طلسمات

خانه » همه » مذهبی » قصد ازدواج، نداشتن شغل، خواستگاری رفتن

قصد ازدواج، نداشتن شغل، خواستگاری رفتن


قصد ازدواج، نداشتن شغل، خواستگاری رفتن

۱۳۹۳/۰۲/۰۶


۷۶۶ بازدید

ضمن عرض سلام و خسته نباشیدمن پسری ۲۵ ساله هستم و دارای تحصیلات کارشناسی.
سوالم اینه که با توجه به این که برای ازدواج دنبال یه خانومی هستم که کاملاً رعایت حجاب کنه البته نمیگم حتاماً دستها و کل صورت و حتی چشمهاش بسته باشه ، تا حدی که در قران اومده و به خانومها اجازه داده یعنی دستها تا مچ و قرص صورت اونهم بدون آرایش و همچنین این مساله که سن دختر خانومها بالا رفته و شاید و فقط شاید کمی ترس از مجرد بودن داشته باشند ، اسلام به اونها اجازه داده که تا حدی خودشونو در معرض نگاه پسر ها (غیر از جلسه خواستگاری )قرار بدهند مثلاً چادرشون رو باز کنند ، تغییراتی در صورتشون بدهند ، کمی از موی سرشون رو بیرون بذارن تا رنگ و . . . مشخص باشه ؟
و سوال دومم این که چند جایی برای خواستگاری جلو رفتیم ولی خانواده دختر تنها بخاطر اینکه من شغلی ندارم و بدون اینکه حتی هیچ صحبتی چه از ناحیه من و یا مادرم با اونها بشه اجازه رفتن برای آشنایی ندادند .و چون این خانواده ها از خانواده مذهبی ای بودند که توسط شخص سومی به ما معرفی میشدند و با نظر خودم که این جور ادمها فقط ظاهر اسلام رو دارند چون در حقیقت همه چیز از ان خداست دیگه هیچ اصراری بر تماس مجدد نداشتم . در واقع سوالم اینه که در مواجهه با این جور خانواده ها چکار باید کرد ؟

خوشحالیم که افرادی با ایمان چون شما مخاطب ما هستید و شما را بخاطر اعتقادات زیبایتان می ستاییم. البته ازدواج دستور خداوند و سنت پیامبر عظیم الشان (ص) می باشد و قصد ازدواج بسیار تصمیم درست و مقدسی است و شما بخاطر این قصد و نیت خیر نباید احساس شرمندگی کنید بلکه این نشان از ایمان شما دارد که در سنین جوانی به دستور خداوند عمل می کنید و خود را از گناه حفظ می کنید. بنابراین نباید خود را بخاطر این تصمیم و نیّت خیر سرزنش کنید.   
*** پرسشگر گرامی، نکاتی را خدمتتان عرضه می داریم که توجه و عمل به آن ها در مدیریت وضعیت موجودتان مفید خواهد بود :
1. هر فردی برای ازدواج باید به ملاک های مدنظرش نگاه کند و با تحقیقات از منابع معتبر و گفتگوهایی که با فرد مورد نظر انجام می دهد و همچنین مشورت هایی که از بزگان فامیل می گیرد به این نتیجه برسد که آیا فرد مورد نظر می تواند همسر خوبی برایش باشد یا نه. ممکن است فردی را خانواده تان مناسب تشخیص دهند ولی ملاک ها و اولویت های شما چیز دیگری باشد؛ تصمیم در مورد ازدواج بستگی به نوع نگاه و تفکرات و خواسته های هر فرد دارد و امری شخصی است و تصمیم گیرنده هم خود فرد است، چون که او می خواهد عمری را با یک فرد به عنوان همسر زندگی کند. درست است که ملاک های ظاهری و جسمی در اولویت نیستند و مهم اخلاق و ایمان و خانواده فرد است؛ ولی به هر حال اگر دختری از ظاهر و حرکات کسی خوشش نیاید و نتواند با آن کنار بیاید، منطقی این است که شریک زندگی اش نشود.
2. در مورد انتخاب همسر کمال خواه نباشید، چون به هر حال هر انسانی نقص هایی دارد و کامل نیست. مثلاً همسر من باید در نهایت دینداری قرار داشته باشد، زیباترین چهره را داشته باشد، نماز شب خوان باشد، بالاترین تحصیلات را داشته باشد، اوضاع مالی اش بسیار مناسب باشد و … در ملاک هایتان باید نگاه معتدل داشته باشید مثلاً به واجبات خود (نماز، روزه و …) عمل کند و حلال و حرام برایش مهم باشد؛ اخلاقی که از او دیده ایم و پرس و جو کرده ایم مناسب بوده؛ خانواده اش با ایمان و آبرو دار هستند؛ اهل کار و تلاش است ؛ چهره ظاهری اش مقبول من است و  مواردی از این قبیل.
3. جریان خواستگاری یک وجهش این است که اگر طرفین پس از صحبت ها و تحقیقات لازم به این نتیجه برسند که نمی توانند شریک زندگی مناسبی برای هم باشند، موضوع ازدواج با هم را منتفی کنند تا بعدها به خاطر انتخابی نامناسب با مشکل مواجه نشوند. در جریان خواستگاری، خیلی اوقات دختر، پسر را نمی پسندد و خیلی اوقات هم پسر، دختر را نمی پسندد. آیا وقتی یکی از طرفین علاقه ای به طرف مقابل ندارد (به هر دلیلی) آیا عقلانی است که خواستگاری تبدیل به ازدواج شود! مسلماً نه. برخی اوقات دختر تصور دیگری از پسر دارد و پس از خواستگاری متوجه می شود، که پسر مورد نظر با تصورات او زمین تا آسمان تفاوت دارد؛ با این وصف عقل و منطق حکم می کند که از ازدواج با پسر مورد نظر صرف نظر کند و به خواستگاری جواب مثبت بدهد که با ملاک های مورد نظرش تطابق دارد. از طرف دیگر هم ممکن است دختر از پسری خوشش بیایید و تمام ملاک های او را هم داشته باشد ولی خواستگارش ببیند خصوصیاتی که می خواهد زن زندگی اش داشته باشد، در این فرد نیست. اینجا هم جریان ازدواج منتفی می شود. ازدواج جاده ای دو طرفه است که رضایت طرفین اگر نباشد ازدواجی هم صورت نخواهد گرفت. خواستگاری به وقوع می پیوندد تا دختر و پسر متوجه شوند که آیا هم کفو هم هستند و می توانند شریک زندگی خوبی برای هم باشند یا نه؟ اگر جواب این سوال منفی باشد، ازدواجی هم صورت نخواهد گرفت. حجت الاسلام والمسلمین محسن قرائتی می گفتند : من 51 بار به خواستگاری رفتم تا جواب مثبت گرفتم. (http://www.jahannews.com/vdceon8wwjh8xpi.b9bj.html)؛ پس شما هم خود را ناراحت نکنید چون این اتفاقی که افتاده امری کاملاً طبیعی است و برای خیلی از افراد افتاده و می افتد؛ شما کاری خلاف شرع و اخلاق انجام نداده اید و هیچ تقصیری به گردن شما نیست. بارها پیش آمده که دختر و پسر هر دو از لحاظ ایمانی و خانوادگی سالم بوده اند ولی ازدواج شان روی نداده و کفو مناسبی برای هم نبوده اند.
سخن پایانی
 پرسشگر گرامی ازدواج مقدمات و شرایطی دارد که اگر آنها نباشند عملا ازدواج غیر ممکن می شود. یکی از این شرایط داشتن شغل و درآمد است. به هر حال هزینه های زندگی مشترک جزو واقعیت های زندگی مشترک است و نمی شود آن را انکار کرد. و والدین یا هیچ کس دیگری نیز حاضر به پرداخت این هزینه ها نیستند بنابراین باید راهی برای تامین این هزینه ها وجود داشته باشد که آن داشتن شغل است.
اگر پسر شغلی نداشته باشد نه تنها خانواده دختر پاسخ منفی می دهند بلکه خانواده پسر نیز رغبتی برای خواستگاری نخواهند داشت.
البته داشتن شغل آنچنانی، سرمایه زیاد یا خانه و ماشین برای ازدواج ضرورت ندارد.
بنابراین بهترین کار در شرایط فعلی یافتن شغل است، اگرچه شغلی پاره وقت. و اگر چنین کاری کنید خانواده نیز صحبت و خواسته شما را جدی تر می گیرند و چه بسا خود آنها به شما پیشنهاد ازدواج بدهند. اگر چه اشتغال با وجود تحصیل کاری مشکل است ولکن غیر ممکن نیست.  
دوست خوبم، اگر شما شرایط و مقدمات ازدواج را داشته باشید یعنی شغل و همت کار و با این حال دختر و خانواده اش به شما پاسخ منفی داده اند و توقعات آنها زیاد است. نباید از این موضوع ناراحت شوید بلکه باید خوشحال نیز باشید. زیرا اگر با چنین فرد ازدواج می کردید، فردا روز از عهده توقعات او برنمی آمدید و مدام باید بر سر مشکلات با هم درگیر می شدید و جروبحث می کردید. شما باید از خدا شاکر باشید که این ازدواج سر نگرفته است. و از این پس باید دقت داشته باشید که فردی را برای خواستگاری انتخاب کنید که کفو شما و خانواده شما باشند.
دختر و پسر باید در اموری مثل  ایمان و اعتقادات، فرهنگ و آداب و رسوم، توقّعات از زندگی، نوع نگاه به زندگی، ویژگی های اخلاقی، وضعیّت خانوادگی، سن، تحصیلات، اقتصاد، هوش، زیبایی کفو و همتای هم باشند و تفاوت زیادی با هم نداشته باشند.
دوست عزیز، باید توجه داشته باشید که خداوند این جهان را آفریده و اوست که آن را اداره می کند. هیچ برگی از درخت نمی افتد مگر اینکه خداوند به آن آگاه است. اگر به خداوند توکل کنید و از او بخواهید که همسری خوب و شایسته نصیب شما بگرداند مطمئن باشید که در موعد مقرر فردی مناسب را نصیب شما خواهد کرد.
البته باید بدانید که خداوند به انسان عقل نیز داده است و باید با عقلش راه را از بیراهه تشخیص دهد. انسان باید از فرد مقابل  در ازدواج تحقیق کند و تناسب و کفویت با خود را بررسی کند و اگر چنانچه در این مسیر اشتباهی نیز بکند، خداوند دست او را می گیرد و نمی گذارد که زندگی اش خراب شود. اگر به خدا توکل کنید و از او کمک بخواهید در مواقع حساس دست شما را می گیرد و چه بسا در این مورد نیز خدا نخواسته است که این وصلت شکل بگیرد و این به صلاح شما بوده است.
در پایان دعا می کنیم که هر چه زودتر خداوند همسری شایسته و کفو شما نصیب شما بگرداند. موفّق باشید. منتظر مکاتبات بعدی شما هستیم.

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد