کافه شعر (انسیه موسویان)
مهمان کافهی آبان: انسیه موسویان
بگذارید اوّل از کتاب چهارشنبههای بستنی شروع کنم. کتابی که کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان آن را منتشر کرده. با خواندن شعر چهارشنبههای بستنی، هوس کردم یک وقت خاص برای خودم داشته باشم. این اسم باعث شد کتاب را بخرم و یک «من و توی شاعرانه» را در آن کشف کنم. بعد هم خانم انسیه موسویان را. او کارشناس ادبی کانون است. شغل او یعنی با شما بودن باعث شده موضوع پایاننامهاش، طنز در اشعار کودک و نوجوان باشد. «بی تویی» کتاب شعر دیگری است که خانم موسویان آن را برای حس و حالهای دخترانه سروده است. کتاب «بیایید شعر بگوییم» کتاب خوشخوان دیگری است که خانم موسویان آن را برای شما تألیف کرده است. این کتاب به شمایی که دوست داری شعر بگویی کمک میکند قدمهای سریعتری در این زمینه برداری. تفاوت «بیایید شعر بگوییم» با کتابهای دیگری که در این زمینه وجود دارد این است که تمرینهای کارگاهی دارد و بحثها با زبانی ساده بیان شدهاند.
پاییز
از راه میرسد
کلاه نارنجی بر سر
خرمالوها را روشن میکند
بر درخت همسایه
بوسهی گنجشکها
شیرینتر میشود
دلتنگی
تشنهتر از همیشه
به تو فکر میکنم
سرخترین غنچهی پاییز
به تو فکر میکنم
و اناری شیرین
در دلم آب میشود
دریای من
هر صبح وقتی
خورشید خندان
از راه میآید خرامان
دریای من
پیراهن چینچین آبیرنگ خود را
پوشیده و باز
با گوشماهیهای شیطان
سرگرم بازیست
دریای من!
در چشمهای این ماهی غمگین چه رازی ست؟
این ماهی تنها
اینجا
دور از تو دارد
بر ماسههای داغ ساحل
جان میسپارد
زیبای ناآرام من
با موجهای بیقرارت
او را صدا کن
غصّههای کال
طعم توت تازه را که میچشم
یاد خندههای تو
در دلم دوباره زنده میشود
قلب من که نه
از صدای خندههای تو
سنگ هم پرنده میشود
خندههای تو
مثل توت تازه میرسد…
میرسد به داد غصّههای کال من
خندههای تو
پاسخ عجیب هر سؤال من
منبع: مجله باران