همچنین در همان مزمور چنین می خوانیم:
“… متبرکان (خداوند) وارث زمین خواهند شد، اما ملعونان وى منقطع خواهند شد.”(7)
2 – “وَ نُریدُ أنْ نَمُنّ عَلَى الّذینَ اسْتُضْعِفُوا فِى الأرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أئمًّه وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثینَ”؛(8) (اراده کرده ایم که بر مستضعفان زمین نعمت بخشیم و آنان را پیشوایان و وارثان (زمین) قرار دهیم).
امیرمؤمنان علی(ع) پس از پیشگویى بازگشت و گرایش (مردم) جهان به سوى خاندان وحى، این آیه را تلاوت فرمود.(9)
“محمدبن جعفر”، یکى از علویان، در زمان مأمون بر ضد خلافت عباسى قیام کرد. او مى گوید: روزى شرح گرفتاری ها و فشارهایى را که با آنها روبرو هستیم، براى مالک بن انس نقل کردم. او گفت: صبر کن تا تأویل آیه: “وَنُریدُ أنْ نَمُنّ عَلَى الّذین…” آشکار شود.(10)
3 – “وَعَدَاللهُ الّذینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَعَمِلُوا الصّالِحاتِ لَیَسْتَخْلِفَنّهُمْ فِى الأرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الّذینَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَلَیُمَکّنَنّ لَهُمْ دینَهُمُ الّذِى ارْتَضى لَهُمْ وَلیُبَدِلَنّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوفِهِمْ أَمْناً یَعْبُدُونَنى لایُشْرِکُونَ بِى شَیئاً…”؛(11)
“خداوند به کسانى از شما که ایمان آورده و اعمال صالح انجام داده اند، وعده داده است که حتماً آنان را خلیفه روى زمین خواهد کرد، همان گونه که پیشینیان را خلافت روى زمین بخشید؛ و دین و آیینى را که خود براى آنان پسندیده استقرار خواهد بخشید و بیم و ترس آنان را به ایمنى و آرامش مبدّل خواهد ساخت (آنچنانکه) مرامی پرستند و چیزى را براى من شریک قرار نمى دهند..”.
مرحوم “طبرسى” در تفسیر این آیه می گوید:
از خاندان پیامبر روایت شده است که این آیه درباره آل محمد(ص) نازل شده است. “عیّاشى” از حضرت على بن الحسین(ع) روایت کرده است که این آیه را خواند و فرمود: به خدا سوگند آنان شیعیان ما خاندان پیامبر هستند. خداوند این کار را در حق آنان به دست مردى از ما به انجا مى رساند و او مهدى این امت است. او همان کسى است که پیامبر(ص) درباره او فرمود:
“اگر از عمر دنیا جز یک روز باقى نماند، خداوند آن روز را آن قدر طولانى مى گرداند تا مردى از خاندان من حاکم جهان گردد. اسم او اسم من (محمد) است، او زمین را از عدل و داد پر مى سازد همان گونه که از ظلم و جور پر شده باشد.”
“طبرسى” می افزاید: این معنا در تفسیر آیه مزبور از امام باقر (ع) و امام صادق (ع) نیز روایت شده است.(12)،(13)
پی نوشت ها:
(1) . حکیمى، محمدرضا، خورشید مغرب، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامى، 1360 ه”. ش، ص 140 – .151
(2) . انبیأ، آیه 106.
(3) . آیت الله مکارم، ناصر، مهدى انقلابى بزرگ، چاپ دوم، قم، مطبوعاتى هدف، ص 121 – .122
(4) . الارشاد، قم، مکتبه بصیرتى،، ص .346
(5) . طبرسى،، مجمع البیان، تهران، شرکه المعارف الاسلامیه، 1379 ه”. ق، ج 7، ص .66
(6) . طبرسى،، همان کتاب، ص .67
(7) . تورات، ترجمه فارسى توسط “وِلهیَم کِلِن فسّیس اِکِسّى” به دستور مجمع مشهور “بِرِتِش فاین بَیهبَل سُسَیتى”، چاپ لندن، 1856 م، ص .1030
(8) . قصص: .6
(9) . شرح نهج البلاغه، ابن ابى الحدید، ج 19، ص 29، حکمت 205.
(10) . ابو الفرج، مقاتل الطالبین، ص 359.
(11) . نور، آیه 55.
(12) . مجمع البیان، ج 7، ص .152
(13) . گرد آوری از کتاب: سیره پیشوایان، مهدی پیشوائی، ص 712.