قیام امام زمان(عج)، مظهر نهضت عاشورا/رحیم کارگر
۱۳۹۳/۰۸/۰۸
–
۱۵۶ بازدید
یکی از پیوندها و اشتراکات نهضت حسینی و انقلاب مهدوی، همسانی و همگونگی مظاهر و جلوههای حماسی ـ عرفانی آن دو است؛ یعنی، این دو قیام، مظهر اتم و اکمل خدا محوری، حقّ خواهی، قیام به حق، عزّت مندی، اقتدار و ظفرمندی است. پیروزی از آن هر دو است؛ چه اینکه نهضت خونین عاشورا، پیروزی واقعی را از آن خود کرد و پس از مدتی طومار امویان را در هم پیچید و جانها و دلهای آزادگان را حرارت و روشنی بخشید. قیام مهدوی نیز در تمام ابعاد و محورهای انقلاب، پیروز و غالب خواهد بود و با شکست و نابودی تمامی دشمنان حقّ و اعداء الله، زیباییها، فضیلتها، نیکیها، خوشیها و…را تحقّق خواهد بخشید.
امام مهدی4 مظهر اتمّ اسمای الهی و خاتم الاوصیاء است و همه فضایل و ویژگیهای پیامبران و صالحان در او بروز و ظهور مییابد. نتیجه و ثمره برنامهها و آرمانهای انبیا و اوصیا، در عصر او و به دست او ظاهر میشود. او ذخیره و بقیّه الله بر روی زمین و میراث دار رسولان و امامان است. او در هم شکنندة صولت و قدرت جبّاران و گردنکشان و نابود کنندة دشمنان خدا و ستمگران و جنود شیطان است.
عصر ظهور و حاکمیت امام مهدی4، عصر ایمان، نورانیت، عدالت، عقلانیت، حقیقت و عبودیّت است و دوران او، دوران ظهور مهر و قهر الهی به نحو کامل است. قهر وغضب خداوند بر دشمنان و مهر او به مستضعفان و صالحان، در وجود مبارک امام7 جلوهگر است. جامعه جهانی در آن زمان، جامعهای است که غرق در فساد و تباهی است؛ ظلم و ستم بیداد میکند و طاغوتیان و شریران بر جان و مال مردم مسلّط میشوند. اخلاق رذیله و رفتارهای گناه آلود شیوع یافته و تبعیض و ناامنی، خونریزی و…جهان را فرا میگیرد. عدالت و معنویت کم فروغ گشته و ظلمت و جهالت مدرن گسترش مییابد و….
رفع همه این کاستیها و مشکلات و اصلاح امور، نیاز به یک دگرگونی واقعی در روحیات واخلاق مردم و انقلاب توفنده علیه صاحبان زر و زور و تزویر (گروه باطل) دارد.
تا انقلابی در دلها و قیامی علیه شرّها، صورت نگیرد، مشکلات بشر باقی خواهد ماند و او رنگ آرامش، آسایش و تعالی را نخواهد دید. امّا با لطف و عنایات الهی و قیام فراگیر و گسترده حضرت مهدی4 و اقدامات تبلیغی و هدایتی او، انسانها به رشد فکری و اخلاقی خواهند رسید و تمامی موانع شکوفایی و بالندگی روحی و مادی آنان، از بین خواهد رفت.
برای قیام علیه همه شرور و مفاسد و انقلاب علیه همه مفسدان و جبّاران، باید قاطع، توانا، مقتدر و با صلابت بود و برای اصلاح جامعه انسانی و تغییر رفتارها و پندارها نیز باید مهرورز و با عطوفت بود و با اقدامات فرهنگی و تبلیغی و تربیت و تعلیم، بر دلها حکومت کرد. این امر در عصر ظهور، به طور کامل بروز یافته و جامعه آرمانی اسلام شکل خواهد گرفت.
قیام مهدوی، در امتداد نهضت عاشورا و جلوة کامل و گستردهای از آن خواهد بود؛ از این رو دارای تجلیات و مظاهر حماسی ـ عرفانی مشترکی با آن است.
حضرت مهدی4 حجّت خدا، خاتم اوصیا، رهایی بخش امّت، مهدی منتظر، باعث، وارث، خلف صالح، قائم به حقّ، مظهر دین، دادگستر، بقیة الله، صاحب الزمان، صاحب شمشیر، امام منتظر و برپادارندة حکومت عدل الهی و…است. [1]
او یکتا مظهر و مصداق این اسامی و القاب شریف است و هرگز احدی در اینها با او شریک نیست. او ثمره مقدس شجرة نبوت، عصاره دودمان امامت، خلف شایسته محمد6 و علی7 است. پرچم حقّ به دست با کفایت او است که هر کس به او چنگ زند، نجات مییابد و هر کس تخلّف کند، هلاک میشود… .[2] «پایان تاریخ» شاهد ظهور و بروز این اوصاف و ویژگیها است.
این مظاهر و تجلیا ت را میتوان بر اساس اوصاف و ویژگیهایی که برای امام مهدی4 بر شمرده شده، تبیین و بررسی کرد. امام رضا7 در یک حدیث طولانی، حضرت مهدی4 را چنین توصیف میکند: «… یکون اعلم الناس و احکم الناس و اتقی الناس و احلم الناس و اسخی الناس و اعبد الناس…تکون رائحتها اطیب من رائحة المِسْکِ ویکونُ دعاؤه مُستجاباً حتّی أنّه دَعا علی صخرةٍ لانشقّت بنصفین»[3]؛ «او داناترین مردمان، حکیمترین آنان، پرهیزگارترین ایشان، بردبارترین مردمان، سخیترین آنان و عابدترین همگان است. عطر وجودش از هر مشکی خوشبوتر است. دعایش همواره به اجابت میرسد. اگر در مورد سنگی دعا کند، از وسط به دو نیم میشود…».
البته از آنجایی که ظهور و قیام حضرت مهدی4 ابعاد جهانی و گستردهتری دارد؛ ویژگیها و ظهورات خاصّی هم خواهد داشت و جلوههای حماسی و عرفانی آن، کامل تر و عام تر خواهد بود.
در نهایت باید دانست که مصاف نهایی حق و باطل، بایستهها و الزامات خاصّ خود را دارد و برای پیروزی در آن، نیاز به امکانات و تواناییها و قدرت ویژه و فراوانی هست. نتیجه و ثمره پیروزی در آن نیز، بسیار گستر ده و فراگیر بوده و جلوهها و ظهورات کامل تر و درخشان تری دارد.
ابعاد حماسی ـ عرفانی این مظاهر و ویژگیها، در امتداد ظهورات و زیباییهای عاشورا است و وجود آنها به طور اتم و اکمل برای غلبه و چیرگی حقّ بر باطل و نور بر ظلمت، بایسته و ضرور ی است.در اینجا به بعضی از این اوصاف و ویژگیها اشاره میشود:
2-1. قائم بامر الله
یکی از ابعاد مهم و برجسته قیام مهدوی، الهی بودن آن و تحقق و ظهور کامل عبودیت و حاکمیت آیین یکتا پرستی در آن است. حضرت مهدی4 بقیةالله، وجهالله، ولیّالله، خلیفةالله، عینالله، حجّةالله، الخاشع لله و القائم بامرالله است؛ یعنی، وجود آن حضرت دارای چند بعد عرفانی و اخلاقی بر جسته و آشکار است:
الف. ارتباط و پیوند ویژه با باری تعالی؛
ب. مجلا و مظهر کامل اسماء الله؛
ج. احیاگر و بر پا دارنده دستورات الهی و تعالیم دینی؛
د. تحقّق بخش عبودیت و یکتا پرستی.
بر اساس این اشاره، حضرت مهدی4، مظهر نورانیت جهان و زدایندة ظلمت و شیطنت است؛ یعنی، ریشه کنی تمامی نمودهای باطل بر اساس خداگرایی و خدا محوری. در روایات به زیبایی این مسئله مورد توجّه قرار گرفته است:
«مهدی4 در برابر خداوند و جلال الهی، بسیار فروتن است؛ همچون عقاب، به هنگامی که بال خویش فروگشاید (خاشع لله کخشوع النسر لجناحه[4]) و سر به زیر انداخته از اوج آسمان فرود آید. مهدی4 در برابر جلال خداوند، چنان خاشع و قروتن است که شیشه در برابر آتش خضوع دارد (المهدی خاشع لله کخشوع الزجاجه) [5]. خدا و عظمت او در وجود او متجلّی است و همه هستی او را در خود فرو برده است.[6]
مهدی4 عادل است و خجسته و پاکیزه. او ذرّهای از حق را فرونگذارد. خداوند دین اسلام را به دست او عزیز گرداند…همواره بیم خداوند را به دل دارد و به مقام تقرّبی که در نزد خدا دارد، مغرور نمیشود[7].
امام رضا7 میفرماید: «یکون اولی بالناس من انفسهم و اشفق علیهم من آبائهم و امّهاتهم و یکون اشدّ الناس تواضعا لله و یکون آخذ الناس بما یأمر به واکف الناس عمّا ینهی عنه»؛[8] «او برای مردم از خودشان اولیتر، از پدر و مادر شان مهربان تر و در برابر خدا از همه متواضع تر است. آنچه به مردم فرمان دهد، خود بیش از دیگران به آن عمل میکند و آنچه مردم را از آن نهی کند، خود بیشتر از همگان از آن پرهیز میکند».
امام کاظم7 در باره او میفرماید:
«…بأبی من لا یأخذه والله لومة لائم، مصباح الدجی بأبی القائم بأمر الله[9]»؛ «… پدرم فدای کسی که در راه خدا سرزنش ملامت گران در او تأثیر نمیگذارد. او چراغ هدایت در تاریکیهای مطلق است. پدرم فدای کسی که به امر خدا قیام میکند (بأبی القائم بأمر الله). او ماه تابانی است که بر سراسر گیتی غلبه میکند و کلمه توحید را در سراسر جهان کامل و حاکم میسازد (تمّت کلمة الاخلاص لله علی التوحید[10]). هنگامی که قیام میکند، جز خدای تبارک و تعالی پرستیده نمیشود (اذا قام القائم، لم یعبد الا الله عزّ و جلّ [11]). در زمان او امر خداوند برتری داده شده و دین خدا ظاهر میگردد (یعلی امر الله و یظهر دین الله)؛ به همین جهت آن حضرت نماد و مظهر کامل دینخواهی و بر پادارندة شریعت است (هو القائم بالحقّ و المظهر للّدین[12]). به یقین با ظهور نور خداوند بر روی زمین (تشرق الارض بنور ربّها[13])، تمامی مظاهر و جلوههای شرک، کفر، نفاق، فساد، ظلمت و…به دست حضرت مهدی4 بر چیده خواهد شد.
2-2. عزیز و آزاد مردم
همان گونه امام حسین7 مظهر عزّت و افتخار بود و زیر بار بیعت و سازش با طاغوت زمان نرفت، امام مهدی4 نیز در اوج عزّت و سربلندی زندگی میکند و جلوهگاه تام و تمام افتخار و عزّت مندی است؛ به طوری که در هیچ وقت و برهه ای، بیعت هیچ ستمگر و ظالمی را بر عهده ندارد و آزاد و سر افراز از همه قید و بندها است. براساس روایات فراوان، قائم7 قیام میکند، در حالی که بیعت هیچ کس بر عهده او نخواهد بود (یقوم القائم و لیس فی عنقه بیعة لأحد[14]).
امام صادق7 نیز فرمود: «یقوم القائم7 و لیس لأحد فی عنقه عقد ولا عهد و لا بیعة»؛[15] «قائم زمانی که قیام کند، بیعت، پیمان و عهد هیچ کس را بر گردن ندارد».
امام حسن مجتبی7 فرموده است: «اما انه ما منّا احد الاّ و یقع فی عنقه بیعة لطاغیة زمانه الاّ القائم»؛[16] «هر یک از ما ]مطابق حکمت خدا[ در گردنش برای طاغوت زمانش بیعتی هست، به جز قائم7».
رهبر و امامی که وظیفه مبارزه نهایی با گروه باطل و نابودی طاغیان و جبّاران را بر عهده دارد، از هر قید و بندی آزاد است و هیچ گردنکش و ستمگری بر او امر و نهی نمیکند و تسلّط ندارد. چنین امامی بر اوضاع و احوال زمانها آگاه است و در اوج عزّت و حریّت زندگی میکند. بعد از قیام خود نیز این عزّت وآزادگی را به همه ارزانی خواهد داشت و دشمنان حق را ذلیل خواهد کرد. خود آن حضرت در توقیع شریف مینویسد: «انّی اخرج حین اخرج و لا بیعة لاحد الطوغیت فی عنقی[17]»؛ «من وقتی که قیام میکنم، بیعت هیچ یک از طاغوتهای زمانه در گردنم نیست».
آن حضرت نه تنها، زیر بار بیعت هیچ حکومت ظالمانه و جابرانهای نرفته و در اوج عزّت و افتخار زندگی میکند؛ بلکه خود عزیز کننده اسلام و مسلمین و خوار کنندة دشمنان است؛ چنان که در دعای افتتاح از خداوند میخواهیم:
«الهم انا نرغب الیک فی دولة کریمة تعزّ بها الاسلام و اهله و تذلّ بها النفاق و اهله»؛ «خدایا! از تو امید داریم که دولت با کرامت امام زمان را به ظهور آوری و اسلام و اهلش را با آن عزّت بخشی و نفاق و اهل آن را ذلیل و خوار گردانی».
در دعای ندبه نیز امام زمان7 را چنین خطاب میکنیم:
«این مُعزّ الاولیاء و مُذلّ الاعداء»؛ «کجاست آن عزّت دهندة دوستان و خوار کنندة دشمنان».
همچنین میگوییم: «این قاصم شوکة المعتدین»؛ «کجاست آن حاکم قدرتمندی که شوکت و عزّت تجاوزگران را در هم میشکند».
2-3. جهاد گر و قیام کننده به حقّ
مرحله سرنوشت ساز حیات طیّبه بشری، با حضور و ظهور امام معصوم7 شروع میشود. در این مرحله امام مهدی4 از پرده غیبت بیرون میآید و ظهور میکند. او قیام علیه جبهه کفر و باطل را رهبری میکند و با تمام توان و قدرت و با یاری صالحان و حق جویان، به مصاف نهایی با جنود شیطان میرود.
یکی از مباحث قابل توجّه درباره قیام حضرت مهدی4، وقوع آن در روز عاشورا است؛ یعنی، انقلاب مهدوی، نهضتی عاشورایی و حسینی و علیه تمام یزیدیان و طاغوتهای زمان است. امام باقر7 میفرماید: «کأنّی بالقائم یوم عاشورا یوم السبت قائماً بین الرکن و المقام و بین یدیه جبرئیل ینادی: البیعة لله فیملأها عدلاً کما ملئت ظلما و جوراً[18]»؛ «گویا حضرت قائم7 را میبینم که روز عاشورا روز شنبه بین رکن و مقام ایستاده و جبرئیل پیش روی او ندا میکند: بیعت برای خداوند است. پس زمین را پر از عدل میکند؛ همان گونه که پر از ظلم و جور شده بود».
جبهه مبارزه و جهاد امام مهدی4، همه زمین را در برمی گیرد. از مکه و سرزمین نور و ایمان شروع میشود و با فتح کشورهای غیر اسلامی و غیر مذهبی، پایان مییابد و همه مردم روی زمین را در برابر اسلام و آیین یکتاپرستی، تسلیم میکند.
پیامبر اکرم6 میفرماید: «لا تقوم الساعة حتی یقوم قائمٌ للحق منّا و ذلک حین یأذن الله عزوجّل له و من تَبِعَه نجا و من تخلف عنه هلک…»[19]؛ «قیامت برپا نمیشود جز هنگامی که قائمی از ما بر حقّ قیام میکند و این هنگامی است که خداوند اذن ظهور میدهد. کسی که از او پیروی کند، نجات مییابد و کسی که از او تخلف کند، هلاک میشود…».
همچنین فرمود: «…و ینادی منادٍ من السماء: اَلا اِنّ فُلاناً بن فلان هو المهدی قائم آل محمد، فاسمعوا له و اطیعوا و ذلک الصوت صوت جبرائیل حین یدعو للبیعة فی صبیحة یومَ الخلاص[20]»؛ «…منادی از آسمان ندا میکند که فلانی پسر فلان، مهدی و قائم آل محمد6 است. به فرمان او گوش فرا دهید و از او اطاعت کنید. این صدا، ندای جبرئیل خواهد بود که در بامداد روز رهایی، در میان آسمان و زمین این چنین ندا خواهد کرد».
مصلح نهایی در این دوره، همة موانع رشد و کمال انسانها را با قدرت نابود میکند و متناسب با عظمت و بزرگی کار و هدفی که در نظر دارد، مبارزه و جهادی عظیم و گسترده تدارک میبیند و چون اجرای عدالت اجتماعی دقیق و واقعی و برقراری حاکمیت مستضعفان و قطع دست مستکبران مالی، سیاسی و نظامی و کنار زدن آنان از کلیه مراکز قدرت اجتماعی، کاری بس عظیم و بزرگ است و نابودی تمام منابع قدرت اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و نظامی را در گامهای نخست لازم دارد و این چنین انقلابی، به سادگی و بدون کارشکنیهای بزرگ و مخاطره آمیز و ویرانگر انجام نخواهد یافت.بنابراین تنها با حرکت نظامی و نیروهای بزرگ، میتوان به مقصد اصلی دست یافت و چون هدف هر چه والاتر و بزرگ تر و جهانی تر باشد، مبارزه و جهادی بزرگ تر و خستگی ناپذیرتر لازم دارد و هدف از قیام و انقلاب امام قائم، عظیمترین آرمان و هدفی است که همه پیامبران و مصلحان دلسوز در سر داشتند. از این روز این قیام همراه مبارزه و جهادی عظیم تر و خروشان تر از همه درگیریها و جهادهای حقطلبانه تاریخ خواهد بود[21].
در روایتی از امام علی7 آمده است: «بابی ابن خیرة الاماء ـ یعنی القائم من ولده ـ یسومهم خسفاً و یسبقهم بکأس مصبرة و لا یعطیهم الا السیف هرجاً…»[22]؛ «…پدرم فدای فرزند بهترین کنیزان ـ یعنی امام قائم ـ که ظالمان و بدکاران را خوار و ذلیل خواهد کرد و جام زهرآگین به کامشان خواهد ریخت و با شمشیر، با آنان برخورد خواهد کرد».
به همین جهت امام جواد7 میگوید: «ما منّا الا و هو قائم بامر الله عزوجّل و هاد الی دین الله و لکنّ القائم الذّی یُطهّر الله به الارض من اهل الکفر و الجحود و یملأها عدلاً و قسطاً هو الذی تخفی علی الناس و لادته…[23]»؛ «هیچ کس از خاندان ما نیست، جز اینکه او قیام به امر خدا کرده و به سوی دین الهی هدایت میکند؛ ولی آن قائمی که خداوند زمین را به وسیله او از اهل کفر و انکار پاک و مطهّر میگرداند و آن را پر از عدل و قسط میکند، آن کسی است که ولادتش مخفی بوده است…».
2-4. امام منصور
یکی از ویژگیها و جلوههای خیرهکننده قیام حضرت مهدی4، یاری و نصرت خداوندی از آن است. از روایات مختلف استفاده میشود که به هنگام ظهور، رعب و خوف او در دلهای سپاه کفر و نفاق میافتد و وقتی آن حضرت قصد جایی را میکند، دشمن پیشاپیش دچار وحشت میشود؛ به صورتی که توانایی ایستادگی و مقاومت در برابر سپاهیان حق را از دست میدهد.
همچنین از مزایا و ویژگیهای بارز آن حضرت این است که علاوه بر عنایات و تأییدات مستقیم الهی، ملائکه آسمان و فرشتگان نیز به یاری او میشتابند و این چیزی است که برای پیامبر اسلام واقع شده؛ ولی برای امامان معصوم و دیگران صورت نگرفته است.
بر این اساس امدادهای الهی، گاهی در قدرتی است که خداوند به حضرت مهدی4 داده است که با انجام کراماتی، مشکلات را از سر راه برمی دارد و یا به وسیله رعب و ترسی است که خداوند در دل دشمن ایجاد میکند و یا اینکه خداوند ملائکه را به یاری حضرت میفرستد. در بعضی از روایات سخن از نیروهایی است که دارای خصوصیات فرشتگان بوده و منتظر حضرت هستند تا او را یاری کنند و… .[24]
رسول خدا فرموده است: «و ینصره بالرعب فیملأ الارض قسطا و عدلا…[25]»؛ «خداوند او را با رعبی که در دلهای مخالفان میافکند، یاری میکند؛ پس زمین را از عدل و داد آکنده میسازد…».
امام باقر7 فرمود: «القائم منا منصور بالرعب مؤیّد بالنصر تطوی له الارض…[26]»؛ «قائم ما یاری شده با سپاه ترس و تأیید شده به وسیله نصرت الهی است. زمین برای او در هم پیچیده میشود».
امام صادق7 درباره آن حضرت میفرماید: «…یؤیّده بِثلاثةِ اجناد: بالملائکة و المؤمنین و الرعب و خروجه کخروج رسول الله…»[27]؛ «[خداوند] او را با سه سپاه تأیید و یاری میکند: فرشتگان، مؤمنان و ترس (رعب در دل دشمنان)و خروج او، مانند خارج شدن پیامبر6 است».
از پیامبر اکرم نقل شده است: «تظهر دینَ الله ویُؤیّد بنصرالله وینصر بملائکة الله…»؛ «دین خدا را در جهان آشکار میکند. با نصرت و یاری الهی تأیید و با فرشتگان پروردگار پشتیبانی خواهد شد». امام باقر7 نیز فرمود: «لو قد قام قائم آل محمد لنصره الله بالملائکه[28]»؛ «اگر قائم آل محمد قیام کند، خداوند او را با فرشتگان یاری خواهد فرمود».
همچنین فرمود: «گویی قائم را در نجف کوفه میبینم که با پنج هزار فرشته، از مکه به سوی نجف شتافته، جبرئیل از دست راست و میکائیل از سمت چپ و شعیب بن صالح در پیشاپیش و مؤمنان در اطراف او حرکت میکنند. او سپاهیانش را در شهرها پخش میکند؛ قسطنطنیه، چین و کوههای دیلم را فتح میکند…[29]».
بر این اساس یکی از مظاهر و جلوههای قدرت خداوندی، نصرت و یاری ویژه او از خلیفه و حجتش بر روی زمین و در جهت پیروزی و غلبه نهایی بر کفر و شرک و ستم است.
2-5. قائد عادل
امام مهدی4 مظهر و مجلای اسم عادل خداوند و ظاهر کننده و آشکار سازنده عدالت، دادگری، قسط و عدل الهی بر روی زمین است. او رهبری عادل (القائد العادل) و گسترش دهنده عدالت (الباسط العدل) است و چنان عدل و دادی از آن حضرت دیده میشود که بشر تاکنون مثل آن را ندیده و نشنیده است.
او خود، مظهر و نماد کامل «عدل» است و به دست او گرمی و حرارت عدالت بر دلها، جانها، خانهها، شهرها و فکرها نفوذ میکند و جامعه آرمانی اسلام شکل میگیرد.
این خصوصیت و ویژگی امام زمان (آکنده ساختن جهان از عدل و داد)، چنان است که گویا از تمام خصایص و مزایای آن حضرت، مشهورتر و نمایان تر است و به مجرد ذکر جمله «یملأ الله الارض قسطا و عدلا…»، فوری برای شنوندگان، امام زمان تداعی میشود. شاید رمز آن، کثرت تکرار این مطلب و واژه در اخبار شیعه و سنی است. به طوری که صاحب منتخب الاثر میگوید: 148 حدیث متضمن این نکته است. در روایت مشهور از نبی اکرم نقل شده است: «لم تنقض الایّام و اللیالی حتی یبعث الله رجلا من اهل بیتی یُواطی اِسمُه اِسمی یَملأ الارضَ عدلاَ و قسطاَ کما مُلئت ظلماً و جوراً»[30]؛ «روزگار به پایان نمیرسد تا اینکه خداوند مردی از خاندان من را ـ که همنام من است ـ برمیانگیزد؛ او زمین را پر از عدل و داد میکند؛ چنانکه پر از ظلم و جور شده است».
نکته بسیار قابل توجه آنکه این عدل فراگیر و جهانی، مقتضای آن ظلمها و ستمهای جهانگیر و عمومی است که همه جا را فرا گرفته و کام همه را تلخ ساخته است.روزگاری بر بشر میگذرد که ظلم، اجحاف، تعدّی و تجاوز به حقوق هم و ناپاکی و نادرستی همه را به ستوه آورده است و همگان در آه و ناله از دست یکدیگرند. چنین وضع آشفته و رنج باری که عمدتا از ناحیه طاغوتیان، جباران، حاکمان جائر و ستمگر بر مردم تحمیل میشود، خود به خود روزگاری را میطلبد که عدل و پاکی و تقوا بر سر آن جامعه پرتو اندازد و حلاوت عدل و عدالت کام همه را شیرین بسازد.[31]
حضرت علی7 خطاب به فرزند بزرگوارش امام حسین7 ـ که در راه تحقق عدالت و معنویت شهید گردید ـ فرمود: «التاسع من ولدک یا حسین هو القائم بالحق و المظهر للدین و الباسط للعدل…» [32]؛ «نهمین فرزند توای حسین! قائم به حق است. دین را آشکار میسازد و عدالت را در روی زمین میگستراند». شخصی از امام صادق7 درباره سلطان عادل پرسید؛ آن حضرت ضمن برشمردن امامان معصوم، به حضرت مهدی4اشاره فرمود: «السلطان العادل…هو سلطان بعد السلطان الی ان ینتهی الی السلطان الثانی العشر[33]». همچنین درباره آن حضرت آمده است: «القائد العادل الحافظ لما الستودع[34]»؛ «رهبری عادل و نگهبان آنچه که به او امانت داده شده است».
دولت آن حضرت بر رفع ظلم و ستم و حکومت عادلانه استوار است؛ چنان که امام صادق7 فرمود: «اذا قام حکم بالعدل و ارتفع فی ایامه الجور وامنت به السبل…[35]»؛ «چون مهدی قیام کند، به عدالت داوری میکند و در زمان او ستم ریشه کن میشود و راهها امن میگردد». در روایت بسیار زیبایی آمده است: «اما والله لیدخلنّ عدله جوف بیوتهم کما یدخل الحرّ و القرّ»[36]؛ «بدانید به خدا سوگند! همان طور که سرما و گرما به خانه مردم نفوذ میکند، عدالت او به درون خانههایشان راه مییابد» و نیز: «یحییها بالقائم فیعدل فیها فیحی الارض بالعدل بعد موتها بالظلم[37]»؛ «خداوند زمین را به واسطه قائم زنده میکند؛ پس او در آن عدالت میورزد و در نتیجه زمین با عدالت او حیات مییابد، بعد از آنکه با ستم ظالمان مرده بود». همچنین در روایتی آمده است. «فیریکم کیف عدل السیره[38]»؛ «به شما نشان خواهد داد که سیرت عدل و حکومت عادلانه چگونه است».
تصویر رخ ماه تو، در قاب دل ماست
فردوس ولای تو تماشاگه گلهاست
سلطان مسیحا نفس کشور عدلی
الطاف کریمانه تو شهد مهنّاست
آوازه فضل تو بهین نامة هستی
آیات خداوند زرخسار تو پیداست
انوار نگاه تو، همه صلح و کرامت
خورشید کلامت به جهان گوهر یکتاست
زیبندهترین جلوة هستی است وجودت
فیض نظر تو، به جهان آیة زیباست
از حسرت دیدار تو اندر تب و تابیم
تسنیم ملاقات تو احیاگر جانهاست
2-6. صاحب قدرت و شجاعت
دو ویژگی و جلوه بارز امام مهدی4، «قدرت و توانایی کم نظیر» و «شجاعت و اقتدار منحصر به فرد» است. او قائم بالسیف، صاحب السیف، صاحب رایت محمدی و دارندة صولت علوی است.
حضرت مهدی4 در برابر گروه باطل و جنود شیطان، با قدرت، اقتدار و شجاعت کامل ظاهر میشود و در راه و کار خود، سازش پذیر و خائف نیست. او در اجرای احکام و تعالیم دینی و مبارزه با ظالمان و حق گریزان، قاطعیتی شگرف دارد. او مظهر عطوفت، رحمت و مهر الهی است و با بندگان صالح خدا و مظلومان و مستضعفان، با شفقت و دلسوزی رفتار میکند؛ در عین حال مظهر خشم و غضب الهی بر فاسدان و ظالمان نیز هست و بدین جهت با دشمنان خدا با شدّت و قدرت برخورد میکند.
اگر این شدت و اقتدار نباشد، امکان ریشه کنی ظلمت، جهالت، جنایت و رذالت وجود نخواهد داشت و صاحبان زر و زور و تزویر باز میداندار و یکهتاز خواهند بود. در احادیث آمده است: «از شمشیر برنده و اراده قاطع امام و یارانش، همه اهریمنان میهراسند و ترسی گران بر روان دژخیمان خون آشام سایه میافکند و لرزه بر اندام خودکامگان و طاغوتیان میافتد». درباره ظهور آن حضرت آمده است: «یظهر صاحب الرایة المحمدیة والدولة الاحمدیة القائم بالسیف و الحال…[39]»؛ «صاحب رایت محمدی و بنیانگذار دولت احمدی ظهور میکند؛ در حالی که شمشیر در دست دارد».
امام صادق7 فرمود: «کلنا قائم بامرالله واحد بعد واحد؛ حتی یجیء صاحب السیف فاذا جاء صاحب السیف جاء بامر غیر الذی کان»؛ [40] «همه ما قائم به امر خداییم، یکی پس از دیگری تا زمانی که صاحب شمشیر بیاید.وقتی صاحب شمشیر آمد، امر و دستوری غیر از آنچه هست، میآورد».
آن حضرت همچنین فرمود: «لو قد قام القائم ما احتاج الی مُسائلتکم عن ذلک و لأقام فی کثیر مِنکم من اهل النفاق حدَّ الله»؛ [41] هنگامی که قائم قیام میکند، نیازی ندارد که از شما درخواست یاری کند و نسبت به بسیاری ازمنافقان حدّ الهی را جاری میسازد».
اینها درباره اقتدار و سازش ناپذیری او با مفسدان و تبهکاران است و باید توجه کرد که آ ن حضرت از نظر قدرت بدنی و شجاعت نیز بینظیر است. پیشوای ششم میفرماید: «یکون قویا فی بدنه، حتّی لو مَدّ یده الی اعظم شجرة علی وجهِ الارض لقلعها و لو صاحَ بین الجِبالِ لتدکدکتْ صخورها»؛ [42] «بدنش آن قدر قوی خواهد بود که اگر دستش را به سوی بزرگترین درخت روی زمین دراز کند، آن را از ریشه بیرون میآورد و اگر در میان کوهها نهیب بزند، صخره هایش فرو میریزد». درباره سپاهیان آن حضرت نیز آمده است: «یخرج بجیش لو استقبل به الجبال لهدمها و اتّخذَ فیها طریقاً»؛ [43]«با سپاهی حرکت میکند که اگر با کوهها رو به رو شوند، کوهها را در هم میریزند و از دل کوهها راه بر میگزینند».
این بدان معنا است که قیام حضرت مهدی و پیروزی او بر دشمنان، نیاز به امکانات و تواناییهای ویژهای دارد و این امر به راحتی به دست نخواهد آمد.
مفضل بن عمر میگوید: در حضور امام صادق7 شنیدم که از حضرت قائم یاد شد؛ پس عرض کردم: همانا امیدوارم کار ایشان به آسانی صورت پذیرد؛ فرمود: «آن امر صورت نمیپذیرد تا اینکه عرق و خون بسته شده را برطرف سازید[44]».
2-7. ظلم ستیز و ستم سوز
در قسمتهای پیشین اشاره شد که یکی از ویژگیهای برجسته امام مهدی4 مبارزه بیامان او با ظلم و ستم و بیداد گری است. در واقع عصر ظهور، دوران ریشه کنی ظلم و جور و نابودی ستمگران و جباران است.
آن حضرت نه تنها ریشه بیداد را میکند؛ بلکه زمینهها و بسترهای آن را نیز از میان برمی دارد و جهان را از لوث این کژتابی و کج روی پاک میسازد. او تمامی حاکمان جائر و ستمگر را برکنار میکند و قدرتهای جور را در هم میشکند… .
از آنجایی که پیشتر در این باره بحث شده، تنها به بعضی از روایات مربوط اشاره میشود. امام رضا7 میفرماید: «الرابع من ولدی ابن سیدة الاماء یطهّر الله به الارض من کلِّ جور و یُقدّسها من کلِّ ظلم…»؛[45] «چهارمین فرزند من پسر بانوی کنیزان است که خداوند به وسیله او، روی زمین را از هر گونه ظلم و ستم پاک و پاکیزه میگرداند».
امام صادق7 میفرماید: «یبید الظلم واهله یقیم الدین[46]»؛ «ستم و ستمگران را ریشه کن میسازد و دین را استوار میدارد». در روایتی آمده است: «لیعزلَنَّ عنَکم امراء الجور و لیطهَّرنَّ الارضَ من کل غاش[47]»؛ «حکمرانان ستم پیشه را عزل میکند و زمین را از هر انسان نیرنگ باز و فریب کار پاک میسازد». همچنین: «فاذا اراد الله عزوجل ان یعید الاسلام عزیزاً قصم کل جبار عنید…»؛ [48] «هنگامی که خداوند اراده کند عظمت اسلام را بازگرداند، ]به دست مهدی4[ همه ستمگران سرکش و عنود را هلاک میسازد».
2-8. پاک کننده زمین از شرک، فساد و نفاق
یکی از مشکلات همیشگی بشر ـ که ناشی از شیطنت و اغواگری ابلیس است ـ وجود انواع شرها، رذایل و پلیدیهای فکری، اخلاقی و عقیدتی است! اینها مبنا و خاستگاه جبهه باطل و زمینه ساز ظلمت، جهالت و دنائت است. ظهور و بروز این مشکلات در عصر امام حسین7 باعث انحراف در دین، بدعت، دنیاگرایی و خلافت فاسقان و بداندیشان بود که آن حضرت با قیام خونین خود، توانست تا حدی اسلام وجامعه مسلمین را از خطرات آن مصون نگه دارد. اما در عصر ظهور و قبل از آن، مشکلات یاد شده گسترده تر، شدیدتر و خطرناک تر خواهد بود و تا زمانی که از اساس و ریشه از بین نروند، جامعه بشری همچنان در تاریکی، فساد و رذالت خواهد ماند.
اینها نمودهای واقعی جبهه باطل و در جهت تحقّق حاکمیت شیطان است و تا زمانی که از بین نروند، امکان اصلاح جامعه، احیای دلها! نجات بشر و گسترش فضیلتها وجود نخواهد داشت؛ به همین جهت است که امام مهدی4 ریشه تمامی شرور و مفاسد را برخواهد کند و اهل نفاق و شرک و فتنه را سرکوب خواهد ساخت. در روایات حضرت مهدی4 با عناوینی چون: کشنده فاجران (قاتل الفجرة) و از بین برنده کافران (قاتل الکفرة) و…معرفی شده است: «اوامیر امیران، قاتل تبهکاران، آقای دو جهان و…است». [49]
آن حضرت هر کجا منکری را ببیند، آن را انکار میکند (لا یری منکر الا انکره)[50] و هر کجا شرکی ببیند، ریشه کن میسازد (حتی لا یکون شرک علی ظهر الارض). شر از جهان رخت برمیبندد (یذهب الشر) و خیر باقی میماند (یبقی الخیر). [51]خداوند به وسیله او فتنههای جانکاه را آرام و ساکن میسازد (یطفی به الفتنة الصماء و تأمن الارض) [52] و باطل را ریشهکن مینماید (یحق الله به الحق و یزهق الباطل1). در روی زمین کافری نمیماند؛ جز اینکه ایمان میآورد و شخصی ناشایست نمیماند جز اینکه به صلاح و تقوا میگراید (لا یبقی کافر الا امن و لا طالح الا صلح). [53] خداوند به دست او زمین را از لوث کافران و منکرا ن پاک میکند (یطهّر الله به الارض من اهل الکفر و الجهود)[54] و روح درّندگی و ستیزهجویی را از بین میبرد (یذهب الزمان الکلب). او دشمنان خدا را هر کجا بیابد، طعمه شمشیر میسازد (یقتل اعداء الله حیث ثقفهم) و همه را درمانده و مستاصل میکند (ان للاعداء یومئذ الصِّلم و الاستئصال). [55] در روی زمین کافری نمیماند جز اینکه ایمان میآورد (لا یبقی کافر الاّ امن) و شخص ناشایستی نمیماند جز اینکه به صلاح و تقوا میگراید (و الاطالحٌ الاّ صلح). [56]
بدین ترتیب مصاف نهایی حق و باطل، با رهبری امام زمان4 و به پیروی از امام حسین7 شکل میگیرد و حق پیروز و باطل نابود میشود.
——————————————————————————–
[1] . ر.ک : بحار الانوار، ج 51،ص 13؛ کشف الغمه، ج 3،ص 256و309؛ منتخب الاثر، ص 256 و 345 . [2] . ر. ک : یوم الاخلاص، ج 1، ص 09 ؛ اصول کافی، ج 1، ص 41 ؛الغیبه طوسی، ص164. [3] . الزام الناصب ص 9 ؛ یوم الخلاص، ج 1، ص 132. [4] . الملاحم و الفتن، ص 58؛ الامام المهدی، ص 97 . [5] . المهدی، ص 266؛ الحاوی للفتاوی، ج 2، ص 147. [6] . المهدی الموعود، ج 1 ص 281 و 300 . [7] . خورشید مغرب، ص 30 . [8] . الزام الناصب، ص 10؛ یوم الخلاص، ج 1،ص 129. [9] . بحار الانوار، ج 83، ص80. [10] . بحار الانوار، ج 51، ص 268؛ کفایة الاثر، ص213. [11] . منتخب الاثر، ص 587، ج 2 . [12] . همان، ص 467 ؛ اعلام الوری، ص 400. [13] . کمال الدین، ج 2، ص 345،ح 31؛ اعلام الوری، ص 391. [14] . منتخب الاثر، ص 357، ج 1 . [15] . همان، ج 2 ؛ الغیبه نعمانی، ص 89 و 100. [16] . احتجاج، ج2، ص289؛ کمال الدین، ج1، ص315. [17] . احتجاج، ج2، ص469؛ الغیبه طوسی، 290. [18] . الغیبه طوسی، ص 453؛ بحارالانوار، ج52، ص290. [19] . عیون الاخبار، ج 2، ص 59؛ منتخب الاثر، ص 143. [20] . کشف الغمه، ج 3، ص 260 و 277؛ بحار الانوار، ج 51، ص 81. [21] . عصر زندگی، ص 66. [22] . الغیبة نعمانی، ص229؛ بحارالانوار، ج41، ص348. [23] . کمالالدین، ج2، ص378.1. ر. ک . آینده جهان، صص192 – 194؛ چشم اندازی به حکومت مهدی، ص130 و131.
2. اثبات الهداة، ج 3، ص 48.
3. کمال الدین، ج 1، ص 33، ج 16.
4. الغیبه نعمانی، ص 198، ج 9؛ بحار الانوار، ج 52، ص 356، ج 19.
[28] . اثبات الهداة، ج 3، ص 505 و 506. [29] . ارشاد مفید، ص 341 ؛ منتخب الاثر، ص 312.1. الفصول المهمه، ص 309.
1. علی کریمی جهرمی، خصائص الحجه، نشریه شمس ولایت، سال 82، ص 75.
2. منتخب الاثر، ص 467؛ بشارة الاسلام، ص 52؛ اعلام الوری، ص 400.
1. منتخب الاثر، ص 365، ج 16.
2. بحار الانوار، ج 52، ص 269، ج 158.
3. کشف الغمه، ج 2، ص 465؛ ارشاد، ج 2، ص 384.
4. الغیبه، نعمانی، ص 297، ج 1؛ اثبات الهداه، ج 3، ص 544، ج 529.
1. کمال الدین، ج 2، ص 648، بحار الانوار، ج 51، ص 54.
2. نهج البلاغه، خطبه 138.
1. منتخب الاثر، ص 210، ج 51؛ ینابیع الموده، ج 2، ص 488.
2. کافی، ج 1، ص 536، ج 2؛ بحار الانوار، ج 23، ص 189.
1. وسائل الشیعه، ج 16، ص 235؛ التهذیب، ج 6، ص 172.
2. کشف الغمه، ج 2، ص 314.
3. بشارة الاسلام، ص 183.
1. بحارالانوار، ج 52، ص 385.
1. همان، ج 52، ص 321؛ منتخب الاثر، ص 220.
2. بحارالانوار، ج 51، ص 84؛ منتخب الاثر، 490.
3. بحار الانوار، ج 51، ص 120.
4. یوم الخلاص، ج 2، ص 896.
1. ینابیع الموده، ج 3، ص 112.
2. یوم الخلاص، ج 7، ص 91.
3. همان، ج 2، ص 602، ص 619.
4. همان، ج 3، ص 663، 640.
5. منتخب الاثر، ص 687؛ بحار الانوار، ج 52، ص 280.
1. الزام الناصب، ص 68.
2. یوم الخلاص، ج 2، ص 596 و 1047.
3. بحار الانوار، ج 52، ص 280؛ منتخب الاثر، ص 487.
منبع: ایسکا: (اختصاصی پایگاه اطلاع رسانی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی)
نام نظر *
پست الکترونیک *
وب سایت *