خانه » همه » مذهبی » علم امامان(ع)

علم امامان(ع)

امامان ( علیهم السلام ) از منابع متعدّدى بهره مى گرفتند از جمله : {J . 1 علم قرآن J}
بخش مهمى از دانش امامان آگاهى به کتاب اللّه و قرآن مجید است به گونه اى که تفسیر و تأویل ، ظاهر و باطن و محکم و متشابه آن را به خوبى مى دانند .
قرآن مجید مى فرماید :
« وَ یَقُولُ الَّذینَ کَفَرُوا لَسْتَ مُرْسَلاً قُلْ کَفى بِالّلهِ شَهیداً بَیْنى وَ بَیْنَکُمْ وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الکِتابِ » 1
« کافران مى گویند تو پیامبر نیستى ، بگو همین بس که خداوند ، و کسى که علم کتاب ( و آگاهى بر قرآن ) نزد او است گواه باشد » .
از این آیه به خوبى روشن مى شود کسى وجود دارد که تمام علم کتاب نزد او است . از طرف دیگر کتاب اللّه سرچشمه فیاض علوم و دانش ها است و آگاهى بر آن راهگشاى همه امور است .
به شهادت قرآن آصف بن برخیا ، وزیر سلیمان ، به خاطر آگاهى به بخشى از کتاب آسمانى توانست تخت ملکه سباء را در یک چشم بر هم زدن از جنوبى ترین بخش جزیره‌العرب ( یمن ) به شمالى ترین بخش آن ( شامات مرکز حکومت سلیمان ) برساند ، مسلّماً کسى که به تمام علم کتاب آگاه است ، مى تواند کارهایى بسیار مهم تر از آن انجام دهد . اما این که علم الکتاب نزد چه کسى است ، قرآن تنها اشاره سربسته اى به آن دارد .
در روایتى از ابن عبّاس مى خوانیم که گفت : H « مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکِتابِ اِنَّما هُوَ عَلٌّى لَقَدْ کانَ عالِماً بِالتَّفْسیرِ وَالتَّاْویلِ وَ النّاسِخِ وَالمَنْسُوخِ » E 2 « کسى که علم کتاب نزد او است على ( علیه السلام ) است ، او عالم به تفسیر قرآن و تأویل آن و ناسخ و منسوخ آن است » .
{J . 2 دریافت از پیامبر J}
معارف و شرایع اسلام را به على ( علیه السلام ) آموخت .
در روایات اسلامى وارد شده است که پیامبر ( صلى الله علیه و آله ) هزار باب علم به على ( علیه السلام ) آموخت که از هر بابى هزار باب دیگر گشوده مى شد .
در کتاب کافى روایات متعدّدى در این زمینه دیده مى شود . در حدیثى از ابوبصیر است که از امام صادق ( علیه السلام ) پرسیدم پیروان شما مى گویند : رسول خدا ( صلى الله علیه و آله ) یک باب از علم به على ( علیه السلام ) آموخت که از آن هزار باب گشوده شد . امام ( علیه السلام ) فرمود : H « عَلَّمَ رَسُولُ اللّهِ عَلیّاً اَلْفَ بابٍ ، یُفْتَحُ مِنْ کُلِّ بابٍ اَلْفُ بابٍ » E « رسول خدا به على ( علیه السلام ) هزار باب از علم آموخت ( نه فقط یک باب ) که از هر بابى هزار باب گشوده شد » .
بر اساس بعضى از روایات ، على ( علیه السلام ) این علوم را با خط خود در کتابى نوشت ، تا نسل اندر نسل به امامان معصوم ( علیهم السلام ) منتقل شود .
{J . 3 دریافت از فرشتگان J}
از منابع علم امامان ( علیهم السلام ) ارتباط آنها با فرشتگان است ، البتّه نه به این معنى که آنان در زمره پیامبران بوده و وحى تشریعى دریافت مى کردند ، چرا که با رحلت پیامبر وحى تشریعى الهى پایان یافت . آنان همچون « خضر » و « ذوالقرنین » و « مریم » بودند که مطابق ظاهر آیات قرآن با فرشتگان الهى ارتباط داشته و حقایقى از عالم غیب را از آنان دریافت مى کردند .
در حدیثى از امام باقر ( علیه السلام ) است : H « اِنَّ عَلیّاً کانَ مُحَدَّثاً » E « على ( علیه السلام ) محدَّث بود و سخنان غیبى به او گفته مى شد » .
از آن حضرت پرسیدند : چه کسى با او سخن مى گفت ؟ فرمود : H « یُحَدِّثُهُ مَلَکٌ » E « فرشته با او سخن مى گفت » . باز سؤال کردند : آیا او پیامبر بود ؟ آن حضرت دست خود را به علامت نفى و انکار تکان داد و افزود : H « کَصاحِبِ سُلَیْمانَ ، اَوْ کَصاحِبِ مُوسى ، اَوْ کَذِى الْقَرْنَیْنِ » E 3
{J . 4 القاى روح القدس J}
چهارمین منبع علم امامان ( علیهم السلام ) فیض روح القدس است . در آیات قرآن به کرّات سخن از تأیید « روح القدس » به میان آمده که سه مورد آن درباره حضرت مسیح ( علیه السلام ) است و یک مورد درباره پیامبر اسلام ( صلى الله علیه و آله ) .
در این که « روح القدس » کیست یا چیست در میان مفسّران سخن بسیار است ، گروهى آن را به « جبرئیل » تفسیر کرده اند . در مورد حضرت مسیح ( علیه السلام ) به روح مقدّس و پاکى که در او بوده و یا انجیلى که بر او نازل شده ، تفسیر شده است . برخى نیز گفته اند منظور اسم اعظم خداوند است که مسیح با آن مردگان را زنده مى کرد . 4
از تعابیر قرآن و روایات استفاده شده که روح القدس ، کاربردها و معانى متعدّدى دارد :
{J الف . J}
در این آیه از قرآن که مى فرماید :
« قُلْ نَزَّلَهُ رُوح القُدُسِ مِنْ رَبِّکَ بِالْحَقِ » 5
« بگو : روح القدس آن را از سوى پروردگارت به حق بر تو نازل کرده است » .
ظاهراً به معنى « جبرئیل » است که قرآن را از جانب خدا بر پیامبر ( صلى الله علیه و آله ) نازل مى کرد .
{J ب . J}
در سه آیه دیگر که همه درباره حضرت مسیح ( علیه السلام ) است احتمالاً مفهوم دیگرى دارد ، زیرا تعبیر H « اِذْ اَیَّدتُکَ بِرُوحِ القُدُس » E و H « وَاَیَّدْناهُ بِرُوحِ الْقُدُس » E نشان مى دهد اشاره به روحى است که همواره با مسیح ( علیه السلام ) بوده و او را تأیید و تقویت مى کرده است . البتّه این احتمال نیز پذیرفتنى است که در همه این موارد روح القدس یک حقیقت است ، اما کارکردهاى مختلفى داشته است .
از روایاتى که در منابع اهل بیت ( علیهم السلام ) وارد شده به خوبى برمى آید که روح القدس ، روح مقدّسى بوده که با همه پیامبران و معصومان ( علیهم السلام ) بوده است و امدادهاى الهى را در موارد مختلف به آنها رسانده است . روایات پیامبر ( صلى الله علیه و آله ) مى فرمودند : « این به کمک روح القدس بوده است » .
امام باقر ( علیه السلام ) پس از برشمردن ارواح پنجگانه اى که در انبیا و اوصیا وجود دارد مى فرمایند : H « فَبِرُوحِ القُدُسِ . . . عَرَفُوا ما تَحْتَ الْعَرْشِ اِلى ما تَحْتَ الثَّرى » E 6
« به وسیله روح القدس آنچه در زیر عرش الهى تا آنچه زیر زمین است را مى دانند » .
احادیث فراوان دیگرى در این زمینه در اصول کافى و سایر کتب دیده مى شود که شرح همه آنها در این مختصر نمى گنجد .
{J . 5 نور الهى J}
پنجمین منبع علم امامان نورى الهى است که در روایات متعدّدى بیان شده است .
حسن بن راشد مى گوید : از امام صادق ( علیه السلام ) شنیدم که فرمود : H « . . . فَاِذا قضى الاِمامُ الّذى کانَ قَبْلَهُ رْفِعَ لِهذا مَنار مِن نورٍ ، یَنْظُرُ بِهِ اِلىَ اَعْمالِ اَلْخَلائِقِ فَبِهذا یَحْتَجُ اللهُ على خَلْقِهِ » E 7 « هنگامى که امامى از دنیا مى رود ، خداوند براى امام پسین تابشگرى از نور برمى افرازد که به وسیله آن کنش هاى مردم را مى نگرد . پس بدین طریق خداوند ، حجّت را بر خلق خود تمام مى کند » .
درباره امام هادى ( علیه السلام ) آمده است : « یکى از یاران ایشان به نام هارون بن فضیل در کنارشان بود ، ناگاه امام فرمود : « إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ » ابى جعفر ( امام جواد ( علیه السلام ) ) درگذشت . به حضرت عرض شد : از کجا دانستید ؟ فرمود : در برابر خدا فروتنى و خضوعى در دلم افتاد که برایم سابقه نداشت » . 8
از مجموع آنچه گفته آمد به خوبى استفاده مى شود که منابع علم امامان معصوم ( علیهم السلام ) متعدّد و متنوع است . این منابع به آنان علوم و آگاهى هاى فراوان و خطاناپذیرى مى بخشد تا بتوانند مأموریت الهى خود ، یعنى حفظ به خوبى انجام دهند . 9
( 1 ) رعد ( 13 ) ، آیه
. 43 ( 2 ) ینابیع الموده ، ص . 201 ( 3 ) اصول کافى ، ج 1 ، ص در این زمینه روایات متعدّدى نیز وجود دارد ( 4 ) تفسیر کنزالدقائق ، ج 2 ، ص 78 تفسیر فخر رازى ، ج 3 ، ص . 177 ( 5 ) نحل ( 16 ) ، آیه . 102 ( 6 ) اصول کافى ، ج 1 ، . 272 ( 7 ) اصول کافى ، ج 1 ، ص 387 ، ح . 2 ( 8 ) اصول کافى ، ج 2 ، ص . 218 ( 9 ) پیام قرآن ، مکارم شیرازى و همکاران ، ج . 9

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد