الحمدلله رب العالمین و صلّی الله علی محمد و آله الطاهرین و لعنة الله علی أعدائهم أجمعین إلی یوم الدین. هذا ما أوصی به عبدالله بن عبدالله سید مرتضی الجزایری ابن سید صدرالدین و هو یشهد أن لا الله إلا الله و أنّ مُحمَّداً عبدُه و رَسوله الداعي إلی الله و صراط المستقیم
و أن علیاً و الأحد عشر من وُلدِهِ سَلام الله علیهم أجمعینَ خُلفاءُ اللهِ و خُلفائه صلی الله علیه و آله واحداً بعد واحدٍ و طاهراً بعد طاهر و أن فاطمةَ الزهراءَ سلام الله علیها بنت رسول الله طاهرةًً معصومةً و هُم حُجَجُ الله علی بریّته و أرکاناً لتوحیده و أعلاماً لعباده و أمناء في بلاده و أدلاء علی صراطه عصَّمَهُم الله من الزّلل و آمَنََهم من الفتن و طهَّرهُم من الدنس و أذهب عَنهُم الرجسَ و طهّرهُم تطهیراً
و ها أنا متقرب إلی الله بحبهم و البراءَة من أعدائهم مؤمن بسرّهم و علانیتهم محقق لما حققوا و مبطل لما أبطلوا. اللهمّ أحینی حیوة محمدٍ و آله و أمتنی مماتهم و توفَّنی عَلی مِلـَّتهم و احشُرنی في زمرتهم و لا تفرِّق بیني و بینهم طرفةَ عین أبداً في الدنیا و الاخرة.
باری این مختصر وصیتی است از پدری سالخورده به همسری مهربان و فرزندان عزیزش، همسری که جز پاکی و خوبی از او ندیده ام و هرگز محبت هایش را تلافی نکرده ام و فرزندانی که ساحت باطنشان از زشتیها دور بوده و دلی عجین با محبت امیر المومنین علیه السلام دارند. اولاً وصی من فرزند بزرگم دکتر سید علی جزایری می باشد با نظارت استصوابی سرکار علیه مادرش.
ثانیاً پس از قطعیت مرگ و قبل از سرد شدن کامل، جنازه را از طرف پا به سوی مشهد مقدس و مرقد مطهر حضرت ثامن الحجج علیه الصلوة و السلام قرار داده و در توجه تمام خانواده ام و او (وصی) قطعاتی از زیارت جامعه کبیره را به قصد نیابت از این بنده روسیاه و در التجای بحضرتشان در تمام التماس بخوانند و در همان جا دو رکعت نماز زیارت هدیه به حضرتشان به نیابت از این روسیاه بجای آورند.
بعد از فراغ از عمل دست در کار تشییع شوند. برای احدی زحمت ایجاد نکنند، کافی است افراد خانواده ام و خانواده برادر مرحومم و برادر عزیزم آقای حاج سید صادق و فرزندانشان و عدد مختصری از دوستان حال و اهل عبادت و ولایت؛ نگذارید جنازه بر دوش حمل شود و راه مردم بسته گردد،
اگر ممکن شد از خلوت ترین راه و در وقت خلوت جنازه را حرکت دهید که حتی المقدور برای مردم عابر ایجاد زحمت نشود. به مشیعین تذکر دهید در طول راه با شهادت کبیر جنازه را همراهی کنند _ لا اله الا الله، محمد رسول الله، علی ولی الله _ در وقت غسل یکی از کسانی که از فراق من متأثر است ولو یکی از اولادم در محل غسل (اگر ممکن شد) حاضر شود و همانطور که غسال بدنم را می شوید از خدای کریم برایم پاکی از گناه مسألت کند و در این کار الحاح کند و التماس و زاری نماید
و پس از تکمیل غسل قدری تربت حضرت سید الشهداء علیه الصلوة و السلام را در مختصر آبی ریخته حل کرده و بر سراپای من بپاشند. پس از آن کفنم کنند.
محل دفنم هر کجا هست (و لازم نیست جای پر تکلفی باشد مثل اوساط مردم و در قبرستان عمومی ؛ مگر بی تکلف جای مناسبتری که وصی صلاح بداند خود به خود پیش بیاید) درست در کنار همان محل بر من نماز بگزارند ،
اگر حضرت آقای مقدادی یا آقای سید محمد جواد جزایری یا آقای روحانی بترتیب حیات داشتند نماز را ایشان بخوانند و الا هر کس دیگر که وصی صلاح دید و شاید بهترین برادرم یا برادرزاده ام محمد باشد.
پس از نماز همه یک حمد و یازده سوره توحید هدیه به منِ آلوده کنند و پس از دفن بلافاصله بر سر خاک ذکر ناد علی با عدد ١١٠ یا علی گرفته شود و از تمام جان و دل حضرت را برای دستگیری از غلام سیاهشان صدا بزنند و اینگونه التماس کنند که شکی در تشریف فرمایی ایشان ندارند.
ثالثاً حاجتی به فاتحه رسمی نیست و اعلان لازم ندارد. یک هفته همه روزه از عصر تا آخر شب در منزل حاضر شوند و دوستانی که قدم رنجه می کنند اگر مایل شدند قدری قرآن تلاوت کرده و بالاخره مجلس عبادت باشد و اقلاً یکی از مادحین خوش باطن ذکر مصیبتی بنماید و مکرراً در مجلس و بالاخص در ختم آن ذکر یا علی گرفته شود
و پس از شب هفت یا چهلم هفته ای یک روز بعد از ظهر همان مجلس گرفته شود و در پذیرایی اسرافی و تجملی به کار نگیرند، پذیرایی ساده و غذا خیلی دور از اسراف تهیه شود، بعد اگر ضرورتی پیدا شد و لازم شد در محل وسیعی و وقت معینی اعلان فاتحه کنند.
آگهی فاتحه را کم عنوان و ساده درج کنند و بیش از این ننویسند: (غلام و غلام زاده ی حضرت امیر المومنین علیه صلوة المصلین و خاک راه دوستانش سید مرتضی جزایری) در آن مجلس لحظه ای شخص وصی برای همگان صحبت کند و از قول من این خواهش را برای همه بیان دارد که من از همه التماس می کنم که اگر هر حقی بر من دارید مالی یا آبرویی و یا عاطفی،
اگر غیبتی کرده ام اگر جفایی روا داشته ام اگر حرمتی نگه نداشته ام از من در گذرید و از درون جان بر من ببخشید و چنان در التماس بایستد که دلها بر من روسیاه بسوزد و روح گذشت در ایشان پیدا شود.
شخصی که منبر می رود مجلس را مجلس حدیث آل محمد و مجلس موعظت قرار دهد و از من به سادگی یاد کند و القاب بزرگی که بر من صدقی ندارد بکار نبرد که من بی مقداری خود را بهتر از هر کس دیگر میدانم و خوب خود را شناخته ام اگر به من لطفی دارد در ایجاد حال و توجه و استرحام بر من بکار گیرد و مجلس را شخص با حالی با نوای خوش و ذکر یا علی ختم کند.
در چهلم و سال اگر صلاح دیدند برخی از اهل محبت را (نه به صورتی که ایجاد تکلیف کند) دعوت کنند و هر دو مجلس را در حال و توجه شروع کرده و با ذکر یا علی ختم کند.
در شب دفن تعدادی از اهل محبت و خاصه اولاد و ارحامم که در حیات به من نزدیک بوده و من با آنها نزدیک بوده ام به شکلی در عبادتی نیابت کنند زحمت است ولی اگر ممکن شد با نماز حضرت امیر سلام الله علیه و یا نماز حضرت زهرا سلام الله علیها هدیه برایم بفرستند و حضرت کریم تلافی به خیر کند.
رابعاً وصی و دیگر اولادم و عروس نازنینم و دامادهای محترمم مقید باشند هر روز یک سوره “یس” از جانب این غلام رو سیاه هدیه امیر المومنین علیه السلام کرده و همه شب یک حمد و یازده سوره توحید هدیه این محتاج نمایند.
همه هفته تا همسرم حیات دارد یک نوبت شام یا ناهار همه با هم خدمت ایشان باشند و پس از درگذشت ایشان این اتصال را ولو به نوبت در منازل یکدیگر همه هفته تداوم بخشند.
و اگر توفیق دست داد همه با هم یا جدا جدا یکبار به نیابت از این محتاج بدرگاه حضرت ثامن الحجج تشرف حاصل کرده و در آن سفر حاجتی جز تمنای التفات ایشان باین خاک درگاه تمنای دیگری نکنند و به هر نوبت که مشرف شدند زیارت جامعه کبیره را بیرون حرم مطهر و در کنار درب ورود قرائت کرده و پس از آن خم شده محجر سنگی درگاه را بوسیده و صورت بر آن گذاشته، لحظه ای مرا در باطن احضار کنند.
خامساً از تمام اولاد و اولادزادگانم استدعا می کنم که در زندگی شخصی خود از اسراف و تجمل بپرهیزند و از حد احتیاج و ضرورتهای آبرویی قدمی فراتر نگذارند تا اولاً دل مردم با آبرو و کم درآمد شکسته نشود و ثانیاً از بدیهایی که لازمه تجمل پرستی است دور بمانند و ثالثاً اگر خدا امکان مالی عطا فرمود، در کمک کردن به مردم محتاج و بخصوص افراد صالح و آبرومند جسور باشند که بسیاری از محاسن اخلاق و فضائل روح بدون کمک رسانی به مردم میسر نمی شود.
سادساً همسر عزیزم اقامه مجلس لعن و تبری از اعداء امیرالمومنین علیه السلام و حضرت زهرا سلام الله علیها را تعطیل نکنند حتی اگر متصل بروز معهود فوت کنم؛
ولی میل دارم مجلس ، مجلس تبری و لعن باشد و توسل و صلواة و از حرکات و مطالب سبک جداً خودداری کنند و با در گذشت همسرم ، دخترم فاطمه در این کار مقدم باشد که محبت اولیاء حق، بی دشمنی با دشمنانشان میسر نمی شود.
اللهم العن أول ظالمٍ ظلم حق محمدٍ و آل محمد و آخر تابعٍ علی ذلک و چه بهتر که اشعار تبرایی این غلام در آن مجالس خوانده شود.