۱۳۹۲/۰۱/۲۵
–
۲۱۹۱ بازدید
اندوه و غربتی که در فاطمیه هست غم و اندوه انحراف حق در تاریخ بشریت است. قبل از آنکه ما درد و رنجهای مادرمان را یادآور شویم این اوست که غصهدار رنجهای بشریت است، این اوست که به نزد اصحاب رسول خدا(ص) میرود و حق علی(ع) را یادآور میشود، این اوست که در همه وقت از بیان حق خودداری نمیکند.
در فاصلۀ 95 روزۀ بعد از وفات پیامبر اسلام(ص) ظلمهایی به وقوع پیوست که منجر به تغییر خلافت از مسیر اصلیاش و متعاقباً شهادت حضرت صدیقۀ کبری(س) شد. ظلم تغییر خلافت آنقدر عظیم است که هیچ ستم و مصیبتی را در تاریخ بشریت با آن قیاس نمیتوان کرد.
نعمت و رحمت خدا بر قوم یهود به جایی رسیده بود که حضرت سلیمان(ع) از سوی خدای حکیم بهترین حکومت، امنیت و رفاه را برای قوم خویش آورد و شیاطین را در بند کرد و به توسط آنها عمارتهایی عجیب که بشر قدرت آن را نداشت برای قوم یهود ساخت (سبأ/13).
اما عدهای کاهن ناسپاس پیدا شدند و طبق آنچه که در آیۀ 102 سورۀ بقره آمده خواستند سرّ سلیمان را بفهمند تا خودشان نیز چنان قدرتی پیدا کنند. پس به آن شیاطین در بند نزدیک شدند و علم سحر را از آنها آموختند و از آن استفادۀ نا به جا کردند و مثلاً میان برخی همسران نزاع افکندند. کار به جایی رسید که اکثر رؤسای قوم به این هوس افتادند که سحر را بیاموزند و قدرتی کسب کنند.
وقتی این شیوخ، قدرت ناچیز خود را بر قدرتی که خدای تعالی به سلیمان(ع) بخشیده بود ترجیح دادند آنگاه خدای تعالی حضرت سلیمان را از این مردم ناسپاس گرفت. مضافاً که به واسطۀ ظلمهای آنان، حکومت به جانشین سلیمان(ع) یعنی آصف بن برخیا نرسید. بعد از این زمان اوج بینظیر، دوران افول و گمراهی یهود شروع شد.
حکومت آصف غصب شد و جنگ و نزاعها در میان مردم شدت یافت. از این پس خداوند حکیم تقریباً در هر نسل چند نبی میفرستاد تا این قوم گمراه را به عهد خدا و تورات موسی یادآور کند. اما آنها مرتکب قتل این پیامبران خدا نیز شدند. چند نسل بعد، این فرزندان حضرت ابراهیم و اسحاق و یعقوب که در زمان حضرت سلیمان لایق شده و روی ابرها راه میرفتند به حکم خداوند توسط سپاه بخت النصر و تیتوس قتل عام شدند و نُه سبط از دوازده سبط آنها تماماً منقرض شد.
حدیث حکمت آمیزی از پیامبر اکرم نقل است که فرمودهاند: هر آنچه در بنیاسرائیل واقع شده در این امت نیز همانند آن واقع میشود، قدم به قدم و مو به مو. به این لحاظ به روشنی دیده میشود که این وقایع قوم یهود، در تاریخ صدر اسلام مشابه داشته است. حکومت عدل پیامبر اکرم(ص) همچون حکومت عدل سلیمان نبی(ع) بود که به وصیّ آن نبی خدا نرسید.
لذا آفتاب طالع حکومت نبی اکرم(ع) نیز بعد از وفات آن حضرت رو به افول گذاشت و دویست سال بعد، به شب بیقمرِ غیبت انجامید؛ شب طویلی که تا به اکنون 1177 سال دوام داشته است.
آیا تاکنون اندیشیدهاید که اگر حضرت علی(ع) بلافاصله بعد از پیامبر اکرم(ص) جانشین آن حضرت میشد و امامان یکی پس از دیگری حاکم میشدند آیا باز هم امام زمان(عج) از نظرها غایب میشد؟
مصایب صدر اسلام از آنجایی شروع شد که ودیعۀ حکومت به جانشین پیامبر(ص) نرسید. کسانی که حکومت را غصب کردند مدعی شدند که پیامبر(ص) اصلاً برای خود جانشین نصب نفرموده است. اما چطور شد که خود آنها قبل از مرگشان برای خود جانشین نصب کردند؟ آیا نعوذاً بالله عقل آنها بیش از پیامبر اکرم(ص) میرسید یا دلسوزی آنها برای مردم و حکومت بیشتر بود؟ البته که هیچکدام.
نقل است که چند روز پس از بیعت مردم با خلیفه اول، حضرت امیرالمؤمنین(ع) با همسرش فاطمه(ص) و حسنین(ع) شبانه به درب منزل برخی از صحابه میرفتند و سفارش پیامبر را یادآوری میکردند. آیا این مسئله آنقدر مهم بود که امام از آبروی خود و خانوادهاش خرج کند؟ بله! بزرگتر از آنچه به ذهن بیاید. با انحراف مسیر خلافت از آصف، فقط قوم یهود متضرر شد اما تغییر مسیر خلافت در اسلام، تمام اقوام و ملل جهان را متضرر کرد. زیرا رسالت پیامبر خاتم، جهانی است.
حق امام علی(ع) بود که حاکم بر مردم شود، هرچند که در اسلام نمیتوان حق و تکلیف را از هم جدا کرد؛ مانند سکهای که یک روی آن حق باشد و سمت دیگرش تکلیف. و این تکلیف امام علی(ع) بود که حاکم شود زیرا بشریت قرون جاهلی را پشت سر گذاشته و منتظر چنین روزی بود. لذا امام(ع) با رفتن به درب خانۀ اصحاب پیامبر(ص) و ذینفوذان، حجت را بر آنها تمام کرد تا کسی در دنیا یا عقبی مدعی نشود که ما حق را نمیشناختیم یا فراموش کردیم.
اگر امام علی بلافاصله پس از رحلت پیامبر(ص) حاکم میشد آنگاه امامان نسل او نیز هر کدام صد یا دویست سال حاکم میشدند تا جهان به پایان برسد. آنگاه نه امام حسین(ع) آنچنان شهید و مظلوم میشد و نه امام زمان(عج) در غیبت میماند بلکه همه چیز در جای خود قرار میگرفت. نه جنگی واقع میشد و نه خونی به ناحق میریخت و نه مالی به ظلم غصب میشد. نعمت و رحمت خداوند دهها برابر بیش از آنچه در حکومت سلیمان جلوهگر شد از در و دیوار دنیا میریخت و زمین را بهشت برین و مردم را خرسند میکرد.
ما در ایام فاطمیه فقط غمهای حضرت صدیقۀ کبری را یادآور نمیشویم، که اگر اینچنین هم بود چیزی از اهمیت آن نمیکاست، بلکه ما غصهدار تغییر و ظلم به بشریت در تاریخ هستیم.
امام علی(ع) و حضرت صدیقۀ کبری از چهارده قرن قبل غصۀ غربت بشریت را خوردهاند که چطور در این ظلمتکده که نامش «دنیا» است به گیتی خواهیم آمد و در وقتی که دستمان به امام زمان خود نمیرسد چگونه میتوانیم حق را بشناسیم و پیرو آن گردیم.
اندوه و غربتی که در فاطمیه هست غم و اندوه انحراف حق در تاریخ بشریت است. قبل از آنکه ما درد و رنجهای مادرمان را یادآور شویم این اوست که غصهدار رنجهای بشریت است، این اوست که به نزد اصحاب رسول خدا(ص) میرود و حق علی(ع) را یادآور میشود، این اوست که در همه وقت از بیان حق خودداری نمیکند.
سخن خود را با نقل حدیثی از آن صدیقۀ کبری به پایان میبریم که استدلال بسیاری از سخنان ما در آن است.
محمود بن لبید میگوید:
پس از رحلت پیامبر(ص)، حضرت فاطمه(س) را در کنار قبر حضرت حمزه در احد در حال عزاداری و گریه مشاهده کردم. فرصت را غنیمت دانسته سؤال نمودم: آیا برای امامت علی(ع) از سخنان رسول گرامی اسلام(ص) میتوان دلیلی آورد؟
حضرت زهرا(س) پاسخ داد: شگفتا! آیا روز غدیر خم را فراموش کردید؟ شنیدم که پیامبر گرامی اسلام فرمود: علی بهترین کسی است که او را جانشین خود در میان شما قرار میدهم. علی(ع) امام و خلیفۀ بعد از من است و دو فرزندم (حسن و حسین علیهما السلام) و نُه نفر از فرزندان حسین، پیشوایان و امامانی پاک و نیک هستند. اگر از آنها اطاعت کنید شما را هدایت خواهند نمود و اگر مخالفت ورزید، تا روز قیامت بلای تفرقه و اختلاف در میان شما حاکم خواهد شد.
پرسیدم: بانوی من! چرا علی برای حقّش قیام نکرد؟
پاسخ داد: رسول خدا فرمود: «مَثَل امام مانند کعبه است، مردم باید در اطراف آن طواف کنند، نه آنکه کعبه به دور مردم طواف نماید».
سپس ادامه داد: آگاه باش قسم به خدا اگر حق را به اهلش واگذار میکردند و از عترت رسول خدا اطاعت مینمودند، حتی دو نفر با یکدیگر اختلاف نمیکردند و امامت همانگونه که رسول خدا معرفی فرمود از علی(ع) تا حضرت قائم(ع) فرزند نهم امام حسین(ع)، از جانشینی به جانشینی دیگر به ارث میرسید. اما افسوس که کسی را مقدم داشتند که خدا او را کنار زده بود، و کسی را کنار زدند که خدا او را مقدم داشت.
رهآورد بعثت را انکار کردند و به بدعتها روی آوردند. آنها هواپرستی و شهوت را برگزیدند و بر اساس رأی و نظر شخصی عمل کردند. هلاکت و نابودی بر ایشان باد!
آیا نشنیدند کلام خداوند را که فرمود: ﴿پروردگار تو خلق میکند آنچه را که میخواهد و اختیار تعیین امامت به دست اوست﴾ (قصص /68). آری شنیدند اما همانگونه که که قرآن فرمود: ﴿دیدۀ بصیرت آنها کور و چشم دل آنها بینور است﴾. افسوس که آنها (سران سقیفه) آرزوها و هوسهای خود را تحقق بخشیدند و از مرگ و قیامت غافل ماندند. خدا نابودشان گرداند و آنان را در کارهایشان گمراه کند. ای پروردگار! من به تو پناه میبرم از کمی یاران پس از فراوانی آنان و پیروزی.
پی نوشت:
1 . بحار الانوار، ج 53، ص 108 کُلُّ مَا کَانَ فِی بَنِی إِسْرَائِیلَ یَکُونُ فِی هَذِهِ الْأُمَّةِ مِثْلُهُ حَذْوَ النَّعْلِ بِالنَّعْلِ وَ الْقُذَّةِ بِالْقُذَّة.
2 . بحار الانوار، ج 36، ص 352 تا 354، حدیث 224- نص، [کفایة الأثر] عَلِیُّ بْنُ الْحَسَنِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ الْکُوفِیِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ زَکَرِیَّا عَنْ عَبْدِ اللهِ بْنِ الضَّحَّاکِ عَنْ هِشَامِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ عَنْ عَاصِمِ بْنِ عَمْرٍو عَنْ مَحْمُودِ بْنِ لَبِیدٍ قَالَ لَمَّا قُبِضَ رَسُولُ اللهِ ص کَانَتْ فَاطِمَةُ ع تَأْتِی قُبُورَ الشُّهَدَاءِ وَ تَأْتِی قَبْرَ حَمْزَةَ وَ تَبْکِی هُنَاکَ فَلَمَّا کَانَ فِی بَعْضِ الْأَیَّامِ أَتَیْتُ قَبْرَ حَمْزَةَ فَوَجَدْتُهَا ع تَبْکِی هُنَاکَ فَأَمْهَلْتُهَا حَتَّى سَکَنَتْ فَأَتَیْتُهَا وَ سَلَّمْتُ عَلَیْهَا وَ قُلْتُ یَا سَیِّدَةَ النِّسْوَانِ قَدْ وَ اللهِ قَطَعْتِ نِیَاطَ قَلْبِی مِنْ بُکَائِکِ فَقَالَتْ یَا بَا عُمَرَ وَ لَحَقٌّ لِیَ الْبُکَاءُ فَلَقَدْ أُصِبْتُ بِخَیْرِ الآبَاءِ رَسُولِ اللهِ ص وَا شَوْقَاهْ إلَى رَسُولِ اللهِ ثُمَّ أَنْشَأَتْ ع تَقُولُ
إِذَا مَاتَ یَوْماً مَیِّتٌ قَلَّ ذِکْرُهُ وَ ذِکْرُ أَبِی مُذْ مَاتَ وَ اللهِ أَکْثَرُ
قُلْتُ یَا سَیِّدَتِی إنِّی سَائِلُکِ عَنْ مَسْأَلَةٍ تَتَلَجْلَجُ فِی صَدْرِی قَالَتْ سَلْ قُلْتُ هَلْ نَصَّ رَسُولُ اللهِ قَبْلَ وَفَاتِهِ عَلَى عَلِیٍّ بِالْإِمَامَةِ قَالَتْ وَا عَجَباً أَ نَسِیتُمْ یَوْمَ غَدِیرِ خُمٍّ قُلْتُ قَدْ کَانَ ذَلِکَ وَ لَکِنْ أَخْبِرِینِی بِمَا أُشِیرَ إلَیْکِ قَالَتْ أُشْهِدُ اللهَ تَعَالَى لَقَدْ سَمِعْتُهُ یَقُولُ عَلِیٌّ خَیْرُ مَنْ أُخَلِّفُهُ فِیکُمْ وَ هُوَ الْإِمَامُ وَ الْخَلِیفَةُ بَعْدِی وَ سِبْطَایَ وَ تِسْعَةٌ مِنْ صُلْبِ الْحُسَیْنِ أَئِمَّةٌ أَبْرَارٌ لَئِنِ اتَّبَعْتُمُوهُمْ وَجَدْتُمُوهُمْ هَادِینَ مَهْدِیِّینَ وَ لَئِنْ خَالَفْتُمُوهُمْ لَیَکُونُ الِاخْتِلَافُ فِیکُمْ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ قُلْتُ یَا سَیِّدَتِی فَمَا بَالُهُ قَعَدَ عَنْ حَقِّهِ قَالَتْ یَا بَا عُمَرَ لَقَدْ قَالَ رَسُولُ اللهِ ص مَثَلُ الْإمَامِ مَثَلُ الْکَعْبَةِ إذْ تُؤْتَى وَ لَا تَأْتِی أَوْ قَالَتْ مَثَلُ عَلِیٍّ ثُمَّ قَالَتْ أَمَا وَ اللهِ لَوْ تَرَکُوا الْحَقَّ عَلَى أَهْلِهِ وَ اتَّبَعُوا عِتْرَةَ نَبِیِّهِ لَمَا اخْتَلَفَ فِی اللهِ اثْنَانِ وَ لَوَرِثَهَا سَلَفٌ عَنْ سَلَفٍ وَ خَلَفٌ بَعْدَ خَلَفٍ حَتَّى یَقُومَ قَائِمُنَا التَّاسِعُ مِنْ وُلْدِ الْحُسَیْنِ وَ لَکِنْ قَدَّمُوا مَنْ أَخَّرَهُ اللهُ وَ أَخَّرُوا مَنْ قَدَّمَهُ اللهُ حَتَّى إذَا ألْحَدُوا الْمَبْعُوثَ وَ أَوْدَعُوهُ الْجَدَثَ الْمَجْدُوثَ اخْتَارُوا بِشَهْوَتِهِمْ وَ عَمِلُوا بِآرَائِهِمْ تَبّاً لَهُمْ أَ وَ لَمْ یَسْمَعُوا اللهَ یَقُولُ ﴿وَ رَبُّکَ یَخْلُقُ ما یَشاءُ وَ یَخْتارُ ما کانَ لَهُمُ الْخِیَرَةُ﴾ بَلْ سَمِعُوا وَ لَکِنَّهُمْ کَمَا قَالَ اللهُ سُبْحَانَهُ ﴿فَإنَّها لا تَعْمَى الأَبْصارُ وَ لکِنْ تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتِی فِی الصُّدُورِ﴾ هَیْهَاتَ بَسَطُوا فِی الدُّنْیَا آمَالَهُمْ وَ نَسُوا آجَالَهُمْ فَتَعْساً لَهُمْ وَ أَضَلَّ أَعْمالَهُمْ أَعُوذُ بِکَ یَا رَبِّ مِنَ الْحَوْرِ بَعْدَ الْکَوْرِ.
مشرق نیوز
+++++++++++++
فضائل حضرت فاطمه(س) در نگاه عالمان شیعه و سنی/ تصورات غلط از چهره دختر پیامبر/ روایت های تاریخی از شهادت بانو/ مرثیه خوانی سراج، خلج و کریمی
متن زیر یادداشت اختصاصی حجتالاسلام والمسلمین ناصر نقویان، با موضوع بهار فاطمی است
حال و مال دو مقوله از هم جدا هستند حال بعضی خوب است اما وضع مالی خوبی ندارند و برخی مال زیادی دارند اما حال خوشی ندارند و پارهای از هر دو بهرهمند و بسیاری نیز از هر دو محرومند.
ما آدمها غالباً خیال میکنیم حال ما به مال ما بستگی دارد و اگر وضع مالیمان خوب شود، وضع حالیمان هم خوب خواهد شد. به همین جهت تا متوجه میشویم، فلانی وضع مالی خوبی دارد آن را به حالش متصل میکنیم و میگوییم خوش به حالش و خلاصه بین حال و مال رابطه مستقیمی میبینیم. خوب است همینجا یادآوری شود که منظور از مال نه آن مقدار مالی است که برای گذران یک زندگی آبرومند به آن نیاز داریم و اگر از داشتنش محروم شویم یا باید به گدایی و تکدی بیفتیم و یا خدای ناکرده به راههای نامشروع کشیده شویم. که هر انسان فهمیده و فرهیختهای میداند که آن مقدار از مال و ثروت که باعث گذران زندگی و حفظ آبروی انسان شود، لازم و ضروری است و حتی در روایت اسلامی و دعاها صحبت از این است که از خداوند وسعت روزی بخواهیم، اما آنچه که منظور اصلی این نوشته است، آنکه بسیاری از ما انسانها روی طبیعت سیریناپذیرمان حرص زیادی برای بهدست آوردن مال و ثروت میزنیم. تا جایی که بسیاری از اوقات سلامتی و حتی آبروی خود را نیز در این راه به خطر میاندازیم. آن هم به همین خیال که مثلاً هر که مالش بیش حالش بیشتر. که باید به این خیال آدمیان گفت زهی خیال باطل.
کافیست مقایسهای بین طول عمر و میزان سلامتی و آرامش روحی انسانهایی که با قناعت و آبرومندی زندگی کردند، با آدمهایی که مال و ثروت فراوانی اندوخته و زندگی آنچنانی دارند، بیندازیم تا برایمان کاملاً معلوم و مشهود شود که این محاسبه، محاسبه درستی نیست در ضمن تاکنون شنیده نشده حال کسی برای او دردسرساز شود. اما فراوان دیده یا شنیدهایم که ملک و دارایی افراد برای آنها مایه گرفتاری و دردسر شده است دقیقاً به همین دلیل در آغاز نوروز و ابتدای سال شمسی به ما ایرانیان مسلمان آموختهاند که از خداوند بزرگ حال بخواهیم نه مال، آن هم احسنالحال. یعنی بهترین و نیکوترین حال را. به همین جهت عارف اهل حالی همچون حافظ به دلش خطاب میکرد و میگفت:
ای دل غمدیده حالت به شود دل بد مکن
وین سر شوریده باز آید به سامان غم مخور
و البته به دنبال حالی بود که سبب کرامت و کمال گردد.
بیا ساقی آن می که حال آورد
کرامت فزاید کمال آورد
پس مطمئن باشیم که اگر حال خوبی داشته باشیم حتماً به مال هم خواهیم رسید. پس مراقب باشیم تا مبادا به زبان، خدا را بخوانیم که حول حالنا الی احسن الحال ولی در دل بخواهیم که حول مالنا الی احسن المال که در این صورت مال میدهند اما حالمان را میگیرند. تنها نکتهای که باقی میماند اینکه بدانیم هر چیزی منبع و سرچشمهای دارد که اگر به سرچشمه راه پیدا کنیم بیواسطه سیراب شده و نیز پاک و دست نخورده خواهیم چشید و هم به اندازه ظرف و ظرفیتمان به ما خواهند داد. فقط شناخت منابع و سرچشمهها مهم است.
به قول خواجه شیراز:
فرق است از آب خضر که ظلمات جای اوست
تا آب ما که منبعش الله اکبر است
حالا برادرجان!
لُب کلام این است که در کجا باید دنبال حال خوش گشت؟ و از چه کسی باید آن را گرفت؟ و اساساً با چه معیار و میزانی باید حال اصلی را از نوع بدلی و تقلبی آن تمییز داد تا گرفتار شیادان و طراران نشد.
و به قول مولوی:
دلا نزد کسی بنشین که او از دل خبر دارد
به زیر آن درختی رو که او گلهای تر دارد
در این بازار عطاران مرو هرسو چو بیکاران
به دکان کسی بنشین که در دکان شکر دارد
پس باید به جای مطمئنی رفت و مراقب کلاهبرداران هم بود. حالا که سخن به اصل مطلب رسید، مطمئناً شما نیز با من همعقیدهاید که در این دنیای پر از تزویر و ریا هستند انسانهایی که آیینه دلشان از غبار هر آلودگی پاک و ضمیر منیرشان به صفای ژالههای سحریست.
همان نازنینانی که به قول شیخ بها:
نازنینانند در عالم بسی
واقفند از کار و بار هر کسی
آری مرادم محمد و آل محمد صل الله علیه و آله است. انسانهای بزرگ و بزرگواری که شادابی شکوفههای بهاری شرح حال آنان است.
و پهنای آسمان حکایت شرح صدر ایشان:
ای قصه بهشت ز کویت حکایتی
شرح جمال حور ز رویت روایتی
که تنها منبع و مصدر حال خوش آنان هستند و هر اهل حالی و صاحب دلی وامدار ایشان است اما هزاران آه که امسال نوبهارمان به رنگ خون نشسته و گلبرگهای بهاری دست از جان شستهاند چراکه در تب دیدار زهره زهرا (س) میسوزند و برای هیچ مؤمنی حال خوشی نمانده است. که حال گردان هستی را بد حال و در بستر احتضار میبینند. آری بهار امسالمان رنگ خزان گرفته و چنگ به دل هر انسان آزادهای افکنده است. گویی تمام ارکان عالم نغمهسرای خانه بیفاطمه امیر مظلومیتهاست.
و آن در که جبرئیل امین بود خادمش
اهل جفا به پهلوی خیرالنساء زدند
گلچین مطالب منتشر شده خبرآنلاین درباره شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) را در لینک های زیر بخوانید
(آجرک الله یا بقیه الله)
گلچین گفتار یا سخنرانی مراجع دینی
•مادر سادات در کلام مقام معظم رهبری/ بهتر است در عزای حضرت زهرا (س) چگونه روضه بخوانید؟
•آیت الله وحید خراسانی: مملکت شیعه باید روز شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) متناسب با مقام او به پاخیزد
•پاسخ به وهابیت درباره مصائب فاطمه (س)(آیت الله جوادی آملی)
•اگر خطبه حضرت زهرا(س) نبود، کسی اهلبیت (ع) را نمیشناخت (آیت الله صافی گلپایگانی)
•فضایل حضرت زهرا(س) از نگاه اهل تسنن( آیت الله مکارم شیرازی)
•شکل پوشش فاطمه(س) در بیرون از خانه چگونه بود؟/ نکته های حاج آقا مجتبی تهرانی از سخنرانی حضرت زهرا در مسجد
گفت وگو های اختصاصی
•گفت وگو با آیت الله سید رضی شیرازی/ آیا شیعه در مصیبت های فاطمه(س) مبالغه می کند؟/ چرا نام او در قرآن نیامده؟
•گفت وگو با دکتر صادق آئینه وند/ این تصور از حضرت فاطمه، تاسف آور است/ الگوی جامعه ای که از شکاف و انحراف رنج می برد/ او هیچ گاه از میراث دختر پیامبر بودن خود استفاده نکرد
•گفت وگو با حجت الاسلام والمسلین احمدمبلغی/ حضرت فاطمه(س) مبنای وحدت یا موضوعی برای تفرقه بین شیعه و سنی؟
یادداشت ها و نوشتارها
•لحظه وداع فاطمه(س) با علی(ع) به روایت دکتر علی شریعتی
•ماجرای هجوم با آتش و گفت وگوی حضرت فاطمه مقابل در خانه/ تحلیل تاریخی سید جعفر شهیدی
•فاطمه زهرا (س) چگونه اسوه ای است؟(دکتر رسول جعفریان)
•دادخواهی در محکمه تاریخ(حجت الاسلام جواد محدثی)
•فاطمه، فاطمیه و حاج آقا مجتبی(دکتر محسن اسماعیلی)
•ماجرای به آتش کشیدن خانه علی(ع) و جراحت حضرت زهرا(س) به روایت سید مهدی شجاعی
•اسامی مهاجمان به خانه حضرت زهرا(س) و اسامی ۱۲ نفری که هنگام تعرضِ مهاجمان داخل خانه بودند (حجت الاسلام عابدی)
•حیف از آن بانو(حجت الاسلام شهاب مرادی)
گلچین فایل های صوتی و تصویری
•مصحف فاطمی/پنج برش از بیانات حضرت آیتالله خامنهای درباره حضرت فاطمه(س)
•اسلام با لعن و نفرین به ظالمان حضرت زهرا رشد کرد یا با منطق سکوت و صبر امام علی؟/ پاسخ آیت الله بهجت
•جایگاه حضرت زهرا(س) در معصوم بودن از زبان آیت الله وحید خراسانی
•علی(ع) به عموی پیامبر برای تشییع جنازه فاطمه(س) چه گفت؟/ نقل روایتی از زبان مرحوم فلسفی
•آیا ما می توانیم مردم را با زور به سوی حق ببریم؟/ پاسخ های دختر پیامبر به زنان مدینه از زبان رحیم پور ازغدی
•حضرت زهرا(س) وقتی از خانه بیرون می آمد، چگونه لباس می پوشید؟ (حجت الاسلام ناصر رفیعی)
•توصیه حضرت زهرا(س) برای آموزش فقه به دو نوجوان/ رؤیای صادق شیخ مفید از زبان استاد هاشمی نژاد
•ماجرای تحول نویسنده سنی با خواندن خطبه فدک حضرت فاطمه(س)(حجت الاسلام ناصر رفیعی)
•ماشین عزادار حضرت زهراست اما جلوی ناموس مردم هم بوق می زند!/ «ماندگاری» از نتایج جامعه منافق و ریاکار می گوید
گلچین روضه و مرثیه خوانی
•گفت وگوی علی(ع) و فاطمه(س) در لحظات آخر از زبان آیت الله حسین مظاهری
•آخرین گفت وگوی حضرت فاطمه(س) و امیرالمومنین(ع) از زبان حجت الاسلام ناصر رفیعی
•بقیع گریه کن روضه های مادر توست، روضه حاج محمود کریمی
•مرثیه خوانی حسام الدین سراج در رثای حضرت زهرا(س) در دفتر سیدمحمد خاتمی
•شد بهارم خزان/ مرثیه ای با سبک خاطره انگیز حسن خلج
•خانه تخریب شده خدیجه و پیامبر(ع) که فاطمه(س) در آن متولد شد
گزارش تصویری
•تصاویری از باغ فدک حضرت زهرا(س) که توسط حاکمان وقت غصب شد
•در خانه ی ام ابیها حضرت زهرا (س)
معرفی کتاب
•چرا حاکم نیشابوری کتاب فضائل فاطمة الزهراء (س) را نوشت؟
•چند تصویر مینیمال از زندگی حضرت زهرا(س)
•۱۴ کتاب خواندنی و ارزشمند درباره حضرت زهرا(س)
نکته های حدیثی و روایت های تاریخی
•نظر رهبر انقلاب درباره تاریخ شهادت حضرت زهرا(س)
•فاطمه زهرا (س) از بستر بیماری تا ملکوت به روایت دکتر سید جعفر شهیدی
•مزار حضرت زهرا(س) کجاست؟ / پاسخ امام رضا(ع)
•خانه های مدینه «در» داشتند که زهرا(س) میان در و دیوار قرار گرفته باشد؟/ پاسخ علامه عاملی
•لحظات وداع حضرت فاطمه (س) در اوراق تاریخ
•حضرت زهرا(س) درآمد فدک را چگونه هزینه می کرد؟
•محل دفن حضرت فاطمه زهرا(س) کجاست؟/ ۴ نقل تاریخی و روایی
•سه وصیت نامه مالی، فردی و سیاسی حضرت فاطمه(س)
•فضایل دهگانه حضرت زهرا(س) از نگاه اهل تسنن
•نخستین کلام حضرت زهرا(س) در بهشت
لینک:
http://www.khabaronline.ir/detail/286366/culture/religion