فتنه ۸۸ و بی توجهی به اعتراض مردم؟
۱۳۹۳/۱۰/۱۰
–
۱۲۸ بازدید
با سلام و احترام خدمت شما ، در جریان فتنه ۸۸ به اعترضات مردم بی توجهی نشد و نظام تلاش نمود تا مطالبات نامزدهای معترض به نتایج انتخابات را از طریق گفتگو و طرق قانونی حل نماید و در این راستا جلساتی با نامزدها و نمایندگان آنان برگزار گردید و مدت شکایت و رسیدگی به شکایات در شورای نگهبان با دستور رهبری افزایش پیدا کرد ، اما هیچکدام از نامزدهای معترض به این مسأله رضایت نداده و تنها خواستار ابطال انتخابات بودند و با صدور بیانیه و با کشاندن مردم به خیابان ها و از این طریق به دنبال رسیدن به مقاصد خود بودند .
با سلام و احترام خدمت شما ، در جریان فتنه 88 به اعترضات مردم بی توجهی نشد و نظام تلاش نمود تا مطالبات نامزدهای معترض به نتایج انتخابات را از طریق گفتگو و طرق قانونی حل نماید و در این راستا جلساتی با نامزدها و نمایندگان آنان برگزار گردید و مدت شکایت و رسیدگی به شکایات در شورای نگهبان با دستور رهبری افزایش پیدا کرد ، اما هیچکدام از نامزدهای معترض به این مسأله رضایت نداده و تنها خواستار ابطال انتخابات بودند و با صدور بیانیه و با کشاندن مردم به خیابان ها و از این طریق به دنبال رسیدن به مقاصد خود بودند . روشن است که در چنین فضای ملتهبی ، شرایط برای دشمنان و معاندان نظام برای برهم زدن امنیت کشور و کشاندن اعترضات به مقابله با نظام فراهم خواهد شد . در تحلیل حوادث فتنه 88 باید بگوییم آنچه پس از انتخابات رخ داد در لایه ظاهری اعتراض به نتیجه انتخابات با ادعای تقلب بدون هیچ گونه دلیل ومدرکی و با استفاده از روش های غیر قانونی و کشاندن اعتراضات به سطح خیابانها بود . در حالی که راه حل قانونی برای این مساله وجود داشت و انتظار این بود کسانی که معتقد به نظام اسلامی بوده و سالیان زیادی برای نظام خدمت نموده و قانون گرایی و احترام به قانون را از برنامه های اصلی خود معرفی نموده بودند, ابتدا از طریق راههای قانونی مطالبات و ادعاهای خود را پیگیری نمایند. ولی متاسفانه اصرار بر پیمودن مسیرهای غیر قانونی برای پیگیری مطالبات , منجر به بروز تشنجات و بر هم خوردن نظم و امنیت و آرامش مردم شد و طبیعی است که در آن فضای ملتهب عده ای از مردم آسیب ببینند . اما در پس پرده حوادث رخ داده و لایه باطنی آن , تلاش برای برهم زدن امنیت و آرامش کشور و براندازی نظام و مقابله با نظام اسلامی درسایه حوادث و آشوب های خیابانی تحت عنوان اعتراض به انتخابات در دستور کار دشمنان و بدخواهان داخلی و خارجی نظام قرار گرفت و مخالفان نظام تمام تلاش خویش را برای سوء استفاده از فضای بدست آمده و به اصطلاح ماهی گرفتن از آب گل آلود به کار بستند و سیل عظیم تبلیغات منفی رسانه های غربی و پوشش گسترده حوادث و بزرگ نمایی ها و سیاه کاری های صورت گرفته توسط آنها و حمایت کشورهایی نظیر آمریکا و انگلستان – که دشمنی آنان بر مردم ایران پوشیده نبوده و نیست – و این بار تحت لوای حمایت از مردم ایران و آزادی به میدان آمده بودند , شاهد گویایی بر برنامه ریزی دشمنان در این مساله بود و اگر نبود هوشیاری مردم و تدابیر حکیمانه مقام معظم رهبری معلوم نبود که چه مشکلاتی برای کشور به وجود می آمد .در این میان طبیعی است که نظام اسلامی با کسانی که امنیت و آرامش کشور را بهم بزنند برخورد کند و دراین راستا عده ای دستگیر شدند که دستگاه قضایی پس از بررسی اتهامات آنها عده ای را آزاد نموده و با کسانی که جرم آنها ثابت شد و تحت تاثیر فضای ایجاد شده و ناخواسته به اقداماتی دست زده بودند با عطوفت و رافت اسلامی برخورد شد البته حساب کسانی که معاند نظام بوده و در صدد براندازی نظام بوده و با خارج از کشور ارتباط داشته اند از این افراد جداست و نظام اسلامی با قاطعیت با آنها برخورد می نماید. کنار زدن آقای صانعی از مرجعیت توسط جامعه مدرسین تنها به دلایل سیاسی و اعتراض به برخورد نظام نبوده ، بلکه به دلیل فتواهای شاذ و نادر وی که با قواعد مسلم اصولی وفقهی و آیات و روایات مخالفت داشت ، صورت گرفت . « ریشه ها و عوامل آشکار و پنهان فتنه 88» آن چه فردای پس از انتخابات سال ۸۸ را رقم زد فرصتی بود که از سالها قبل و با برنامهریزی مدون و منسجم بیگانگان و طمع و همراهی عناصر فریب خورده داخلی فراهم آمد. فضای مطلوب سوءاستفاده بیگانگان، از طریق حاکم شدن فضای غیرعقلانی و تهییج احساسات، نادیدهگرفتن تذکرات مقام معظم رهبری و قواعد و اخلاق انتخاباتی و مصالح انقلاب مهیا شد تا دشمنان به پیادهسازی سناریوی از پیش تعیین شده خویش بپردازند. در این راستا میتوان به عوامل خارجی و داخلی موثر در این حوادث اشاره کرد: الف: زمینه ها و عوامل خارجی مجموعه اسناد و مطالعات موجود نشان می دهد به طور کلی راهبرد غرب در قبال ایران اسلامی مبتنی بر این پیش فرض است که در نهایت هر نوع سناریوی براندازانه علیه ایران باید راهی به داخل ایران بیابد و هدف از مجموعه فشارهای بین المللی بر ایران نیز در نهایت چیزی جز اثرگذاری بر داخل ایران و فعال کردن مجموعه نیروهای غرب گرا –که همواره نسبت به اکثریت مطلق مردم، اقلیتی بسیار کوچک محسوب می شده اند- نبوده است. یکی از عوامل زمینه ساز فتنه ۸۸ در زمانی به مدت دو دهه بویژه از سال ۱۳۸۴ به این سو، در قالب سازوکارهای زیر صورت گرفته است: ۱. برقراری ارتباطات پنهان ۲. کمک مالی ۳. حمایت علنی در چارچوب پروژه های دیپلماسی عمومی ۴. فشار به نظام جمهوری اسلامی به منظور ایجاد فضای مانور برای جریان غرب گرا در داخل ۵. شبکه سازی اجتماعی در حوزه های مجازی و حقیقی در عین حال نکته مهم و برجسته در این میان این است که غرب برای کلیدزدن پروژه خود به آماده شدن مجموعه ای از شرایط داخلی نیاز داشت و به منظور هر چه کامل تر کردن این پروژه از پیش برنامه ریزی شده، انتخابات را به عنوان یکی از مهم ترین نقاط قوت جمهوری اسلامی هدف قرار داد. بررسی دقیق و موشکافانه فتنه ۸۸، نشان میدهد عملکرد و سخنان سران داخلی و خارجی فتنه، الگوبرداری کاملا دقیق از تئوریهای از پیش طراحی شده انقلابهای مخملی در مراکز تولید توطئه سیستمهای جاسوسی خارج از کشور از جمله تئوری مبارزات خشونت پرهیز و روشهای مسالمتآمیز نافرمانی مدنی کسانی چون جین شارپ بوده است که در تمام نمونههای قبلی خود –از جمله موارد اجرا شده در اروپای شرقی و آسیای میانه- به صورت «انتخاباتمحور» عمل کرده است. مطابق اسناد موجود، کشورهای غربی ودر راس آنها دولت امریکا بر مبنای مجموعه کدهایی که از داخل ایران دریافت کردند به این نتجه رسیدند که مقطع انتخابات ریاست جمهوری دهم در سال ۸۸ بهترین فرصت برای اجرای کودتای مخملی در ایران است . آنچه به عنوان عوامل خارجی زمینه ساز فتنه ۸۸ مد نظر است، صرفاً یک فاکتور تاثیرگذار بر سهلشدن زمینه بروز فتنه ۸۸ نیست. بلکه میتوان به جد گفت طرف غربی در برنامهریزی، سازماندهی و هدایت نا آرامیهای اجتماعی به سمت و سوی مورد نظر خود نقش اصلی را برعهده داشته است. از این رو مدیریت فتنه ۸۸ بر عهده طرف غربی بوده است. در اثبات این موضوع شواهد بسیار قطعی در مواضع رسمی «سکانداران غرب»، «طرح های مراکز تولید توطئه آمریکایی» و «رسانه های دیداری، شنیداری، مجازی و مکتوب» موجود است. آنچه در این بحث به آن اشاره می شود شواهد موجود از دخالت و مدیریت غربی ها در این سه منبع است. ۱- بنیادهای غربی حامی براندازی به نتیجه نرسیدن پروژهی جنگ سخت در ایران سبب شد، نظام سلطه جهت پیگیری اهداف خود در ایران و خاورمیانه پرونده خاصی در اتاق های فکر خود برای ایران پدید آورد. مؤید این موضوع تعدد قابل ملاحظه تولیدات موسسات برانداز پیرامون ایران است. مرور پژوهشهای انجام شده در بنیادهای غربی طی سالهای نزدیک به ۲۰۰۹ نشان میدهد تحلیلگران از عدم وجود یک استراتژی کلاننگر پیرامون ایران و غرق شدن در تاکتیکهایی همچون «ایران منهای انرژی هستهای» نگرانند و به دنبال دستیابی به یک استراتژی مدون هستند . به وجود آمدن چنین دیدگاهی است که موجب می شود به یک باره تعداد پژوهشها پیرامون دستیابی به یک استراتژی کلان در برخورد با ایران و بازشناسایی ارکان جمهوری اسلامی اوج گیرد. هم اکنون حدود ۶۰ بنیاد و موسسه مرتبط با «جنگ نرم در ایران» درحال فعالیت هستند. در این جا سعی شده است صرفا به نقش تعدادی از مراکز تولید توطئه در فتنه ۸۸ توجه شود. – بنیاد سوروس یا جامعه باز : شواهد بسیار زیادی از برنامهریزی چندین ساله بنیاد سوروس در ایران و تلاش این مرکز برای اجرای پروژه «انقلاب مخملین در ایران» وجود دارد.تا آنجا که علاوه بر رسانههای غرب، برخی محققین غربی نیز پیرامون «شکست انقلاب نرم در ایران» مقالاتی ارائه کرده اند و از حمایت های مالی و فکری غرب و به طور خاص بنیاد سوروس سخن گفته اند. گذشته از اعترافات کیان تاجبخش ، همراهی و راهنمایی جین شارپ با اغتشاشگران ، نشان از تئوریزه شدن نا آرامی ها در این بنیاد است. – خانه آزادی : همه عناصر اصلی موسسه خانه آزادی صهیونیست هستند و از چند سال پیش با بودجه ۱۵ میلیون یورویی هلند یک وبسایت (مجله اینترنتی) به نام «گذار» به زبان فارسی منتشر کردند. گردانندگان بخش فارسی این موسسه افرادی همچون ساسان قهرمانی ، فرج سرکوهی ، عباس معروفی ، فاطمه حقیقت جو وهمسرش محمد تهوری ، مجید محمدی، علی افشاری و محسن سازگارا و نیک آهنگ کوثر هستند. چند ماه قبل از انتخابات خانه آزادی دستورالعمل آموزشی را در وبسایت «گذار» منتشر نمود که مبارزه مسالمتآمیز با ۵۰ نکته اساسی را آموزش می داد و به واقع آموزش انقلاب رنگی بود . لازم به ذکر است این موسسه ارتباط بسیار نزدیکی با CIA دارد. فعالیت چهار ساله وبسایت «گذار» وابسته به این بنیاد و تلاش جهت شکلدهی رویکردهای رسانه ای مهمترین فاکتورهای عملکرد این مرکز علیه ایران است. – صندوق اعانه ملی برای دموکراسی ( N.E.D ) : ۹۰% بودجه این صندوق از کنگره آمریکا تأمین میشود. این موسسه بودجه موسساتی همچون بنیاد برومند، مشارکت آموزشی زنان، نایک، موسسه دموکرات ملی، موسسه جمهوری خواه ملی N.R.I را تأمین میکند که تمامی این موسسات در گزارش معاون خارجی وزارت اطلاعات به طور مجزا نام برده شدهاند از جمله افرادی که به عنوان محقق میهمان به این صندوق دعوت شدهاند میتوان به هاله اسفندیاری، لادن برومند، رامین جهانبگلو، سیامک نمازی، حسین بشیریه، علی افشار، منوچهر محمدی، مهناز افخمی، تریتا پارسی و مهرانگیز کار اشاره نمود. به اذعان بسیاری از تحلیلگران غربی نقش اصلی بنیاد N.E.D در پروژه تلاش جهت انقلاب رنگین در ایران در بعد سرمایهگذاری های مالی اش است. – موسسه بروکینگز: کنت پولاک کارشناس علوم سیاسی و روابط بینالمللی از جمله افرادی است که روی مسائل ایران تمرکز دارد. پولاک با تألیف کتابی سعی کرده براندازی نرم در ایران را توجیه کند و اثبات کند که چرا جمهوری اسلامی تهدیدی برای منافع آمریکا در منطقه است و مرکز سابان وابسته به بروکینگر گزارش ۱۶۴ صفحه ای تحت عنوان «کدام میسر به سمت ایران» ؟ منتشر کرد که در آن جنگ نرم بهترین گزینه برای براندازی جمهوری اسلامی ایران معرفی شده بود . تنها دو روز پیش از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در این سند ۱۶۴ صفحهای اقسام متعدد روشهای براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران به تفصیل بیان شد . میتوان ادعا کرد منسجم ترین و نزدیکترین رویکرد به آنچه در ایران رخ داد همین محصول ۲۰۰۹ بنیاد بروکینگز است. بعد از انتخابات، غرب جهت رسیدگی به آخرین وظیفه مدیریتی خود در فتنه ۸۸ به بازخوردگیری و تلاش جهت کنترل اوضاع ایران پرداخت. برگزاری میزگرد هایی چون «مشت بسته ایران» توسط بنیاد بروکینگز و توان سنجیهای موسسه رند از ارکان نظام ، تلاش جهت تحریک افکار عمومی به وسیله ابزار رسانه ، موضعگیری ها و هشدارهای سیاستمدارانی چون کیسینجر در این راستا به نظر میرسد. دخالت و برنامهریزی عوامل خارجی برای ایران مسئلهای نیست که آمریکا در پی پنهان کردن آن باشد، در نیمه اسفندماه سال ۸۹ کاندولیزا رایس از فرایند تربیت نیرو در ایران رازگشایی کرد: « در همین ارتباط به واسطه موسسه ملی دموکراسی آمریکا تاکنون توانستهایم هزاران فعال را آموزش دهیم . ما تاکنون به اشکال بسیار مختلف در بحث آموزش، سرمایهگذاری کردهایم تا یک لایهی اجتماعی از لحاظ فکری سکولار را در عرصههای بینالمللی رشد و پرورش دهیم . » او در ادامه افزود : «نیروهای سکولار ایران قویتر از گذشته شدهاند از این رو ما دیگر نباید به قیاسهای اشتباه بسنده و تکیه کنیم » . همچنین مرکز اطلاع رسانی اطلاعات و تروریسم وابسته به موساد از دیگر موسسات پیگیر تحولات و اخبار پس از انتخابات ایران بود که گزارش آن را در قالب جزواتی (به نام Spot light on iran ) منتشر می کرد. این موسسه در گزارش راهبردی خود در ۲۸ خرداد ماه ۸۸، با مناسب دانستن فرصت پیش آمده در ایران راهکارهایی جهت تشدید ناآرامی در ایران ارائه می کندکه بخشی از راهکارهای فوق در تاریخ ۳۰ خرداد ۸۸ در سایت همدمی تحت عنوان« سران اسرائیل از خیزش مردمی در ایران حمایت کرده» منتشر شد. ۲- رسانههای دیداری و شنیداری و سایتهای غربی رسانه های غربی در فرآیند فتنه دو موضوع اصلی را عملیاتی کردند: ۱. دامن زدن به فضای آشوب ۲.شکل دادن به سیاست های نظام سلطه بر اساس نوع تحلیلهایی که از داخل ایران ارائه می کردند. بنا بر این موضعگیری رسانه های غرب را میتوان در ۲ گروه بررسی کرد: رسانه های گروه اول: رسانههایی که به طور مستقیم پیگیر ایجاد خط اغتشاش و دامن زدن به نا آرامی ها بوده اند. شاخص ترین این دسته سایت BBCاست . تأسیس شبکه تلویزیونی بیبیسی فارسی تنها ۶ ماه پیش از برگزاری انتخابات ، افزایش برنامههای آن به ۲۴ ساعت در روزهای نزدیک به انتخابات وتأثیر فزاینده آن بر هدایت، کنترل، مهره چینی و بازی گردانی حوادث پیش و پس از انتخابات تنها یک مورد از موارد نشان دهنده تدوین سناریوی دشمنان خارجی و داخلی جهت براندازی نظام می باشد. فراخوانهای سازگارا و نوریزاده در شبکههای VOA و BBC برای اغتشاشات روز عاشورا از دیگر مصادیق این امرهستند که بر تأثیر رسانههای خارجی بر وقایع و تحولات داخلی گواهی میدهند . انتقال فضای قبل از انتخابات به مقطع پس از انتخابات و ایجاد دوگانگی و تضعیف انسجام جامعه همراه با «توهم تقلب» در انتخابات از سوی معترضین به انتخابات ، به شکلگیری فضای انتقامگیری در جامعه کمک کرد. که این موارد از تاکتیکهای مورد استفاده بی بی سی بوده است. جهتگیری بسیاری از رسانه ها چون روز آنلاین، گویا، گذار، VOA، BBC، رادیو فردا، رادیو زمانه، رادیو رژیم صهیونیستی، شبکههای ماهوارهای ضدانقلاب مانند منافقین، گروههای سلطنتطلب، پارس، رنگارنگ، کانال بک و سایتهای اینترنتی ضدانقلاب و همسو با جریان فتنه مانند جرس، کلمه، بالاترین، قلم و… در جریان انتخابات و وقایع بعد از آن و تأثیر آنها به عنوان عوامل مؤثر بر اعتراض و آشوب، ذیل عملکرد بی بی سی، مهندسی شده بود. بررسی فعالیتهای خبری شبکه تلویزیونی CNN در روزهای پس از انتخابات نشان میدهد این شبکه تمام توان خود را در جهت بهرهبرداری از اغتشاشات بسیج کرده است. گردانندگان CNN با قطع برنامههای عادی به طور ویژه به انعکاس تحولات ایران پرداختند و با استفاده از تصاویر دریافتی از بینندگان که قابل استناد نیست، حتی کمترین معیارهای حرفهای انتقال خبر را زیر پا گذاشتند. این شبکه حتی پا را فراتر گذارده و به آموزش اغتشاشگران روی آورد. شبکه مزبور در برنامههای مختلفی راههای هک کردن سایتهای دولتی کشور مانند وزارت کشور و… را به بینندگان خود آموزش داد. تحریک و ترغیب اغتشاشگران به ادامه خشونت و درگیری، یکی دیگر از محورهایی است که توسط CNN دنبال شد. رسانه های گروه دوم: رسانه هایی که فرصت موجود را به عنوان بهترین فرصت آمریکا شناسایی کرده و دولت امریکا را به استفاده از این فرصت تشویق کرده اند. رسانه هایی چون واشنگتن پست و والاستریت ژورنال در روزهای آغازین انتخابات حتی طرح تقلب را رد کرده و به نظر سنجیهای خود برای تائید صحت انتخابات ایران تکیه کردند و . پس از مدتی فضای داخل ایران را به عنوان بهترین فرصت جهت عملی کردن اهداف آمریکا مطرح نموده و به دولت امریکا در مقالات و تحلیلهای خود پیگیری و استفاده از این فرصت را گوشزد کردند. و سایر رسانه هایی که گاهاً حاوی مقالات افشاگرانه پیرامون عملکرد غرب بوده اند ۳- شبکههای اجتماعی: در سالهای اخیر شبکههای اجتماعی با سرعتی بینظیر گسترش یافتهاند . این شبکهها قبل از انتخابات تبدیل به صفحاتی برای تبلیغات کاندیداها شدند و به دنبال قطع شدن سیستم پیام کوتاه ، شبکههایی همچون فیس بوک، توئیتر، یوتیوپ ، فرندفید و … به تقویت و تشدید فعالیتهای خود پرداختند و پیوند میان آشوبگران و هدایتگران خارجی آنها را برقرار کردند . گسترش اطلاعات درباره ایران شگفتآور بود به طوری که در برابر جستجوی ترکیب «election protests iran » در توئیتر بیش از یک میلیون نتیجه به دست میآید. مرکز دیپلماسی عمومی دانشگاه کالیفرنیا در گزارشی در باره نقش وب سایتهای توئیتر در ناآرامیهای پس از انتخابات اعلام کرد 98% از لینکهای توئیتر در باره انتخابات و ناآرامیهای پس از آن بوده است. نقش توئیتر در ناآرامیهای ایران آنقدر محسوس بود که موسسه آمریکایی صلح از اندیشکدههای آمریکایی در مقاله «پیش بینی چگونگی دیپلماسی شهروندی» در سال ۲۰۱۱ حوادث پس از انتخابات ایران را نمونه بارز کارکرد شبکههای اجتماعی بیان کرد. عقب انداختن به روزرسانی سایت که مستلزم قطع خبر چند روزه سایت بود ؛ قرار دادن نرم افزار ترجمه انگلیسی به فارسی و آموزش دور زدن فیلترینگ از جمله اقدامات حمایتی تویتر از اغتشاشگران بود . ۴- مواضع رسمی خارجی : روشن ترین دلیل حضور غرب پشت پرده آشوبهای خیابانی در سال ۸۸ می تواند مواضع رسمی مقامات آمریکایی و اروپایی باشد. علاوه بر افزایش فشارهای اقتصادی و بین المللی در آن برهه، اکثر غربی ها علناً اقدام به موضعگیری علیه نظام جمهوری اسلامی نموده، به حمایت از نا آرامیها پرداخته و به این حد نیز بسنده نکرد .در مواردی حتی اعلام کردند آنچه توانسته اند برای حمایت و عملاً هدایت نا آرامی ها انجام داده اند. ب- زمینه ها و عوامل داخلی: اما در صحنه داخلی نفوذ اندیشه های سکولاریستی ، زیر سؤال بردن ارزش های دینی، افراطی گری و زاویه گرفتن از گفتمان امام و انقلاب ، زمینه ساز بروز چنین حوادثی گردید . منابع و اسناد، نشاندهنده آن است که جریان برانداز داخلی در یک هماهنگی استراتژیک با غرب و به ویژه امریکا، در تحقق هدف براندازی نظام جمهوری اسلامی میاندیشیده است. یکی از نزدیکترین افراد به سران فتنه ۸۸ در اعترافات خود می گوید: «جریان اصلی طراحیکننده فتنه در داخل، آماده بود برای زمین زدن دولت هر مقدار منابع مالی که لازم است فراهم بیاورد و با هرکسی حتی ضد انقلاب یا هر گروه دیگری ائتلاف و همکاری کند. بر اساس شواهد و اعتراف مستدل متهمین ،کودتای انتخاباتی در ایران کاملا از پیش طراحی شده و طبق جدول زمانبندی و مراحل کودتای مخملی پیش رفته بود به گونه ای که بیش از ۱۰۰مورد از ۱۹۸ مورد دستورالعمل های «جین شارپ» برای کودتای مخملی اجرا شده بود. همزمان با تئوری سازی منطبق با براندازی در داخل کشور عدهای ضد انقلاب خارج نشین نظیر عطاء الله مهاجرانی، محسن کدیور، اکبرگنجی، عبدالکریم سروش، ابوالفضل بازرگان در مجموعه اقداماتی هماهنگ در راستای پروژه بیثباتسازی امنیت داخل کشور سناریویی را مبنی براجماع نهادهای بینالمللی علیه نظام اسلامی به اجرا درآوردند. در بخش هایی از این سناریو صدور بیانیه های متعدد دال به وجود خفقان و دیکتاتوری در نظام اسلامی، نقض گسترده حقوق بشر، سلب آزادی عمومی، پایمال شدن حقوق مردم انتخاب نماد رنگی یعنی رنگ سبز در تبلیغات انتخاباتی، پیش بینی وقوع تقلب در انتخابات ، اعلام زودهنگام پیروزی در انتخابات ، اعتراض به نتیجه و ادعای وقوع تقلب در انتخابات ، درخواست ابطال انتخابات و لشکرکشی خیابانی، تقویت شبکه های اجتماعی و برهم زدن نظم و امنیت کشور وجود داشت. همگی موارد منطبق با رخدادهای منتهی به وقوع انقلابهای مخملی در کشورهای دیگر است که به وضوح گویای پیروی معترضان از نظریات تئوری پردازان براندازی در غرب به خصوص جین شارپ می باشد. دستگاه های اطلاعاتی و قضایی در چند ماه اوج فتنه ۳۲ عضو موثر نفاق، ۱۲ عضو فعال نهضت آزادی، ۱۵ عضو برجسته بهاییت، ۷ چپ مسلح مارکسیست، ۹ جاسوس بسیار فعال، ۳ عضو گروهک تندر، ۲ سلطنت طلب، ۳ تروریست مرتبط با رادیو فردا و یک ملی مذهبی را دستگیر کرده اند بررسی سطح گسترده و عمق حوادث پس از انتخابات بیانگر هدف قرار دادن اسلامیت و جمهوریت نظام و منافع و وحدت ملی است که در رأس آن هدف قرار دادن ولایت فقیه و شخص ولی فقیه می باشد. ماجرای فتنه، شیرینی و حضور مشارکت ۸۰درصدی ملت بزرگ ایران در انتخابات سال ۸۸ را به تلخ کامی مبدل کرد. در واقع نظام سلطه و ضدانقلاب و فتنهگران از ملت ایران انتقام گرفتند که البته ملت ایران در ۹ دی ماه پاسخ آنها را دادند. (متن گزارش کمیسیون اصل نود مجلس شورای اسلامی در مورد فتنه 88،alef.ir/vdccieqsm2bq1e8.ala2.html?136627 )