طلسمات

خانه » همه » مذهبی » شوخی زیاد

شوخی زیاد


شوخی زیاد

۱۳۹۳/۰۲/۰۳


۷۰۸ بازدید

باسلام باافرادی که بیش ازحد شوخی می کنند چگونه رفتار کنیم؟

اولا از حسن اعتماد شما خرسندیم ثانیا در رابطه با شوخی و فواید آن و شرایط آن و ضررهای آن باید به نکات زیر توجه فرمایید .
شوخی و مزاح یکی از عوامل شادی‌بخش و سرورآفرین است. زیرا شوخی باعث انبساط خاطر و ایجاد انرژی مثبت بوده و این دو در شادابی و نشاط روانی افراد، لازم و مفید هستند. شوخی حالتی مثبت در ذهن است و موقعی ایجاد می‌شود که فردی موضوعی ناهمخوان، غیرمنتظره و یا سرگرم‌کننده را بگوید. شوخی باعث ایجاد خلق مثبت بوده و شادی‌آفرین است. شوخی می‌تواند فشار روانی و استرس‌ها را کاهش دهد. شوخی هیجان قوی و مثبت ایجاد می‌کند و باعث به‌وجود آمدن تصویری جذاب و دوست‌داشتنی از افراد می‌گردد. شوخی از سنت‌های اجتماعی است که می‌توان آن را به عنوان منبعی قوی در پیوستگی‌ها و دلبستگی‌های اجتماعی قلمداد کرد.( مایکل آرگایل، روان‌شناسی شادی، ص 94‌ـ 105)
در آموزه‌‌ها و تعالیم دینی، شوخی و مزاح مورد تأیید و قبول بوده و امری جایز شمرده شده است، حتی شوخی و زنده‌دلی از ویژگی‌ها و صفات افراد مؤمن به حساب آمده. امام صادق† می‌فرمایند: هیچ مؤمنی نیست مگر اینکه دعابه دارد، راوی سؤال می‌کند که دعابه چیست؟ حضرت می‌فرماید: مقصود، مزاح و شوخی است.( علامه مجلسی، بحار الانوار، ج 73، ص 60) پیامبر گرامی اسلامˆ نیز فرمودند: شش چیز نشانة مروت و جوانمردی است، …، خوش‌‌اخلاقی و شوخی بدون گناه.( همان، ج 71، ص 275)
شرایط و آداب شوخی گرچه مزاح و شوخی در جای خود مطلوب، پسندیده و لازم است اما اگر از حد اعتدال خارج شود و شرایط آن در نظر گرفته نشود، ممکن است احترام و جایگاه فرد را متزلزل کند و ارزش او را کاهش دهد.
لذا به نکاتی در رابطه با آداب شوخی اشاره می‌شود:
 1. شوخی بایستی به‌جا و به‌حق باشد گرچه در آموزه‌های دینی و اخلاقی اسلام، شوخی مورد تأیید است ولی می‌باید جهت‌دار، مفید و سازنده باشد. اسلام هرگز اجازه نمی‌دهد در شوخی بی‌ادبی، حرف لغو، بیهوده و سخنان نیش‌دار و باطل استفاده گردد. پیامبر گرامی اسلامˆ می‌فرمایند: من شوخی و مزاح می‌کنم؛ اما هرگز از جادة حق خارج نمی‌شوم و حرف باطل و بیهوده نمی‌گویم. در محضر رسول خداˆ گروهی نشسته بودند، پیرمردی از اصحاب برخاست تا از مسجد بیرون رود، وی کفش‌های خود را فراموش کرد با خود ببرد. چون به در مسجد رسید متوجه شد و بازگشت تا کفش‌های خود را بردارد، ولی فردی از اصحاب کفش‌های او را برداشته و مخفی نموده بود. پیرمرد برگشت و گفت: کفش‌های من کجاست؟ برخی گفتند: ما کفش‌های تو را ندیدیم. حضرت متوجه آنان شده و فرمودند: چگونه مؤمنی را ناراحت می‌کنید و می‌ترسانید، عرض کردند: شوخی می‌کنیم، حضرت دو یا سه بار سخن خود را تکرار فرمود: آیا شوخی با ناراحتی و ترساندن مؤمن؟!( محمود اکبری، غم و شادی در سیره معصومان‰، ص 135)
 2. توجه به شرایط روحی و اخلاقی افراد از جمله نکاتی که بایستی در شوخی‌ها مورد توجه باشد، این است که باید شرایط روحی، سنی، شخصیتی و موقعیت‌ زمانی و مکانی افراد و ظرفیت فردی را باید در نظر داشت. گاهی شخص از نظر روحی آشفته و غمزده است، گاهی خسته و نگران است،‌ گاهی در حال سخنرانی جدی است و… که نباید در اینجا‌ها شوخی کرد. زیرا شوخی بی‌جا نه‌تنها مفید نبوده، بلکه باعث دشمنی و کدورت می‌‌گردد.
 3. به اندازه بودن رعایت اعتدال و میانه‌روی در هر کاری پسندیده است و در شوخی نیز باید اعتدال رعایت گردد. اگر اعتدال نباشد، آسیب‌ها و ضررهایی به‌وجود می‌آید و حکمت و فلسفة شوخی که ادخال شادی و نشاط و به‌وجود آوردن شادمانی است، از بین می‌رود. حضرت علی† می‌فرماید: انسان کامل و عاقل کسی است که حرف‌های جدی او بیش از حرف‌های شوخی‌اش باشد.( همان، ص 443)
