۱۳۹۳/۰۳/۲۹
–
۳۶۰ بازدید
برای اهمیت دادن به نماز و سبک شمردن آن لازم است به جایگاه و اهمیت و نقش نماز در زندگی توجه داشته باشید. به طور کلی میزان همت و پایبندی انسان در هر کاری وابسته به شناختی است که از اهمیت آن دارد. مثلاً اگر پزشک به شما دارویی بدهد که روزی پنج مرتبه باید مصرف کنید و بدانید که اگر آن را به موقع، مرتب نخورید، مرگ و یا بیماری شما را تهدید میکند. در آن صورت شما با مراقبت و دقت تمام به دستور عمل میکنید، چون خطر بزرگی شما را تهدید میکند. در مورد نماز هم ابتدا باید شناخت پیدا کنید. همچنین از برکات خود نماز این است که به انسان یادآوری میکند که همیشه حالت توجه و مراقبت را حفظ کند. همین که احساس میکنید از این بهتر میتوانید باشید و گامهایی به سوی تثبیت قرب باید بردارید نشانه اثربخشی نماز است که ان شاء الله همین گامها و توجه بیشتر به موارد ذیل باعث رشد و تعالی شما میگردد.
علل کاهلی در نماز
← عدم برنامه ریزی
گاهی انسان برای برگزاری نماز در اول وقت انگیزه دارد. امّا کاری پیش میآید و مجبور میشود که نماز را به تاخیر اندازد. به عنوان مثال وقتی که نزدیک به اول وقت و قبل از نماز، ناهار میخوریم طبیعتاً با شکم پر نماز خواندن مشکل است، بنابراین نماز را به بعد موکول میکنیم و بعد هم کارهای دیگر برایمان پیش میآید و فراموش میکنیم. البته کارهای روزانه دارای مراتبی است و همه در یک درجه از اهمیت نیستند. مثلاً یک خانم خانهدار ممکن است به خاطر کار منزل و گاهی به جهت داشتن مهمان، هم صبحت شدن با دوستان و یا به خاطر تماشای یک فیلم و…. نماز را از اول وقت با تاخیر اندازد.
پس در برخی از موارد مشکل در برنامهریزی است. خانمی که کار آشپزی را انجام میدهد، اگر زمانی کار را شروع کند که در بین انجام آن، وقت نماز هم فرا برسد، خواه ناخواه یا باید آشپزی را رها کند و به نماز بپردازد و یا برعکس. در صورتی که به نماز بپردازد ممکن است غذا بسوزد و یا غذای مطلوبی به دست نیاید. لذا این خانم برای جلوگیری از آن، مجبور است که نماز را کنار بگذارد و به آشپزی ادامه دهد. رفع این مشکل، مبتنی بر یک برنامه ریزی دقیقتر است یعنی طوری کار را شروع کند که در اول وقت نماز، کارها ناتمام و ناقص نماند و آماده نماز شود.
← ضعف شناخت
برخی اوقات تاخیر انداختن نماز از اول وقت، ناشی از ضعف شناخت است. یعنی شخص نمازگزار هنوز به شناخت حقیقی خداوند دست نیافته و اعتقادش به نبوت و معاد به مرحله یقین لازم نرسیده است. به دنبال خداشناسی ، حالت و توجهات خاصی در انسان پدید میآید که به مقتضای این حالات مخصوص و توجهاتی که نسبت به صفات الهی پیدا میکند در چارچوب شرایط خاص خارجی، افعالی را انجام خواهد داد.
شناختی که افراد نسبت به خدای متعال پیدا میکنند. از جهت عمق و وسعت یکسان نیست و دارای درجات متفاوتی است. مثلاً شناختی که عموم مردم درباره خدا پیدا میکنند درحد شناخت اجمالی از موجودی است که جهان را به وجود آورده است به این معنی که اگر او نمیبود و نمیخواست، جهان به وجود نمیآمد. امّا همه شناخت خدای متعال، این نیست، بلکه فوق این مرتبه اجمالی، مراتب و درجات بسیار زیاد و متفاوتی از شناخت وجود دارند که میتوانند در تغییر حالات و رفتار انسان و شکلدهی به آنها تاثیر چشمگیر و نقش مهمی داشته باشند. [۱]
هر چه شناخت انسان نسبت به خدای متعال بیشتر و عمیقتر باشد، بروز آن حالات درونی و توجهات ویژهای که نسبت به خدای متعال پیدا میکند، نیز بیشتر و پرمعنیتر خواهد بود. فلاسفه گفتهاند: این علم (شناخت) است که شوق را به وجود میآورد. علم ، فطرت انسان را بر میانگیزد. [۲]
بر همین اساس علم و معرفت نسبت به خدای متعال نیز به نوبه خود تاثیر عمیقی در برانگیختن آن مایههای فطری که با خدای متعال در ارتباطند، دارد و پیدایش حالات خاص الهی در روان انسان و نیز در شکلدهی به رفتار وی، مرهون آن شناختهاست.
←← آثار شناخت خداوند در قرآن و روایات
در قرآن و روایات نیز در مواردی، به تاثیر شناخت و معرفت، در ایجاد این حالات، اشاره شده است:
قرآن میفرماید:« انّما یَخْشَی الله مِنْ عبادِهِ العُلماء» [۳]؛ و از (میان) اصناف بندگان، تنها مردمان عالم مطیع و خدا ترسند .
در روایتی از امام رضاعلیهالسّلام نیز آمده است:« مَنْ کانَ باللهِ اَعْرَفْ کانَ مِنَ اللهِ اَخْوِفْ» [۴]؛ کسی که به خدا داناتر است، ترسش از خدا بیشتر است.
معنی این علم و معرفت علماء است که حالت و کیفیت ترس و خشیت الهی را در روانشان ایجاد میکند و روشن است کسی که به چنین شناختی برسد نسبت به دستورات الهی مطیعتر و دقیقتر است چرا که میداند خداوند قادر مطلق، عالم مطلق و بینیاز و از مادر به انسان مهربانتر است در هر دستورش حکمتی است که نتایج آن به خود انسان باز میگردد و آن انسان به خود اجازه نمیدهد چنین مهربانی را از خود ناراضی کند.
← عدم آگاهی از فوائد و اهمیت نماز
فهرستی از فوائد و آثار نماز خواندن را که در روایات و تجربه خودتان دیدهاید تهیه کنید و آن را در دسترس قرار دهید حتی عهد کنید که در شما انگیزه ایجاد کند که آن را حتماً مطالعه کنید، مثلاً با خود عهد کنید که اگر صبح ، ظهر و شب این فهرست را به مدت ۵ دقیقه مرور نکنم خودم را جریمه میکنم ( فلان مبلغ را صدقه یا فلان سریال مورد علاقهام را نبینم و یا از رفتن به پارک و تفریح خودم را ممنوع کنم و در مقابل با انجام آن خودتان را تشویق کنید.)
در اهمیت نماز اول وقت همین بس که امامان معصوم علیهم السّلام حتی در حال جنگ با دشمن نماز را در اول وقت برگزار میکردند و امام صادق علیهالسّلام میفرماید:« کسی که نسبت به وقت نماز بیاعتناست از او دوری کنید، زیرا او نسبت به خدا بیاعتناست و کسی که نسبت به خدا بیاعتنا و بیوفا باشد، یقیناً نسبت به دیگران هم چنین است». [۵]
←← آثار نماز
۱. موجب قبولی عبادتهای دیگر است.
۲. انسان را در مقابل مصیبتها صبور می کند که این آیه شریفه اشاره به همین مطلب دارد. « واستعینوا بالصبر و الصلوة و انّها لکبیرة الا علی الخشعین» [۶]؛ از شکیبایی و نماز یاری جویید به راستی این کار بیگمان باری بزرگ است، مگر بر گروه خاشعین به خدا.
۳. نماز معراج مؤمن است.
۴. نماز عالیترین تجلی ذکر خدا و بازدارنده از زشتیها و بدیهاست. همانطور که خداوند متعال میفرماید:« اتل ما اوحی الیک من الکتب و اقم الصلوة ان الصلوة تنهی عن الفحشاء و المنکر و لذکر الله اکبر و الله علیم ما تصنعون» [۷]؛ آنچه را از این کتاب به تو وحی شده است تلاوت کن و نماز را به پادار، زیرا نماز انسان را از گناهان بزرگ و آنچه ناپسند است باز میدارد و البته در یاد خدا بودن بزرگتر است و خدا میداند چه میکنید.
۵. در پرتو نماز انسان به آرامش روحی میرسد.
هیچ عملی در نزد خدا بهتر از نماز اول وقت نیست، امیر المومنین علی علیه السّلام فرمود:« لیس عمل احب الی الله من الصلاة فلا شیغلنکم عن اوقاتها شی من امور الدنیا فان الله عزوجل ذم اتواما فقال الذین هم عن صلاتهم ساهون. یعنی انهم غافلون استعانوا باوقاتها»؛ و هیچ عملی در نزد خداوند بهتر از نماز نیست پس باید هیچ یک از کارهای دنیا شما را از نماز اول وقت باز ندارد، زیرا خداوند مذمت فرموده کسانی را که نسبت به نمازشان سهل انگارند، بدانید که خداوند هیچ عملی را نمیپذیرد مگر آنچه را که خالص انجام پذیرد.
←← آثار نماز اول وقت
۱. کسی که وقت نماز را محترم میشمارد، زمینهای برای حضور قلب در نماز برای او ایجاد میشود.
۲. اقامه نماز در اول وقت، حزن و غم و اندوه را از دل انسان بیرون میکند. رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله وقتی احساس خستگی و گرفتگی میکرد به بلال میفرمود:« یا بلال ارحنا بالصلاة» [۸]؛ ای بلال! اذان بگو تا من اقامه نماز کنم، تا از این حزن و غم و اندوه خارج شوم.
۳. احترام به وقت نماز موجب می شود تا انسان با شادمانی و خوشحالی جان سپارد و وارد عالم برزخ شود.
۴. به جا آوردن نماز اول وقت باعث میشود که انسان با ایمان از دنیا میرود. به این حدیث توجه کنید: امام صادق علیهالسّلام میفرماید: روزی پیامبر صلی الله علیه و آله نزد یکی از اصحاب رفتند که میخواست از دنیا برود. فرمود: ای ملک الموت ! با رفیق من مدارا کن چون او مؤمن است. عزرائیل گفت: مژده باد ای محمد صلی الله علیه و آله به درستی که من رفیق هر مؤمن هستم ( و با او مدارا میکنم). سپس پیامبر صلی الله علیه و آله ( به اطرافیان) ملک الموت در اوقات نماز با آنان مصافحه میکند. پس اگر از افرادی باشند که بر نماز مواظبت میکنند وقت مردن به او تلقین میکنند که شهادت دهند به لا اله الا الله و محمد رسول الله و همچنین شیطان را از او دور میکند. [۹] اگر نماز اول هیچ وقت اثری نداشته باشد مگر همین که فرشته مامور قبض روح انسان کمک کند که با ایمان از دنیا برود، کافی است که انسان همه شرایط را فراهم کند که نماز اول وقت بخواند.
۵. مشمول شفاعت ائمه شدن.
۶. یکی دیگر از فوائد نماز اول وقت نجات از آتش است. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود:« ما مِنْ عَبْدِ اهْتَمَّ بمواقیتِ الصّلاة و مواضعَ الشَّمسِ الاّ ضَمنتُ لَهُ الرَّوحَ عند الموتِ و انْقطاعَ العُمومِ و الاحزانِ و النَّجاةَ من النّار» [۱۰]؛ هر کسی که وقت نماز و مواضع خورشید را مهم بداند، برای او آرامش هنگام مرگ و دوری از غصه و حزن و نجات از آتش را تضمین میکنم.
← دوستی با افراد بینماز
دوستان با افرادی دوستی کنید که نماز میخوانند و به نماز اول وقت اهمیت میدهند. یقیناً دوستان و کسانی که با آنها معاشرت داریم، در زندگی ما نقش دارند، در روایات زیادی از ائمه اطهار علیهمالسلام به آثار مثبت و منفی دوستان بر زندگی انسان اشاره شده است که مراجعه به آنها میتواند راه گشای زندگیمان باشد. بنابراین، چنانچه نمازگزار با افراد و دوستانی معاشرت داشته باشد که اهل تقوا و راز و نیاز با خدا باشند و به نماز اول وقت اهمیت دهند به تدریج تحت تاثیر قرار گرفته و خود نیز به نماز اول وقت اهمیت خواهد داد. رسول خدا صلی الله علیه و آله نیز فرمود:« المرء علی دین خلیله فلتنظر احدکم من یخالل» [۱۱]؛ انسان پیرو دین دوستش میباشد. پس دقت کنید با چه کسی دوست میشوید.
← گناه
گناه پنجمین عاملی که موجب کاهلی و سهل انگاری در نماز اول وقت میشود گناه است. گناه به عنوان مهمترین عاملی که ایمان انسان را تضعیف کرده و موجب قساوت قلب میشود، انگیزه ارتباط با خدا و لذت بردن از عبادت را از انسان سلب میکند، زیرا جایگاه ایمان قلب و دل است و دل آلوده به گناه قساوت پیدا میکند و برای ارتباط با خداوند و راز و نیاز با او نرمش نشان نمیدهد و احساسات انسان را بر نمیانگیزد. در روایت داریم گناهان باعث میشود سفیدی قلب سیاه شود و این سیاهی بر رفتار انسان تاثیر بد میگذارد. [۱۲]
← وسوسه شیطان
یکی از عواملی که باعث میشود انسان در کار خیر، سستی و تنبلی نماید و کار امروز را به فردا و فرداها واگذار کند، وسوسههای شیطان است. شیطان دوست ندارد هیچکدام از بندگان خدا، کار درستی انجام دهند. از این رو هر چه در توان دارد، به کار میبرد تا به خواسته خود برسد. در این رابطه شیطان از راههای مختلفی وارد میشود که شناخت آن راهها، میتواند به انسانی که میخواهد در مسیر حق گام بردارد، کمک کند تا اسیر دام شیطان نگردد، یکی از ابزارهای شیطان تسویف است. تسویف یعنی بعداً تا میخواهی کاری را شروع کنی، وسوسه میکند که هنوز دیر نشده است، وقت زیاد است، این کار را انجام نده، کار مهمتری داری و چیزهایی از این قبیل. از این رو در اینگونه موارد انسان باید اولاً کارهای خوب و خوبتر را شناسایی کند، ثانیاً زمان خاص انجام آن را نیز مورد توجه خویش قرار دهد و بدون توجه به هر چیزی که ممکن است کار را به تاخیر بیندازد، در اولین فرصت ممکن به انجام کار خیر و نیک اقدام کند.
← غفلت
تا زمانی که به حقیقت و نقش سازنده نماز در زندگی توجه دارید نماز اول وقت را ترک نمیکنید، اما همین که از آثار و فوائد آن غافل میشوید به راحتی نسبت به نماز خواندن سستی میورزید:
←← عوامل غفلت
۱. توجه افراطی به امور دنیوی و مادی از جمله کار ، تلاش ، تحصیل ، غرق شدن در کار . [۱۳]
۲. گاهی غفلت به خاطر جو زندگی و محیط کار است یعنی محیط همکاران و دوستان به گونهای است که زمینه غفلت را فراهم میآورند و حتی گاهی محیط آن قدر آلوده است، که زمینه گناه عملی نیز فراهم است و یا به گونهای است که توجه به امور معنوی و نماز مورد بیاعتنایی و تمسخر دیگران واقع میشود و یا مسئول محل کار نسبت به نماز خواندن زیردستان توجه ندارد.
۳. قانع نبودن: اسلام ما را به قناعت دعوت کرده است گاهی انسان بدون توجه به اینکه چقدر نیاز دارد و چگونه باید کسب کند از هر راهی تلاش میکند تا پول به دست آورد و این به شکل عطش در میآید که سیری ناپذیر است. به گونهای که لحظهای کنار کشیدن از کار ( حتی ۱۰ دقیقه برای نماز را) موجب عقب افتادن میداند. ( تجمل گرایی ).
۴. تاخیر نماز از اول وقت گاهی به قصد نخواندن نیست ولی انسان با درگیر شدن به امور زندگی و… وقتی متوجه میشود که وقت تمام شده است.
←← عوامل غفلت زدا
۱. مطالعه کتب مفید در مورد نماز و خواندن حالات بزرگان و عرفا موقع نماز در برنامه خود قرار دهید. ( هر روز چند صفحه نه اینکه یک روز مطالعه شود و کنار گذاشته شود).
۲. توجه دائمی به نماز امام حسین علیهالسّلام ظهر روز عاشورا با آن وضعیت سخت ایشان و فشار جنگ.
۳. دوستی با افرادی که نسبت به نماز اول وقت و نماز مقید هستند.
۴. دائم الذکر بودن : یعنی ذکرهای مخصوصی هر روز یا صلوات و ذکرهای دیگر را دائماً بر لب داشتن ( اوائل سخت است ولی با استمرار به گونهای میشود که لبها خاموش است ولی قلب و دل متوجه به ذکر الهی است و لحظهای غافل از حضرت حق نیست.) در مورد صفت مؤمن از حضرت علی علیهالسّلام داریم که: المومن دائم الذکر و کثیر الفکر، مومن دائم الذکر است و زیاد اهل تفکر در ( نعمتهای خدا و… ) است. [۱۴]
« لایزال الشیطان ذُعْراً مِنَ المومن ما حافظ علی الصَّلواتِ الخمس لوقتهن فاذا ضَیَّعَهُنَّ تَجَرَّا علیه فادْخَلَهُ فی العظائم»؛ انسان مؤمن تا هنگامی که نمازهای پنجگانهاش را سر وقت میخواند، شیطان از او میترسد ( و نمیتوان او را وسوسه کند) اما زمانی که نمازش را ضایع نمود ( و اول وقت نخواند) بر او جرات پیدا میکند و او را در گناهان بزرگ وارد میکند. [۱۵]
منابع برای مطالعه بیشتر________________________________________
(۱) نماز شناسی، ج۱و ۲، حسن راشدی، ناشر، ستاد اقامه نماز.
(۲) مصباح، محمد تقی، اخلاق در قرآن، قم، انتشارات موسسة آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، ج۱، ص۳۴۲ ۳۴۱.
(۳) ابراهیمیان آملی، سید یوسف، نردبان عروج، تهران، نشر رسانش، ج۱، ۱۳۸۱ ش.
(۴) محسن قرائتی، پرتوی از اسرار قرآن.
(۵) امام خمینی (ره)، آداب نماز، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره)، چاپ سوم، ۱۳۷۲ ش.
پانویس[
۱. ↑ مصباح، محمد تقی، اخلاق در قرآن، قم، انتشارات موسسه آموزش و پژوهشی امام خمینی، ج۱، ص۳۴۱ -۳۴۲، با اندکی دخل و تصرف.
۲. ↑ مصباح، محمد تقی، اخلاق در قرآن، ص۳۴۲.
۳. ↑ فاطر/سوره۳۵، آیه۲۸.
۴. ↑ مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، تهران، انتشارات اسلامیه، ج۷۰، ص۳۹۳، حدیث۶۴.
۵. ↑ ابراهیمیان آملی، سید یوسف، نردبان عروج، تهران، نشر رسانش، چ اول، ۱۳۸۱، ص۲۲۸.
۶. ↑ بقره/سوره۲، آیه۴۵.
۷. ↑ عنکبوت/سوره۲۹، آیه۴۵.
۸. ↑ مسند احمد، ج۵، ص۳۶۴ و ۳۷۱، به نقل از نردبان عروج.
۹. ↑ علامه محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، بیروت، دارالاحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ ه. ق، ج۶، ص۱۶۹، حدیث۴۴.
۱۰. ↑ بحارالانوار، ج۸۰، ص۹.
۱۱. ↑ بحارالانوار، ج۷۴، ص۱۹۲، به نقل از پاسخ به پرسشهای جوانان، اسرا… محمدی نیا، انتشارات سبط اکبر، ۱۳۸۱ ش، ج۲، ص۷۳۸.
۱۲. ↑ کلینی، کافی، تهران، انتشارات علمیه اسلامیه، ج۳، ص۳۷۵، حدیث۲۰، اقتباس.
۱۳. ↑ علی شیروانی، چکیده اخلاق در قرآن، ج۱، چاپ دوم، ۱۳۷۹ ش، انتشارات دارالفکر، ص۱۰۵، ( اقتباس).
۱۴. ↑ محمدی ری شهری، میزان الحکمة، دوره چهارجلدی، ج۲، طبع اول، سال ۱۴۱۶ ق، ص۹۶۶.
۱۵. ↑ کلینی، کافی، ج۳، ص۲۶۹، حدیث۳.