۱۳۹۴/۱۲/۰۲
–
۲۸۵ بازدید
علت حمایت شهید چمران از مردم لبنان و فلسطین در قبل و بعد از پیروزی انقلاب چه بود؟
شهید چمران یکی از پرشور و شکوه ترین مجاهدان راه اسلام بود که در منظومه افکارش آرمان رهایی مستضعفین عالم از چنگال مستکبرین همواره به عنوان یک آرمان اصیل و ریشه دار جایگاه ویژه ای داشت و در این مسیر برای وی ملیت و قومیت هیچ ارزش ذاتی نداشت همانگونه که آموزه های قرآنی بر این مساله تاکید دارند. در این میان فلسطین و لبنان جایگاه خاصی برای شهید چمران داشت و آرمان رهایی قدس عزیز از چنگال صهیونیست ها و همچنین پیروزی لبنان و به ویژه شیعیان این کشور که آن روزها در معرض حملات مستمر رژیم صهیونیستی و نیز مزدوران داخلی این رژیم قرار داشت بخش مهمی از دغدغه های وی را تشکیل می داد که این مساله ریشه در اموری داشت از جمله:
1 – انگیزه ایمانی بسیار قوی برخاسته از اعتقادات دینی شهید چمران از قبیل دفاع از مظلوم که در دین مبین اسلام بر آن تاکید شده است چنانکه حضرت علی ع در وصیتی که به امام حسن و امام حسین ع نموده اند به ایشان توصیه می کنند : «کُونَا لِلظَّالِمِ خَصْماً وَ لِلْمَظْلُومِ عَوْنا» (نهج البلاغه ، نامه 47) یعنی دشمن ظالم و یاور مظلوم باشید و این موضوع به اندازه ای در اسلام اهمیت دارد که امام علی زمانی که متوجه می شوند که دشمن به سرحدات مسلمین تعرض کرده و زینت پای زن یهودی که در ذمه مسلمانان بوده است را ربوده است داد بر می آورند که « فَلَوْ أَنَّ امْرَأً مُسْلِماً مَاتَ مِنْ بَعْدِ هَذَا أَسَفاً مَا کَانَ بِهِ مَلُوماً بَلْ کَانَ بِهِ عِنْدِی جَدِیرا» (نهج البلاغه ، خطبه 27) یعنی اگر مسلمانی از غم این مصیبت بمیرد جای ملامت نیست بلکه شایسته است .
علاوه بر دفاع از مظلوم ، باید اهتمام به امور مسلمین را هم باید به عنوان یکی دیگر از انگیزه های دینی شهید چمران در توجه به مساله فلسطین مطرح نماییم . چرا که بر اساس روایات وارده از سوی معصومین « مَنْ أَصْبَحَ لَا یَهْتَمُّ بِأُمُورِ الْمُسْلِمِینَ فَلَیْسَ مِنْهُمْ وَ مَنْ سَمِعَ رَجُلًا یُنَادِی یَا لَلْمُسْلِمِینَ فَلَمْ یُجِبْهُ فَلَیْسَ بِمُسْلِم » ( الکافی ، ج 2، ص: 164) یعنی کسی که اهتمام به امور مسلمین نداشته باشد مسلمان نیست و کسی که صدای فریادخواهی مسلمانی را بشنود و ندای او را پاسخ ندهد مسلمان نیست .
2 – ارتباطات شهید چمران با مبارزان فلسطینی، لبنانی و به ویژه دوستی نزدیک وی با امام موسی صدر که این مساله پای چمران را مستقیما وارد عرصه میدانی لبنان کرد و باعث شد تا نخستین سنگ بنای مقاومت اسلامی در لبنان با محوریت تشیع گذارده شود.
با توجه به این انگیزه ها شهید چمران حتی قبل از اینکه به لبنان برود و حتی در ایام دانشجویی خویش مساله فلسطین را به عنوان دغدغه اصلی خویش در نظر داشت تا جایی که از نوشتههای یاران نزدیک اش (مانند عادل عون) چنین بر میآید که وی پیش از پیوستن به امام صدر در لبنان، به صورت فعال به قضیهی فلسطین می پرداخته و مسؤولیت کمیتهای برای حمایت از نبرد رهاییبخش مردم فلسطین را در امریکا بر عهده داشته است. سپس، مدتی در مصر ضمن فرا گرفتن آموزشهای نظامی، با نام ابوجمال فعالیت نیروهای ملی-مذهبی ایران را با سازمانهای فلسطینی از جمله الفتح هماهنگ میکرده است. از این مقطع از زندگی دکتر چمران، اطلاعات زیادی وجود ندارد. در ضمن خاطرات یاران نزدیک وی، اشارهای به عملیات تجسس و شناسایی در پادگانهای اسرائیلی در پوشش خبرنگار شده است.
هجرت دکتر چمران به لبنان و همراهی با امام صدر، وی را در موقعیت جدیدی قرار داد. نقش وی در پردازش ایدهی تأسیس امل نیز چندان روشن نیست؛ در کتاب لبنان، چمران امام موسی صدر را «مؤسس و رهبر» و خود را «سازمانده» تشکیلات حرکه المحرومین و امل معرفی میکند. نقش وی در امل، بیش از فرماندهی نظامی و در حد بازوی اجرایی امام موسی صدر و گردانندهی تشکیلات بود. وی در کنار آموزشهای نظامی، نشستهای سیاسی و عقیدتی امل را در حضور امام صدر اداره میکرد، که خود نشان از ارتباط مبتنی بر شناخت و احترام متقابل میان هر دو بزرگوار بود.
استراتژی مقاومت ملی-اسلامی امل و مقابله با برنامهی توطین فلسطینیان در جنوب و خودداری از حمله به اسرائیل از خاک لبنان برای جلوگیری از اشغال آن به بهانهی مقابله به مثل، در جنوب لبنان عاری از ارتش و سلاح، بر بسیاری از گروههای فلسطینی گران آمده بود. نتیجهی راهبرد مقاومت ملی و مردمی امل، نزاعهای گاه گاه سازمانهای نشاندار فلسطینی و آماج قرار دادن امام موسی صدر و دکتر مصطفی چمران در انواع تهمتها و تلاش برای حذف فیزیکی و هتک شخصیتشان از سوی این گروهها بود. یکی از اضلاع قضیهی ربوده شدن امام صدر، در سطوح خرد، به احتمال زیاد نقش گروههای فلسطینی مزدور قذافی (و نیروهای ایرانی همراه و همگام آنها) در فراهم کردن زمینههای تحلیلی و اجرایی ربوده شدن امام صدر، برای زمینهسازی سناریوی به آتش کشیدن لبنان و اجرای خواست قذافی بود. در این میان، سال ها طول کشید تا درستی راه و راهبرد امام صدر و شهید چمران در طراحی مقاومت ملی و مردمی به اثبات برسد. در همان سالها نیز حمایت سیاسی و معنوی و مادی امام صدر و شهید چمران از جنبش رهایی فلسطین (و گاه مشخصاً سازمان آزادیبخش فلسطین و الفتح) ادامه داشت. گزارشهایی از انتقال مبالغی از ایران به عنوان وجوهات شرعی عام برای کمک به جنبش فلسینیان وجود دارد؛ مشخصاً گزارش انتقال مبلغ معتنابهی از وجوه شرعی (زکات فطره) توسط ایت الله شهید دکتر محمد مفتح از طریق امام موسی صدر به الفتح وجود دارد. اما متأسفانه اسناد این همکاریها و حمایتها کمتر منتشر شده است و جز در حافظهی گروهی از یاران این دو بزرگوار ثبت نشده است.(سایت امام صدر نیوز، http://imamsadr-news.com/article/2718 )
1 – انگیزه ایمانی بسیار قوی برخاسته از اعتقادات دینی شهید چمران از قبیل دفاع از مظلوم که در دین مبین اسلام بر آن تاکید شده است چنانکه حضرت علی ع در وصیتی که به امام حسن و امام حسین ع نموده اند به ایشان توصیه می کنند : «کُونَا لِلظَّالِمِ خَصْماً وَ لِلْمَظْلُومِ عَوْنا» (نهج البلاغه ، نامه 47) یعنی دشمن ظالم و یاور مظلوم باشید و این موضوع به اندازه ای در اسلام اهمیت دارد که امام علی زمانی که متوجه می شوند که دشمن به سرحدات مسلمین تعرض کرده و زینت پای زن یهودی که در ذمه مسلمانان بوده است را ربوده است داد بر می آورند که « فَلَوْ أَنَّ امْرَأً مُسْلِماً مَاتَ مِنْ بَعْدِ هَذَا أَسَفاً مَا کَانَ بِهِ مَلُوماً بَلْ کَانَ بِهِ عِنْدِی جَدِیرا» (نهج البلاغه ، خطبه 27) یعنی اگر مسلمانی از غم این مصیبت بمیرد جای ملامت نیست بلکه شایسته است .
علاوه بر دفاع از مظلوم ، باید اهتمام به امور مسلمین را هم باید به عنوان یکی دیگر از انگیزه های دینی شهید چمران در توجه به مساله فلسطین مطرح نماییم . چرا که بر اساس روایات وارده از سوی معصومین « مَنْ أَصْبَحَ لَا یَهْتَمُّ بِأُمُورِ الْمُسْلِمِینَ فَلَیْسَ مِنْهُمْ وَ مَنْ سَمِعَ رَجُلًا یُنَادِی یَا لَلْمُسْلِمِینَ فَلَمْ یُجِبْهُ فَلَیْسَ بِمُسْلِم » ( الکافی ، ج 2، ص: 164) یعنی کسی که اهتمام به امور مسلمین نداشته باشد مسلمان نیست و کسی که صدای فریادخواهی مسلمانی را بشنود و ندای او را پاسخ ندهد مسلمان نیست .
2 – ارتباطات شهید چمران با مبارزان فلسطینی، لبنانی و به ویژه دوستی نزدیک وی با امام موسی صدر که این مساله پای چمران را مستقیما وارد عرصه میدانی لبنان کرد و باعث شد تا نخستین سنگ بنای مقاومت اسلامی در لبنان با محوریت تشیع گذارده شود.
با توجه به این انگیزه ها شهید چمران حتی قبل از اینکه به لبنان برود و حتی در ایام دانشجویی خویش مساله فلسطین را به عنوان دغدغه اصلی خویش در نظر داشت تا جایی که از نوشتههای یاران نزدیک اش (مانند عادل عون) چنین بر میآید که وی پیش از پیوستن به امام صدر در لبنان، به صورت فعال به قضیهی فلسطین می پرداخته و مسؤولیت کمیتهای برای حمایت از نبرد رهاییبخش مردم فلسطین را در امریکا بر عهده داشته است. سپس، مدتی در مصر ضمن فرا گرفتن آموزشهای نظامی، با نام ابوجمال فعالیت نیروهای ملی-مذهبی ایران را با سازمانهای فلسطینی از جمله الفتح هماهنگ میکرده است. از این مقطع از زندگی دکتر چمران، اطلاعات زیادی وجود ندارد. در ضمن خاطرات یاران نزدیک وی، اشارهای به عملیات تجسس و شناسایی در پادگانهای اسرائیلی در پوشش خبرنگار شده است.
هجرت دکتر چمران به لبنان و همراهی با امام صدر، وی را در موقعیت جدیدی قرار داد. نقش وی در پردازش ایدهی تأسیس امل نیز چندان روشن نیست؛ در کتاب لبنان، چمران امام موسی صدر را «مؤسس و رهبر» و خود را «سازمانده» تشکیلات حرکه المحرومین و امل معرفی میکند. نقش وی در امل، بیش از فرماندهی نظامی و در حد بازوی اجرایی امام موسی صدر و گردانندهی تشکیلات بود. وی در کنار آموزشهای نظامی، نشستهای سیاسی و عقیدتی امل را در حضور امام صدر اداره میکرد، که خود نشان از ارتباط مبتنی بر شناخت و احترام متقابل میان هر دو بزرگوار بود.
استراتژی مقاومت ملی-اسلامی امل و مقابله با برنامهی توطین فلسطینیان در جنوب و خودداری از حمله به اسرائیل از خاک لبنان برای جلوگیری از اشغال آن به بهانهی مقابله به مثل، در جنوب لبنان عاری از ارتش و سلاح، بر بسیاری از گروههای فلسطینی گران آمده بود. نتیجهی راهبرد مقاومت ملی و مردمی امل، نزاعهای گاه گاه سازمانهای نشاندار فلسطینی و آماج قرار دادن امام موسی صدر و دکتر مصطفی چمران در انواع تهمتها و تلاش برای حذف فیزیکی و هتک شخصیتشان از سوی این گروهها بود. یکی از اضلاع قضیهی ربوده شدن امام صدر، در سطوح خرد، به احتمال زیاد نقش گروههای فلسطینی مزدور قذافی (و نیروهای ایرانی همراه و همگام آنها) در فراهم کردن زمینههای تحلیلی و اجرایی ربوده شدن امام صدر، برای زمینهسازی سناریوی به آتش کشیدن لبنان و اجرای خواست قذافی بود. در این میان، سال ها طول کشید تا درستی راه و راهبرد امام صدر و شهید چمران در طراحی مقاومت ملی و مردمی به اثبات برسد. در همان سالها نیز حمایت سیاسی و معنوی و مادی امام صدر و شهید چمران از جنبش رهایی فلسطین (و گاه مشخصاً سازمان آزادیبخش فلسطین و الفتح) ادامه داشت. گزارشهایی از انتقال مبالغی از ایران به عنوان وجوهات شرعی عام برای کمک به جنبش فلسینیان وجود دارد؛ مشخصاً گزارش انتقال مبلغ معتنابهی از وجوه شرعی (زکات فطره) توسط ایت الله شهید دکتر محمد مفتح از طریق امام موسی صدر به الفتح وجود دارد. اما متأسفانه اسناد این همکاریها و حمایتها کمتر منتشر شده است و جز در حافظهی گروهی از یاران این دو بزرگوار ثبت نشده است.(سایت امام صدر نیوز، http://imamsadr-news.com/article/2718 )