آسیب‌های شوخی زیاد اگر شوخی از حد اعتدال خارج شود نه‌تنها مفید نبوده و باعث ایجاد شادمانی و بهجت و همدلی نمی‌گردد، بلکه ضررهایی هم به دنبال خواهد داشت؛ نمونه‌هایی از ضررهای شوخی عبارت‌اند از:
1. ضربه خوردن به شخصیت افراد یکی از ضرورت‌های اجتماعی برای هر فردی، برخورداری از اعتبار و ارزش اجتماعی و داشتن حرمت و احترام است. افراد در شوخی ممکن است به این جایگاه، صدمه بزنند. امام صادق† می‌فرمایند: از شوخی زیاد بپرهیزید به‌درستی که اعتبار و ارزش انسان را ضایع می‌کند و جوانمردی فرد را می‌برد.( مستدرک الوسایل، ج 8، ص 413)
2. باعث جرئت و جسارت دیگران اثر سوء و آسیب دیگر شوخی زیاد، این است که دیگران به انسان جسور شده و احترام فرد را نگه نمی‌‌دارند. امام صادق† می‌فرمایند: جدال مکن زیرا باعث کاهش هیبت می‌شود و شوخی مکن که باعث جسارت دیگران می‌شود.( بحار الانوار، ج 73، ص 59) به‌ویژه اگر با افراد بی‌فرهنگ و حقیر، شوخی شود.
3. دشمنی و کینه شوخی زیاد و بی‌مورد، چه‌بسا موجب کینه و عداوت و دشمنی می‌شود و صفا و صمیمیت را از بین می‌برد. امام علی† می‌فرمایند: از شوخی پرهیز کنید زیرا باعث بیزاری، کینه و دشمنی می‌شود و شوخی نوعی فحش کوچک است.( کافی، ج 2، ص 664)
4. باعث کوچکی و حقارت مزاح و شوخی زیاد همچنین باعث کوچکی و حقارت افراد می‌شود و باعث می‌شود تا فرد در نگاه دیگران خوار شود. امام علی† فرمودند: شوخی نکن که باعث کوچکی و حقارتت می‌گردد.( غرر الحکم،‌ ص 380)
5. کاهش نور ایمان و عقل شوخی به دلیل اینکه انسان را با حرف‌های بی‌اساس و نامربوط درگیر می‌کند و از جدیت و دقت باز می‌دارد، باعث کاهش نور ایمان و کاهش عقل و درایت می‌گردد. حضرت علی† می‌فرماید: از شوخی اجتناب کنید؛ زیرا باعث از بین رفتن نور ایمان و کاهش جوانمردی می‌گردد.( کافی، ج 2، ص 665)همچنین حضرت فرمودند: هر مقدار فردی شوخی کند، از عقلش کاسته می‌شود.( وسایل الشیعة، ج 12، ص 120)
6. باعث رفتن آبرو اگر اعتدال و میانه‌روی در شوخی رعایت نشود باعث می‌شود تا آبروی فرد برود و در نگاه دیگران تحقیر شود. امام صادق† می‌فرمایند: از شوخی پرهیز کنید؛ زیرا باعث می‌شود آبروی انسان برود و باعث کاهش هیبت و صلابت افراد می‌شود.( کلینی، کافی، ج 2، ص 665) همان طور که ملاحظه فرمودید، گرچه شوخی و مزاح از نگاه دینی، امری جایز و مطلوب است؛ ولی اگر از حد اعتدال خارج شود، آسیب‌هایی خواهد داشت و روایاتی که شوخی را مذمت کرده، ناظر به افراط و زیاده‌روی در شوخی است والا اصل شوخی مورد تأیید بوده و در سیرة عملی معصومین‰ بسیار مشاهده شده که اهل شوخی و مزاح بوده‌اند. با نگاهی روانشناختی به آسیب های شوخی نیز می توان گفت که به دلیل ویژگی های فردی و ظرفیت های روانی خاصی که افراد دارند ممکن است در اثر شوخی زیاد ,نسبت به دیگران جسور شده و حریم افراد را رعایت نکنند و دیگر اینکه به دلیل زودرنجی که دارند تحمل شوخی را نداشته و آزرده خاطر شوند.لذا توصیه می شود در رابطه با شوخی به جنبه های روانی و ظرفیت و شرایط روحی و فرهنگی و جایگاه اجتماعی افراد توجه داشت و نباید بیگدار به آب زد.
روش برخورد پیامبر اکرم (صل الله علیه و آله و سلم )و ائمه علیهم السلام با کسانی که با ایشان شوخی می نمودند:
1) سیره رسول الله(ص) به گونه‌ای بود که به یارانش اجازه می‌داد تا در حضور مبارکش، گفته‌های طنزآمیز ادا کنند. آنان نیز به پیروی از پیامبر اکرم(ص) از شوخی‌های ناپسند پرهیز داشتند، ولی از شوخی‌های پسندیده دریغ نمی‌کردند. از جمله، نعیمان، مرد شوخ طبعی بود. روزی عربی را با یک خیک عسل دید. آن را خرید و به خانه عایشه برد. رسول خدا(ص) پنداشت که به عنوان هدیه آورده است. نعیمان رفت و اعرابی بر در خانه پیامبر(ص) ایستاده بود. چون انتظارش طولانی شد، صدا زد: ای صاحب خانه! اگر پول ندارید، عسل را برگردانید. رسول خدا(ص) جریان را دریافت و قیمت عسل را به آن شخص پرداخت. پیامبر چون زمانی دیگر، نعمیان را دید، فرمود: چرا چنین کردی؟ گفت: دیدم رسول خدا(ص) عسل را دوست دارد و اعرابی هم یک خیک عسل داشت. پیامبر(ص) خدا از کار نعیمان خندید و به او هیچ گونه درشتی نکرد(4).
2)امام موسی بن جعفر(ع) می‌فرماید: “عربی بدوی نزد پیامبر(ص) می‌آمد و هدیه و سوغاتی به پیامبر اهدا می‌کرد. بعد همان ساعت می‌گفت: پول هدیه و سوغات ما را بدهید. رسول خدا(ص) نیز می‌خندید. پس از آن جریان هر وقت غمگین می‌شد، می‌فرمود: آن اعرابی کجاست. کاش پیش ما می‌آمد(اصول کافی، ج 2، ص 663)
اما آن بزرگواران در برخورد با شوخی های نامعقول افراد با بزرگواری از آنها اغماض می فرمودند.
3)شیخ صدوق رحمه الله از امام صادق علیه السلام روایت کرده است که آن حضرت فرمود: در مدینه مردی بطال و [دلقک] بود که مردم را می خندانید و می گفت: این مرد (علی بن حسین علیهماالسلام) مرا درمانده و عاجز کرده است و تاکنون نتوانسته ام او را به خنده بیندازم.
روزی آن حضرت با دو تن از غلامانش می گذشت، مرد بطال آمد و ردای آن حضرت را از روی شوخی از دوشش کشید و برفت. امام علیه السلام هیچ توجهی به او نفرمود. مردم رفتند و ردای آن حضرت را از آن مرد گرفته و آوردند و بر دوش مبارکش انداختند. امام علیه السلام پرسید: این مرد که بود؟
گفتند: مردی است که مردم مدینه را می خنداند.
حضرت فرمود: به او بگویید:
«ان الله یوما یخسر فیه المبطلون» (بحارالانوار، ج 46، ص 68)
خدای را روزی است که ابطالگران در آن روز زیان کنند. (همان)
نتیجه؛از همه ی موارد مذکور می توان دریافت که در اسلام شوخی و مزاح خوب است اما به اندازه وبا در نظر گرفتن اینکه در مزاح و شوخی گناهی صورت نگیرد .اما اگر در این میان، افرادی بیش از اندازه شوخی کردند و موجب وآزار و اذیت شدند ،در این صورت باید با روشی معقول و منطقی با ایشان برخورد کرد ،و اجازه نداد که ایشان شوخی کنند، و یکی از راه هایی که می توان باب شوخی را بست ،شوخی نکردن خود انسان است.
 امام حسن عسکری(ع) فرمود: «لا تمازِحْ، فَیُجْتَرَءَ عَلَیک ؛ شوخی مکن، که بر تو گستاخ می شوند. » این، اشاره به از بین رفتن مهابت و حرمتِ مزاح کننده دارد که وقتی با شوخی، حریم خود را شکست و ابهت و وقار خویش را زیر پا گذاشت، راه برای دیگران باز می شود که به حرمت شکنی بپردازند.
هم چنین مورد بعدی که می توان اشاره کرد تا دیگران با شخص شوخی نکنند ،نشان ندادن عکس العمل در مقابل شوخی انان می باشد همانطوری که مولایمان حضرت علی بن حسین علیه السلام (داستان در بالا ذکر شده است )چنین کردند.
اما اگر دو روش مذکور موثر واقع نشد باید جدی تر برخورد کرد که این برخورد جدی بستگی به شرایط دارد .چرا که در برخی موارد با توضیح دادن به طرف مقابل مساله حل می شود و در بعضی موارد، با دادن جواب محکم و جدی (مخصوصا در مواردی که شخص شوخی کننده قصد توهین و تحقیر دارد )می توان به راه حل رسید.
روزی یکی از وزرای هارون به بهلول گفت: تو را بشارت باد که خلیفه به تو لطف فرموده و به خرس و خوک فرمانروایت ساخته است!
بهلول گفت پس مواظب باش که مبادا از فرمان من قدم بیرون نهی، چون خلیفه مرا بر شماها حاکم ساخته است!
خلیفه و اهل مجلس بخندیدند و آن وزیر منفعل گردید.
موفق باشید.

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد