صراحت و وضوح قرآن و احتیاج به تفسیر
۱۳۹۳/۰۸/۰۶
–
۱۳۳ بازدید
چرا قرآن به طور صریح و واضح در باب موضوعات مختلف سخن نگفته که احتیاج به تفسیرهای مختلف باشد؟
لطفا در پاسخ به مطالب زیر توجه کنید.مطلب اول.قرآن به نسبت خودش (ظاهر و باطن آن) صریح و روشن است و در مورد موضوعات و مسائل هم به صراحت و روشنی سخن گفته و هیچ مطلب خلاف، متناقض، متضاد، خرافه و باطلی در آن نیست.
اما به نسبت انسان چون توان ذهنی، هوشی، علمی و عملی افراد بشر متفاوت است، لذا درک، فهم و سطح بهره مندی همگان از قرآن همانند درک، فهم و سطح بهره مندیشان از عالم هستی یکسان نبوده و برای تفهیم و تبیین و بالا بردن سطوح بهره مندی افراد نیاز به تبیین و تفسیر می باشد.
به عبارت دیگر چون قرآن، اهداف، اوصاف، مطالب، موضوعات، مسائل، آثارش و … مانند عالم هستی به یک اندازه معلوم افراد بشر نیست، بنابر این نیاز به تلاش، تبیین و تفسیر می باشد.
مطلب دوم.
وجود تفسیرهای گوناگون به عظمت، جامعیت، ذو مراتبی بودن قرآن (ظاهر و باطن داشتن آن)، و به تفاوت فهم و درک افراد و اختلاف سطح علمی و عملی آنان و نیز به نوع نیازها، خلأها، پرسشها و شبهات جدید و عصری و پاسخهای متناسب قرآنی و دینی آنها بر می گردد. و این مسأله تا جایی که با اصول مسلم قرآنی، روایی و عقلی منافات نداشته باشد، اشکال ندارد.
قرآن چون اقیانوس بی کران است که ظاهری زیبا و باطنی عمیق دارد. و هر کس در هر کجای آن باشد به بخشی از آن نگریسته و به اندازه وسع خود از آن لذت و بهره می برد. هر آن که توان و ابزار سیر در این اقیانوس بی کران، زیبا و عمیق را بیشتر داشته باشد بهره مندی و لذتش افزون تر است.
یکی از نشانه های زیبایی و عمق قرآن کریم، تفاسیر مختلفی است که با توجه به ظاهر آن نگاشته اند. این در حالی است که نه تفاسیر گذشته توانسته اند از عهده تفسیر کامل آیات این کتاب مقدس بر آیند نه تفاسیر معاصر می توانند تمام معانی اش را کشف کنند و نه تفاسیر آیندگان خواهند توانست به درک عمیق و همه جانبه ی آیات آن نائل آیند.
روشها، گرایشها و اسلوب های مختلف در کار مفسرین نیز سبب گوناگونی، تنوع و تکثر در تفاسیر شده است.
روش، آن راه و رویه کلی حاکم بر کار تفسیری است که یا عقلی صرف است یا نقلی (قرآن به قرآن ، قرآن به روایات و یا هر دو) و یا اجتهادی (مرکب از عقل و نقل).
گرایش، صبغه و جهت گیری علمی، مذهبی، مکتبی و … مفسر است که سبب می شود تفسیر ادبی، اجتماعی، فقهی، کلامی، عرفانی، شیعی، سنی، و … معرفی شود.
اسلوب، شکل پرداختن به بحث و شروع و خاتمه آن است و از این لحاظ تفسیر یا ترتیبی است و یا موضوعی (عام یا خاص) ؛ بدین معنی که مفسر تفسیر خود را یا از ابتدای قرآن و از بسمله و سوره حمد شروع کرده و تا پایان و سوره ناس پیش برده یا نه موضوع و مسأله ی عمومی یا تخصصی و مورد نیازی را از قرآن یا با مراجعه به قرآن اختیار و انتخاب کرده و تبیین و تفسیر نموده است.
تفسیر ترتیبی مانند: المیزان، نمونه و تسنیم.
تفسیر موضوعی عام و یا تخصصی مانند:
تفسیر موضوعی پیام قرآن از آیت الله مکارم شیرازی و جمعی از فضلا و دانشمندان.
تفسیر موضوعی قرآن کریم از آیت الله جوادی آملی.
تفسیر موضوعی معارف قرآن از آیت الله مصباح یزدی.
تفسیر موضوعی منشور جاوید، از آیت الله جعفر سبحانی.
و تفسیر موضوعی قرآن کریم، ویژه رشته های علوم پزشکی، از مهدی ابراهیمی.
نتیجه این که، اختلاف در روشها، گرایشها و اسلوب ها هم، گوناگونی، تنوع و تکثر در تفاسیر را به همراه دارد. (1)
پاورقی:
1- جهت اطلاع بیشتر ر. ک: تفسیر و مفسران، آیت الله معرفت(ره)؛ روشهای تفسیر قرآن، رجبی و همکاران؛ منطق تفسیر قرآن، محمد علی رضایی اصفهانی؛ سیر تطور تفاسیر شیعه، سید محمد على ایازى؛ تفسیر موضوعی چیستی، بنیان ها و پیش فرض ها، سید هدایت جلیلی.
اما به نسبت انسان چون توان ذهنی، هوشی، علمی و عملی افراد بشر متفاوت است، لذا درک، فهم و سطح بهره مندی همگان از قرآن همانند درک، فهم و سطح بهره مندیشان از عالم هستی یکسان نبوده و برای تفهیم و تبیین و بالا بردن سطوح بهره مندی افراد نیاز به تبیین و تفسیر می باشد.
به عبارت دیگر چون قرآن، اهداف، اوصاف، مطالب، موضوعات، مسائل، آثارش و … مانند عالم هستی به یک اندازه معلوم افراد بشر نیست، بنابر این نیاز به تلاش، تبیین و تفسیر می باشد.
مطلب دوم.
وجود تفسیرهای گوناگون به عظمت، جامعیت، ذو مراتبی بودن قرآن (ظاهر و باطن داشتن آن)، و به تفاوت فهم و درک افراد و اختلاف سطح علمی و عملی آنان و نیز به نوع نیازها، خلأها، پرسشها و شبهات جدید و عصری و پاسخهای متناسب قرآنی و دینی آنها بر می گردد. و این مسأله تا جایی که با اصول مسلم قرآنی، روایی و عقلی منافات نداشته باشد، اشکال ندارد.
قرآن چون اقیانوس بی کران است که ظاهری زیبا و باطنی عمیق دارد. و هر کس در هر کجای آن باشد به بخشی از آن نگریسته و به اندازه وسع خود از آن لذت و بهره می برد. هر آن که توان و ابزار سیر در این اقیانوس بی کران، زیبا و عمیق را بیشتر داشته باشد بهره مندی و لذتش افزون تر است.
یکی از نشانه های زیبایی و عمق قرآن کریم، تفاسیر مختلفی است که با توجه به ظاهر آن نگاشته اند. این در حالی است که نه تفاسیر گذشته توانسته اند از عهده تفسیر کامل آیات این کتاب مقدس بر آیند نه تفاسیر معاصر می توانند تمام معانی اش را کشف کنند و نه تفاسیر آیندگان خواهند توانست به درک عمیق و همه جانبه ی آیات آن نائل آیند.
روشها، گرایشها و اسلوب های مختلف در کار مفسرین نیز سبب گوناگونی، تنوع و تکثر در تفاسیر شده است.
روش، آن راه و رویه کلی حاکم بر کار تفسیری است که یا عقلی صرف است یا نقلی (قرآن به قرآن ، قرآن به روایات و یا هر دو) و یا اجتهادی (مرکب از عقل و نقل).
گرایش، صبغه و جهت گیری علمی، مذهبی، مکتبی و … مفسر است که سبب می شود تفسیر ادبی، اجتماعی، فقهی، کلامی، عرفانی، شیعی، سنی، و … معرفی شود.
اسلوب، شکل پرداختن به بحث و شروع و خاتمه آن است و از این لحاظ تفسیر یا ترتیبی است و یا موضوعی (عام یا خاص) ؛ بدین معنی که مفسر تفسیر خود را یا از ابتدای قرآن و از بسمله و سوره حمد شروع کرده و تا پایان و سوره ناس پیش برده یا نه موضوع و مسأله ی عمومی یا تخصصی و مورد نیازی را از قرآن یا با مراجعه به قرآن اختیار و انتخاب کرده و تبیین و تفسیر نموده است.
تفسیر ترتیبی مانند: المیزان، نمونه و تسنیم.
تفسیر موضوعی عام و یا تخصصی مانند:
تفسیر موضوعی پیام قرآن از آیت الله مکارم شیرازی و جمعی از فضلا و دانشمندان.
تفسیر موضوعی قرآن کریم از آیت الله جوادی آملی.
تفسیر موضوعی معارف قرآن از آیت الله مصباح یزدی.
تفسیر موضوعی منشور جاوید، از آیت الله جعفر سبحانی.
و تفسیر موضوعی قرآن کریم، ویژه رشته های علوم پزشکی، از مهدی ابراهیمی.
نتیجه این که، اختلاف در روشها، گرایشها و اسلوب ها هم، گوناگونی، تنوع و تکثر در تفاسیر را به همراه دارد. (1)
پاورقی:
1- جهت اطلاع بیشتر ر. ک: تفسیر و مفسران، آیت الله معرفت(ره)؛ روشهای تفسیر قرآن، رجبی و همکاران؛ منطق تفسیر قرآن، محمد علی رضایی اصفهانی؛ سیر تطور تفاسیر شیعه، سید محمد على ایازى؛ تفسیر موضوعی چیستی، بنیان ها و پیش فرض ها، سید هدایت جلیلی.