۱۳۹۴/۱۱/۱۳
–
۹۸۲ بازدید
آیا قرآن کریم به فضایل اهلبیت(علیهم السلام) اشاره کرده است؟
فضایل اهلبیت(علیهم السلام) را با ذکر چند مقدمه می توان به اثبات رسانید:
مقدمه اول
در قرآن کریم می خوانیم:
(((إِنَّهُ لَقُرآنٌ کَرِیمٌ. فِی کِتابٍ مَکنُونٍ. لا یَمَسُّهُ إِلاَّ المُطَهَّرُونَ)))[ واقعه 56، آیات 77-79.]؛
«همانا آن، قرآن کریمی است که در کتاب محفوظی جای دارد و جز پاکان نمی توانند به آن دست یابند».
منظور از «المطهّرون» در آیه شریفه، طهارت از حَدَث و با وضو بودن نیست؛ در این صورت میبایست «لایمسُّه الاّ المتطهّرون یا المطِّهرون» باشد، در حالی که آیه شریفه «المطهَّرون» اسم مفعول از «تطهیر» است؛ یعنی آنهایی که از پلیدیها پاک و مطهّر شدهاند. بر طبق این آیه، تنها «مطهَّرون» به حقیقت و ژرفای قرآن کریم راه دارند[ ر.ک: تفسیر الفخر الرازی، ذیل آیه 79 سوره واقعه.].
مقدمه دوم
در این که مطهّران چه کسانی اند؟ باز به قرآن مراجعه می کنیم؛ خداوند متعال می فرماید:
(((إِنَّما یُرِیدُ اللهُ لِیُذهِبَ عَنکُمُ الرِّجسَ اهل البَیتِ وَ یُطَهِّرَکُم تَطهِیرا)))[ احزاب، آیه 33.]؛
«همانا خدا چنین می خواهد که هر رجس و پلیدی را از شما خانواده نبوّت دور سازد و شما را از هر عیب پاک و منزه گرداند.»
در این آیه شریفه، مصداقِ مطهّران مشخص و معین شده است؛ آنان کسانی جز اهلبیت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نیستند.
مقدمه سوم
با مراجعه به روایات فریقین شیعه و سنی پی می بریم که مقصود از «اهلبیت(علیهم السلام)» در آیه شریفه، پیامبر اکرم، علی، فاطمه، حسن و حسین(علیهم السلام) می باشند[ صحیح مسلم، ج 7، ص 130 ؛ سنن ترمذی، ج 5، ص 656 ؛ کتاب المناقب.]. اگر چه حصر در آیه اضافی است در مقابل همسران پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) و بقیه صحابه، تا آن ها از شمول آیه خارج گردند؛ در نتیجه آیه تطهیر شامل بقیه اهلبیت(علیهم السلام) از دوازده امام نیز می شود.
از مجموع این مقدمات استفاده می شود که اهلبیت عصمت و طهارت(علیهم السلام) مرجع دینی مردم بوده و بر مردم امامت دارند و بیانات آنان در ذیل آیات حجّت است.
این مطلب با سه آیه دیگر نیز به اثبات رسیده و مضمون آیه (((لا یَمَسُّهُ إِلاَّ المُطَهَّرُونَ))) را تأیید می کند. خداوند متعال می فرماید:
(((وَیَقُولُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَستَ مُرسَلاً قُل کَفی بِاللهِ شَهِیدا بَینِی وَبَینَکُم وَمَن عِندَهُ عِلمُ الکِتابِ)))[ رعد، آیه 43.]؛
«آن ها که کافر شدند و می گویند [تو پیامبر نیستی] بگو: کافی است که خداوند و کسی که علم کتاب [و آگاهی بر قرآن] نزد او است، میان من و شما گواه باشند.»
بر طبق روایات رسیده از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) در ذیل آیه، (((وَمَن عِندَهُ عِلمُ الکِتابِ)))؛ «کسی که علم کتاب نزد اوست» بر علی(علیه السلام) تطبیق داده شده است.
ابوسعید خدری گوید که از رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) درباره «وَمَن عِندَهُ عِلمُ الکِتابِ» پرسیدم؛ حضرت در پاسخ فرمودند: «ذاک أَخی علی بن ابی طالب»؛ «این برادر من علی بن ابی طالب است»[ شواهد التنزیل، حسکانی، ج 1، ص 473.].
اگر این آیه کریمه سوره رعد را در کنار این آیه سوره نمل قرار دهیم که می فرماید:
(((قالَ الَّذِی عِندَهُ عِلمٌ مِنَ الکِتابِ أَنَا آتِیکَ بِهِ قَبلَ أَن یَرتَدَّ إِلَیکَ طَرفُکَ)))[ نمل، آیه 40.]؛
«آن کس که دانشی از کتاب داشت، گفت: من آن را (تخت بلقیس) پیش از آن که چشم بر هم زنی نزد تو می آورم».
می فهمیم که جایگاه علمی امام علی(علیه السلام) چه جایگاه والا و سترگی است، زیرا کسی مثل آصف بن برخیا که «علمٌ من الکتاب» داشت و برخی از علم کتاب را به او داده بودند، توانست تخت بزرگ بلقیس را در یک چشم بر هم زدن از آن سرزمین دور نزد حضرت سلیمان(علیه السلام) احضار کند، اگر قسمتی از علم کتاب چنین اثر شگفت انگیزی دارد پس اگر همه علم کتاب نزد کسی همچون امیرمؤمنان علی(علیه السلام) باشد چه آثار خارق العاده ای خواهد داشت.
و نیز می فرماید:
(((بَل هُوَ آیاتٌ بَیِّناتٌ فِی صُدُورِ الَّذِینَ أُوتُوا العِلمَ…)))[ عنکبوت، آیه 49.]؛
«… ولی این آیات روشنی است که در سینه دانشوران جای دارد…».
(((… ثُمَّ أَورَثنَا الکِتابَ الَّذِینَ اصطَفَینا مِن عِبادِنا…)))[ فاطر، آیات 31-33.]؛
«… سپس این کتاب [آسمانی] را به گروهی از بندگان برگزیده خود به میراث دادیم…».
مقدمه اول
در قرآن کریم می خوانیم:
(((إِنَّهُ لَقُرآنٌ کَرِیمٌ. فِی کِتابٍ مَکنُونٍ. لا یَمَسُّهُ إِلاَّ المُطَهَّرُونَ)))[ واقعه 56، آیات 77-79.]؛
«همانا آن، قرآن کریمی است که در کتاب محفوظی جای دارد و جز پاکان نمی توانند به آن دست یابند».
منظور از «المطهّرون» در آیه شریفه، طهارت از حَدَث و با وضو بودن نیست؛ در این صورت میبایست «لایمسُّه الاّ المتطهّرون یا المطِّهرون» باشد، در حالی که آیه شریفه «المطهَّرون» اسم مفعول از «تطهیر» است؛ یعنی آنهایی که از پلیدیها پاک و مطهّر شدهاند. بر طبق این آیه، تنها «مطهَّرون» به حقیقت و ژرفای قرآن کریم راه دارند[ ر.ک: تفسیر الفخر الرازی، ذیل آیه 79 سوره واقعه.].
مقدمه دوم
در این که مطهّران چه کسانی اند؟ باز به قرآن مراجعه می کنیم؛ خداوند متعال می فرماید:
(((إِنَّما یُرِیدُ اللهُ لِیُذهِبَ عَنکُمُ الرِّجسَ اهل البَیتِ وَ یُطَهِّرَکُم تَطهِیرا)))[ احزاب، آیه 33.]؛
«همانا خدا چنین می خواهد که هر رجس و پلیدی را از شما خانواده نبوّت دور سازد و شما را از هر عیب پاک و منزه گرداند.»
در این آیه شریفه، مصداقِ مطهّران مشخص و معین شده است؛ آنان کسانی جز اهلبیت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نیستند.
مقدمه سوم
با مراجعه به روایات فریقین شیعه و سنی پی می بریم که مقصود از «اهلبیت(علیهم السلام)» در آیه شریفه، پیامبر اکرم، علی، فاطمه، حسن و حسین(علیهم السلام) می باشند[ صحیح مسلم، ج 7، ص 130 ؛ سنن ترمذی، ج 5، ص 656 ؛ کتاب المناقب.]. اگر چه حصر در آیه اضافی است در مقابل همسران پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) و بقیه صحابه، تا آن ها از شمول آیه خارج گردند؛ در نتیجه آیه تطهیر شامل بقیه اهلبیت(علیهم السلام) از دوازده امام نیز می شود.
از مجموع این مقدمات استفاده می شود که اهلبیت عصمت و طهارت(علیهم السلام) مرجع دینی مردم بوده و بر مردم امامت دارند و بیانات آنان در ذیل آیات حجّت است.
این مطلب با سه آیه دیگر نیز به اثبات رسیده و مضمون آیه (((لا یَمَسُّهُ إِلاَّ المُطَهَّرُونَ))) را تأیید می کند. خداوند متعال می فرماید:
(((وَیَقُولُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَستَ مُرسَلاً قُل کَفی بِاللهِ شَهِیدا بَینِی وَبَینَکُم وَمَن عِندَهُ عِلمُ الکِتابِ)))[ رعد، آیه 43.]؛
«آن ها که کافر شدند و می گویند [تو پیامبر نیستی] بگو: کافی است که خداوند و کسی که علم کتاب [و آگاهی بر قرآن] نزد او است، میان من و شما گواه باشند.»
بر طبق روایات رسیده از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) در ذیل آیه، (((وَمَن عِندَهُ عِلمُ الکِتابِ)))؛ «کسی که علم کتاب نزد اوست» بر علی(علیه السلام) تطبیق داده شده است.
ابوسعید خدری گوید که از رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) درباره «وَمَن عِندَهُ عِلمُ الکِتابِ» پرسیدم؛ حضرت در پاسخ فرمودند: «ذاک أَخی علی بن ابی طالب»؛ «این برادر من علی بن ابی طالب است»[ شواهد التنزیل، حسکانی، ج 1، ص 473.].
اگر این آیه کریمه سوره رعد را در کنار این آیه سوره نمل قرار دهیم که می فرماید:
(((قالَ الَّذِی عِندَهُ عِلمٌ مِنَ الکِتابِ أَنَا آتِیکَ بِهِ قَبلَ أَن یَرتَدَّ إِلَیکَ طَرفُکَ)))[ نمل، آیه 40.]؛
«آن کس که دانشی از کتاب داشت، گفت: من آن را (تخت بلقیس) پیش از آن که چشم بر هم زنی نزد تو می آورم».
می فهمیم که جایگاه علمی امام علی(علیه السلام) چه جایگاه والا و سترگی است، زیرا کسی مثل آصف بن برخیا که «علمٌ من الکتاب» داشت و برخی از علم کتاب را به او داده بودند، توانست تخت بزرگ بلقیس را در یک چشم بر هم زدن از آن سرزمین دور نزد حضرت سلیمان(علیه السلام) احضار کند، اگر قسمتی از علم کتاب چنین اثر شگفت انگیزی دارد پس اگر همه علم کتاب نزد کسی همچون امیرمؤمنان علی(علیه السلام) باشد چه آثار خارق العاده ای خواهد داشت.
و نیز می فرماید:
(((بَل هُوَ آیاتٌ بَیِّناتٌ فِی صُدُورِ الَّذِینَ أُوتُوا العِلمَ…)))[ عنکبوت، آیه 49.]؛
«… ولی این آیات روشنی است که در سینه دانشوران جای دارد…».
(((… ثُمَّ أَورَثنَا الکِتابَ الَّذِینَ اصطَفَینا مِن عِبادِنا…)))[ فاطر، آیات 31-33.]؛
«… سپس این کتاب [آسمانی] را به گروهی از بندگان برگزیده خود به میراث دادیم…».