طلسمات

خانه » همه » مذهبی » شأن نزول آیه ۱ سوره تحریم

شأن نزول آیه ۱ سوره تحریم


شأن نزول آیه ۱ سوره تحریم

۱۳۹۲/۰۴/۱۰


۵۷۸ بازدید

[کامل از کد۱۶۶۰۲۷]

در پاسخ به نکاتی توجه کنید :
۱- در مورد شان نزول آیات اول سوره مبارکه تحریم نقل های مختلفی است که در این مورد به بیان ذیل توجه کنید :
وَ إِذْ أَسَرَّ النَّبِیُّ إِلى بَعْضِ أَزْواجِهِ حَدِیثاً فَلَمَّا نَبَّأَتْ بِهِ وَ أَظْهَرَهُ اللَّهُ عَلَیْهِ عَرَّفَ بَعْضَهُ وَ أَعْرَضَ عَنْ بَعْضٍ فَلَمَّا نَبَّأَها بِهِ قالَتْ مَنْ أَنْبَأَکَ هذا قالَ نَبَّأَنِیَ الْعَلِیمُ الْخَبِیرُ (۳) إِنْ تَتُوبا إِلَى اللَّهِ فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُکُما وَ إِنْ تَظاهَرا عَلَیْهِ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلاهُ وَ جِبْرِیلُ وَ صالِحُ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمَلائِکَةُ بَعْدَ ذلِکَ ظَهِی

[کامل از کد166027]

در پاسخ به نکاتی توجه کنید :
1- در مورد شان نزول آیات اول سوره مبارکه تحریم نقل های مختلفی است که در این مورد به بیان ذیل توجه کنید :
وَ إِذْ أَسَرَّ النَّبِیُّ إِلى بَعْضِ أَزْواجِهِ حَدِیثاً فَلَمَّا نَبَّأَتْ بِهِ وَ أَظْهَرَهُ اللَّهُ عَلَیْهِ عَرَّفَ بَعْضَهُ وَ أَعْرَضَ عَنْ بَعْضٍ فَلَمَّا نَبَّأَها بِهِ قالَتْ مَنْ أَنْبَأَکَ هذا قالَ نَبَّأَنِیَ الْعَلِیمُ الْخَبِیرُ (3) إِنْ تَتُوبا إِلَى اللَّهِ فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُکُما وَ إِنْ تَظاهَرا عَلَیْهِ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلاهُ وَ جِبْرِیلُ وَ صالِحُ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمَلائِکَةُ بَعْدَ ذلِکَ ظَهِیرٌ (4)
ترجمه:
بنام خداوند بخشنده بخشایشگر
1- اى پیامبر! چرا چیزى را که خدا بر تو حلال کرده به خاطر جلب رضایت همسرانت بر خود حرام مى کنى، و خداوند غفور و رحیم است.
2- خداوند راه گشودن سوگندهایتان را (در این گونه موارد) روشن ساخته و خداوند مولاى
شماست و او عالم و حکیم است .
3- به خاطر بیاورید هنگامى را که پیامبر یکى از رازهاى خود را به بعضى از همسرانش گفت، ولى هنگامى که وى آن را افشا کرد و خداوند پیامبرش را از آن آگاه ساخت قسمتى از آن را براى او بازگو کرد و از قسمت دیگر خوددارى نمود هنگامى که پیامبر همسرش را از آن خبر داد گفت چه کسى تو را از این راز آگاه ساخته؟ فرمود خداى عالم و آگاه مرا آگاه ساخت!
4- اگر از کار خود توبه کنید (به نفع شما است) زیرا دلهایتان از حق منحرف گشته و اگر بر ضد او دست به دست هم دهید (کارى از پیش نخواهید برد) زیرا خداوند یاور او است، و همچنین جبرئیل و مؤمنان صالح، و فرشتگان بعد از آنها پشتیبان او هستند.
امید است اگر او شما را طلاق دهد پروردگارش بجاى شما همسرانى بهتر براى او قرار دهد، همسرانى مسلمان، مؤمن، متواضع، توبه کار، عابد، هجرت کننده زنانى ثیبه و باکره.
:
در شان نزول آیات فوق روایات زیادى در کتب تفسیر و حدیث و تاریخ شیعه و اهل سنت نقل شده است که ما از میان آنها آنچه مشهورتر و مناسبتر به نظر مى رسد این است که :
پیامبر- ص -گاه که نزد زینب بنت جحش (یکى از همسرانش) مى رفت زینب او را نگاه مى داشت و از عسلى که تهیه کرده بود خدمت پیامبر ص مى آورد، این سخن به گوش عایشه رسید، و بر او گران آمد، مى گوید: من با حفصه (یکى دیگر از همسران پیامبر ص) قرار گذاشتیم که هر وقت پیامبر ص نزد یکى از ما آمد فورا بگوئیم آیا صمغ مغافیر خورده اى؟! ( مغافیر صمغى بود که یکى از درختان حجاز به نام عرفط (بر وزن هرمز) تراوش مى کرد و بوى نامناسبى داشت) و پیامبر ص مقید بود که هرگز بوى نامناسبى از دهان یا لباسش شنیده نشود بلکه به عکس اصرار داشت همیشه خوشبو و معطر باشد! به این ترتیب روزى پیامبر ص نزد حفصه آمد، او این سخن را به پیامبر ص گفت، حضرت فرمود: من مغافیر نخورده ام، بلکه عسلى نزد زینب بنت جحش نوشیدم، و من سوگند یاد مى کنم که دیگر از آن عسل ننوشم (نکند زنبور آن عسل روى گیاه نامناسبى و احتمالا مغافیر نشسته باشد) ولى این سخن را به کسى مگو مبادا به گوش مردم برسد، و به گویند چرا پیامبر
غذاى حلالى را بر خود تحریم کرده؟ و یا از کار پیامبر در این مورد و یا مشابه آن تبعیت کنند، و یا به گوش زینب برسد و او دل شکسته شود
ولى سرانجام او این راز را افشا کرد، و بعدا معلوم شد اصل این قضیه توطئه اى بوده است، پیامبر ص سخت ناراحت شد و آیات فوق نازل گشت و ماجرا را چنان پایان داد که دیگر این گونه کارها در درون خانه پیامبر ص تکرار نشود) ».
در بعضى از روایات نیز آمده است که پیامبر ص بعد از این ماجرا یک ماه از همسران خود کناره گیرى کردو حتى شایعه تصمیم آن حضرت ص نسبت به طلاق آنها منتشر شد، به طورى که سخت به وحشت افتادند و از کار خود پشیمان شدند.
تفسیر: سرزنش شدید نسبت به بعضى از همسران پیامبر-ص-
بدون شک مرد بزرگى همچون پیغمبر اسلام ص تنها به خودش تعلق ندارد، بلکه به تمام جامعه اسلامى و عالم بشریت متعلق است، بنا بر این اگر در داخل خانه او توطئه هایى بر ضد وى، هر چند به ظاهر کوچک و ناچیز، انجام گیرد نباید به سادگى از کنار آن گذشت، حیثیت او نباید نعوذ باللَّه بازیچه دست این و آن گردد، و اگر چنین برنامه اى پیش آید باید با قاطعیت با آن برخورد کرد..
آیات فوق در حقیقت قاطعیتى است از سوى خداوند بزرگ در برابر چنین حادثه اى، و براى حفظ حیثیت پیامبرش.
نخست روى سخن را به خود پیامبر ص کرده مى گوید: اى پیامبر! چرا چیزى را که خدا بر تو حلال کرده به خاطر جلب رضایت همسرانت بر خود تحریم مى کنى؟! (یا أَیُّهَا النَّبِیُّ لِمَ تُحَرِّمُ ما أَحَلَّ اللَّهُ لَکَ تَبْتَغِی مَرْضاتَ أَزْواجِکَ).
معلوم است که این تحریم، تحریم شرعى نبود، بلکه به طورى که از آیات بعد استفاده مى شود سوگندى از ناحیه پیامبر ص یاد شده بود و مى دانیم که قسم خوردن بر ترک بعضى از مباحات گناهى ندارد.
بنا بر این جمله لِمَ تُحَرِّمُ (چرا بر خود تحریم مى کنى؟) به عنوان عتاب و سرزنش نیست بلکه نوعى دلسوزى و شفقت است.
درست مثل این که ما به کسى که زحمت زیاد براى تحصیل درآمد مى کشد و خود از آن بهره چندانى نمى گیرد، مى گوئیم چرا اینقدر به خود زحمت مى دهى، و از نتیجه این زحمت بهره نمى گیرى؟.
سپس در پایان آیه مى افزاید: خداوند غفور و رحیم است (وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ).
این عفو و رحمت نسبت به همسرانى است که موجبات آن حادثه را فراهم کردند که اگر راستى توبه کنند مشمول آن خواهند بود، یا اشاره به این است که اولى این بود که پیامبر ص چنین سوگندى یاد نمى کرد کارى که احتمالا موجب جرأت و جسارت بعضى از همسران حضرت- ص- مى شد.
در آیه بعد اضافه مى کند: خداوند راه گشودن سوگندهایتان را (در این گونه موارد) روشن ساخته است (قَدْ فَرَضَ اللَّهُ لَکُمْ تَحِلَّةَ أَیْمانِکُمْ) و به این ترتیب که کفاره قسم را بدهید و خود را آزاد سازید.
البته اگر سوگند در موردى باشد که ترک کارى رجحان دارد باید به سوگند عمل کرد، و شکستن آن گناه است، و کفاره دارد. اما اگر در مواردى باشد که ترک آن عمل مرجوح باشد (مانند آیه مورد بحث) در این صورت شکستن آن جایز است، اما براى حفظ احترام قسم بهتر است کفاره نیز داده شود .

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد