عبادت به طمع بهشت و ترس از جهنم
۱۳۹۳/۱۰/۲۸
–
۴۲۱۴ بازدید
اگر عبادت برای تحصیل بهشت و ترس از جهنم باشد، عبادت تاجران و بردگان است؛ پس چرا خداوند این همه از بهشت و نعمت های بهشتی سخن می گوید و رسیدن به آنها را رستگاری بزرگ می نامد؟
بهترین نیت برای انسان مومن و بنده خدا این است که خدای متعال را تنها به خاطر اینکه او را دوست دارد و شایسته می داند، عبادت کند، اما این نیت در توان اخص خواص اهل معرفت و اولیای خدا است و بسیارى از مردم در حدى هستند که یا از ترس جهنم یا به شوق بهشت عبادت مى کنند و اگر بهشت و جهنمى در کار نبود، تن به عبادت نمى دادند. بنابراین بهشت و جهنم دو نعمت بزرگ الهى است که انسان را کم کم به سمت خود محبوب دو سرا مى کشاند. انگیزه بهشت و جهنم در ابتدا برای کسانی که مراتب کمالی را طی نکرده اند مفید است و حالت بدوی دارد، ولی قابلیت ارتقاء در آن هست، یعنی به هر مقداری که بر کمالات فرد مومن افزوده می شود نیت و قصد او هم ارتقاء می باید و خالص تر می شود.
قرآن کریم با توجه به اینکه مخاطبانش انسان ها هستند، بر هر سه جنبه بندگى آزادگان، بردگان و تاجران تأکید کرده است. آرى عبادت کردن از روى ترس یا شوق، بسیار بهتر از بندگى شیطان و نفس است که انسان را به کلى از کمال مطلوبش باز مى دارد.
قرآن کریم علاوه بر اینکه به عموم مردم و متوسطین وعده بهشت و وعید جهنم می دهد، در مورد اهداف بلند خواص مومنین و بندگان خدا به وعده لقاء و ملاقات با خود اشاره کرده و ایشان را خوشنود می سازد.
در قرآن کریم آمده: لعلکم بلقاء ربکم توقنون – شاید شما به دیدار پروردگارتان یقین پیدا کنید (رعد، آیه 2) من کان یرجوا لقاء ربه فلیعمل عملا صالحاً – کسى که به دیدار پروردگارش امید دارد، کردار شایسته انجام دهد (کهف، آیه 110)
آیات مذکور از لقاى ذات اقدس حق و دیدار یار سخن مى گوید که از آن به «جنة اللقاء» تعبیر مى شود.
هدف نهایی گاهی نیز در قالب رسیدن به مقام رضا و رضایتمندی مطرح شده است – یا ایتها النفس المطمئنه ارجعى الى ربک راضیة مرضیة – ای نفس مطمئن به سوى خدایت باز گرد در حالى که هم تو از او خشنودى و هم او از تو راضى و خشنود است (فجر، آیه 28) به تعبیر زیباى «الى ربک» توجه فرمایید معناى آن آرامش گرفتن در جوار قرب حق است، امرى که به مراتب بالاتر از بهشت و نعمت هاى آن است.
در آیه دیگری آمده: وعد الله المؤمنین و المؤمنات جنات تجرى من تحتها الانهار خالدین فیها و مساکن طیبة فى جنات عدن و رضوان من الله اکبر ذلک هو الفوز العظیم (توبه، آیه 72)
این آیه با دقت توجه کنید؛ اولاً به زن و مرد مؤمن وعده بهشت برین مى دهد و آن گاه مى فرماید: و رضوان الهى برتر و والاتر است و آن را رستگارى عظیم مى داند؛ یعنى، مردم را پله پله بالا مى برد ابتدا از آنچه براى آنها درکش آسان تر و براى طبع شان خوشایندتر است شروع مى کند، آن گاه دست آنان را مى گیرد و به بالا؛ یعنى، رضوان الهى مى برد و یادآور مى شود که رستگارى بزرگ، همان رضوان الهى است.
همچنین آمده است: و فى الاخرة عذاب شدید و مغفرة من الله و رضوان (حدید، آیه 20) آیه مذکور به هر سه مورد دوزخ، بهشت (مغفرة من الله) و جنت رضوان (همان هدف والاى احرار)، اشاره دارد؛ یعنى، برخى جویاى بهشت و گروهى گریزان از دوزخ هستند و در این میان تنها آزادگان درصدد رضا و خشنودى حق اند و جز خدا را نمى طلبند. به ما فرموده اند: سعى کنید سطح خود را بالا بیاورید و همچون آزادگان بندگى کنید.
چه زیبا فرموده است امام على(ع): ما عبدتک خوفاً من نارک و لاطمعاً فى جنتک بل وجدتک اهلاً للعبادة فعبدتک – خداوندا! من تو را نه به جهت ترس از دوزخ و نه به طمع بهشت برین که من تو را سزاوار عبادت دیده و به پرستش تو مى پردازم و چه زیبا است تعبیر امام سجاد(ع) در خاتمه مناجات مریدین: یا نعیمى و جنتى و یا دنیاى و آخرتى یا ارحم الراحمین – اى خدایى که نعیم و بهشت من تویى و دنیا و آخرت من تنها تو هستى، اى رحم کننده ترین رحم کنندگان.
توجه به این نکته ضرورى است که افراد در مراتب ایمان و شخصیت گوناگون هستند، بنابراین نمى توان از همگان انتظار عالى ترین هدف را داشت. براى کودک ابتدایى نمى توان توضیح داد که اگر تحصیل علم را ادامه دهد، در آینده از شخصیت ها و رجال برجسته خواهد شد و چه بسا قدرت علمى او ماه و اختر را تسخیر کند؛ بلکه کودک را با تشویق و احیاناً با تهدید باید وادار به درس و مدرسه کرد.
مخاطبان قرآن نوعاً طبقه متوسط مردم اند؛، اگرچه در قرآن حکیم در بطون، ظرایف، لطایف و اشاراتش به افراد ویژه و نخبگان توجه دارد. اما اکثریت همانند دانش آموزان کلاس اول ابتدایى اند که باید دستشان را گرفت و پا به پا برد تا شیوه درست عبادت را بیاموزند و اگر آموختند، مى یابند که تنها خداوند شایسته پرستش است: ایاک نعبد و ایاک نستعین.
در عالم آخرت، بهشت و دوزخ به عنوان جزا و پاداش صالحان و شایستگان و مجازات و کیفر تبه کاران مقرر گشته است. بهشت جایگاه ابدى همه مومنان و صالحان و حتى اولیاى الهى است؛ اما نه به عنوان هدف نهایى، بلکه به عنوان مرحله اى از هدف برتر.
امام على(ع) مى فرماید: انبیاء آمدند تا بشر را از قیامت و مواقف آن و آنچه براى اهل طاعت و معصیت فراهم شده از بهشت و دوزخ و کرامت و خفت آگاه گردانند (نهج البلاغه، خطبه 183)
سخن آخر اینکه: چون قرآن کتاب انسان سازى و تربیت عموم مردم به کمال مطلوب است و مسأله تشویق و تهدید نقش عمده اى در تربیت و انگیزش افراد متوسط جامعه دارد، بهشت و دوزخ را چونان دو عامل مهم تشویق و تنبیه مطرح کرده است، ولی انگیزه خواص و اولیای خود را با وعده لقاء و رضوان الهی تقویت نموده است.
قرآن کریم با توجه به اینکه مخاطبانش انسان ها هستند، بر هر سه جنبه بندگى آزادگان، بردگان و تاجران تأکید کرده است. آرى عبادت کردن از روى ترس یا شوق، بسیار بهتر از بندگى شیطان و نفس است که انسان را به کلى از کمال مطلوبش باز مى دارد.
قرآن کریم علاوه بر اینکه به عموم مردم و متوسطین وعده بهشت و وعید جهنم می دهد، در مورد اهداف بلند خواص مومنین و بندگان خدا به وعده لقاء و ملاقات با خود اشاره کرده و ایشان را خوشنود می سازد.
در قرآن کریم آمده: لعلکم بلقاء ربکم توقنون – شاید شما به دیدار پروردگارتان یقین پیدا کنید (رعد، آیه 2) من کان یرجوا لقاء ربه فلیعمل عملا صالحاً – کسى که به دیدار پروردگارش امید دارد، کردار شایسته انجام دهد (کهف، آیه 110)
آیات مذکور از لقاى ذات اقدس حق و دیدار یار سخن مى گوید که از آن به «جنة اللقاء» تعبیر مى شود.
هدف نهایی گاهی نیز در قالب رسیدن به مقام رضا و رضایتمندی مطرح شده است – یا ایتها النفس المطمئنه ارجعى الى ربک راضیة مرضیة – ای نفس مطمئن به سوى خدایت باز گرد در حالى که هم تو از او خشنودى و هم او از تو راضى و خشنود است (فجر، آیه 28) به تعبیر زیباى «الى ربک» توجه فرمایید معناى آن آرامش گرفتن در جوار قرب حق است، امرى که به مراتب بالاتر از بهشت و نعمت هاى آن است.
در آیه دیگری آمده: وعد الله المؤمنین و المؤمنات جنات تجرى من تحتها الانهار خالدین فیها و مساکن طیبة فى جنات عدن و رضوان من الله اکبر ذلک هو الفوز العظیم (توبه، آیه 72)
این آیه با دقت توجه کنید؛ اولاً به زن و مرد مؤمن وعده بهشت برین مى دهد و آن گاه مى فرماید: و رضوان الهى برتر و والاتر است و آن را رستگارى عظیم مى داند؛ یعنى، مردم را پله پله بالا مى برد ابتدا از آنچه براى آنها درکش آسان تر و براى طبع شان خوشایندتر است شروع مى کند، آن گاه دست آنان را مى گیرد و به بالا؛ یعنى، رضوان الهى مى برد و یادآور مى شود که رستگارى بزرگ، همان رضوان الهى است.
همچنین آمده است: و فى الاخرة عذاب شدید و مغفرة من الله و رضوان (حدید، آیه 20) آیه مذکور به هر سه مورد دوزخ، بهشت (مغفرة من الله) و جنت رضوان (همان هدف والاى احرار)، اشاره دارد؛ یعنى، برخى جویاى بهشت و گروهى گریزان از دوزخ هستند و در این میان تنها آزادگان درصدد رضا و خشنودى حق اند و جز خدا را نمى طلبند. به ما فرموده اند: سعى کنید سطح خود را بالا بیاورید و همچون آزادگان بندگى کنید.
چه زیبا فرموده است امام على(ع): ما عبدتک خوفاً من نارک و لاطمعاً فى جنتک بل وجدتک اهلاً للعبادة فعبدتک – خداوندا! من تو را نه به جهت ترس از دوزخ و نه به طمع بهشت برین که من تو را سزاوار عبادت دیده و به پرستش تو مى پردازم و چه زیبا است تعبیر امام سجاد(ع) در خاتمه مناجات مریدین: یا نعیمى و جنتى و یا دنیاى و آخرتى یا ارحم الراحمین – اى خدایى که نعیم و بهشت من تویى و دنیا و آخرت من تنها تو هستى، اى رحم کننده ترین رحم کنندگان.
توجه به این نکته ضرورى است که افراد در مراتب ایمان و شخصیت گوناگون هستند، بنابراین نمى توان از همگان انتظار عالى ترین هدف را داشت. براى کودک ابتدایى نمى توان توضیح داد که اگر تحصیل علم را ادامه دهد، در آینده از شخصیت ها و رجال برجسته خواهد شد و چه بسا قدرت علمى او ماه و اختر را تسخیر کند؛ بلکه کودک را با تشویق و احیاناً با تهدید باید وادار به درس و مدرسه کرد.
مخاطبان قرآن نوعاً طبقه متوسط مردم اند؛، اگرچه در قرآن حکیم در بطون، ظرایف، لطایف و اشاراتش به افراد ویژه و نخبگان توجه دارد. اما اکثریت همانند دانش آموزان کلاس اول ابتدایى اند که باید دستشان را گرفت و پا به پا برد تا شیوه درست عبادت را بیاموزند و اگر آموختند، مى یابند که تنها خداوند شایسته پرستش است: ایاک نعبد و ایاک نستعین.
در عالم آخرت، بهشت و دوزخ به عنوان جزا و پاداش صالحان و شایستگان و مجازات و کیفر تبه کاران مقرر گشته است. بهشت جایگاه ابدى همه مومنان و صالحان و حتى اولیاى الهى است؛ اما نه به عنوان هدف نهایى، بلکه به عنوان مرحله اى از هدف برتر.
امام على(ع) مى فرماید: انبیاء آمدند تا بشر را از قیامت و مواقف آن و آنچه براى اهل طاعت و معصیت فراهم شده از بهشت و دوزخ و کرامت و خفت آگاه گردانند (نهج البلاغه، خطبه 183)
سخن آخر اینکه: چون قرآن کتاب انسان سازى و تربیت عموم مردم به کمال مطلوب است و مسأله تشویق و تهدید نقش عمده اى در تربیت و انگیزش افراد متوسط جامعه دارد، بهشت و دوزخ را چونان دو عامل مهم تشویق و تنبیه مطرح کرده است، ولی انگیزه خواص و اولیای خود را با وعده لقاء و رضوان الهی تقویت نموده است.