خانه » همه » مذهبی » مبانی حکم حصر سران فتنه-علت عدم محاکمه ی سران فتنه

مبانی حکم حصر سران فتنه-علت عدم محاکمه ی سران فتنه


مبانی حکم حصر سران فتنه-علت عدم محاکمه ی سران فتنه

۱۳۹۴/۰۹/۰۷


۱۷۸۰ بازدید

رهبری در جواب علی مطهری که از ایشون درخواست رفع حصر کروبی و موسوی رو کرده بود گفته بودن:جرم اینها بزرگ است و اگر امام(ره) بودند شدیدتر برخورد می‌کردند. اگر اینها محاکمه شوند حکمشان خیلی سنگین خواهد بود و قطعا شما راضی نخواهید بود.!مگر نه اینکه باید عدالت اجرا شود!اجرا شدن عدالت چه ربطی به راضی شدن یا نشدن این یا آن داره!آیا حصر بدون محاکمه عدالت است؟

سران فتنه که روزگاری از مسئولان نظام بوده و داعیه خدمت به نظام را داشتند در جریان انتخابات ریاست جمهوری و حوادث پس از آن بستری را فراهم نمودند که مخالفان و معاندان نظام از منافقین گرفته تا سلطنت طلبان و بهائیت و… این عرصه را به عنوان میدان مبارزه با موجودیت نظام یافته و با سوء استفاده از فضای غبار آلود تلاش نمایند تا اهداف شوم خویش را دنبال کنند و به اصطلاح از آب گل آلود ماهی بگیرند .
قانون گریزی ، القای دروغ بزرگ تقلب برای تأثیر گذاری بر افکار عمومی ، برهم زدن نظم و امنیت عمومی ، ارتباط با رسانه‌های ضد انقلاب و سایر رفتارهای تحریک آمیز , اطلاعیه پراکنی و تحریک افکار عمومی و همراهی با کشورهای آمریکایی و رژیم صهیونیستی و زیر سؤال بردن عزت و جایگاه نظام در صحنه بین المللی وتخریب اموال عمومی و ریخته شدن خون عده ای افراد و… فهرستی از جرایم این افراد می باشد .
= پیش بردن جامعه به اغتشاش و نا امنی هر کسی امروز جامعه را به سمت اغتشاش و ناامنی سوق بدهد، از نظر عامه‌‌ ملت ایران انسان منفوری است؛ هر که می خواهد باشد. هر هدفی را که این ملت بخواهد به آن برسد، در سایه‌ آرامش و امنیت خواهد رسید. (بیانات در سالروز عید سعید مبعث، 29/4/88 )= ضربه زدن به نظام جمهوری اسلامی از درون آن کسانی که می خواستند از درونِ این نظام، به نظام جمهوری اسلامی ضربه بزنند، نتوانستند موفق بشوند ( بیانات در مراسم تنفیذ حکم دهمین دوره ریاست جمهورى، 12/5/88) = ضربه به ملت و تلخ‌کردن کام مردم پس از شادی بزرگ مشارکت در انتخابات اما در همین فرصت بزرگ، در همین شادی بزرگ، دستهائی به کار افتادند برای اینکه ضربه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای به ملت ایران بزنند، دهانها را قدری تلخ کردند؛ اما نتوانستند آن کاری را که می خواهند، انجام بدهند. این هوشیاری شما ملت بود. این تجربه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ما بود که بدانیم دشمن ما کمین کرده است. بعضی از خواص هم البته مردود شدند. این انتخابات بعضی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها را مردود کرد( همان، 12/5/88) = هتک آبروی نظام در مقابل ملتها ظلمی که به مردم شد، آن ظلمی که به نظام اسلامی شد، آن هتکی که از آبروی نظام در مقابل ملتها به وسیله‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ بعضی انجام گرفت، اینها همه را ندیده میگیرند… مسئله‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ اصلی این است که مردم در یک حرکت عظیمی، در یک انتخابات پرشورِ خوبِ کم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌نظیری حضور پیدا کردند و این رأی بالا را توی صندوقها ریختند. هشتاد و پنج درصد شوخی است؟ این انتخابات، نظام را که در این یکی دو سال اخیر همین طور پی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌درپی پیشرفتهای اقتصادی و علمی و سیاسی و امنیتی و بین‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌المللی برای خودش کسب کرده بود، در یک مرحله‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ عالی از امتیاز و آبرو قرار می دهد، بعد ناگهان مشاهده می کنیم یک حرکتی صورت می گیرد برای نابود کردن این حادثه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ افتخارآمیز! مسئله‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ اصلی این است. این جریان، چه پیشقراولانش دانسته باشند، چه ندانسته باشند، یک جریانی بود طراحی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شده؛ تصادفی نبود. همه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ نشانه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها نشان می دهد که این جریان طراحی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شده بود، حساب‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شده بود. اینها صحنه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گردانهائی دارند، صحنه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گردانهائی هم پیدا خواهند کرد. (بیانات در دیدار دانشجویان و نخبگان علمی، 4/6/88)= تهمت زدن به نظام اسلامی تهمت زدن به یک شخص گناه است، تهمت زدن به یک نظام اسلامی، به یک مجموعه، گناه بسیار بزرگتری است.(خطبه هاى نماز عید سعید فطر، 29/6/88) =زمینه‌سازی برای آشوب و اغتشاش توی همین قضایای بعد از انتخابات واقعاً غفلت بزرگی کردند. مردم را به خیابانها دعوت کردند؛ چرا نیروی فشار درست کردن. مأمنی درست می کنند برای آن کسی که می خواهد ایجاد آشوب و اغتشاش کند؛ اینها غفلتهاست. یعنی در سیاست، غفلتها گاهی مثل خیانتها خیلی ضربه می زند.( بیانات در دیدار وزیر علوم و استادان دانشگاه تهران، 13/11/88) = تکذیب و تهمت به نظام= خدشه به رأی مردم و نفی آن در این فتنه‌های بعد از انتخابات، آن چیزی که اساس قضیه است، این است که رأی مردم و حضور مردم از نظر یک عده‌ای نفی شد، مورد خدشه قرار گرفت، نظام تکذیب شد، مورد تهمت قرار گرفت. گناه بزرگی که انجام دادند، این بود. اینها بایست تسلیم می شدند. حضرت نوح نبی‌اللَّه (علی نبیّنا و علیه السّلام) به فرزندش فرمود: «یا بنیّ ارکب معنا و لا تکن مع الکافرین» نظام اسلامی هم تأسیاً به حضرت نوح، به همه می گوید: بیائید با ما باشید، بیائید وارد این کشتی نجات شوید، «و لا تکن مع الکافرین». هدف و مبنا این است. ما هیچ کس را از نظام بیرون نمی کنیم؛ اما کسانی هستند که خودشان، خودشان را از نظام بیرون می کنند؛ خودشان را از نظام خارج می کنند. (بیانات در دیدار اعضاى مجلس خبرگان رهبرى، 6/12/88) = تلاش برای تغییر نتائج قانونی انتخابات با زور خشونت و اردوکشی خیابانی انتخاباتی انجام می گیرد، یک حرکت قانونی اتفاق می‌افتد، یک نتیجه‌ای هم با خود به دنبال می‌آورد؛ این نتیجه را به زور خشونت بخواهند عوض کنند. یک عده‌ای را بکِشند توی صحنه؛ احیاناً اگر اقتضاء شد، خشونت هم بکنند، آتش‌سوزی هم راه بیندازند، بانک هم آتش بزنند، اتوبوس هم آتش بزنند، برای اینکه نتائج قانونی را برگردانند. خوب، این حرکتی است که هم خلاف شرع است، هم خلاف قانون است. پیداست این حرکت، حرکت هدایت شده‌ای از طرف بیگانگان است. یک چنین اتفاقی را میخواستند در کشور پیش بیاورند.(بیانات در اجتماع زائران و مجاوران حرم مطهر رضوی، 1/1/89) = امیدوار کردن جبهه دشمنکسانی که فتنه‌ سال ۸۸ را شروع کردند – حالا یا خودشان طراحی کرده بودند، یا دیگران طراحی کرده بودند؛ نمی خواهیم نسبتی بدهیم، ولی به هر حال این فتنه طراحی شده بود – به کار کشور ضربه‌ سختی زدند. اگر این فتنه نبود، بلاشک کارهای گوناگون کشور بهتر پیش می رفت. اینها دشمنان را امیدوار کردند و روحیه دادند به کسانی که علیه نظام اسلامی جبهه‌بندی کرده‌اند و یک جبهه‌ای تشکیل داده‌اند. (بیانات در دیدار رئیس جمهور و اعضاى هیئت دولت، 8/6/89 ) = بی بصیرتی و چشم‌بستن بر روی حقایق واضح ایراد کار بسیاری از کسانی که در لغزشگاه‌های بی‌بصیرتی لغزیدند و سرنگون شدند، این است که نگاه نکردند و چشم خودشان را بر یک حقایق واضح بستند. انسان باید نگاه کند؛ وقتی که نگاه کرد، آنگاه خواهد دید. ما خیلی اوقات اصلاً حاضر نیستیم یک چیزهائی را نگاه کنیم. انسان می‌بیند منحرفینی را که اصلاً حاضر نیستند نگاه کنند= سرپیچی از راه معقول قانونی اگر شما نگاه کردید دیدید یک راه معقول قانونی‌ای وجود دارد و کسی از آن راه معقول قانونی سرمی پیچد و کاری می کند که برای کشور مضر است، ضربه‌ به منافع ملت است، خوب، با نگاه عادلانه، با نگاه متعارف، با نگاه غیرجانبدارانه، معلوم است که او محکوم است انسان با اینکه جان خودش را خیلی دوست دارد، اما گاهی ممکن است در حال رانندگی هم یک لحظه حواسش پرت شود، یک لحظه چرت بزند، یک ضایعه‌ای پیش بیاید. لغزشهائی که در این زمینه پیش می‌آید، اینها را نمی شود گناه دانست؛ اما اگر چنانچه تداوم پیدا کند، این دیگر بی‌بصیرتی است، این دیگر غیر قابل قبول است.( بیانات در دیدار دانشجویان و جوانان استان قم،4/8/89) = بازیچه دشمن اینهائی که عامل فتنه بودند – توی خیابان، یا بعضی از سخنگویانشان – اغلب ندانسته وارد این میدان شده بودند؛ اما دستهائی اینها را هدایت می کرد، نمی فهمیدند. حالا این که چطور بعضی‌ها وارد این میدان شدند، چطور ندانسته به دشمن کمک کردند، خودش تحلیلهای دقیق روانشناختی دارد؛ اما واقعیت قضیه این است که عرض کردم. این مسئله خیلی کار بزرگی بود؛ این کار را شما جوانها به سامان رساندید.( بیانات در دیدار دانش‌آموزان‌ در آستانه 13 آبان،12/8/89 ) = امیدوار کردن دشمن گناه بزرگی که برخی از دست‌اندرکاران فتنه‌ها در کشور انجام می دهند، امیدوار کردن دشمن است؛ دشمن را امیدوار می کنند که میتواند منفذی در بین مردم، در بین عوامل گوناگون، در بین مسئولان نظام باز کند. (بیانات در دیدار هزاران نفر از مردم استان گیلان، 8/10/89 ) = بازیچه طراحی دشمن شدن این کسانی که شما بهشان می گوئید سران فتنه، کسانی بودند که دشمن اینها را هل داد وسط صحنه. البته گناه کردند. نبایستی انسان بازیچه‌ دشمن شود؛ باید فوراً قضیه را بفهمد. اگر اول غفلتی کرده است، وسط کار وقتی فهمید، بلافاصله بایستی راه را عوض کند. خوب، نکردند. عامل اصلی دیگرانی بودند که طراحی کرده بودند، به خیال خودشان محاسبه کرده بودند. به گمان آنها بساط جمهوری اسلامی بنا بود جمع شود؛ نه فقط حقیقت دین، حتّی شعارهای دینی هم باقی نمانَد؛ برنامه این بود. ( بیانات در دیدار مردم استان قم، 19/10/89 ) آخرین نمایشنامه‌ آنها که روی صحنه آمد، همین فتنه‌ ۸۸ بود. در حقیقت، یک تلاشی بود. یک عده‌ای در داخل، به خاطر حب به نفس، حب به مقام – از این قبیل امراض خطرناک نفسانی – اسیر این توطئه شدند. من بارها گفته‌ام؛ طراح و نقشه‌کش و مدیر صحنه، در بیرون از این مرزها بود و هست. در داخل با آنها همکاری کردند؛ بعضی دانسته، بعضی ندانسته. (خطبه‌های نماز جمعه تهران + ترجمه خطبه عربی، 15/11/89) = دعوا راه انداختن و مضطرب کردن ملت و خوشحال کردن دشمن= تمکین نکردن به قانون و رأی مردم ادعا کردند که قانون‌گرا هستند، بعد خب مردم به آنها رأی ندادند، اکثریت مردم به کس دیگری رأی دادند؛ اینها بنا کردند دعوا راه انداختن که چرا! کشور را، ملت را مدتی مضطرب کردند، دشمن را خوشحال کردند؛ البته آخرش هم در مقابل مردم دیگر تاب نیاوردند و عقب نشستند. گناه آتش‌افروزان فتنه‌ ۸۸ همین بود که به قانون تمکین نکردند، به رأی مردم تمکین نکردند. ممکن است کسی بعد از انتخابات اعتراض داشته باشد؛ خیلی خوب، این اعتراض ایرادی ندارد؛ اما راهِ قانونی دارد که چگونه باید این اعتراض را بیان و دنبال کرد. اگر قانون را قبول داریم، باید از آن راه برویم. این هم نکته‌ی اصلی است. ( بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار با مردم کنگاور،20/7/90) = بیزاری نجستن از آشوبگران حرف من در فتنه‌ ۸۸ هم همین بود. در فتنه‌ ۸۸، چند روز بعد از انتخابات به آن عظمت، یک عده‌ای آمدند اظهار مخالفت کردند، یک عده هم از این فرصت استفاده کردند؛ سلاح گرفتند، کار را به آشوب و تشنج کشاندند، پایگاه بسیج را گلوله‌باران کردند. حرف ما این بود: آن کسانی که به نام آنها این کارها انجام می گرفت، باید همان وقت اعلامیه می دادند، اعلام بیزاری می کردند، می گفتند اینها از ما نیستند؛ اما نکردند. اگر این کار را می کردند، فتنه زودتر ریشه‌کن میشد؛ مسائل بعدی هم پیش نمی‌آمد.(بیانات در دیدار علما و روحانیون استان خراسان شمالى، 19/7/91) = انتخابات را مظهر اختلافات وانمود کردن انتخابات برای کشور مایه‌ آبروست، مایه‌ افتخار است. همه مراقب باشند که انتخابات مایه‌ بی‌آبروئی برای کشور نشود؛ آنطوری که در سال ۸۸ یک عده‌ای سعی کردند انتخابات را مظهر اختلافات وانمود کنند، جنجال سیاسیِ طبیعیِ انتخابات را تبدیل کنند به یک فتنه. ( بیانات در دیدار بسیجیان استان خراسان شمالى‌، 24/7/91 ) = ایجاد تلاطم و گرفتن آرامش عمومی و ثبات از ملت در هر دو مورد سعی‌شان این بود که بتوانند ثبات سیاسی را در کشور به هم بزنند؛ سعی‌شان این بود که تلاطم ایجاد کنند؛ این آرامش عمومی را، این ثبات را از این ملت بگیرند.( همان، 24/7/91 ) = قانون‌شکنی و دشمن‌شاد کردن کشور بدترین خاطره‌ها مربوط به جرزنی‌های سیاسی یک عده آدم نادان، ناباب و بعضاً معاند در قضیه‌ انتخابات بود. خب، در هر قضیه‌ای، در هر حادثه‌ای ممکن است یک عده‌ای قبول نداشته باشند، معترض باشند. چگونه باید اعتراض را نشان داد؟ قانون، راه معین کرده است. چرا قانون‌شکنی کنند؟ چرا برای مردم هزینه درست کنند؟ چرا کشور را دشمن‌شاد کنند؟ چرا برنامه‌هائی را که عفونت تصمیم‌گیری‌ها و ترفندهای دشمن از آن بلند و آشکار است، اجرا کنند؟ قانون، راه معین کرده است. آنجا ما گفتیم، به همه هم گفتیم، همه‌ اطراف قضیه هم ملزم بودند که بر طبق آنچه که گفته شده است – که مرّ قانون است – عمل کنند. چرا نکردند؟!( بیانات در دیدار مردم استان قم، 19/10/90)= ایجاد هزینه و زحمت برای کشور و مردم البته کسانی بخواهند از طرق غیر قانونی عمل کنند، خب به ضرر کشور می کنند؛ کمااینکه در سال ۸۸ از راه‌های غیر قانونی وارد شدند، کشور را دچار هزینه کردند، برای مردم اسباب زحمت درست کردند، برای خودشان هم اسباب بدبختی و سرشکستگی در زمین و در ملأ اعلی شدند.( بیانات در دیدار مردم استان قم، 19/10/91) = تلاش برای قراردادن مردم در مقابل نظام دشمن تلاش می کند زحمت مردم را باطل کند – همچنان که در سال ۸۸ کردند – این هم یکی از کارهای دشمنان بود؛ کسانی را وادار کردند که برخلاف قانون، توقعاتی بکنند و بر اساس آن توقعات، سعی کنند مردم را در مقابل نظام قرار دهند. کارشان منطقی نبود، معقول نبود؛ برای کشور هزینه درست کردند. خب، کشور بر این مسائل فائق می‌آید. نظام جمهوری اسلامی قوی است. این خرابکاری‌ها و انگشت توی چشم کردنها و این مزاحمتها و آزارها، جمهوری اسلامی را که از پا نمی‌اندازد. منتها برای کشور هزینه درست میشود.(بیانات در دیدار دست اندرکاران برگزارى انتخابات، 16/2/92) = تخلف از قانون آنجائی اشکال پیش می‌آید که تخلف از قانون انجام میگیرد. سال ۸۸ اشکالاتی که وارد شد، خسارتی که به کشور وارد کردند و نگذاشتند کشور و ملت طعم آراء چهل میلیونی را درست بچشد، به خاطر تخلف از قانون بود. یک عده‌ای یا برای خاطر اغراض نفسانی، یا هدفهای خلاف سیاسی، یا هرچه – حالا در آن زمینه نمی خواهیم قضاوتی بکنیم – از قانون تخلف کردند، خطا کردند، از راه غیر قانونی وارد شدند؛ هم به خودشان صدمه زدند، هم به ملت صدمه زدند، هم به کشور صدمه زدند. راه درست، راه قانون است. همه تابع قانون باشند، همه تسلیم قانون باشند.( بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم‌ از استان‌های مازندران، گیلان، گلستان و کهگیلویه و بویراحمد، 25/2/92) = قرار دادن کشور در لبه‌ی پرتگاه خشونت و خونریزی بر سر قدرت البته درسال ۸۸ بعضی خطای بزرگی را مرتکب شدند، کشور را در لبه‌ی یک چنین پرتگاهی قرار دادند، یک مشکل اینچنینی را برای کشور تدارک دیدند؛ اما بحمدالله خدای متعال کمک کرد، ملت توانست از این مشکل عبور کند.(بیانات در دیدار مسئولان نظام‌ در دوازدهم ماه مبارک رمضان‌،30/4/92) = ایستادگی غیرقانونی و غیر نجیبانه در مقابل جریان قانونی کشور= قراردادن کشور در لبه پرتگاه اختلافات و جنگ داخلی من خواهش می کنم اگر چنانچه مسائل سال ۸۸ را مطرح می کنید، مسئله‌ اصلی و عمده را در این قضایا مورد نظر و در مدّ نگاهتان قرار دهید؛ آن مسئله‌ اصلی این است که یک جماعتی در مقابل جریان قانونی کشور، به شکل غیر قانونی و به شکل غیر نجیبانه ایستادگی کردند و به کشور لطمه و ضربه وارد کردند؛ این را چرا فراموش می کنید؟ اما در این قضایا، مسئله‌ اصلی گم نشود. خب، در انتخابات سال ۸۸، آن کسانی که فکر می کردند در انتخابات تقلب شده، چرا برای مواجهه‌ با تقلب، اردوکشی خیابانی کردند؟ چرا این را جواب نمی دهند؟ صد بار ما سؤال کردیم؛ نه در مجامع عمومی، نخیر، به شکلی که قابل جواب دادن بوده؛ اما جواب ندارند. خب، چرا عذرخواهی نمی کنند؟ در جلسات خصوصی می گویند ما اعتراف می کنیم که تقلب اتفاق نیفتاده بود. خب، اگر تقلب اتفاق نیفتاده بود، چرا کشور را دچار این ضایعات کردید؟ چرا برای کشور هزینه درست کردید؟ اگر خدای متعال به این ملت کمک نمیکرد، گروه‌های مردم به جان هم می‌افتادند، می دانید چه اتفاقی می‌افتاد؟ می‌بینید امروز در کشورهای منطقه، آن جاهائی که گروه‌های مردم مقابل هم قرار می گیرند، چه اتفاقی دارد می‌افتد؟ کشور را لب یک چنین پرتگاهی بردند؛ خداوند نگذاشت، ملت هم بصیرت به‌خرج دادند. در قضایای سال ۸۸، این مسئله‌ اصلی است.( بیانات در دیدار دانشجویان، 6/5/92)
به همین دلایل نظام اسلامی همانگونه که رئیس قوه قضائیه نیز بارها تصریح نمودند قطعا با آنان برخوردهای قضائی رسمی نیز انجام خواهد داد . اما در مرحله اول ، به منظور جلوگیری از اقدامات فتنه افکنانه این افراد و ممانعت از بر هم زدن امنیت عمومی شهروندان و نظم و امنیت اجتماعی و صدور بیانیه ها و اقداماتی که تنها به دمیده شدن روح در کالبد گروهکهای تروریست و ضد انقلاب کمک می کند، نظام ، اقدام به حصر خانگی این دو فتنه گر قانون شکن کرد .
البته لازم است توجه داشته باشید که این حصر خانگی در واقع مجازات و کیفر این افراد نسبت به عملکردشان نیست و برای این کار – یعنی مجازات – حتما باید محاکمه ای صورت گیرد . آنچه در حال حاضر صورت گرفته است در اصطلاح حقوقی، جزء اقدامات تامینی می باشد و نه حکم قضایی مربوط به کیفر و مجازات عمل سران فتنه.
اقدامات تامینی صرفا به منظور جلوگیری از تکرار اقدامات مجرمانه صورت می گیرد و یک اصل کاملا پذیرفته شده در قوانین و مقررات حقوقی می باشد.
حال با توجه به پرسش شما لازم می دانیم نکاتی پیرامون مبنای قانونی حصر سران فتنه را متذکر گردیم:
حصر سران فتنه بنا بر مصوبه ی رسمی شورای عالی امنیت ملی ، و بعد از آخرین تحریکات آنان در 25 بهمن 1389 صورت گرفته است. حصر سران فتته از مواردی است که با پیشنهاد شورای عالی امنیت ملی انجام شده است و مطابق اصل یکصد و هفتاد و ششم انجام شده است و لذا قانونی است و خدشه ای به آن وارد نیست:
این اصل قانون اساسی مقرر داشته است: به منظور تأمین منافع ملی و پاسداری از انقلاب اسلامی و تمامیت ارضی و حاکمیت ملی شورای عالی امنیت ملی به ریاست رئیس جمهور، با وظایف زیر تشکیل می گردد.
۱ – تعیین سیاست های دفاعی – امنیتی کشور در محدوده سیاست های کلی تعیین شده از طرف مقام رهبری .
۲ – هماهنگ نمودن فعالیت های سیاسی ، اطلاعاتی ، اجتماعی ، فرهنگی واقتصادی در ارتباط با تدابیر کلی دفاعی – امنیتی . ۳ – بهره گیری از امکانات مادی و معنوی کشور برای مقابله با تهدیدهای داخلی و خارجی .
همانگونه که ملاحظه می فرمایید مقابله با تهدید های داخلی و هماهنگ نمودن فعالیت های سیاسی ، اطلاعاتی کشور جزو وظایف شورای عالی امنیت ملی می باشد. و حصر سران فتنه به خاطر تهدید هایی که به واسطه ی حضور آزادانه ی آنان در سطح جامعه ، به وجود می آمد صورت گرفته است و کاملا قانونی می باشد.
اما در ارتباط با علت عدم محاکمه ی سران فتنه باید توجه داشته باشید که یقینا نظام اسلامی نیز در عدم محاکمه ی رسمی و مجازات سران فتنه ، به مصالحی نظر دارد که بخشی از آنها بر ما پوشیده بوده وشاید قابل درک نباشد. برخی مصالح بزرگتر در حکومت اسلامی وجود دارند که می توان با عنایت به این مصالح ، از انجام برخی امور که در وهله ی اول لازم به نظر می رسد چشم پوشی نمود.
مرور یک نمونه ی مشابه در تاریخ صدر اسلام خالی از لطف نیست. امام علی (علیه السلام) بعد از خواباندن فتنه ی جمل و برخورد نظامی با فتنه گران، عایشه – که تابلوی فتنه و محرک و به وجود آورنده ی فتنه به شمار رفته و اساسا نامگذاری این فتنه به «فتنه جمل» به خاطر حضور وی در بالای شتر در متن این فتنه و جنگ بود – را بدون هیچ محاکمه ای و با احترام روانه ی مدینه نمود. آیا این برخورد امیر المومنین(علیه السلام) چیزی غیر از مصلحت اندیشی برای حکومت اسلامی بوده است. یقینا امام علی (علیه السلام) خود نیز می دانستند که محرک حضور بسیاری از افراد در لشگر فتنه گران جنگ جمل، وجود عایشه همسر پیامبر مکرم اسلام ( صلی الله علیه و آله و سلم ) در راس این فتنه بوده است، اما حضرت با مصلحت اندیشی و با اطمینان از اینکه با افتضاحی که عایشه به وجود آورده است، دیگر هیچ نگرانی ای از جانب وی وجود نخواهد داشت ، از به اصطلاح محاکمه ی وی به خاطر مصالحی چشم پوشی نمود. این جریان از این بابت مورد تذکر واقع گردید که متوجه شوید که برخی مصالح بزرگتر در حکومت اسلامی وجود دارند که می توان با عنایت به این مصالح ، از انجام برخی امور که در وهله ی اول لازم به نظر می رسد چشم پوشی نمود.
در فتنه 88 اولا نظام اسلامی با نهایت اقتدار از همان روز های اول با فتنه گران برخورد لازم را انجام داده و در کنار تنویر و روشنگری افکار عمومی در فضای پر غبار فتنه از قطع سرچشمه های فتنه غفلت ننمود و ثانیا سران فتنه را نیز به حال خود رها ننموده بلکه بعد از جمع شدن بساط فتنه در حماسه نه دی و 22 بهمن 1388 به محض اولین تحرک جدی آنان برای آغاز فتنه ای دیگر در 25 بهمن سال 1389، آنان را در حصر خانگی برده و امکان هر گونه فتنه انگیزی را از آنها سلب نمود.
شاید بتوان پرهیز از مظلوم نمایی و نماد سازی از این افراد برای فتنه های بعدی، و هم چنین احتمال تنبه و بازگشت این افراد و اعتراف و اقرار به اشتباهات و خیانت هایشان و در نتیجه جبران بخش هرچند ناچیزی از ظلم رفته ی بر نظام اسلامی در جریان فتنه و بازیابی بخشی از خسارات وارد بر نظام در جریان تهمت تقلب در انتخابات، را جزو مصالحی دانست که نظام اسلامی را فعلا از محاکمه ی رسمی و مجازات واقعی این دو نفر منصرف می کند.
« مبانی قانونی حصر خانگی» مطابق با اصل 32 قانون اساسی هیچ‌کس را نمی‌توان دستگیر کرد مگر به حکم و ترتیبی که قانون معین می‌کند و در صورت بازداشت باید حداکثر ظرف مدت بیست و چهار ساعت پرونده مقدماتی به مراجع صالحه قضایی ارسال و مقدمات محاکمه، در اسرع وقت فراهم گردد. هدف از این اصل، عدم بازداشت انسان بی‌گناه، ولو به احتمال یک درصد بی گناهی او است. بنا بر اصل 36 قانون اساسی نیز حکم به مجازات و اجرا آن باید تنها از طریق دادگاه صالح و به موجب قانون باشد. در قوانین کیفری نیز به هیچ کس و هیچ نهادی اجازه داده نشده تا شهروندان را خارج از دادسرا و طی تشریفات معمول قضایی بدون تشکیل پرونده و تفهیم اتهامی معین و امکان دفاع مجازات کنند. در مورد عنوان شدن حصر خانگی در مواد قانونی باید گفت که عین اصطلاح «حصر [یا حبس یا بازداشت] خانگی» در هیچ کدام از مواد قانون مجازات ایران هم نیامده است. تنها جایی که می‌توان با قانون مجازات یک تفسیر موسع به دست آورد که مقام قضایی، یعنی حاکم شرع حق دارد کسی را در خانه‌اش حصر کند، ارجاع به ماده‌ 32 قانون مجازات اسلامی است که در ابتدا هم به آن اشاره کردیم. ماده‌ 32 قانون فوق‌الذکر موارد محرومیت اجتماعی را برشمرده است از جمله‌ این موارد «اقامت اجباری در محل معین» و «منع از اقامت در محل یا محله‌ای معین» است. در واقع، حصر را می‌توان از مصادیق محرومیت از حقوق اجتماعی دانست چرا که در حصر خانگی فرد از یک سری حقوق اجتماعی مانند رفت و آمد، محل اقامت و… محروم می‌شود. ( ماده 23 قانون مجازات اسلامی) و این مجازات که توسط حاکم شرع تعیین می‌شود به عنوان مجازات تکمیلی و با دلایلی از جمله عدم مراودهی شخص محصور شده با سایر مردم به دلایلی امنیتی و اخلاقی است. « ماهیت تصمیم به حصر خانگی » «حصر» یک اقدام «تنبیهی موقت» و اقدام «تأمینی موقت» به منظور حفظ امنیت است؛همانند لغو و یا محدودیت رفت و آمد در خصوص افرادی که موجبات ناامنی و مخاطرات عمومی را فراهم کرده‌اند. در بسیاری از کشورها از آن به عنوان یک اقدام تأمینی، بازدارنده و یا مجازات، بهره‌ می‌گیرند و حتی در جهت کنترل رفتار و اعمال فرد در محل اسکان از سیستم‌های الکترونیکی نظارتی بهره می‌برند.به دلیل این که امکان رسیدگی در دادگاه با توجه به شرایطی نیست از این روش استفاده می‌کنند. در واقع، توسل به ابزار تأمینی «حصر خانگی» جهت تضمین امنیت عمومی و شهروندی و جلوگیری از اقدامات مخل امنیت ملی اخذ می‌شود. « حصر خانگی در انتخابات ریاست جمهوری 88» همان‌طور که بیان شد بعد از انتخابات سال 88 و مشارکت 80 درصدی مردم در انتخابات، افرادی که پیروز در انتخبات نبودند زودتر از اعلام نتیجه‌ی رسمی انتخابات، ادعای تقلب را بین مردم پراکندند و به جای پیگیری ادعایشان از مجاری قانونی و احترام به ملت ایران و پایبندی به قانون‌مداری، اعتراضشان را مسبب اغتشاش‌های خیابانی قرار دادند. در این روزها خسارات جبران‌ناپذیری به مردم وارد شد؛ اما سران فتنه همچنان با صدور بیانیه‌هایی مبنی بر وجود تقلبی که ادعای آن ثابت نشده بود جو جامعه را نا امن‌تر و مردم را از هم دور تر می‌کردند.همین امر موجب اغتشاشات و درگیری‌های وسیعی شد. عده‌ای در این زمان کشته و زخمی شدند. بسیاری از سازمان‌های جاسوسی و وابستگان به سرویس‌های اطلاعاتی خارجی نیز از این گونه اقدامات حمایت مالی، سیاسی و رسانه‌ای به عمل آوردند و همین امر موجب تهدید بیشتر امنیت ملی می‌شد. در این مجرا،بی‌اعتنایی به قانون در متن جامعه احساس می‌شد؛ بی‌اعتنایی که هم از طرف معترضین و اخلالگران نظام به طور گسترده به وجود آمده بود و هم از سوی برخی از به اصطلاح نیروهای نظام به آن دامن زده شد. در آن فضای متشنج، برگشت سریع و دفعی به قانون ممکن نبود. فضای جامعه به هیچ وجه به این صورت نبود که یکی از دو طرف شروع به بحث منطقی و اعلام نظر بکند. کما اینکه معترضین به پیگیری شکایت از مجاری قانونی دعوت شدند . اما در مهلت قانونی که توسط شورای نگهبان تعیین شده بود هیچ مدرکی مبنی بر صحت ادعایشات به شورای نگهبان ندادند و از آن مجرای قانونی اعلام اعتراض ننمودند. ایشان همچنان به اقدامات غیرقانونی و اغتشاشات خیابانی‌شان ادامه می‌دادند. در صورتیکه در هر جامعه ای قانونمندی و توجه به مرّ قانون در صورت شکست یا پیروزی هر جریان، می‌تواند تضمین کننده‌ امنیت کشور و جامعه باشد. اما به هر حال با وجود مماشاتی که بارها و بارها با سران فتنه شد و علیرغم پخش بیانیه‌های متعدد و اردو کشی‌های خیابانی و پس از طی مراحلی اعم از وعظ و اخطار و دعوت و… پس از 16 ماه مماشات، در نهایت با توجه به عدم تمکین به قانون تصمیم به ایجاد محدودیت‌هایی برای آن‌ها گرفته شد. حصر خانگی یا بازداشت خانگی در شرایطی استفاده می‌شود که مجازات زندان به دلایل مختلف مناسب به نظر نمی‌رسد.در این روش؛ مأموران امنیتی و انتظامی، محل مورد نظر را تحت کنترل‌های شدید امنیتی قرار می‌دهند و با اعمال محدودیت‌هایی رابطه محصور را با دنیای خارج قطع می‌کنند. بنابراین حبس خانگی اغلب با کاهش اثر گذاری شخص محصور در بین جامعه و هوادارانش صورت می‌گیرد. باید اضافه کرد که میزان، شدت و ضعف محدودیت‌ها به اهداف مسئولین و تصمیمات اتخاذ شده و موقعیت اشخاص بستگی دارد. در آن زمان، مسئولین امنیتی کشور به عنوان یک اقدام پیشگیرانه اقدام به حصر خانگی سران فتنه نمودند. شورای عالی امنیت ملی بر حسب وظیفه و صلاحیتی که در قانون اساسی برای آن در نظر گرفته شده محدودیت‌هایی را برای افرادی که با اقدامات خود امنیت داخلی و خارجی کشور را به مخاطره برقرار نمود. در شرایط آشفته‌ی آن موقع امکان محاکمه‌ی مستقیم توسط مراجع قانونی نبود اما نهادهای امنیتی کشور نیز نمی‌توانستند بدون هیچ اقدامی افرادی را که بر تبل بی‌قانونی می‌کوبیدند را به حال خود بگذارند بلکه باید برای برقراری امنیت اقدامی صورت می‌دادند. به این دلیل تصمیم به محدودیت و حصری گرفتند که تعریف آن را در پاراگراف قبل بیان نمودیم. مصوبات شورای عالی امنیت ملی همان‌طور که از نام آن پیداست در موارد امنیتی و اضطرار است و بعد از رفع این شرایط و آمادگی جامعه برای محاکمهی رسمی و اجرای قانون، باید قانون را اجرا نمود. باید جامعه و کشور هر چه بیشتر به سمت قانونمندی پیش بروند و فرهنگ قانون‌مداری بر جامعه حاکم شود. مسلماً محدودیت‌های اعمال شده در حکم شورای عالی امنیت ملی، مجازات افراد مذکور محسوب نمی‌شود. این‌گونه اقدامات تأمینی صرفاً با هدف حفظ نظم و امنیت عمومی صورت گرفته است. مجازات یا تبرئه تنها با حکم قضایی دادگاه امکان پذیر است. بنابراین باید با توجه به خسارت‌هایی که به جامعه وارد شده است به طور دقیق واکنش کیفری متناسبی با رفتار و اعمال متصدیان آن بشود. (borhan.ir/NSite/FullStory/News/?Id=6170)

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد