قبرستان وادی السلام-باب الصغیر
۱۳۹۵/۰۳/۰۹
–
۳۳۹۸ بازدید
باسلام.
///درباره قبرستان وادی السلام در کشور عراق و قبرستان باب الصغیر در سوریه اطلاعات کامل و تاریخی بدهید و بگویید چکسانی در آنجا دفن هستند؟
سلام علیکموادی السلام از جنوب به مرقد حضرت علی (ع) و خیابان اصلی نجف به کوفه منتهی می شود. در شرق آن نیز جاده نجف به کربلاقرار دارد.
نجفیان جنازه های خود را در قسمت های جدید این قبرستان که در سمت راست وادی السلام واقع شده به خاک می سپارندکه از جمله مدفون شدگان در این قبرستان شهید محمد باقر حکیم است که محل دفنش با مقبره ای مشخص است .
مدفن تعدادی از علما و مشاهیر ایرانی نیز در وادی السلام قرار دارد. از جمله آنها می توان به مزار مرقد آیت الله سید علی قاضی طباطبایی اشاره کرد. این قبر در قسمت جنوبی وادی السلام و در نزدیکی مرقد حضرات هود و صالح قرار دارد. . دیگر قبر معروف ایرانی در وادی السلام، مزار رئیسعلی دلواری از مبارزان ایرانی علیه استعمار انگلیس است. گفته می شود پیکر وی پس از به شهادت رسیدن به وصیت خودش به این قبرستان منتقل شده است. علاوه بر وی قبرشهید اول صاحب لمعه در قسمت شمالی وادی السلام قرار دارد.
همچنین در این قبرستان که به عنوان بزرگترین قبرستان جهان نیز شناخته می شود، بسیاری از پادشاهان و و رئیسان و وزیران و فقیران و قربانیان حوادث طبیعی و جنگ ها و گشته شدگان بدست رژیم های دیکتاتور، در کنار یکدیگر دفن شده اند.
وادی السلام و پیشینه آن
بزرگترین گورستان در جهان اسلام، قبرستان وادی اسلام در نجف اشرف می باشد. این گورستان علاوه بر وسعت، از لحاظ قدمت نیز کهن ترین گورستان جهان می باشد. وجود مقام هود و صالح و گنبد و بارگاه بر فراز قبر آن دو پیامبر عظیم الشأن و تصریح معصومان بر دفن آنها در این مکان،( تهذیب الأحکام، ج 6، ص 34.) از قدمت بسیار زیاد این مکان حکایت می کند.
دفن آدم ابوالبشر و نوح پیامبر در نجف اشرف و در داخل ضریح امیرمؤمنان علیه السلام (همان) دلیل روشنی است بر این که قدیمی ترین مقبره بر فراز کره خاکی در همین منطقه است.
بر اساس روایتی که از امام صادق علیه السلام نقل شده، پیکر مقدس امیرمؤمنان در طرف قبله حضرت نوح و در محاذات سر و سینه او دفن شده است.(فرحة الغریّ، ص 57)
مقام هود و صالح
از مقابر معلوم و مقامهای مشهور در نجف اشرف مقام هود و صالح می باشد که در اوایل وادی السلام قرار دارد.
کسی که از باب طوسی وارد وادی السلام می شود، چند قدمی که پیش می رود گنبد سبز زیبایی را در سمت راست راه خود می بیند که بر طاق آن نوشته شده: «مقام هود و صالح».
اولین سایبانی که بر فراز قبور مطهر هود و صالح ساخته شد، به فرمان سید بحرالعلوم (متوفای 1212 ه .ق) بود، چنانکه نخستین ضریح چوبی نیز توسط ایشان تهیه و نصب گردید.(مزارات اهل البیت، ص 49) آنگاه یکی از افراد خیّر گنبد آن را با کاشی تزیین نمود.
به سال 1333 ه .ق هنگامی که نیروهای انگلیسی به مدت 40 روز نجف اشرف را محاصره کردند، قبور مطهر هود و صالح را همانند بسیاری از اماکن مقدسه ویران کردند، و سنگ ارزشمندی را که در آن با خط کوفی «مقام هود و صالح» حک شده بود، به غارت بردند و آنجا را به تلّی از سنگ و آجر مبدّل ساختند.
گفته می شود که مقام هود و صالح قبلاً در قسمت دیگری از وادی السلام اشتهار داشت، ولی سید بحرالعلوم اینجا را به عنوان «مقام هود و صالح» اعلام کرد و دستور داد گنبد و بارگاهی بر فراز آن ساخته شود( ماضی النّجف، ج 1، ص 246) و تولیت آن را با «محمدعلی قسام» جد اعلای تیره «آل قسام» قرار داد و برخی از زمین های زراعتی ناحیه «کفل» را به آنجا وقف نمود.( همان، ص 97)
بنیاد گردید.
در ضمن وصایای امیرمؤمنان علیه السلام آمده است.
«فَادْفِنُونی فی هذَا الظَّهْرِ فی قَبْرِ أَخَوَیَّ هُودٍ وَصالِحٍ؛ مرا در همین پشت ـ نجف ـ در قبر دو برادرم هود و صالح دفن کنید».(تهذیب الأحکام، ج 6، ص 34)
و برای هر یک از آنها دو رکعت نماز زیارت مقرر فرموده است.(مصباح المتهجّد، ص 745) چنانکه ابن بطوطه و برخی دیگر از جهانگردان آن را مشاهده نموده اند.(سفرنامه ابن بطوطه، ج 1، ص 185)
تقیه و به منظور اخفای محل قبر می باشد.در روایات مربوط به خروج سفیانی نیز از مقام هود علیه السلام نامی به میان آمده است:
سفیانی یک سپاه 130000 نفری به سوی کوفه گسیل می دارد، در «رَوْحا» و «فارُق» فرود می آیند، سپس 60000 نفر از آنها حرکت کرده، در نخیله، در محل قبر هود علیه السلام فرود می آیند و در روز عید تهاجم خود را آغاز می کنند.(بحارالانوار، ج 52، ص 273)
و در نقلی دیگر تعداد آن ها 80000 نفر آمده است.(بشارة الاسلام، ص 66)
وادی السلام در عهد امیرمؤمنان علیه السلام
در احادیث فراوان آمده است که امیرمؤمنان علیه السلام در دوران اقامتش در کوفه به پشت کوفه تشریف می برد در وادی السلام توقف می کرد و ساعت ها به راز و نیاز می پرداخت(کافی، ج 3، ص 243) گاهی همراهان خسته می شدند، ولی حضرت همچنان سرِ پا می ایستاد و مشغول مناجات بود، رخصت می طلبیدند که جامه ای پهن کنند تا مدتی استراحت فرماید، ولی قبول نمی کردند.( بحارالانوار، ج 27، ص 307)
وادی السلام در شب معراج
امام صادق علیه السلام در یک حدیث طولانی از فضیلت مسجد کوفه سخن می گوید، راوی می پرسد: آیا مسجد کوفه خیلی قدیمی است؟
امام علیه السلام می فرماید:
آری آنجا مصلاّی پیامبران بود، رسول اکرم صلی الله علیه و آله نیز در آن نماز خوانده است و آن هنگامی بود که جبرئیل او را بر فراز براق به سوی بیت المقدس می برد، هنگامی که به «دارالسلام» در پشت کوفه رسیدند، عرضه داشت:
«ای محمد صلی الله علیه و آله اینجا مسجد پدرت آدم و مصلاّی پیامبران می باشد، در اینجا فرود آی و نماز بگذار».(تفسیر عیّاشی، ج 2، ص 307؛ بحارالانوار، ج 11، ص 333؛ ج 100، ص 387؛ مستدرک الوسائل، ج 3، ص 401)
به نظر می رسد که در این حدیث شریف منظور از «دارالسلام» همان «وادی السلام» می باشد،زیرا:
اوّلاً: تعبیر و هو ظهر الکوفة؛ و آن همان پشت کوفه است، بر آن دلالت می کند.
ثانیا: در برخی از نسخه های تفسیر عیّاشی، به جای «دارالسلام»، «وادی السلام» بوده، و لذا علامه مجلسی آن را «وادی السلام» ثبت کرده است.(بحارالانوار، ج 18، ص 384)
و اگر منظور از آن نجف اشرف باشد، طبعا «وادی السلام» را در بر می گیرد.
وادی السلام در عهد کهن
دفن شدن حضرت آدم علیه السلام در سرزمین مقدس نجف اشرف گواه روشنی بر قدمت این سرزمین می باشد و در احادیث فراوانی به آن اشاره شده، از جمله حدیث بسیار طولانی امام باقر علیه السلام در مورد تأسیس کعبه معظم می باشد که از قداست خاص این سرزمین حکایت می کند.
امام باقر علیه السلام در این حدیث نورانی، از تأسیس کعبه در عهد حضرت آدم ابوالبشر توسط جبرئیل علیه السلام به تفصیل سخن گفته، در پایان می فرماید:
خداوند به جبرئیل امین امر فرمود که چهار سنگ از چهار نقطه جهان برداشته، در چهار رکن کعبه قرار دهد:
1) سنگی از کوه صفا
2) سنگی از کوه مروه
3) سنگی از طور سینا
4) سنگی از «جبل السلام» و آن ظهر کوفه است.(کافی، ج 4، ص 197؛ تفسیر عیاشی، ج 1، ص 126؛ علل الشرایع، ج 2، ص 422؛ مرآة العقول، ج 17، ص 21؛ بحارالانوار، ج 11، ص 185؛ وسائل الشیعه، ج 13، ص 209)
در اینجا منظور از «جبل السلام» همان وادی السلام است و یا نجف اشرف که شامل وادی السلام است.
از این حدیث رابطه خاص کعبه و مولود کعبه نیز استفاده می شود، اگر ولادت با سعادت امیرمؤمنان در داخل کعبه مایه شرف و قداست کعبه شده، چنانکه امام صادق علیه السلام به آن تصریح کرده، در زیارت مأثور می فرماید: «اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مَنْ شُرِّفَتْ بِهِ مَکَّةُ وَمِنی؛ سلام بر تو ای امیرمؤمنان، که مکّه و منی از تو شرف و آبرو پیدا کرد»(المزار الکبیر، ص 206؛ اقبال الاعمال، ص 608؛ بحارالانوار، ج 100، ص 374) خاک و گل آن نیز از سنگ حرم امیرالمؤمنین به عزت و آبرو رسیده است.
وادی السلام در آستانه ظهور
مولای متقیان، امیرمؤمنان، حضرت علی علیه السلام به هنگام ترسیم خط سیر حضرت بقیة اللّه(ارواحنافداه) در روزهای آغازین ظهور به سوی پایتخت دولت کریمه می فرماید:
«کَأنّی بِهِ قَدْ عَبَرَ مِنْ وادِی السَّلامِ اِلی مَسجِدِ السَّهْلِةِ، عَلی فَرَسٍ مُحَجَّل، لَهُ شِمْراخٌ یَزْهُو، وَیَدْعُو، وَیَقُولُ فی دُعائِهِ: لا اِلهَ اِلاَّ اللّهُ حَقّا حَقّا…؛ گویی او را با چشم خود می بینم که از «وادی السلام» عبور کرده، بر فراز اسبی که سپیدی پاها و پیشانی اش می درخشد و برق می زند، به سوی مسجد سهله در حرکت است و زیر لب زمزمه ای دارد و خدای را اینگونه می خواند: لااله الا الله حقا حقا…».(دلائل الامامه، ص 458؛ العدد القویّه، ص 75؛ بحارالانوار، ج 52، ص 391؛ ج 94، ص 365؛ منتخب الأثر، ج 3، ص 250).
جبرئیل امین خطاب به رسول گرامی عرضه داشت:
«مَوْعِدُکُمُ السَّلامُ؛ وعده شما و علی بن ابی طالب با منافقان امت در سرزمین «سلام» می باشد».
ابان بن تغلب پرسید که سرزمین سلام کجاست؟ امام علیه السلام فرمود: «یا اَبانُ! اَلسَّلامُ مِنْ ظَهْرِ الکُوفَةِ؛ ای ابان سرزمین سلام بخشی از پشت کوفه است».(مدینة المعاجز، ج 3، ص 98؛ بحارالانوار، ج 53، ص 66)
بقیّة اللّه(عج) در سرزمین وادی السلام است، چنانکه امام صادق علیه السلام می فرماید:
«یُخرِجُ القائِمُ علیه السلام مِنْ ظَهْرِ الْکُوفَةِ سَبْعَةً وَعِشرینَ رَجُلاً…؛ حضرت قائم علیه السلام تعداد 27 تن (از یاران خاص خود) را از پشت کوفه بیرون می آورد، که 15 تن از آنها از امت حضرت موسی علیه السلام است، 7 تن از آنها اصحاب کهف می باشند، 5 نفر دیگر عبارتند از: یوشع بن نون، سلمان، ابودجانه انصاری، مقداد و مالک اشتر. این 27 تن یاران حضرت قائم(عج) و فرماندهان امت به فرمان او می باشند».(ارشاد مفید، ج 2، ص 386؛ تفسیر العیاشی، ج 2، ص 165)
وادی السلام از دیدگاه روایات
در احادیث فراوانی از قداست، عظمت و ویژگی های وادی السلام سخن رفته، که به تعدادی از آنها اشاره می کنیم:
1. مرحوم کلینی با سلسله اسناد خود از حَبَّةُ الْعُرَنی( ابوقدامه، حبّة بن جوین، از قبیله عُرَینه، از اصحاب امیرمؤمنان علیه السلام بود، به سال 76 یا 77 ه . در گذشت. [قاموس الرجال، ج 3، ص 74) روایت می کند که گفت: در محضر امیرمؤمنان در «وادی السلام» ایستاد و شروع به راز دل گفتن کرد، گویی با کسی سخن می گفت.
به احترام آن حضرت مدتی ایستادم تا خسته شدم، پس نشستم، تا حوصله ام سر رفت، باز هم ایستادم تا خسته شدم، باز هم آنقدر نشستم که حوصله ام سر رفت. این بار ایستادم و عبایم را تا کردم و گفتم: ای امیرمؤمنان! از طول قیام شما من نگران شدم، ساعتی استراحت بفرمایید.
پس عبای خود را روی زمین پهن کردم تا بر روی آن بنشینند. فرمود:
«یا حَبَّةُ اِنْ هُوَ اِلاّ مُحادَثَةُ مُؤْمِنٍ مؤانستهُ؛ ای حبّه این چیزی جز گفت و گوی با مؤمن و انس با مؤمن نمی باشد».
گفتم: آیا آنها نیز با یکدیگر چنین گفتگویی دارند؟ فرمود: «نِعَمْ، وَلَوْ کُشِفَ لَکَ لَرَأَیْتَهُمْ حَلَقا حَلَقا مُحْتَبّینَ یَتَحادَثُونَ؛ آری، اگر پرده از مقابل دیدگانت کنار برود، خواهی دید که آنها نیز جامه به خود پیچیده، حلقه حلقه نشسته، با یکدیگر سخن می گویند».
پرسیدم آیا ارواح مؤمنان در اینجا گرد آمده اند یا پیکرهای آنها؟ فرمود:
«اَرْواحٌ، وَما مِنْ مُؤمِنٍ یَمُوتُ فی بُقْعَةٍ مِنْ بِقاعِ الاَرْضِ اِلاّ قیلَ لِروحِهِ: اِلحَقی بِوادِی السَّلامِ وَاِنَّها لَبُقْعَةٌ مِنْ جَنَّةِ عَدْنٍ؛ بلکه ارواح مؤمنان در اینجا گرد آمده است، هیچ مؤمنی در هیچ بقعه ای از بقعه های روی زمین از دنیا نمی رود جز این که به روحش گفته می شود: به وادی السلام بپیوند، به راستی آنجا بقعه ای از بهشت برین می باشد».(کافی، ج 3، ص 243؛ بحارالأنوار، ج 6، ص 268؛ ج 22، ص 37؛ مرآة العقول، ج 14، ص 218)
باشند، ولی ما از دیدن آنها ناتوان باشیم.( بحارالانوار، ج 50، ص 135)
سید نعمة اللّه جزایری نیز در همین رابطه می فرماید:
بهشت روی زمین سرزمین وادی السلام در نجف اشرف می باشد که ارواح مؤمنان در پیکرهای مثالی از نعمتهای الهی در آنجا متنعّم هستند تا روزی که به جایگاه اصلی خود در بهشت برین راه یابند.( قصص الانبیاء، جزایری، ص 258)
محدث جزایری می باشد.
در این رابطه مکاشفه بسیار جالب و شنیدنی برای یکی از نواده های محقق طباطبایی روی داده که به جهت اختصار از نقل آن صرف نظر می کنیم. بر اساس این مکاشفه ارواح همه مؤمنان شبها در وادی السلام گرد آمده، از محضر مقدس مولای متقیان کسب فیض می کنند.
به همین دلیل از زیارت اهل قبور در شب نهی شده و تعلیل شده که ارواح مؤمنین شبها در وادی السلام هستند و هرگز نمی خواهند که لحظه ای از آنجا محروم شوند و زیارت آنها در شب موجب محرومیّت آنها از حضور در وادی السلام می شود.
2. فضل بن شاذان در کتاب «القائم» با سلسله اسناد خود از اصبغ بن نباته روایت کرده که فرمود:
مولای متقیان امیرمؤمنان علیه السلام روزی از کوفه بیرون رفتند تا به سرزمین «غَرِیّ» (نجف فعلی) رسیدند و در آنجا روی خاکها دراز کشیدند.
قنبر عرضه داشت: اجازه بفرمایید جامه ام را پهن کنم تا روی آن استراحت فرمایید. امام علیه السلام فرمود:
«نه، این چیزی جز تربت مؤمن و یا مزاحمتِ مجلس او نمی باشد».
اصبغ بن نباته گوید: عرض کردم: مولای من، تربت مؤمن را متوجه شدیم، ولی منظور شما را از مزاحمت مجلس مؤمن متوجه نشدیم.
فرمود: «یَا ابْنَ نُباتَة، لَوْکُشِفَ لَکُمْ لَرَأَیْتُمْ أَرْواحَ الْمُؤمِنینَ فی هذَا الظَّهْرِ حَلَقا یَتَزاوَرُونَ وَیَتَحَدَّثُونَ، اِنَّ فی هذَا الظَّهْرِ رُوحُ کُلِّ مُؤمِنٍ وَبِوادی بَرَهُوتَ نَسَمَةُ کُلِّ کافِرٍ؛ ای پسر نباته، اگر پرده از برابر دیدگان شما کنار برود خواهید دید که ارواح همه مؤمنان در این پشت گرد آمده، حلقه زده، با یکدیگر دیدار می کنند و از هر دری سخن می گویند، که ارواح همه مؤمنان در این نقطه گرد آمده و ارواح کافران در وادی برهوت».(المحتضر، ص 4؛ بحارالانوار، ج 27، ص 307)
شخصی به امام عرض کرد برادرم در بغداد زندگی می کند، می ترسم که اجلش در آنجا فرا رسد. امام علیه السلام فرمود:
«ما تُبالی حَیْثُما ماتَ، اَما اِنَّهُ لا یَبقی مُؤمِنٌ فی شَرْقِ الأَرضِ وَغَربِها اِلاّ حَشَرَ اللّهُ روُحَهُ اِلی وادِی السَّلامِ؛ چرا در اندیشه هستی که کجا بمیرد، بدون تردید هیچ مؤمنی در مشرق و یا مغرب نمی میرد، جز این که خداوند روحش را به وادی السلام می فرستد».
راوی پرسید: وادی السلام کجاست؟ فرمود:
ظَهْرُ الْکُوفَةِ، اَما اِنّی کَأَنّی بِهِمْ حَلَقٌ حَلَقٌ قُعُودٌ یَتَحَدَّثُونَ؛ وادی السلام پشت کوفه است، گویی من با چشم خود می بینم که حلقه حلقه نشسته با یکدیگر سخن می گویند».(تهذیب الأحکام، ج 1، ص 466؛ کافی، ج 3، ص 243؛ مرآة العقول، ج 14، ص 220؛ بحارالأنوار، ج 6، ص 268؛ ج 100، ص 234.)
4. دیلمی از امام صادق علیه السلام روایت کرده که فرمود:
ما مِنْ مُؤْمِنٍ یَمُوتُ فی شَرقِ الاْءَرْضِ وَغَرْبِها، اِلاّ حَشَرَ اللّهُ جَلَّ وَعَلا روحَهُ اِلی وادِی السَّلامِ؛ هیچ مؤمنی در شرق یا غرب دنیا نمی میرد، جز این که روحش را خداوند متعال به سوی وادی السلام گسیل می دارد».
راوی پرسید: وادی السلام کجاست؟ فرمود:
«بَیْنَ وادِی النَّجَفِ وَالْکُوفَةِ، کَأَنّی بِهِمْ خَلْقٌ کَبیرٌ قُعُودٌ، یَتَحَدَّثُونَ عَلی مَنابِرَ مِنْ نُورٍ؛ در میان صحرای کوفه و نجف می باشد، گویی با چشم خود می بینم که مخلوقات بسیاری بر فراز منبرهایی از نور نشسته با یکدیگر سخن می گویند».( ارشاد القلوب، ج 2، ص 441؛ بحارالأنوار، ج 100، ص 234)
5. زید نرسی، از اصحاب امام صادق علیه السلام از آن حضرت روایت می کند که فرمود:
چون روز جمعه و عیدین (فطر و قربان) فرا رسد، خداوند منّان به رضوان ـ خازن بهشت ـ فرمان می دهد که در میان ارواح مؤمنان که در عرصه های بهشت قرار دارند فریاد بر آورد که خداوند به شما رخصت داده که به خویشان و دوستان خود در دنیا سر بزنید…
آنگاه امام علیه السلام تشریح می کند که با چه تشریفاتی آنها را به روی زمین می آورند. سپس می فرماید:
«فَیَنْزِلُونَ بِوادِی السَّلامِ، وَهُوَ وادٍ بِظَهْرِ الکُوفَةِ، ثُمَّ یَتَفَرِّقُونَ فِی الْبُلدانِ وَالاَمْصارِ، حَتّی یَزُورُونَ أَهالیهِمُ الَّذینَ کانُوا مَعَهُمْ فی دارِ الدُّنیا؛ پس آنها در وادی السلام فرود می آیند، و آن منطقه ای در پشت کوفه است، از آنجا به شهرها و کشورها پراکنده می شوند، سپس به خویشان و آشنایان خود که در دنیا با آنها آمیزش داشتند سر می زنند… و شامگاهان به جایگاه خود در بهشت برین باز می گردند».(الاصول السّتة عشر، اصل زید النّرسی، ص 43؛ بحارالأنوار، ج 6، ص 292؛ ج 89، ص 284)
احادیث یاد شده به صراحت دلالت دارند بر این که ارواح مؤمنان به وادی السلام نجف منتقل می شوند، در عالم برزخ در آن سرزمین پاک با یکدیگر انس می گیرند و به گفت و گو می پردازند و از نعمتهای بی کران الهی متنعم می باشند، ولی در احادیث دیگری به وجود «ملک نقّال» و نقل و انتقال اجساد برخی از مؤمنان به وادی السلام نجف و دیگر مشاهد مشرفه سخن رفته است.(اجساد جاویدان، ص 334)
از ویژگیهای وادی السلام
مرحوم دیلمی در ارشاد می فرماید:
از ویژگیهای تربت امیرالمؤمنین علیه السلام این است که از کسانی که در آن سرزمین دفن شوند عذاب قبر و سؤال نکیر و منکر برداشته می شود، چنانکه در روایات صریحه به آن تصریح شده است.(ارشادالقلوب، ج 2، ص 439؛ بحارالانوار، ج 100، ص 233)
تعداد کسانی را که در طول چهارده قرن در این سرزمین مقدس به خاک سپرده شده اند، جز خداوند منان نمی داند.
گذشته از سفرنامه های جهانگردان، در گزارشهای محرمانه بریتانیا نیز از رقم بالای جنازه هایی که به جهت قداست مکان از ممالک مختلف جهان با امکانات محدود آن زمان به وادی السلام آورده می شد، گفتگو شده است.( موسوعة العتبات المقدسه، ج 6، ص 245)
مقام صاحب الزمان(عج)
از درب طوسی صحن مقدس امیرمؤمنان علیه السلام بیرون آمده، از مسجد شیخ طوسی می گذریم، از درب اصلی وادی السلام وارد شده، از مقام هود و صالح می گذریم، اولین مسیر ماشین رو که در سمت چپ ما قرار دارد، مسیر مقام حضرت مهدی علیه السلام می باشد.
مسیر کوتاهی را پیموده با گنبد سبزی روبه رو می شویم که در طول قرنها به مقام حضرت مهدی علیه السلام شهرت داشته، در طول قرون و اعصار صدها نفر در این مکان مقدس به محضر کعبه مقصود و قبله موعود تشرف یافته، کرامات و معجزات بی شماری از آن بزرگوار در این مقام مشاهده شده، بیماران صعب العلاجی با نفس مسیحایی اش شفا یافته، عاشقان دلسوخته و شیعیان شیفته ای پس از یک عمر «یاابن الحسن» گفتن و اشک حسرت ریختن، در این مکان مقدس شاهد مقصود را مشاهده نموده، پیشانی ادب بر آستان ملک پاسبانش نهاده، خاک زیر پایش را توتیای چشم خود قرار داده اند، که به چند نمونه از آنها در پایان این نوشتار اشاره خواهیم نمود.
کاشی کاری گنبد و بارگاه موجود، در سال 1310 ه . توسط شخصی به نام سید محمدخان پادشاه سند انجام شده است.
ساختمان قبلی توسط سید بحرالعلوم (متوفای 1212 ه .) تجدید بنا شده بود.(تحفة العالم، ج 1، ص 319.)
تاریخ کنده کاری این سنگ نهم شعبان 1200 ه . می باشد.(ماضی النجف، ج 1، ص 96)
نگارنده در سفرهای خود به عتبات عالیات، در سالهای 1357، 1377، 1379 و 1382 ش. به زیارت این مکان مقدس شرفیاب شده، و در هر نوبت شاهد اجتماع صدها نفر از مشتاقان و ارادتمندان ساحت مقدس حضرت بقیة اللّه(ارواحنافداه) در طول ساعات روز بوده است. ولی به طوری که محدث نوری و محدث قمی بیان فرموده اند از تاریخچه دقیق آن اطلاعی در دست نیست.
در سمت راست مقام چاهی است که راهیان نور و عاشقان کوی محبوب از آبِ آن تبرک می جویند و می گویند که مکرر دیده شده که حضرت صاحب علیه السلام از آن وضو گرفته اند.
در سمت چپ مقام نیز اطاق و محرابی هست که به مقام امام صادق علیه السلام مشهور است.
در طول قرون و اعصار مقام حضرت مهدی علیه السلام خدمه ای داشت که متصدی تنظیف و اداره آن بودند و برای مقام موقوفاتی بوده که برای روشن نگاه داشتن مقام هزینه می شد.
در گذشته در اطراف مقام خانه هایی بوده که خدّامِ مقام در آنها سکونت داشتند، پس از هجوم وهابیان و ناامن شدن آنجا، آنها نیز خانه های خود را ترک گفته، به داخل شهر رفتند، این خانه ها به تدریج متروکه و مخروبه شدند.
جایگاه منبر حضرت قائم(عج)
در احادیث فراوانی از منبر قائم آل محمد(عج) و جایگاه آن گفت وگو شده، که به چند نمونه از آنها اشاره می کنیم
در پایان شایسته است برای تکمیل مطلب به چند نکته اشاره شود:
در بسیاری از حکایات و منابع به هنگام بحث از وادی السلام تعبیر بیرون نجف به کار برده شده، در حالی که وادی متصل به نجف اشرف می باشد و از صحن مقدس تا درِ وادی بیش از چند صد قدم نیست، علت این تعبیر این است که در طول قرون و اعصای همواره برای حفاظت شهر و تأمین امنیت عمومی دیواری به دور شهر کشیده بودند که آن را «سور» می نامیدند، این سور بین شهر و وادی السلام فاصله انداخته بود، و لذا بیرون از سور را بیرون نجف تعبیر می کردند. در طول قرون و اعصار وادی السلام مرکز خلوت اهل دل بود، بسیاری از فقها، علما و صلحا ساعاتی از روز را در وادی السلام به تفکر، عبادت، اذکار و اوراد می پرداختند، چنانکه از مجلسی اول نقل کردیم که در ایام تشرّف خود به نجف اشرف، شبها در حرم مطهر و روزها در مقام حضرت صاحب الامر علیه السلام در وادی السلام به عبادت و ریاضت مشغول می شد.( لوامع صاحب قرانی، ج 8، ص 664)
قبرستان باب الصغیر
قدمت آن به نخستین سالهای ورود اسلام به سرزمین شام میرسد و به علت اینکه بسیاری از اهل بیت، صحابه، علما و مشاهیر اسلام در آن دفن شدهاند، از اهمیت تاریخی فراوانی برخوردار است. این قبرستان در نزدیکی بابالصغیر که یکی از دروازههای اصلی شهر قدیمی دمشق است قرار داشته و خاستگاه نامگذاریاش نیز همین است.تا به امروز در این قبرستان چندین زیارتگاه منتسب به همسران پیامبر (ص)، صحابه و تابعین آن حضرت (ع)، و نیز تعدادی از فرزندان و نوادگان ائمه (ع) وجود دارد. زیارتگاههای مورد توجه شیعیان، بدین شرح است:
1-رؤوس الشهداء (سرهای شهدای کربلا)؛
2-محراب امام زینالعابدین (ع)؛
3-زینب یا امکلثوم صغری دختر امام علی (ع) و سکینه دختر امام حسین (ع)؛
4-فاطمه دختر امام حسین (ع)؛
6-امالحسن دختر امام حسن (ع) و حمیده دختر مسلم بن عقیل و اسماء بنت عُمَیس (همسر جعفر بن ابیطالب)؛
7-عبدالله بن امام زینالعابدین (ع)؛
8-عبدالله بن امام جعفر صادق (ع)؛
9-بلال حبشی ـ مؤذن پیامبر (ص) ـ و عبدالله بن جعفر طیّار (همسر حضرت زینب)؛
10-فضه کنیز حضرت فاطمه زهرا (س)؛
11-امسلمه همسر پیامبر (ص)؛
12-امحبیبه همسر پیامبر (ص)؛
نکتة قابل توجه دربارة مزارات بابالصغیر آن است که در منابع تاریخی به وجود قبور و مزارات شخصیتهایی در این قبرستان اشاره شده است که امروزه نشانی از آنها به چشم نمیخورد[الحموی، یاقوت، همان، 2/468]، اما از سوی دیگر، در منابع تاریخی، از برخی زیارتگاههای موجود در این مکان نام برده نشده است و مورخان محل وفات و دفن تعدادی از شخصیتهای صاحب مزار در آن را نیز در جای دیگری تعیین کردهاند. از آن جمله، قبور هر یک از سکینه و فاطمه دختر امام حسین (ع)، همسران پیامبر (ص) و عبدالله بن جعفر طیّار در مدینه تعیین شده است.
البته مزارات این شخصیتها میتواند جنبه نمادین داشته، یادآور حضور تاریخی آنها در منطقة شام باشد، اما بدون شک برخی از این مزارات در واقع قبور شخصیتهای تاریخی دیگری ـ چه از اهل بیت (ع) و چه از غیر اهل بیت (ع) ـ است که در منابع تاریخی به حضور یا وفات آنها در دمشق یا بابالصغیر اشاره شده است و در گذر زمان، نام آنها تحریف شده و به شخصیتهای دیگر نسبت داده شده است.
بنای کنونیِ بیشتر این زیارتگاهها از اواخر دورة عثمانی است و معماری آن تقریباً شبیه یکدیگر است. ساختمان آنها معمولاً از سنگهایی به طور متناوب در دو رنگ (سیاه و سفید) ساخته شده و دارای گنبدهای سبز رنگ است. بیشتر مزارات در وسط قبرستان قرار دارند، اما برخی نیز در حاشیة قبرستان واقعاند و صحنی مستقل از فضای قبرستان دارند.
برخی از زیارتگاههای بابالصغیر دارای زیرزمین است که با پلههایی به همکف متصل میگردد و قبور اصلی در آنجا قرار دارد، اما در عین حال نیز در طبقة همکف، قبوری نمادین ایجاد شده است.
از میان مزارات بابالصغیر، زیارتگاه رؤوس الشهدا، در میان زائران شیعه جایگاه ویژهای دارد. این زیارتگاه مدفن سرهای 16 تن از شهدای کربلا دانسته شده که اسامی آنها بدین شرح است: عباس، عبدالله، محمد، جعفر، عثمان و عمر فرزندان امام علی (ع)، علیاکبر و عبدالله فرزندان امام حسین (ع)، قاسم فرزند امام حسن (ع)، جعفر بن عقیل بن ابیطالب، محمد بن مسلم بن عقیل، عون بن عبدالله بن جعفر بن ابیطالب، حبیب بن مظاهر و حرّ ریاحی. اما مرحوم سید محسن امین، صاحب اعیان الشیعه، با استناد به کتیبهای که در این زیارتگاه رؤیت کرده بود و در آن تنها نام سه تن از شهدای کربلا برده شده بود، اینجا را مدفن سرهای سه تن از شهدای کربلا یعنی حضرت عباس، علیاکبر و حبیب بن مظاهر دانسته است.]به هر حال، مسئلة هویت و سندیت این مزار نیازمند بررسی تاریخی دقیقتری است.
زیارتگاه سرهای شهدا دارای صحن مستقل و از محوطة قبرستان کاملاً جداست. بنا در میان صحن قرار دارد و برروی قبر، ضریحی نقرهای از سوی داعی مطلق شیعیان اسماعیلی بهرة هند نصب شده است. در داخل ضریح، شانزده عمامة پارچهای به نشانه شانزده سر شهدای کربلا وجود دارد.
ضلع شرقی صحن، متصل به صحن مسجدِ نسبتاً جدیدی است که در شبستان آن محرابی منتسب به امام زینالعابدین (ع) وجود دارد. در داخل صحن نیز چاه آبی وجود دارد که به باور زائران، با آب آن سرهای شهدای کربلا شستشو داده شده است.
قبر بلال حبشی، مؤذن رسول خدا (ص)، از دیگر زیارتگاههای مورد توجه زائران بابالصغیر است. البته در منابع تاریخی، اقوال دیگری در محل مدفن بلال ذکر شده است؛ از جمله در شهر دارَیّا، که هنوز هم قبر منسوب به وی در قبرستان ابومسلم خولانی این شهر باقی مانده است. اما قول مشهور آن است که بلال در بابالصغیر دفن شده است.
علاوه بر مزارات مورد اشاره فوق، مقابر و مزارات دیگری نیز در این قبرستان وجود دارد که درب آن در بیشتر اوقات بسته است و چندان مورد توجه زائران قرار ندارد. از آن جمله میتوان به مزارات منسوب به اویس قرنی، حفصه دختر عمر بن خطاب (از همسران پیامبر)، عبدالله بن اممکتوم (از صحابة پیامبر)، ابان بن عثمان بن عفّان و نیز مقبرة معاویة بن ابیسفیان و مقبرة ولید بن عبدالملک از خلفای اموی اشاره کرد.
نجفیان جنازه های خود را در قسمت های جدید این قبرستان که در سمت راست وادی السلام واقع شده به خاک می سپارندکه از جمله مدفون شدگان در این قبرستان شهید محمد باقر حکیم است که محل دفنش با مقبره ای مشخص است .
مدفن تعدادی از علما و مشاهیر ایرانی نیز در وادی السلام قرار دارد. از جمله آنها می توان به مزار مرقد آیت الله سید علی قاضی طباطبایی اشاره کرد. این قبر در قسمت جنوبی وادی السلام و در نزدیکی مرقد حضرات هود و صالح قرار دارد. . دیگر قبر معروف ایرانی در وادی السلام، مزار رئیسعلی دلواری از مبارزان ایرانی علیه استعمار انگلیس است. گفته می شود پیکر وی پس از به شهادت رسیدن به وصیت خودش به این قبرستان منتقل شده است. علاوه بر وی قبرشهید اول صاحب لمعه در قسمت شمالی وادی السلام قرار دارد.
همچنین در این قبرستان که به عنوان بزرگترین قبرستان جهان نیز شناخته می شود، بسیاری از پادشاهان و و رئیسان و وزیران و فقیران و قربانیان حوادث طبیعی و جنگ ها و گشته شدگان بدست رژیم های دیکتاتور، در کنار یکدیگر دفن شده اند.
وادی السلام و پیشینه آن
بزرگترین گورستان در جهان اسلام، قبرستان وادی اسلام در نجف اشرف می باشد. این گورستان علاوه بر وسعت، از لحاظ قدمت نیز کهن ترین گورستان جهان می باشد. وجود مقام هود و صالح و گنبد و بارگاه بر فراز قبر آن دو پیامبر عظیم الشأن و تصریح معصومان بر دفن آنها در این مکان،( تهذیب الأحکام، ج 6، ص 34.) از قدمت بسیار زیاد این مکان حکایت می کند.
دفن آدم ابوالبشر و نوح پیامبر در نجف اشرف و در داخل ضریح امیرمؤمنان علیه السلام (همان) دلیل روشنی است بر این که قدیمی ترین مقبره بر فراز کره خاکی در همین منطقه است.
بر اساس روایتی که از امام صادق علیه السلام نقل شده، پیکر مقدس امیرمؤمنان در طرف قبله حضرت نوح و در محاذات سر و سینه او دفن شده است.(فرحة الغریّ، ص 57)
مقام هود و صالح
از مقابر معلوم و مقامهای مشهور در نجف اشرف مقام هود و صالح می باشد که در اوایل وادی السلام قرار دارد.
کسی که از باب طوسی وارد وادی السلام می شود، چند قدمی که پیش می رود گنبد سبز زیبایی را در سمت راست راه خود می بیند که بر طاق آن نوشته شده: «مقام هود و صالح».
اولین سایبانی که بر فراز قبور مطهر هود و صالح ساخته شد، به فرمان سید بحرالعلوم (متوفای 1212 ه .ق) بود، چنانکه نخستین ضریح چوبی نیز توسط ایشان تهیه و نصب گردید.(مزارات اهل البیت، ص 49) آنگاه یکی از افراد خیّر گنبد آن را با کاشی تزیین نمود.
به سال 1333 ه .ق هنگامی که نیروهای انگلیسی به مدت 40 روز نجف اشرف را محاصره کردند، قبور مطهر هود و صالح را همانند بسیاری از اماکن مقدسه ویران کردند، و سنگ ارزشمندی را که در آن با خط کوفی «مقام هود و صالح» حک شده بود، به غارت بردند و آنجا را به تلّی از سنگ و آجر مبدّل ساختند.
گفته می شود که مقام هود و صالح قبلاً در قسمت دیگری از وادی السلام اشتهار داشت، ولی سید بحرالعلوم اینجا را به عنوان «مقام هود و صالح» اعلام کرد و دستور داد گنبد و بارگاهی بر فراز آن ساخته شود( ماضی النّجف، ج 1، ص 246) و تولیت آن را با «محمدعلی قسام» جد اعلای تیره «آل قسام» قرار داد و برخی از زمین های زراعتی ناحیه «کفل» را به آنجا وقف نمود.( همان، ص 97)
بنیاد گردید.
در ضمن وصایای امیرمؤمنان علیه السلام آمده است.
«فَادْفِنُونی فی هذَا الظَّهْرِ فی قَبْرِ أَخَوَیَّ هُودٍ وَصالِحٍ؛ مرا در همین پشت ـ نجف ـ در قبر دو برادرم هود و صالح دفن کنید».(تهذیب الأحکام، ج 6، ص 34)
و برای هر یک از آنها دو رکعت نماز زیارت مقرر فرموده است.(مصباح المتهجّد، ص 745) چنانکه ابن بطوطه و برخی دیگر از جهانگردان آن را مشاهده نموده اند.(سفرنامه ابن بطوطه، ج 1، ص 185)
تقیه و به منظور اخفای محل قبر می باشد.در روایات مربوط به خروج سفیانی نیز از مقام هود علیه السلام نامی به میان آمده است:
سفیانی یک سپاه 130000 نفری به سوی کوفه گسیل می دارد، در «رَوْحا» و «فارُق» فرود می آیند، سپس 60000 نفر از آنها حرکت کرده، در نخیله، در محل قبر هود علیه السلام فرود می آیند و در روز عید تهاجم خود را آغاز می کنند.(بحارالانوار، ج 52، ص 273)
و در نقلی دیگر تعداد آن ها 80000 نفر آمده است.(بشارة الاسلام، ص 66)
وادی السلام در عهد امیرمؤمنان علیه السلام
در احادیث فراوان آمده است که امیرمؤمنان علیه السلام در دوران اقامتش در کوفه به پشت کوفه تشریف می برد در وادی السلام توقف می کرد و ساعت ها به راز و نیاز می پرداخت(کافی، ج 3، ص 243) گاهی همراهان خسته می شدند، ولی حضرت همچنان سرِ پا می ایستاد و مشغول مناجات بود، رخصت می طلبیدند که جامه ای پهن کنند تا مدتی استراحت فرماید، ولی قبول نمی کردند.( بحارالانوار، ج 27، ص 307)
وادی السلام در شب معراج
امام صادق علیه السلام در یک حدیث طولانی از فضیلت مسجد کوفه سخن می گوید، راوی می پرسد: آیا مسجد کوفه خیلی قدیمی است؟
امام علیه السلام می فرماید:
آری آنجا مصلاّی پیامبران بود، رسول اکرم صلی الله علیه و آله نیز در آن نماز خوانده است و آن هنگامی بود که جبرئیل او را بر فراز براق به سوی بیت المقدس می برد، هنگامی که به «دارالسلام» در پشت کوفه رسیدند، عرضه داشت:
«ای محمد صلی الله علیه و آله اینجا مسجد پدرت آدم و مصلاّی پیامبران می باشد، در اینجا فرود آی و نماز بگذار».(تفسیر عیّاشی، ج 2، ص 307؛ بحارالانوار، ج 11، ص 333؛ ج 100، ص 387؛ مستدرک الوسائل، ج 3، ص 401)
به نظر می رسد که در این حدیث شریف منظور از «دارالسلام» همان «وادی السلام» می باشد،زیرا:
اوّلاً: تعبیر و هو ظهر الکوفة؛ و آن همان پشت کوفه است، بر آن دلالت می کند.
ثانیا: در برخی از نسخه های تفسیر عیّاشی، به جای «دارالسلام»، «وادی السلام» بوده، و لذا علامه مجلسی آن را «وادی السلام» ثبت کرده است.(بحارالانوار، ج 18، ص 384)
و اگر منظور از آن نجف اشرف باشد، طبعا «وادی السلام» را در بر می گیرد.
وادی السلام در عهد کهن
دفن شدن حضرت آدم علیه السلام در سرزمین مقدس نجف اشرف گواه روشنی بر قدمت این سرزمین می باشد و در احادیث فراوانی به آن اشاره شده، از جمله حدیث بسیار طولانی امام باقر علیه السلام در مورد تأسیس کعبه معظم می باشد که از قداست خاص این سرزمین حکایت می کند.
امام باقر علیه السلام در این حدیث نورانی، از تأسیس کعبه در عهد حضرت آدم ابوالبشر توسط جبرئیل علیه السلام به تفصیل سخن گفته، در پایان می فرماید:
خداوند به جبرئیل امین امر فرمود که چهار سنگ از چهار نقطه جهان برداشته، در چهار رکن کعبه قرار دهد:
1) سنگی از کوه صفا
2) سنگی از کوه مروه
3) سنگی از طور سینا
4) سنگی از «جبل السلام» و آن ظهر کوفه است.(کافی، ج 4، ص 197؛ تفسیر عیاشی، ج 1، ص 126؛ علل الشرایع، ج 2، ص 422؛ مرآة العقول، ج 17، ص 21؛ بحارالانوار، ج 11، ص 185؛ وسائل الشیعه، ج 13، ص 209)
در اینجا منظور از «جبل السلام» همان وادی السلام است و یا نجف اشرف که شامل وادی السلام است.
از این حدیث رابطه خاص کعبه و مولود کعبه نیز استفاده می شود، اگر ولادت با سعادت امیرمؤمنان در داخل کعبه مایه شرف و قداست کعبه شده، چنانکه امام صادق علیه السلام به آن تصریح کرده، در زیارت مأثور می فرماید: «اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مَنْ شُرِّفَتْ بِهِ مَکَّةُ وَمِنی؛ سلام بر تو ای امیرمؤمنان، که مکّه و منی از تو شرف و آبرو پیدا کرد»(المزار الکبیر، ص 206؛ اقبال الاعمال، ص 608؛ بحارالانوار، ج 100، ص 374) خاک و گل آن نیز از سنگ حرم امیرالمؤمنین به عزت و آبرو رسیده است.
وادی السلام در آستانه ظهور
مولای متقیان، امیرمؤمنان، حضرت علی علیه السلام به هنگام ترسیم خط سیر حضرت بقیة اللّه(ارواحنافداه) در روزهای آغازین ظهور به سوی پایتخت دولت کریمه می فرماید:
«کَأنّی بِهِ قَدْ عَبَرَ مِنْ وادِی السَّلامِ اِلی مَسجِدِ السَّهْلِةِ، عَلی فَرَسٍ مُحَجَّل، لَهُ شِمْراخٌ یَزْهُو، وَیَدْعُو، وَیَقُولُ فی دُعائِهِ: لا اِلهَ اِلاَّ اللّهُ حَقّا حَقّا…؛ گویی او را با چشم خود می بینم که از «وادی السلام» عبور کرده، بر فراز اسبی که سپیدی پاها و پیشانی اش می درخشد و برق می زند، به سوی مسجد سهله در حرکت است و زیر لب زمزمه ای دارد و خدای را اینگونه می خواند: لااله الا الله حقا حقا…».(دلائل الامامه، ص 458؛ العدد القویّه، ص 75؛ بحارالانوار، ج 52، ص 391؛ ج 94، ص 365؛ منتخب الأثر، ج 3، ص 250).
جبرئیل امین خطاب به رسول گرامی عرضه داشت:
«مَوْعِدُکُمُ السَّلامُ؛ وعده شما و علی بن ابی طالب با منافقان امت در سرزمین «سلام» می باشد».
ابان بن تغلب پرسید که سرزمین سلام کجاست؟ امام علیه السلام فرمود: «یا اَبانُ! اَلسَّلامُ مِنْ ظَهْرِ الکُوفَةِ؛ ای ابان سرزمین سلام بخشی از پشت کوفه است».(مدینة المعاجز، ج 3، ص 98؛ بحارالانوار، ج 53، ص 66)
بقیّة اللّه(عج) در سرزمین وادی السلام است، چنانکه امام صادق علیه السلام می فرماید:
«یُخرِجُ القائِمُ علیه السلام مِنْ ظَهْرِ الْکُوفَةِ سَبْعَةً وَعِشرینَ رَجُلاً…؛ حضرت قائم علیه السلام تعداد 27 تن (از یاران خاص خود) را از پشت کوفه بیرون می آورد، که 15 تن از آنها از امت حضرت موسی علیه السلام است، 7 تن از آنها اصحاب کهف می باشند، 5 نفر دیگر عبارتند از: یوشع بن نون، سلمان، ابودجانه انصاری، مقداد و مالک اشتر. این 27 تن یاران حضرت قائم(عج) و فرماندهان امت به فرمان او می باشند».(ارشاد مفید، ج 2، ص 386؛ تفسیر العیاشی، ج 2، ص 165)
وادی السلام از دیدگاه روایات
در احادیث فراوانی از قداست، عظمت و ویژگی های وادی السلام سخن رفته، که به تعدادی از آنها اشاره می کنیم:
1. مرحوم کلینی با سلسله اسناد خود از حَبَّةُ الْعُرَنی( ابوقدامه، حبّة بن جوین، از قبیله عُرَینه، از اصحاب امیرمؤمنان علیه السلام بود، به سال 76 یا 77 ه . در گذشت. [قاموس الرجال، ج 3، ص 74) روایت می کند که گفت: در محضر امیرمؤمنان در «وادی السلام» ایستاد و شروع به راز دل گفتن کرد، گویی با کسی سخن می گفت.
به احترام آن حضرت مدتی ایستادم تا خسته شدم، پس نشستم، تا حوصله ام سر رفت، باز هم ایستادم تا خسته شدم، باز هم آنقدر نشستم که حوصله ام سر رفت. این بار ایستادم و عبایم را تا کردم و گفتم: ای امیرمؤمنان! از طول قیام شما من نگران شدم، ساعتی استراحت بفرمایید.
پس عبای خود را روی زمین پهن کردم تا بر روی آن بنشینند. فرمود:
«یا حَبَّةُ اِنْ هُوَ اِلاّ مُحادَثَةُ مُؤْمِنٍ مؤانستهُ؛ ای حبّه این چیزی جز گفت و گوی با مؤمن و انس با مؤمن نمی باشد».
گفتم: آیا آنها نیز با یکدیگر چنین گفتگویی دارند؟ فرمود: «نِعَمْ، وَلَوْ کُشِفَ لَکَ لَرَأَیْتَهُمْ حَلَقا حَلَقا مُحْتَبّینَ یَتَحادَثُونَ؛ آری، اگر پرده از مقابل دیدگانت کنار برود، خواهی دید که آنها نیز جامه به خود پیچیده، حلقه حلقه نشسته، با یکدیگر سخن می گویند».
پرسیدم آیا ارواح مؤمنان در اینجا گرد آمده اند یا پیکرهای آنها؟ فرمود:
«اَرْواحٌ، وَما مِنْ مُؤمِنٍ یَمُوتُ فی بُقْعَةٍ مِنْ بِقاعِ الاَرْضِ اِلاّ قیلَ لِروحِهِ: اِلحَقی بِوادِی السَّلامِ وَاِنَّها لَبُقْعَةٌ مِنْ جَنَّةِ عَدْنٍ؛ بلکه ارواح مؤمنان در اینجا گرد آمده است، هیچ مؤمنی در هیچ بقعه ای از بقعه های روی زمین از دنیا نمی رود جز این که به روحش گفته می شود: به وادی السلام بپیوند، به راستی آنجا بقعه ای از بهشت برین می باشد».(کافی، ج 3، ص 243؛ بحارالأنوار، ج 6، ص 268؛ ج 22، ص 37؛ مرآة العقول، ج 14، ص 218)
باشند، ولی ما از دیدن آنها ناتوان باشیم.( بحارالانوار، ج 50، ص 135)
سید نعمة اللّه جزایری نیز در همین رابطه می فرماید:
بهشت روی زمین سرزمین وادی السلام در نجف اشرف می باشد که ارواح مؤمنان در پیکرهای مثالی از نعمتهای الهی در آنجا متنعّم هستند تا روزی که به جایگاه اصلی خود در بهشت برین راه یابند.( قصص الانبیاء، جزایری، ص 258)
محدث جزایری می باشد.
در این رابطه مکاشفه بسیار جالب و شنیدنی برای یکی از نواده های محقق طباطبایی روی داده که به جهت اختصار از نقل آن صرف نظر می کنیم. بر اساس این مکاشفه ارواح همه مؤمنان شبها در وادی السلام گرد آمده، از محضر مقدس مولای متقیان کسب فیض می کنند.
به همین دلیل از زیارت اهل قبور در شب نهی شده و تعلیل شده که ارواح مؤمنین شبها در وادی السلام هستند و هرگز نمی خواهند که لحظه ای از آنجا محروم شوند و زیارت آنها در شب موجب محرومیّت آنها از حضور در وادی السلام می شود.
2. فضل بن شاذان در کتاب «القائم» با سلسله اسناد خود از اصبغ بن نباته روایت کرده که فرمود:
مولای متقیان امیرمؤمنان علیه السلام روزی از کوفه بیرون رفتند تا به سرزمین «غَرِیّ» (نجف فعلی) رسیدند و در آنجا روی خاکها دراز کشیدند.
قنبر عرضه داشت: اجازه بفرمایید جامه ام را پهن کنم تا روی آن استراحت فرمایید. امام علیه السلام فرمود:
«نه، این چیزی جز تربت مؤمن و یا مزاحمتِ مجلس او نمی باشد».
اصبغ بن نباته گوید: عرض کردم: مولای من، تربت مؤمن را متوجه شدیم، ولی منظور شما را از مزاحمت مجلس مؤمن متوجه نشدیم.
فرمود: «یَا ابْنَ نُباتَة، لَوْکُشِفَ لَکُمْ لَرَأَیْتُمْ أَرْواحَ الْمُؤمِنینَ فی هذَا الظَّهْرِ حَلَقا یَتَزاوَرُونَ وَیَتَحَدَّثُونَ، اِنَّ فی هذَا الظَّهْرِ رُوحُ کُلِّ مُؤمِنٍ وَبِوادی بَرَهُوتَ نَسَمَةُ کُلِّ کافِرٍ؛ ای پسر نباته، اگر پرده از برابر دیدگان شما کنار برود خواهید دید که ارواح همه مؤمنان در این پشت گرد آمده، حلقه زده، با یکدیگر دیدار می کنند و از هر دری سخن می گویند، که ارواح همه مؤمنان در این نقطه گرد آمده و ارواح کافران در وادی برهوت».(المحتضر، ص 4؛ بحارالانوار، ج 27، ص 307)
شخصی به امام عرض کرد برادرم در بغداد زندگی می کند، می ترسم که اجلش در آنجا فرا رسد. امام علیه السلام فرمود:
«ما تُبالی حَیْثُما ماتَ، اَما اِنَّهُ لا یَبقی مُؤمِنٌ فی شَرْقِ الأَرضِ وَغَربِها اِلاّ حَشَرَ اللّهُ روُحَهُ اِلی وادِی السَّلامِ؛ چرا در اندیشه هستی که کجا بمیرد، بدون تردید هیچ مؤمنی در مشرق و یا مغرب نمی میرد، جز این که خداوند روحش را به وادی السلام می فرستد».
راوی پرسید: وادی السلام کجاست؟ فرمود:
ظَهْرُ الْکُوفَةِ، اَما اِنّی کَأَنّی بِهِمْ حَلَقٌ حَلَقٌ قُعُودٌ یَتَحَدَّثُونَ؛ وادی السلام پشت کوفه است، گویی من با چشم خود می بینم که حلقه حلقه نشسته با یکدیگر سخن می گویند».(تهذیب الأحکام، ج 1، ص 466؛ کافی، ج 3، ص 243؛ مرآة العقول، ج 14، ص 220؛ بحارالأنوار، ج 6، ص 268؛ ج 100، ص 234.)
4. دیلمی از امام صادق علیه السلام روایت کرده که فرمود:
ما مِنْ مُؤْمِنٍ یَمُوتُ فی شَرقِ الاْءَرْضِ وَغَرْبِها، اِلاّ حَشَرَ اللّهُ جَلَّ وَعَلا روحَهُ اِلی وادِی السَّلامِ؛ هیچ مؤمنی در شرق یا غرب دنیا نمی میرد، جز این که روحش را خداوند متعال به سوی وادی السلام گسیل می دارد».
راوی پرسید: وادی السلام کجاست؟ فرمود:
«بَیْنَ وادِی النَّجَفِ وَالْکُوفَةِ، کَأَنّی بِهِمْ خَلْقٌ کَبیرٌ قُعُودٌ، یَتَحَدَّثُونَ عَلی مَنابِرَ مِنْ نُورٍ؛ در میان صحرای کوفه و نجف می باشد، گویی با چشم خود می بینم که مخلوقات بسیاری بر فراز منبرهایی از نور نشسته با یکدیگر سخن می گویند».( ارشاد القلوب، ج 2، ص 441؛ بحارالأنوار، ج 100، ص 234)
5. زید نرسی، از اصحاب امام صادق علیه السلام از آن حضرت روایت می کند که فرمود:
چون روز جمعه و عیدین (فطر و قربان) فرا رسد، خداوند منّان به رضوان ـ خازن بهشت ـ فرمان می دهد که در میان ارواح مؤمنان که در عرصه های بهشت قرار دارند فریاد بر آورد که خداوند به شما رخصت داده که به خویشان و دوستان خود در دنیا سر بزنید…
آنگاه امام علیه السلام تشریح می کند که با چه تشریفاتی آنها را به روی زمین می آورند. سپس می فرماید:
«فَیَنْزِلُونَ بِوادِی السَّلامِ، وَهُوَ وادٍ بِظَهْرِ الکُوفَةِ، ثُمَّ یَتَفَرِّقُونَ فِی الْبُلدانِ وَالاَمْصارِ، حَتّی یَزُورُونَ أَهالیهِمُ الَّذینَ کانُوا مَعَهُمْ فی دارِ الدُّنیا؛ پس آنها در وادی السلام فرود می آیند، و آن منطقه ای در پشت کوفه است، از آنجا به شهرها و کشورها پراکنده می شوند، سپس به خویشان و آشنایان خود که در دنیا با آنها آمیزش داشتند سر می زنند… و شامگاهان به جایگاه خود در بهشت برین باز می گردند».(الاصول السّتة عشر، اصل زید النّرسی، ص 43؛ بحارالأنوار، ج 6، ص 292؛ ج 89، ص 284)
احادیث یاد شده به صراحت دلالت دارند بر این که ارواح مؤمنان به وادی السلام نجف منتقل می شوند، در عالم برزخ در آن سرزمین پاک با یکدیگر انس می گیرند و به گفت و گو می پردازند و از نعمتهای بی کران الهی متنعم می باشند، ولی در احادیث دیگری به وجود «ملک نقّال» و نقل و انتقال اجساد برخی از مؤمنان به وادی السلام نجف و دیگر مشاهد مشرفه سخن رفته است.(اجساد جاویدان، ص 334)
از ویژگیهای وادی السلام
مرحوم دیلمی در ارشاد می فرماید:
از ویژگیهای تربت امیرالمؤمنین علیه السلام این است که از کسانی که در آن سرزمین دفن شوند عذاب قبر و سؤال نکیر و منکر برداشته می شود، چنانکه در روایات صریحه به آن تصریح شده است.(ارشادالقلوب، ج 2، ص 439؛ بحارالانوار، ج 100، ص 233)
تعداد کسانی را که در طول چهارده قرن در این سرزمین مقدس به خاک سپرده شده اند، جز خداوند منان نمی داند.
گذشته از سفرنامه های جهانگردان، در گزارشهای محرمانه بریتانیا نیز از رقم بالای جنازه هایی که به جهت قداست مکان از ممالک مختلف جهان با امکانات محدود آن زمان به وادی السلام آورده می شد، گفتگو شده است.( موسوعة العتبات المقدسه، ج 6، ص 245)
مقام صاحب الزمان(عج)
از درب طوسی صحن مقدس امیرمؤمنان علیه السلام بیرون آمده، از مسجد شیخ طوسی می گذریم، از درب اصلی وادی السلام وارد شده، از مقام هود و صالح می گذریم، اولین مسیر ماشین رو که در سمت چپ ما قرار دارد، مسیر مقام حضرت مهدی علیه السلام می باشد.
مسیر کوتاهی را پیموده با گنبد سبزی روبه رو می شویم که در طول قرنها به مقام حضرت مهدی علیه السلام شهرت داشته، در طول قرون و اعصار صدها نفر در این مکان مقدس به محضر کعبه مقصود و قبله موعود تشرف یافته، کرامات و معجزات بی شماری از آن بزرگوار در این مقام مشاهده شده، بیماران صعب العلاجی با نفس مسیحایی اش شفا یافته، عاشقان دلسوخته و شیعیان شیفته ای پس از یک عمر «یاابن الحسن» گفتن و اشک حسرت ریختن، در این مکان مقدس شاهد مقصود را مشاهده نموده، پیشانی ادب بر آستان ملک پاسبانش نهاده، خاک زیر پایش را توتیای چشم خود قرار داده اند، که به چند نمونه از آنها در پایان این نوشتار اشاره خواهیم نمود.
کاشی کاری گنبد و بارگاه موجود، در سال 1310 ه . توسط شخصی به نام سید محمدخان پادشاه سند انجام شده است.
ساختمان قبلی توسط سید بحرالعلوم (متوفای 1212 ه .) تجدید بنا شده بود.(تحفة العالم، ج 1، ص 319.)
تاریخ کنده کاری این سنگ نهم شعبان 1200 ه . می باشد.(ماضی النجف، ج 1، ص 96)
نگارنده در سفرهای خود به عتبات عالیات، در سالهای 1357، 1377، 1379 و 1382 ش. به زیارت این مکان مقدس شرفیاب شده، و در هر نوبت شاهد اجتماع صدها نفر از مشتاقان و ارادتمندان ساحت مقدس حضرت بقیة اللّه(ارواحنافداه) در طول ساعات روز بوده است. ولی به طوری که محدث نوری و محدث قمی بیان فرموده اند از تاریخچه دقیق آن اطلاعی در دست نیست.
در سمت راست مقام چاهی است که راهیان نور و عاشقان کوی محبوب از آبِ آن تبرک می جویند و می گویند که مکرر دیده شده که حضرت صاحب علیه السلام از آن وضو گرفته اند.
در سمت چپ مقام نیز اطاق و محرابی هست که به مقام امام صادق علیه السلام مشهور است.
در طول قرون و اعصار مقام حضرت مهدی علیه السلام خدمه ای داشت که متصدی تنظیف و اداره آن بودند و برای مقام موقوفاتی بوده که برای روشن نگاه داشتن مقام هزینه می شد.
در گذشته در اطراف مقام خانه هایی بوده که خدّامِ مقام در آنها سکونت داشتند، پس از هجوم وهابیان و ناامن شدن آنجا، آنها نیز خانه های خود را ترک گفته، به داخل شهر رفتند، این خانه ها به تدریج متروکه و مخروبه شدند.
جایگاه منبر حضرت قائم(عج)
در احادیث فراوانی از منبر قائم آل محمد(عج) و جایگاه آن گفت وگو شده، که به چند نمونه از آنها اشاره می کنیم
در پایان شایسته است برای تکمیل مطلب به چند نکته اشاره شود:
در بسیاری از حکایات و منابع به هنگام بحث از وادی السلام تعبیر بیرون نجف به کار برده شده، در حالی که وادی متصل به نجف اشرف می باشد و از صحن مقدس تا درِ وادی بیش از چند صد قدم نیست، علت این تعبیر این است که در طول قرون و اعصای همواره برای حفاظت شهر و تأمین امنیت عمومی دیواری به دور شهر کشیده بودند که آن را «سور» می نامیدند، این سور بین شهر و وادی السلام فاصله انداخته بود، و لذا بیرون از سور را بیرون نجف تعبیر می کردند. در طول قرون و اعصار وادی السلام مرکز خلوت اهل دل بود، بسیاری از فقها، علما و صلحا ساعاتی از روز را در وادی السلام به تفکر، عبادت، اذکار و اوراد می پرداختند، چنانکه از مجلسی اول نقل کردیم که در ایام تشرّف خود به نجف اشرف، شبها در حرم مطهر و روزها در مقام حضرت صاحب الامر علیه السلام در وادی السلام به عبادت و ریاضت مشغول می شد.( لوامع صاحب قرانی، ج 8، ص 664)
قبرستان باب الصغیر
قدمت آن به نخستین سالهای ورود اسلام به سرزمین شام میرسد و به علت اینکه بسیاری از اهل بیت، صحابه، علما و مشاهیر اسلام در آن دفن شدهاند، از اهمیت تاریخی فراوانی برخوردار است. این قبرستان در نزدیکی بابالصغیر که یکی از دروازههای اصلی شهر قدیمی دمشق است قرار داشته و خاستگاه نامگذاریاش نیز همین است.تا به امروز در این قبرستان چندین زیارتگاه منتسب به همسران پیامبر (ص)، صحابه و تابعین آن حضرت (ع)، و نیز تعدادی از فرزندان و نوادگان ائمه (ع) وجود دارد. زیارتگاههای مورد توجه شیعیان، بدین شرح است:
1-رؤوس الشهداء (سرهای شهدای کربلا)؛
2-محراب امام زینالعابدین (ع)؛
3-زینب یا امکلثوم صغری دختر امام علی (ع) و سکینه دختر امام حسین (ع)؛
4-فاطمه دختر امام حسین (ع)؛
6-امالحسن دختر امام حسن (ع) و حمیده دختر مسلم بن عقیل و اسماء بنت عُمَیس (همسر جعفر بن ابیطالب)؛
7-عبدالله بن امام زینالعابدین (ع)؛
8-عبدالله بن امام جعفر صادق (ع)؛
9-بلال حبشی ـ مؤذن پیامبر (ص) ـ و عبدالله بن جعفر طیّار (همسر حضرت زینب)؛
10-فضه کنیز حضرت فاطمه زهرا (س)؛
11-امسلمه همسر پیامبر (ص)؛
12-امحبیبه همسر پیامبر (ص)؛
نکتة قابل توجه دربارة مزارات بابالصغیر آن است که در منابع تاریخی به وجود قبور و مزارات شخصیتهایی در این قبرستان اشاره شده است که امروزه نشانی از آنها به چشم نمیخورد[الحموی، یاقوت، همان، 2/468]، اما از سوی دیگر، در منابع تاریخی، از برخی زیارتگاههای موجود در این مکان نام برده نشده است و مورخان محل وفات و دفن تعدادی از شخصیتهای صاحب مزار در آن را نیز در جای دیگری تعیین کردهاند. از آن جمله، قبور هر یک از سکینه و فاطمه دختر امام حسین (ع)، همسران پیامبر (ص) و عبدالله بن جعفر طیّار در مدینه تعیین شده است.
البته مزارات این شخصیتها میتواند جنبه نمادین داشته، یادآور حضور تاریخی آنها در منطقة شام باشد، اما بدون شک برخی از این مزارات در واقع قبور شخصیتهای تاریخی دیگری ـ چه از اهل بیت (ع) و چه از غیر اهل بیت (ع) ـ است که در منابع تاریخی به حضور یا وفات آنها در دمشق یا بابالصغیر اشاره شده است و در گذر زمان، نام آنها تحریف شده و به شخصیتهای دیگر نسبت داده شده است.
بنای کنونیِ بیشتر این زیارتگاهها از اواخر دورة عثمانی است و معماری آن تقریباً شبیه یکدیگر است. ساختمان آنها معمولاً از سنگهایی به طور متناوب در دو رنگ (سیاه و سفید) ساخته شده و دارای گنبدهای سبز رنگ است. بیشتر مزارات در وسط قبرستان قرار دارند، اما برخی نیز در حاشیة قبرستان واقعاند و صحنی مستقل از فضای قبرستان دارند.
برخی از زیارتگاههای بابالصغیر دارای زیرزمین است که با پلههایی به همکف متصل میگردد و قبور اصلی در آنجا قرار دارد، اما در عین حال نیز در طبقة همکف، قبوری نمادین ایجاد شده است.
از میان مزارات بابالصغیر، زیارتگاه رؤوس الشهدا، در میان زائران شیعه جایگاه ویژهای دارد. این زیارتگاه مدفن سرهای 16 تن از شهدای کربلا دانسته شده که اسامی آنها بدین شرح است: عباس، عبدالله، محمد، جعفر، عثمان و عمر فرزندان امام علی (ع)، علیاکبر و عبدالله فرزندان امام حسین (ع)، قاسم فرزند امام حسن (ع)، جعفر بن عقیل بن ابیطالب، محمد بن مسلم بن عقیل، عون بن عبدالله بن جعفر بن ابیطالب، حبیب بن مظاهر و حرّ ریاحی. اما مرحوم سید محسن امین، صاحب اعیان الشیعه، با استناد به کتیبهای که در این زیارتگاه رؤیت کرده بود و در آن تنها نام سه تن از شهدای کربلا برده شده بود، اینجا را مدفن سرهای سه تن از شهدای کربلا یعنی حضرت عباس، علیاکبر و حبیب بن مظاهر دانسته است.]به هر حال، مسئلة هویت و سندیت این مزار نیازمند بررسی تاریخی دقیقتری است.
زیارتگاه سرهای شهدا دارای صحن مستقل و از محوطة قبرستان کاملاً جداست. بنا در میان صحن قرار دارد و برروی قبر، ضریحی نقرهای از سوی داعی مطلق شیعیان اسماعیلی بهرة هند نصب شده است. در داخل ضریح، شانزده عمامة پارچهای به نشانه شانزده سر شهدای کربلا وجود دارد.
ضلع شرقی صحن، متصل به صحن مسجدِ نسبتاً جدیدی است که در شبستان آن محرابی منتسب به امام زینالعابدین (ع) وجود دارد. در داخل صحن نیز چاه آبی وجود دارد که به باور زائران، با آب آن سرهای شهدای کربلا شستشو داده شده است.
قبر بلال حبشی، مؤذن رسول خدا (ص)، از دیگر زیارتگاههای مورد توجه زائران بابالصغیر است. البته در منابع تاریخی، اقوال دیگری در محل مدفن بلال ذکر شده است؛ از جمله در شهر دارَیّا، که هنوز هم قبر منسوب به وی در قبرستان ابومسلم خولانی این شهر باقی مانده است. اما قول مشهور آن است که بلال در بابالصغیر دفن شده است.
علاوه بر مزارات مورد اشاره فوق، مقابر و مزارات دیگری نیز در این قبرستان وجود دارد که درب آن در بیشتر اوقات بسته است و چندان مورد توجه زائران قرار ندارد. از آن جمله میتوان به مزارات منسوب به اویس قرنی، حفصه دختر عمر بن خطاب (از همسران پیامبر)، عبدالله بن اممکتوم (از صحابة پیامبر)، ابان بن عثمان بن عفّان و نیز مقبرة معاویة بن ابیسفیان و مقبرة ولید بن عبدالملک از خلفای اموی اشاره کرد.