طلسمات

خانه » همه » مذهبی » فرشتگان فرستاده شده برای مریم(س)

فرشتگان فرستاده شده برای مریم(س)


فرشتگان فرستاده شده برای مریم(س)

۱۳۹۲/۰۶/۰۳


۴۳۰ بازدید

چند فرشته برای مریم فرستاده شدند ؟

مریم 17- و حجابی میان خود و آنها افکند( تا خلوتگاهش از هر نظر برای عبادت آماده باشد) در این هنگام ما روح خود را به سوی او فرستادیم و او در شکل انسانی بی عیب و نقص بر مریم ظاهر شد . منظور از روح خدا چیست؟ تقریبا همه مفسران معروف، روح را در اینجا به جبرئیل فرشته بزرگ خدا تفسیر کرده اند و تعبیر روح از او به خاطر آن است که روحانی است و هم وجودی است حیات بخش، چرا که حامل رسالت الهی به پیامبران است که احیا کننده همه انسانهای لایق می باشد و اضافه روح در اینجا به خدا دلیل بر عظمت و شرافت این روح است، که یکی از اقسام اضافه، اضافه تشریفیه است. (1)اگر با آیات مورد بحث تطبیق شود هیچ شکی باقی نمی ماند که سخن ملائکه با مریم که در سوره آل عمران آمده عینا همان کلامی است که در آیات مورد بحث به روح نسبت داده: و اگر کلام جبرئیل را به ملائکه نسبت داده از قبیل نسبت کلام یک نفر از قومی به همه قوم است، چون همه در آن کلام و یا در سنت و عادت و خلقت موافقت و شرکت دارند، مانند آیه «یقولون لئن رجعنا الی المدینه لیخرجن الاغر منها الاذل» که با اینکه گوینده سخن یک نفره بوده به جمع نسبت می دهد و اگر در آیه مورد بحث روح را به خدا نسبت داده و فرموده «روحنا – روحمان» به منظور تشریف و احترام بوده است .(2)آل عمران 42- چون فرشتگان گفتند: ای مریم خداوند تو را برگزید و پاک گردانید و بر زنان جهان برگزیده ساخت. در این آیه مراد از ملائکه فقط جبرئیل است(3) فرشتگان با مریم سخن می گفتند ( و اذ قالت الملائکه یا مریم …) و این خود نشان می دهد که فرشتگانی ممکن است با انسانی غیر از پیامبران نیز سخن گویند و این جمله حاکی از بلندی مقام مریم است فرشتگان به او بشارت می دهند که خداوند او را برگزیده، و پاک گردانیده است، یعنی بر اثر تقوی و پرهیزگاری و ایمان و عبادت از برگزیدگان خدا و پاکان شد، او برگزیده شده که پیامبری همچون عیسی (ع) از وی به وجود آید «و اصطفاک علی نساء العالمین» سپس بار دیگر این جمله را تکرار کرده و می فرماید خدا تو را از همه زنان جهان برگزید و برهمه برتری دارد (برتری نسبت به تمام زنان معاصر خود )(4) برساند، بلکه عرض دین، در این قانون این بوده که حق و شیوه عدالت و کلمه ی تقوی را غالب، و باطل و ظلم و عشق را زیردست قرار دهد، تا در نتیجه نتواند بر سر راه حق عرض اندام کند و تا هوی و هوس در تربیت صالح و مصلح دینی راه نیابد و با آن مزاحمت نکند و در نتیجه یک عده پیرو دین و تربیت دینی و عده ای دیگر پیروی تربیت فاسد هوی و هوس نگردند و نظام بشری دچار اضطراب و تزلزل نشود، و در عین حال اکراه هم در کار نیاید، یعنی اگر فردی و یا اجتماعی نخواستند زیربار تربیت اسلامی بروند، و از آن خوششان نیامد مجبور نباشد و در آنچه اختیاری کنند و می پسندند آزاد باشند اما به شرط اینکه اولا توحید را دارا باشند و به یکی از سه کیش یهودیت، نصرانیت و مجوسیت معتقد بانشد و در ثانی تظاهر به مزاحمت با قوانین و حکومت اسلام ننمایند. و این منتهای درجه عدالت و انصاف است که دین حق درباره سایر ادیان مراعات نموده و … و گرفتن جزیه را نیز برای حفظ ذمه و پیمان ایشان و اراده به نحو احسن خود آنان است و هیچ حکومتی به حق وجه باطل از گرفته جزیه گریزی ندارد و نمی تواند جزیه نگیرد. (5)برای حفظ ذمه یعنی اهل کتاب در محیط اسلامی دست به تبلیغات برضد مسلمانها نزنند، با دشمنان آنها همکاری نکنند و در راه پیشرفتهایشان سد و مانعی ایجاد ننماید زیرا این امور با روح خضوع و تسلیم و همکاری سازگار نیست و در مقابل حکومت موظف است آنان را از هر گونه تعرض و آزاری مصونیت بدهد و همچنین آنان هیچ تعهدی از نظر شرکت در جنگ و … ندارند و در واقع مسئولیت آنان کمتر از مسلمان است .
جزیه چیست؟
یک نوع مالیات سرانه اسلامی است که به افراد تعلق می گیرد نه بر اموال و اراضی و به تعبیر دیگر مالیات سرانه سالانه است، مالیات مزبور جزای امنیتی است که حکومت اسلامی برای اقلیت های مذهبی فراهم می سازد. جزیه قبل از اسلام هم بوده است مثلا نخستین فردی که جزیه گرفت انوشیروان پادشاه ساسانی بود، هدف او از این کار دفاع از موجودیت و استقلال و امنیت یک کشور وظیفه همه افراد آن کشور است . و دیگر اینکه جزیه در اسلام به مسلمانان لازم نیست زیرا جهاد بر همه واجب است و به هنگام لزوم همگی باید در میدان نبرد در مقابل دشمن حاضر شوند. ولی چون اقلیتهای مذهبی از شرکت در جهاد معافند به جای آن باید جزیه دهند تا از این طریق در حفظ امنیت کشور اسلامی که در آن آسوده زندگی می کنند سهمی داشته باشند و نیز معاف بودن کودکان اقلیت های مذهبی وهم چنین زنان، پیرمردان و نابینایانشان از حکم جزیه دلیل دیگری بر این موضوع است از آنچه گفته شد روشن می‌شود که جزیه تنها یک نوع کمک ممالی است که از طرف اهل کتاب در برابر مسئولیتی که مسلمانان به منظور تأمین امنیت جان و مال آنها به عهده می گیرند پرداخت می گردد بنابراین آنها که جزیه را یک نوع «حق تسخیر» به حساب آورده اند توجه به روح و فلسفه آن نداشته اند. (6)
منابع:
1- تفسیر نمونه، ج 3، ص 36.
2- تفسیر المیزان، ج 14، ص 45.
3- تفسیر مجمع البیان، ج3، ص 294.
4- تفسیر نمونه، ج 2، ص 409.
5- المیزان، ج9 ، ص 315.
6- تفسیر نمونه ، ج 7، ص 350.
به نقل از اداره پاسخگویی آستان قدس رضوی (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها، کد: 271/400008)

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد