طلسمات

خانه » همه » مذهبی » فرهنگ انتظار از دیدگاه امام ششم

فرهنگ انتظار از دیدگاه امام ششم


فرهنگ انتظار از دیدگاه امام ششم

۱۳۹۷/۰۴/۱۸


۱۴۱ بازدید

فرهنگ انتظار در دوران غیبت از دیدگاه امام ششم

امام صادق

مهدویت یکی از مهمترین و اصیل‌ترین موضوعات اسلامی است که از بدو ظهور اسلام مورد توجه ویژه قرار گرفته است. با مرور مصادر حدیثی اسلام و منابع مکتوب شیعه در می‌یابیم که پیشوایان معصوم علیهم السلام پیوسته کوشیده‌اند تا ابعاد گوناگون این جریان را بیان نمایند به همین خاطر در میان موضوعات اسلامی به کمتر موضوعی به اندازه مهدویت پرداخته شده است؛ به طوری که بیش از ۱۹۴۰ روایت بدون تکرار در موضوع مهدویت وارد شده است.(۱)

فرهنگ انتظار در دوران غیبت از دیدگاه امام ششم

امام صادق

مهدویت یکی از مهمترین و اصیل‌ترین موضوعات اسلامی است که از بدو ظهور اسلام مورد توجه ویژه قرار گرفته است. با مرور مصادر حدیثی اسلام و منابع مکتوب شیعه در می‌یابیم که پیشوایان معصوم علیهم السلام پیوسته کوشیده‌اند تا ابعاد گوناگون این جریان را بیان نمایند به همین خاطر در میان موضوعات اسلامی به کمتر موضوعی به اندازه مهدویت پرداخته شده است؛ به طوری که بیش از 1940 روایت بدون تکرار در موضوع مهدویت وارد شده است.(1)

با توجه به شرایط خاصی که در دوران امام صادق علیه السلام بوجود آمد؛ یعنی انحطاط حکومت فاسد اموی و روی کار آمدن حکومت بنی عباس، فرصت مناسبی فراهم شد تا فرهنگ اهل بیت علیهم السلام و اسلام ناب محمدی صلی الله علیه و آله توسط ایشان گسترش یابد. لذا در میان معصومین علیهم السلام بیشترین احادیث مهدوی در موضوعات مختلف مهدویت از امام صادق علیه السلام به دست ما رسیده است؛ در حدود 297 حدیث(2) که نشان از اهمیت این موضوع دارد.

در این مقاله سعی بر این داریم تا به بیان تعداد معدودی از احادیث امام صادق علیه السلام در سه محور (ضرورت، غیبت و انتظار) از نگاه ایشان بپردازیم.

از غیب تا غائب

روح معرفت و عبودیت خداوند متعال، معرفت امامان معصوم علیهم السلام می‌باشد؛ زیرا اوصیای الهی به فرموده امام صادق علیه السلام ابواب الله (درهای خداوند) می‌باشند که از آن درها به سوی خداوند روی آورده می‌شود. (3) پس خدا را تنها از راه معصومین علیهم السلام می‌توان شناخت.

امام صادق علیه السلام می‌فرمایند: «مردم راهی جز معرفت ما ندارند و بخاطر نشناختن ما عذری از ایشان پذیرفته نیست…» (4)

سرحلقه اتصال به حجت الهی و یاری او شناخت و محبت است. مقام والای معرفت امام، انسان را به جایگاه رفیع خدا باوری می‌رساند، ارتباط این دو ارتباطی ناگسستنی است به طوری که در آیات ابتدایی سوره مبارکه بقره، هدایت پذیری از قرآن، ویژه متقینی است که به غیب و حجت غایب ایمان دارند.

پس امروز که ولی خدا در پشت پرده غیبت نهان گردیده مهمترین وظیفه ما شناخت و باور قلبی نسبت به ایشان است.

«الم * ذلک الکتاب لا ریب فیه هدی للمتقین * الذین یومنون بالغیب … * ؛ الم * این کتاب بی هیچ شک راهنمای پرهیزگاران است. آن کسانی که به غیب ایمان آرند…» امام صادق علیه السلام درباره‌ی این آیه فرمودند: «المتقون، شیعة علی علیه السلام، و الغیب فهو الحجة الغایب؛ متقین شیعیان امام علی علیه السلام هستند و غیب، حجت غایب است.» (5)

سرحلقه اتصال به حجت الهی و یاری او شناخت و محبت است. مقام والای معرفت امام، انسان را به جایگاه رفیع خدا باوری می‌رساند، ارتباط این دو ارتباطی ناگسستنی است به طوری که در آیات ابتدایی سوره مبارکه بقره، هدایت‌پذیری از قرآن، ویژه متقینی است که به غیب و حجت غایب ایمان دارند. (6)

راز غیبت حجت خدا

یکی از مهمترین مباحثی که در مهدویت به آن پرداخته می‌شود غیبت و علل آن می باشد. غیبت امام علیه السلام به امر پروردگار محقق شده و امام صادق علیه السلام نیز مانند دیگر معصومین علیهم السلام از وقوع آن خبر داده‌اند: «نزدیکترین حالات مؤمنین نزد خداوند عزوجل، و خشنودترین هنگام او از آنان، زمانی است که حجت خدا را نیابند و برای آنان آشکار نشود و از دیدگان آنها پوشیده بماند، اما در عین حال بدانند که حجت‌ها و بینات الهی باطل نشده و در آن هنگام، هر صبح و شام، منتظر باشند و شدیدترین خشم و غضب خداوند بر دشمنانش موقعی است که حجت خود را از آنان مخفی بدارد و بر آنان آشکار نگردد، (و آنها نیز او را انکار کنند) و خداوند دانسته است که اولیای او در تردید واقع نمی شوند و اگر می دانست که آنها در شک می‌افتند، یک چشم بر هم زدن، حجت خود را از آنها، نهان نمی‌ساخت.» (7)

در مورد اینکه چرا امام مهدی علیه السلام غایب شدند و علت محرومیت مردم از برکات ظهور ایشان چیست روایات متعدد و بی‌شماری موجود است. سرّی از اسرار الهی، حفظ جان امام، و آزمایش مردم از جمله علتهای غیبت امام عصر علیه السلام می‌باشند.

امام صادق علیه السلام فرمودند: «بی‌تردید برای صاحب الامر غیبتی است که هر اهل باطلی، در آن به شک می افتد.» راوی درباره علت غیبت سؤال کرد. حضرت فرمود: «غیبت به سبب امری است که اجازه نداریم آن را برای شما بیان کنیم… غیبت سری از اسرار الهی است؛ ولی چون می‌دانیم که خداوند بزرگ، حکیم است، می‌پذیریم که همه کارهای او (بر اساس) حکمت است؛ هر چند علت آن کارها برای ما معلوم نباشد.» (8)

و در روایتی دیگر امام صادق علیه السلام علت غیبت را حفظ جان امام عصر علیه السلام بیان می‌نمایند: «امام منتظر، پیش از قیام خود مدتی از چشمها غایب خواهد شد.» از حضرت درباره علت آن سؤال شد. حضرت فرمودند: «بر جان خویش بیناک است.» (9)

پا در رکابِ دوست

هویت جامعه شیعی به انتظار فرج وابسته است و مهمترین وظیفه شیعیان در دوران غیبت، انتظار فرج است. انتظار سازنده و پویا یعنی انتظاری که مشق مقاومت و پایداری، کرامت و شرافت را با خود به ارمغان بیاورد. چنین انتظاری حتی اگر به وصال مهدی نیانجامد نام انسان را در زمره یاوران ثبت خواهد کرد.

امام صادق علیه السلام در این باره فرمودند:

«مَنْ سُرَّ أَنْ یَکُونَ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ فَلْیَنْتَظِرْ وَ لْیَعْمَلْ بِالْوَرَعِ وَ مَحَاسِنِ الْأَخْلَاقِ وَ هُوَ مُنْتَظِر؛ (10) هر کس که بودن در شمار یاران قائم، او را شادمان سازد باید به انتظار باشد و باید با پرهیزکاری و اخلاق نیکو رفتار کند. پس اگر اجلش فرا رسد و امام قائم پس از درگذشت او قیام کند، بهره او از پاداش برابر با پاداش کسی است که آن حضرت را درک کرده باشد. پس بکوشید و منتظر باشید گوارا باد شما را ای گروه بخشوده.»

آماده سازی برای ظهور از مهمترین وظایف هر منتظریست و برای اینکه در جرگه یاران امام عصر علیه السلام قرار بگیریم باید تقوا پیشه کرده و خود را به حسن خلق مزین نماییم.

همچنین نباید منتظران از آمادگی نظامی و تجهیزات جنگی غافل بمانند: «لَیُعِدَّنَّ أحَدُکُم لِخُروجِ القائِمِ وَلَو سَهماً؛ (11) هر یک از شما باید خود را براى ظهور حضرت قائم آماده کند، اگرچه با فراهم کردن یک تیر.»

امام صادق علیه السلام برای چنین رادمردانی دعا فرموده و آرزوی طول عمر می‌نمایند تا توفیق در حضور و خدمتگذاری در رکاب حضرت را بیابند.

پی‌نوشت:

1- امام مهدی علیه السلام در احادیث شیعه و سنی ،ص 31

2-همان

3- اصول کافی، ج1، ص275، ح9

4- همان، ص266،ح11

5 -کمال الدین و تمام النعمة ،ج2 ، ص20، ح14

6- برگرفته از کتاب سلوک مهدوی، محمد باقر حیدری کاشانی، ص 74

7- کمال الدین، ج2، ص339

8- کمال الدین و تمام النعمة ، ج1، باب 32، ص204، ح11

9- همان، ص233، ح7

10- الغیبة، نعمانی، ص 200

11- بحارالأنوار، ج 52، ص 366

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۱۰/۰۸

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد