خانه » همه » مذهبی » عوامل انحراف از بندگی خداوند

عوامل انحراف از بندگی خداوند


عوامل انحراف از بندگی خداوند

۱۳۹۵/۰۱/۱۸


۵۹ بازدید

با سلام.چه عواملی باعث اشتباه در محاسبات یک عبد برای بندگی خدا میشود که به یکباره او را بنده شیطان می کند؟

عواملی باعث می‌شود که انسان با این‌که به ظاهر عبادت و بندگی خداوند را می‌کند، اما به طور ناگهانی در دام و کمین‌گاه شیطان می افتد و بنده شیطان می‌گردد و می‌فهمد که مسیر بندگی را اشتباه آمده است؛ مانند: عدم تزکیه نفس و بعضى ضعف‌هاى اعتقادى و عملى و حُبّ دنیا و ریاست، سبب می‌شود که مشکلاتى بروز کند. در این‌جا برای نمونه؛ تعداد دیگری از این عوامل بیان می‌شود.
1. نبود تعقّل و آگاهی کنار تعبّد
خداوند براى این‌که انسان را درست بپروراند و او را به «آفرینش و هستى جامع» برساند، گذشته از «تعبّد» او را به «تعقل» و «آگاهی» رهبرى می‌کند، این دو راه را فراسوى انسان نصب کرده است.
شیطان در بخش عبادات و «حوزه تعبّد» در کمین انسان است تا او را از تعبّد و بندگی خداوند خارج سازد و انسان اعمالش را بر اساس وحى انجام ندهد، بلکه به میل خود عمل کند. اما اگر تعبّد با خلوص نیت به همراه تعقل باشد شیطان، نمی‌تواند رهزن باشد و انسان را از مسیر بندگی خارج کند و او را دچار اشتباه نماید. چرا که عبادت و یاد خدا، موجب قوت و کمال عقل می‌شود و این دو کنار هم انسان در مسیر بندگی یاری و روشنگری می‌نمایند؛ عبادت تکامل بخش و سعادت آفرین، عبادتى آگاهانه و برخاسته از اندیشه و تعقّل است. افراد نادان و بی‌اطّلاع یا کم‌اطّلاع، از آن‌جا که هر لحظه در معرض انحراف و لغزش قرار دارند، عبادتشان چندان ارزشمند و مؤثر نیست. چنان‌که در روایات چنین آمده است:
پیامبر خدا (صلى الله علیه و آله) فرمود: «عقل، سه قسمت شده است. هر کس که این سه جزء در او باشد، عقلش کامل است و هر که در او هیچ نباشد، خردمند نیست: شناختى نیکو از خداوند عزّ و جلّ، پیروى نیکو از او، و پایدارى شایسته بر فرمانش». (1)
امام على (علیه السلام) در سخنانی می‌فرماید:
«آگاه باشید در عبادتى که با آگاهى همراه نیست خیرى وجود ندارد». (2)
«یاد خداوند، روشنایى عقل و زندگى جان‌ها و صیقل دل‌هاست». (3)
«یاد خدا عقل را مأنوس گرداند، دل را روشنى بخشد و رحمت الهى را فرود آورد». (4)
بنابراین، عبودیت و بندگی خداوند وقتی بجا و ثمربخش و رشددهنده فرد و جامعه به سوى کمال نهایى است که از تعقل و شناخت همه جانبه‌اى برخوردار باشد؛ زیرا ممکن است انسان مؤمن باشد ولى بدون آگاهی و شناخت عملى را انجام دهد که به خیال و محاسبات خود صد درصد صالح و نیکو است، لیکن از آن‌جا که از تعقّل و آگاهى بی‌بهره بوده است روزی در مسیر شیطان قرار خواهد گرفت.
2. نداشتن اخلاص
سرنوشت بشر و سعادت انسان‌ها در گرو اعمال اوست و این مهم را اگر چه عقل و منطق می‌پسندد، شرع نیز آن‌را تأیید و بر آن تأکید می‌کند: «انسان‌ها همه در زیانند؛ مگر کسانى که ایمان آورده و اعمال صالح انجام داده‌اند».(5) تنها توشه‌اى که انسان با خود می‌برد همین عمل است ولى عملى که مورد قبول خداوند متعال قرار گرفته باشد و هر عملى سبب رستگارى و فلاح نمی‌شود و شرایط و ضوابط خاص خودش را داراست. اهمیت عمل، بیش از آن‌که به اندازه و مقدار آن مربوط باشد، به چگونگى آن ارتباط دارد لذا عملى که با نیّت خالص و قربة الی الله انجام پذیرد، ارزشمند و گرانبهاست، هرچند اندک باشد و عمل تهى از صلاح و خلوص و آمیخته به ریا و تظاهر هرچند زیاد باشد، چیزى محسوب نمی‌شود، و تسلط شیطان بر انسان را همراه دارد و او را از مسیر بندگی خداوند خارج می‌کند. به همین جهت در قرآن آمده است: «أَیُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلا…»(6) کدام‌یک کار بهترى می‌کنید، و به جاى آن نگفته است: «اکثر عملا»؛ کدام‌یک کار بیشترى می‌کنید. پس چیزى که به عمل ارزش و کرامت می‌بخشد و آن را بالا می‌برد، و انسان در مسیر بندگی حفظ می‌کند، جوهره و کیفیت آن است. و آنچه که به عمل انسانى شکل می‌دهد نیّت اوست که از اعتقاداتش برمی‌خیزد.
امام صادق (علیه السلام) می‌فرماید: «براى بنده [خدا] در هر حرکت و سکونى از خالص ساختن نیّت [براى خدا] چاره و گریزى نیست؛ زیرا اگر چنین نباشد غافل است و غافلان را خداوند تعالى این‌گونه توصیف فرموده: اینان مانند چهارپایان بلکه گمراه‌تر هستند و نیز فرموده: اینان همان کسانى هستند که غافلند». (7)
3. غرور
یکی از عواملی که موجب غرور انسان می‌شود، اعمال نیک و عبادت است که موجب کبر و غرور بسیارى از نیکوکاران و عبادت کنندگان می‌شود، چرا که از این رهگذر، خود را برتر از دیگران می‌پندارند و انتظار دارند مردم به دیدار آنها بشتابند و مشکلات آنها را حل کنند، در مجالس احترام خاصّى براى آنها قائل شوند و از نیکوکارى و زهد و ورع و تقواى آنها سخن بگویند، گویى عبادت خود را منّتى بر دیگران می‌پندارند، این در جهات دنیوى. و در جهات دینى خود را اهل نجات و سایر مردم را اهل هلاک می‌شمرند و این امور سبب می‌شود که امتیاز فوق‌العاده‌اى براى خود قائل گردند و به فخرفروشى بر دیگران به طور آشکار و پنهان و یا نیمه آشکار بپردازند و در حالى که خود بر لب پرتگاه خطرناکى قرار گرفته‌اند مردم را چنین فکر می‌کنند و خود را از عذاب خدا در امان بپندارند! (8)
سخن پیرامون صفت زشت غرور بسیار است. از جمله قرآن کریم، غرور را وعده شیطانى نامیده است و پیروان خویش را از آلودگى به آن بر حذر داشته می‌فرماید: «شیطان به انسان‌ها وعده می‌دهد و آنها را در آرزو می‌اندازد. و تمام وعده‌هاى او جز غرور (فریب) نیست». (9)
4. علل اجتماعى
یعنى اوضاع و احوال اجتماعى نامطلوبى که در جامعه اسلامی پدید می‌آید و متصدیان امور دینى نقشى در پیدایش یا گسترش آنها دارند. در چنین شرایطى بسیارى از مردم که از نظر تفکر عقلانى ضعیف هستند و نمی‌توانند مسائل را بدرستى تجزیه و تحلیل کنند و علل واقعى رویدادها را تشخیص دهند، این نابسامانی‌ها را به دلیل دخالت دینداران در وقوع آنها، به حساب مکتب و دین می‌گذارند و چنین می‌پندارند که اعتقادات دینى، موجب پیدایش این‌گونه اوضاع و احوال نامطلوب شده است، لذا از دین و مذهب بیزار می‌شوند؛ و موجب لغزش‌ها و گمراهی آنان در مسیر بندگی خداوند می‌گردد.

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد