ضرورت سلوک نظری و کسب یقین علمی
۱۳۹۸/۱۱/۲۷
–
۷۶۱ بازدید
سلام مجتهد و عالم شدن چه کمکی میتواند در سیرو سلوک به ما کند ؟
پاسخ: دوست گرامی. هدف انسان در سفر زندگی قرب به خدا و کسب رضایت و محبوبیت الهی است. برای رسیدن به این هدف، یک راهبرد کلی وجود دارد و دو راهبرد جزئی تر که در دل آن نهفته است.
راهبرد کلی اسلام برای تربیت انسان، توحید و عبودیت خدا است. علم توحیدی و عمل توحیدی، همان سلوک نظری و عملی یا خداپرستی علمی و عملی است که علمای قدیم، آنرا تحت عنوان فکر و ذکر مطرح می کردند، این راهبرد قادر است انسان سالک را به معرفت و تعالی قلب برساند.
این راهبرد کلی، مانند یک اتوبان دو بانده، در دل خود، از دو راهبرد جزئی تر بهره می برد که عبارتند از: راهبرد علم و عمل. کسب علم و شناخت حقیقت و همچنین کسب تجربه عملی، بهترین راه رسیدن به رشد عقلانی و عرفانی است. بفرموده ی امیرمومنان: العقل غریزة تزید بالعلم و التجارب؛ عقل یک نیروی غریزی نهاده شده در درون آدمی است که با علم و تجربه رشد می کند.
روی این حساب، سلوک قرآنی ، دو گام نظری و عملی دارد و از راهبرد علم و عمل پیروی می کند. گام نظری آن که از طریق علم آموزی و عالم شدن پی گیری می شود، پاسخ به سوالات اساسی زندگی و آشنایی با اندیشه توحیدی اسلام و دیدگاه قرآن کریم و ائمه اطهار نسبت به حقایق بنیادین زندگی است که با هدف پرورش اندیشه دینی سالک انجام می شود. گام عملی آن نیز حرکت در جهت تحقق اهداف بنیادین زندگی و دمیدن روح توحید و بندگی خدای متعال به حیات انسان است.
در این راستا برخی علوم مانند فقه، حقوق و اخلاق، علوم عملی هستند، هدف اینگونه علوم، سامان بخشی به رفتار فردی و روابط اجتماعی انسان است، اما هدف و کارکرد علوم نظری و اندیشه های بنیادین، ساخت ذهن و اندیشه و باورهای سالک است.
البته سلوک نظری بر سلوک عملی تقدم رتبی دارد، مهمترین دلیل این تقدم وابسته بودن اخلاق و عمل و سبک زندگی انسان، به نوع تفکر و اندیشه ای است که قبلا محقق شده است، در واقع هر کس آنچنان زندگی می کند که می اندیشد.
رشد انسان از سلوک نظری شروع می شود و عمل و عبادت هر فرد، مبتنی بر اندیشه های نظری او شکل می گیرد و تا انسان اندیشه خود را شکوفا نکند، قادر نیست نفسانیت، عملکرد و اخلاق خود را مدیریت و اصلاح نماید.
همچنین، علاوه بر رابطه ای که میان اندیشه و عمل انسان هست، قسمت بزرگی از هویت انسانی، تحت تاثیر اندیشه و افکار شکل می گیرد. چنانچه مولوی گفته:
ای برادر تو همه اندیشه ای – ما بقی تو استخوان و ریشه ای.
اگر نگوییم همه وجود انسان اندیشه است، که نیست، لا اقل نیمی از وجود او را اندیشه تشکیل می دهد و نیم دیگر که اخلاق و عمل و جهاد با نفس و اطاعت و عبادت و سبک زندگی و جهاد با دشمن است، نیز تحت تاثیر اندیشه راهبری می شود.
ناگفته نماند که محور اصلی خودسازی و سلوک دینی، پرورش قلب و تامین سلامت و تعالی آن است، ولی این کار، بدون داشتن اندیشه دینی و عبودیت الهی و تامین نیازهای علمی و عملی آن، امکان پذیر نیست.
همانگونه که اشاره شد سلوک نظری با تحقیق و پژوهش در مسایل نظری، بنیادین و فکری شروع می شود، کسی که در مسیر اندیشه ورزی و کشف حقیقت قرار ندارد، سالک نیست و نمی تواند در مرحله عملی نفس زیاده خواه خود را مهار و سلامت قلب را تامین نماید.
نتیجه سلوک نظری و مطالعه و تحقیق در موضوعات دینی وصول به یقین عملی است و یقین علمی زمینه ساز ایمان قلبی می شود و ایمان قلبی هرگز مورد هجوم شک قرار نمی گیرد.
این مسیر که عرض شد مرحله اول خودسازی و سیر و سلوک است. این مرحله از خودسازی را سلوک نظری می گویند. نمونه ای از موضوعات راهبردی سلوک نظری که باید مورد مطالعه و تحقیق قرار بگیرند، عبارتند از:
1- جهان شناسی: جهان بینی- اندیشه مادی- اندیشه الهی.
2- خداشناسی: وجود، توحید، ذات، اسماء و صفات.
3- دین شناسی: دین، نبوت، ولایت، امامت، وحی، عصمت، قرآن، توحید، شرک، ایمان، کفر، حق و باطل.
4- معاد شناسی: آخرت، مرگ، معاد، قیامت، برزخ، بهشت، جهنم، حساب، حشر.
5 – انسان شناسی: خودشناسی، روح، تجرد، عقل، قلب، نفس، کمال، خلافت، ولایت، کرامت، انسانیت.
6- اخلاق و خودسازی: اخلاق، خودسازی، علم، حقیقت، تحقیق، پژوهش، مطالعه، آگاهی، غفلت، بیداری، بصیرت، اراده، عزم، انگیزه، نیت، قصد، همت، توکل، رضا، تسلیم، تفویض، صبر، شکر، توبه، آزادی، تقوا، بندگی،عبودیت، نفس اماره، اطاعت، پرستش، جهاد اکبر، سیروسلوک، عشق، عرفان، جذبه، محبت، معرفت، یقین.
7- شناخت زندگی: حقیقت زندگی، هدف زندگی، سبک زندگی، دنیا، سعادت، خوشبختی، موفقیت، جمال و زیبایی، شادی، لذت، تفریح، ورزش، مسافرت، تغذیه، خواب، شغل، معیشت، سلامتی، ازدواج، خانواده، فرزند، تربیت، دوستی، معاشرت.
8- سیاسی، اجتماعی: حزب، چپ و راست، انتخابات، قانون، اصول گرا، اصلاح طلب، استقلال، آزادی، روشنفکر، جمهوریت، عدالت، ولایت، حقوق.
9- ایدئولوژی: جامعه، تاریخ، فرهنگ، تمدن، هنر، اقتصاد، مدیریت،حکومت، سیاست، ولایت فقیه.
برای شناختن و رسیدن به بلوغ علمی، لازم است مدت زمان کافی به هر یک از این کلمه ها برای مطالعه و تحقیق اختصاص دهید و هنگامی که احساس کردید آن کلمه را به خوبی درک کرده اید واژه دیگری را در دستور کار تحقیق قرار دهید.
راهبرد کلی اسلام برای تربیت انسان، توحید و عبودیت خدا است. علم توحیدی و عمل توحیدی، همان سلوک نظری و عملی یا خداپرستی علمی و عملی است که علمای قدیم، آنرا تحت عنوان فکر و ذکر مطرح می کردند، این راهبرد قادر است انسان سالک را به معرفت و تعالی قلب برساند.
این راهبرد کلی، مانند یک اتوبان دو بانده، در دل خود، از دو راهبرد جزئی تر بهره می برد که عبارتند از: راهبرد علم و عمل. کسب علم و شناخت حقیقت و همچنین کسب تجربه عملی، بهترین راه رسیدن به رشد عقلانی و عرفانی است. بفرموده ی امیرمومنان: العقل غریزة تزید بالعلم و التجارب؛ عقل یک نیروی غریزی نهاده شده در درون آدمی است که با علم و تجربه رشد می کند.
روی این حساب، سلوک قرآنی ، دو گام نظری و عملی دارد و از راهبرد علم و عمل پیروی می کند. گام نظری آن که از طریق علم آموزی و عالم شدن پی گیری می شود، پاسخ به سوالات اساسی زندگی و آشنایی با اندیشه توحیدی اسلام و دیدگاه قرآن کریم و ائمه اطهار نسبت به حقایق بنیادین زندگی است که با هدف پرورش اندیشه دینی سالک انجام می شود. گام عملی آن نیز حرکت در جهت تحقق اهداف بنیادین زندگی و دمیدن روح توحید و بندگی خدای متعال به حیات انسان است.
در این راستا برخی علوم مانند فقه، حقوق و اخلاق، علوم عملی هستند، هدف اینگونه علوم، سامان بخشی به رفتار فردی و روابط اجتماعی انسان است، اما هدف و کارکرد علوم نظری و اندیشه های بنیادین، ساخت ذهن و اندیشه و باورهای سالک است.
البته سلوک نظری بر سلوک عملی تقدم رتبی دارد، مهمترین دلیل این تقدم وابسته بودن اخلاق و عمل و سبک زندگی انسان، به نوع تفکر و اندیشه ای است که قبلا محقق شده است، در واقع هر کس آنچنان زندگی می کند که می اندیشد.
رشد انسان از سلوک نظری شروع می شود و عمل و عبادت هر فرد، مبتنی بر اندیشه های نظری او شکل می گیرد و تا انسان اندیشه خود را شکوفا نکند، قادر نیست نفسانیت، عملکرد و اخلاق خود را مدیریت و اصلاح نماید.
همچنین، علاوه بر رابطه ای که میان اندیشه و عمل انسان هست، قسمت بزرگی از هویت انسانی، تحت تاثیر اندیشه و افکار شکل می گیرد. چنانچه مولوی گفته:
ای برادر تو همه اندیشه ای – ما بقی تو استخوان و ریشه ای.
اگر نگوییم همه وجود انسان اندیشه است، که نیست، لا اقل نیمی از وجود او را اندیشه تشکیل می دهد و نیم دیگر که اخلاق و عمل و جهاد با نفس و اطاعت و عبادت و سبک زندگی و جهاد با دشمن است، نیز تحت تاثیر اندیشه راهبری می شود.
ناگفته نماند که محور اصلی خودسازی و سلوک دینی، پرورش قلب و تامین سلامت و تعالی آن است، ولی این کار، بدون داشتن اندیشه دینی و عبودیت الهی و تامین نیازهای علمی و عملی آن، امکان پذیر نیست.
همانگونه که اشاره شد سلوک نظری با تحقیق و پژوهش در مسایل نظری، بنیادین و فکری شروع می شود، کسی که در مسیر اندیشه ورزی و کشف حقیقت قرار ندارد، سالک نیست و نمی تواند در مرحله عملی نفس زیاده خواه خود را مهار و سلامت قلب را تامین نماید.
نتیجه سلوک نظری و مطالعه و تحقیق در موضوعات دینی وصول به یقین عملی است و یقین علمی زمینه ساز ایمان قلبی می شود و ایمان قلبی هرگز مورد هجوم شک قرار نمی گیرد.
این مسیر که عرض شد مرحله اول خودسازی و سیر و سلوک است. این مرحله از خودسازی را سلوک نظری می گویند. نمونه ای از موضوعات راهبردی سلوک نظری که باید مورد مطالعه و تحقیق قرار بگیرند، عبارتند از:
1- جهان شناسی: جهان بینی- اندیشه مادی- اندیشه الهی.
2- خداشناسی: وجود، توحید، ذات، اسماء و صفات.
3- دین شناسی: دین، نبوت، ولایت، امامت، وحی، عصمت، قرآن، توحید، شرک، ایمان، کفر، حق و باطل.
4- معاد شناسی: آخرت، مرگ، معاد، قیامت، برزخ، بهشت، جهنم، حساب، حشر.
5 – انسان شناسی: خودشناسی، روح، تجرد، عقل، قلب، نفس، کمال، خلافت، ولایت، کرامت، انسانیت.
6- اخلاق و خودسازی: اخلاق، خودسازی، علم، حقیقت، تحقیق، پژوهش، مطالعه، آگاهی، غفلت، بیداری، بصیرت، اراده، عزم، انگیزه، نیت، قصد، همت، توکل، رضا، تسلیم، تفویض، صبر، شکر، توبه، آزادی، تقوا، بندگی،عبودیت، نفس اماره، اطاعت، پرستش، جهاد اکبر، سیروسلوک، عشق، عرفان، جذبه، محبت، معرفت، یقین.
7- شناخت زندگی: حقیقت زندگی، هدف زندگی، سبک زندگی، دنیا، سعادت، خوشبختی، موفقیت، جمال و زیبایی، شادی، لذت، تفریح، ورزش، مسافرت، تغذیه، خواب، شغل، معیشت، سلامتی، ازدواج، خانواده، فرزند، تربیت، دوستی، معاشرت.
8- سیاسی، اجتماعی: حزب، چپ و راست، انتخابات، قانون، اصول گرا، اصلاح طلب، استقلال، آزادی، روشنفکر، جمهوریت، عدالت، ولایت، حقوق.
9- ایدئولوژی: جامعه، تاریخ، فرهنگ، تمدن، هنر، اقتصاد، مدیریت،حکومت، سیاست، ولایت فقیه.
برای شناختن و رسیدن به بلوغ علمی، لازم است مدت زمان کافی به هر یک از این کلمه ها برای مطالعه و تحقیق اختصاص دهید و هنگامی که احساس کردید آن کلمه را به خوبی درک کرده اید واژه دیگری را در دستور کار تحقیق قرار دهید.