خانه » همه » مذهبی » محیط زیست

محیط زیست


محیط زیست

۱۳۹۲/۱۰/۳۰


۹۸ بازدید

سلام. آیاتی قرآنی که مربوط به موضوع حق بهره مندی از محیط زیست سالم می شود را ذکر کنید, همراه با کمی توضیح…

پرسشگر محترم با سلام و تشکر از ارتباطتان با این مرکز.بایدعرض کرد. حفظ محیط زیست، پاسخ به یکى از نیازهاى امروز جامعه براى نگاهدارى بیشتر از محیط زیست و رعایت حقوق عمومى است و تخریب محیط زیست معلول نابرابریهاى اجتماعى و استفاده هاى غلط از طبیعت و یکى از عوامل تضییع حقوق انسانهاست.
با نگاهى به متون دینى مى توان دریافت که محیط زیست و توجه به تأمین سلامت آن و حرکت در جهت دستیابى به محیط سالم، از حقوق اساسى بشر است؛ همانگونه که تخریب محیط زیست در اثر نشناختن حقوق بشر است.
انسان به عنوان اشرف مخلوقات و جانشین خداوند بر روى زمین، حق دارد از نعمتهاى الهى استفاده کند؛ اما این استفاده نباید آنچنان باشد که حق دیگران در بهره بردارى از این نعمت الهى در خطر قرار گیرد. به عبارت دیگر، انسان همان گونه که حق استفاده و بهره مندى از محیط زیست سالم را دارد، مسؤولیت درست استفاده کردن از آن را نیز بر عهده دارد.
اسلام به عنوان دینى جهان شمول و جامع نگر، مدعى است که پاسخگوى نیازهاى متغیّر انسان در هر عصرى است و براى کلیه روابط و شؤون او، داراى قوانین و مقرراتى است. البته این بدان معنا نیست که براى هر موضوع با عنوان خاص و متداول امروزى آن، حکم خاصى را مقرر داشته باشد؛ بلکه کلیات، اصول و قواعدى در اسلام وجود دارد، که مى توان حکم هر موضوع را از آن به دست آورد.
یکى از همین موضوعات محیط زیست است. محیط زیست با مفهوم رایج و متداول آن در عصر حاضر، بحثى کاملاً نو و تازه است که نه در اسلام و نه در هیچ مکتب دیگرى سابقه نداشته است؛ اما مى توان قواعد و مقررات مورد نیاز آن را از متون دینى استخراج کرد؛ به طورى که مى توان یک مکتب زیست محیطى جامع را ارائه کرد.(1)
خداوند در قرآن کریم مى فرمایند: «ما فَرَّطْنا فِی الْکِتابِ مِنْ شَیْءٍ»(2) یعنى: ما در این کتاب از بیان هیچ چیز فروگذار نکردیم.
در جاى دیگر خطاب به پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله مى فرمایند: «وَ نَزَّلْنا عَلَیْکَ الْکِتابَ تِبْیاناً لِکُلِّ شَیْءٍ»(3) یعنى: کتابى به سوى تو فرستادیم که بیان کامل هر چیزى در آن هست.
امام صادق علیه السلام نیز بر جامعیت اسلام تأکید کرده و مى فرمایند: خداوند در قرآن هر چیزى را بیان کرده است. به خدا سوگند، چیزى را که مورد نیاز مردم بوده، رها نکرده است، تا کسى نگوید اگر فلان مطلب درست بود، در قرآن نازل مى شد. آگاه باشید همه نیازهاى بشر را خداوند در آن نازل کرده است.(4)
از امام باقر علیه السلام نیز روایت شده که فرمودند: خداوند متعال چیزى را که مورد نیاز این امت است، در کتابش فروگذار نکرده است و براى رسولش تبیین نموده است و براى هر چیزى حدّى قرار داده و دلیل روشنى بر آن نهاده است و براى هر کسى که از این حدّ تجاوز کند، حدّ و مجازاتى قرار داده است.(5)
بر طبق این آیات و روایات، بخوبى مى توان استدلال کرد که بیان هر چیزى در قرآن هست؛ ولى با توجه به این مطلب، که قرآن یک کتاب تربیتى و انسان سازى است، که براى تکامل فرد و جامعه در همه جنبه هاى معنوى و مادى نازل شده است، روشن مى شود که منظور از «همه چیز»، تمام امورى است که براى هدایت انسان لازم و ضرورى است.(6)
به طور قطع، یکى از امورى که زمینه ساز سعادت و کمال انسان در دنیا و آخرت است، داشتن محیطى سالم و امن است؛ که انسان بتواند در پناه آن، به تربیت جسم و جان خویش بپردازد و اصولاً یکى از وظایف مهم بشر که حفظ جان است، جز با زیستن در محیطى امن و سالم امکان پذیر نیست. بدین سبب، شرط اولیه داشتن روحى سالم، جسم سالم است و جسم سالم نیز فقط زمانى حاصل مى شود که انسان از محیط زیست سالم بهره مند باشد.
از آنجا که انسان به عنوان جزئى از جهان عظیم خلقت، با مجموعه بزرگى از مخلوقات دیگر، از جمله طبیعت و محیط زیست در ارتباط است، بدیهى است که زندگى شایسته او، در گرو تنظیم مناسب روابط با آنها خواهد بود. اسلام در این باره راهکارهاى اساسى ارائه داده است؛(7) به طورى که مى توان گفت در اسلام، جامع ترین دیدگاه و صحیح ترین شیوه تعامل با طبیعت و محیط زیست بیان شده است.(8)
با نگاهى به متون دینى ـ و از جمله قرآن کریم ـ مى توان دریافت که محیط زیست و تلاش براى به حفظ و حمایت از آن، براى بهره مندى بشر از محیط زیستى امن و سالم جهت نیل به کمال، مورد اهتمام اسلام است.
آیات متعددى در قرآن بر این مسأله دلالت دارند. این آیات چند دسته هستند که به آنها اشاره مى کنیم.
1ـ آیاتى از قرآن که محیط زیست را حق همگانى مى داند.
این دسته از آیات بیان مى کنند که خداوند طبیعت و محیط زیست را براى انسان آفریده و انسان حق تصرف و استفاده از آن را دارد و این حق براى همه انسانها در همه زمانها وجود دارد.(9)
خداوند در سوره بقره مى فرماید: «هُوَ الَّذِی خَلَقَ لَکُمْ ما فِی الأَْرْضِ جَمِیعاً»(10)
یعنى: و اوست آن (آفریننده اى) که همه آنچه در زمین است براى شما آفرید.
این آیه بهره بردارى از منابع و منافع زمین را متعلق به همه انسانها، در همه زمانها مى داند؛ که باید به طور اصولى و صحیح، در جهت رفع نیازها و رعایت حقوق دیگر انسانها در همه دوره ها صورت پذیرد.
در آیه دیگر خداوند مى فرماید: «وَ لَقَدْ مَکَّنّاکُمْ فِی الأْرْضِ وَ جَعَلْنا لَکُمْ فِیها مَعایِشَ»(12)
یعنى: شما را از امکانات زمین بهره مند ساختیم و وسائل معیشت شما را در آن فراهم کردیم.
این آیه نیز، بیان کننده توانایى و امتیازى است که انسان روى زمین دارد، تا جایى که در آن وسائل زندگى او فراهم شده است. روشن است که داشتن محیط زیستى سالم، جزء اولین حقوق انسان براى زندگى در روى زمین است. بر همین اساس، خداوند نیز، پهنه طبیعت را زیستگاه انسانى قرار داده است.
در آیه 10 سوره الرحمن آمده است: «وَالأْرْضَ وَضَعَها لِلأْنامِ»
یعنى: و (خداوند) زمین را براى همگان قرار داد.
بر مبناى این آیه کریمه، زمین و محیط زیست آن، حق همگانى است و همه حق دارند از آن بهره مند شوند. بنابراین، استفاده از این حق، باید به گونه اى باشد که امکان استفاده و بهره بردارى از آن، براى نسل حاضر و نسلهاى آینده حفظ شود.
نکته اى که باید بدان توجه داشت این است که، هرگاه حقّى براى انسان نسبت به چیزى پدید آید، در مقابل آن تکلیفى نیز خودنمایى خواهد کرد. به عبارت دیگر حق و تکلیف، دو روى یک سکّه اند. اگر استفاده و بهره بردارى از طبیعت و محیط زیست براى انسان به رسمیت شناخته شده؛ این حق، تکلیفى نیز ایجاد مى کند و آن این است که انسان، وظیفه دارد به گونه اى از حق خود استفاده کند که به حقوق دیگران لطمه اى وارد نکند. بر همین اساس، اگر انسان از محیط زیست استفاده مى کند، باید استفاده او، به گونه اى باشد که به حقوق دیگران در استفاده از آن خدشه اى وارد نشود.
2ـ آیاتى از قرآن که آفرینش عناصر محیط زیست را براى انسان مى داند.
در دسته اى از آیات قرآن، خداوند با نام بردن از عناصر محیط زیست، بر آفرینش آنها براى انسان تأکید مى کند.
در سوره نحل خداوند مى فرماید: «وَ الأْنْعامَ خَلَقَها لَکُمْ فِیها دِفْ ءٌ وَ مَنافِعُ وَ مِنْها تَأْکُلُونَ»(13)
یعنى: چهارپایان را آفرید که براى شما از آنها گرما (جامه هاى گرم) و سودهاى دیگر فراهم مى آید و از آنها مى خورید.
در همین سوره خداوند همچنین مى فرماید: «هُوَ الَّذِی أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً…»(14).
یعنى: اوست (خدایى) که از آسمانها آب فرستاد که از آن مى آشامید و بدان درخت و گیاه مى روید، که در آن (روییده ها)، دامهاى خود را مى چرانید.
و در آیه بعد مى فرمایند: «یُنْبِتُ لَکُمْ بِهِ الزَّرْعَ وَ الزَّیْتُونَ وَ النَّخِیلَ وَ الأَْعْنابَ وَ مِنْ کُلِّ الثَّمَراتِ»(15) یعنى: و با آن برایتان کشتزارها و درختهاى زیتون و خرما و انگور و همه گونه محصول مى رویاند.
در سوره نمل نیز خداوند مى فرماید: «وَ أَنْزَلَ لَکُمْ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَنْبَتْنا بِهِ حَدائِقَ ذاتَ بَهْجَةٍ»(16)
یعنى: براى شما از آسمان آب فرستاد، پس با آن آب، بوستانهایى شادى انگیز رویانیدیم.
این دسته از آیات که در قرآن فراوان هستند، همه یک پیام دارند و آن این که آنچه از عناصر محیط زیست در روى زمین است، براى انسانهاست و همه انسانها حق دارند از این الطاف الهى بهره مند شوند و هیچ کس نمى تواند این حق خدادادى را از آنها سلب کند.
تعبیراتى نظیر: «لکم = براى شما»، «الناس = مردم» و «الانام = همگان»، آشکارا بر این مطلب دلالت دارند، که این نعمتها، براى همه مردم و حق همه آنهاست ـ صرف نظر از هرگونه عاملى، همچون مذهب، جنسیت، تابعیت و… ـ و همه حق دارند تا از این نعمت ارزشمند الهى بهره مند شوند و در پناه آن، زندگى سالم و امنى داشته باشند.
3ـ آیاتى از قرآن که محیط زیست و عناصر آن را مسخّر انسان مى داند .
دسته اى از آیات قرآن هستند که در آنها از واژه «تسخیر» در مورد عناصر محیط زیست براى انسانها به کار رفته است. در این آیات، آفتاب و ماه، باد و باران، کوه ها و درّه ها، جنگلها و سبزه زارها، حیوانات و سایر منابع زمینى و خلاصه همه موجودات را در خدمت انسان در آورده و همه را فرمانبردار انسان ساخته است تا او بتواند از همه آنها بهره برده و زندگى سعادتمندى را داشته باشد.
در فرهنگ قرآن، واژه تسخیر به دو معنى آمده است: یکى در خدمت منافع و مصالح انسان بودن مانند تسخیر خورشید و دیگرى زمام اختیارش در دست بشر بودن مانند دریاها و بسیارى از موجودات زمین.(17)
براى این که حق انسان در استفاده و بهره بردارى از طبیعت را در این قسم از آیات بیان کنیم، به چند نمونه اشاره مى کنیم:
خداوند در سوره نحل مى فرمایند: «وَ سَخَّرَ لَکُمُ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ…»(18) یعنى: خداوند، خورشید و ماه را مسخّر شما ساخت.
و در سوره دیگر چنین مى فرماید: «وَ سَخَّرَ لَکُمُ اللَّیْلَ وَ النَّهارَ…»(19) یعنى: خداوند، شب و روز را براى شما تسخیر کرد.
و در جاى دیگر اشاره مى کند: «أَ لَمْ تَرَوْا أَنَّ اللّهَ سَخَّرَ لَکُمْ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الأَْرْضِ …»(20)
یعنى: آیا ندیدید که خداوند آنچه در آسمانها و زمین است، مطیع شما کرد.
در جاى دیگر نیز، خداوند با مضامین مشابه قبل مى فرمایند:
«أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللّهَ سَخَّرَ لَکُمْ ما فِی الأَْرْضِ…»(21) یعنى: آیا ندیدى خداوند آنچه را در زمین است، مسخّر شما ساخت.
و موارد فراوان دیگرى که بر همین معنا دلالت دارند.(22)
استاد شهید مرتضى مطهرى، در مورد این آیات مى فرمایند:
«در قرآن از مسخّر کردن ماه، خورشید، شب، روز، دریا، نهرها، کوه ها، باد و هر چه در آسمان و زمین است، یاد شده است. بدیهى است که در همه این موارد، مقصود این است که این امور طورى آفریده شده اند که رام انسان و مورد استفاده و بهره بردارى انسان هستند».(23)
از آنچه گفته شد معلوم مى شود که طبیعت و محیط زیست در متون دینى، حق همه انسانها در همه دورانهاست. بنابراین، در مقابل حق استفاده اى که خداوند براى انسان در محیط زیست و طبیعت قائل شده است، وظیفه اى نیز بر عهده او گذاشته است که آن، حفظ و حمایت و بهره بردارى صحیح از محیط زیست است؛ زیرا هدف خداوند از در اختیار گذاشتن طبیعت براى انسان این است که جهت رفاه، آسایش و تکامل خود از آن بهره مند شود. بنابراین، اگر در استفاده از این امکانى که در اختیار او قرار گرفته، زیاده روى کند، بر خلاف آن هدف متعالى اقدام کرده که نتیجه اش به خطر افتادن حیات خود او و دیگران و بازماندن از سیر تکاملى در مسیر سعادت دنیا و آخرت خواهد بود.
به عنوان مثال، علم و فناورى، مهمترین ابزار تصرف انسان در طبیعت است. تلاش علمى و به کارگیرى فناورى در طبیعت و محیط زیست براى این است، که انسان بتواند از محیط زیست و طبیعت، جهت فراهم آوردن یک زندگى سعادتمندانه همراه با امنیت و آرامش استفاده کند؛ اما اگر انسان در استفاده از علم و فناورى براى تصرف در محیط زیست زیاده روى کند، ثمره اى جز مقهوریت و مغلوبیت او در مقابل سلطه زندگى ماشینى و صنعتى نخواهد داشت. این همان چیزى است که امروزه شاهد آن هستیم و به طور قطع هم خلاف دستورات و تعالیم اسلام است؛ زیرا اسلام، تسلط بر طبیعت را مى خواهد، اما زیاده روى در این امر باعث شده که کار از دست انسان خارج شود؛ به گونه اى که سلامت، امنیت و انسانیت او در میان پیچ و مهره هاى این زندگى صنعتى و ماشینى گم شده است.(24)
با این همه، تصرف در محیط زیست باید به گونه اى باشد که انسان را در جهت دستیابى به حیات طیبه و توسعه متعادل که ضامن ارتقاى وضع جسمى و روحى بشر است، یارى کند.(25) به عبارت دیگر، تصرف در محیط زیست باید به شیوه اى باشد که آدمى را به غایت و هدف خلقت برساند. بدین جهت، استفاده از آن به طور دلخواه و بدون در نظر گرفتن این که این نعمتها وسیله اند نه هدف، خود باعث گمراهى و انحراف انسان از مسیر حق خواهد بود. انسان به عنوان موجودى مختار، باید به این واقعیت تن دهد، که زمین همان گونه که محل رشد تکوینى و جسمى اوست، باید محیط تکامل روحى و معنوى او نیز باشد؛ و چون اسباب و مقدمات تکامل روحى اش، ارادى و اختیارى است، پس باید به شیوه اى عالمانه و مدبّرانه از محیط زیست، براى این هدف متعالى استفاده کند؛ زیرا رسیدن به تکامل روحى و معنوى بدون بهره مندى از محیط زیستى امن و سالم امکان پذیر نخواهد بود.
4ـ حق بر محیط زیست، تکلیف و مسؤولیت در برابر محیط زیست را در پى دارد.
پس انسان حق دارد از محیط زیست سالم برخوردار باشد و آیات قرآن هم بر همین امر دلالت مى کرد. اما نکته مهم این است، که هر حقّى، تکلیفى را در پى دارد؛ یعنى همان طور که انسان حق دارد از محیط زیست سالم بهره مند باشد، این تکلیف را نیز دارد که این حق را براى دیگران به رسمیت بشناسد و از هر عملى که دیگران را از داشتن محیط زیستى سالم، محروم کند، خوددارى نماید.
مقام معظم رهبرى در این باره مى فرمایند:
«هدف متعالى اسلام، برخوردار ساختن همه نسلها از نعمتهاى الهى، و ایجاد جامعه اى سالم و به دور از فاصله طبقاتى، و مستعد براى رشد و شکوفایى است و الزامات شرعى، براى حفظ تعادل و توازن در استفاده از مواهب طبیعى، با پرهیز از زیاده روى، و تعبّد به عدم اضرار به غیر را، فراهم آورده است.»
بنابراین، تصرف انسان در طبیعت و محیط زیست مطلق و نامحدود نیست؛ بلکه مقید به چارچوبهایى است که باید آنها را رعایت کند. از جمله: عدم اضرار به غیر، رعایت حقوق دیگران و حفظ حقوق نسلهاى آینده. عواملى همچون ایمان و اخلاق اسلامى از امورى است که مى تواند رابطه اى مسالمت آمیز بین انسان و محیط زیست برقرار کرده و به سلامتى و شادابى انسان و محیط زیست منجر شود.
بر همین اساس، در قرآن کریم، خداوند همان طور که حق بهره بردارى از محیط زیست و طبیعت را براى انسان قرار داده، مسؤولیت عمران و آبادانى زمین را هم بر عهده او گذاشته است. در سوره هود آمده است: «هُوَ أَنْشَأَکُمْ مِنَ الأَْرْضِ وَ اسْتَعْمَرَکُمْ فِیها»(26) یعنى: خداوند شما را از زمین پدید آورد و آبادى آن را به شما واگذاشت. از این آیه استفاده مى شود که محافظت، عمران و آباد کردن محیط زیست از وظایف انسان است و هر عملى که با آبادانى محیط زیست منافات داشته باشد، ممنوع است.
نکته ظریفى که در این آیه وجود دارد آن است که قرآن نمى گوید، خداوند زمین را آباد کرد و در اختیار شما گذاشت؛ بلکه مى فرماید: عمران و آبادانى زمین را به شما واگذار کرد. پس انسان مسؤولیت عمران و آبادانى زمین را بر عهده دارد(27) و مفهوم آیه این است که تخریب محیط زیست و نابودى آن، مخالف عمران و آبادانى است، پس باید از آن پرهیز نمود.
قرآن کریم بارها بر رفتارهاى سازنده و اصلاح گرانه تأکید کرده ـ که به طور قطع، یکى از رفتارهاى اصلاح گرانه در زمین حفظ و حراست از طبیعت و محیط زیست است ـ و در مقابل، از رفتارهاى فسادانگیز نهى کرده است. در قرآن کریم در بسیارى موارد، واژه «صلاح» در مقابل «فساد» آمده است. خداوند در قرآن کریم مى فرمایند: «وَ لا تُفْسِدُوا فِی الأَْرْضِ بَعْدَ إِصْلاحِها…»(28) یعنى: و در زمین پس از اصلاح آن فساد نکنید.
بدون شک، تخریب، نابودى و آلوده سازى محیط زیست یکى از مصادیق مهم رفتارهاى فسادانگیز در زمین است. همانگونه که در آیه بالا هم آمده است، در بسیارى از آیات قرآن، واژه «فساد» همراه با «فى الارض» آمده است که این فساد در زمین، شامل فساد در طبیعت و محیط زیست نیز خواهد بود. به همین جهت، قرآن کریم با بیان عناصر محیط زیست و طبیعت، تخریب و نابودى آنها را مصداق بارز فساد مى داند و خطاب به پیامبر صلى الله علیه و آله مى فرمایند:
«وَ إِذا تَوَلّى سَعى فِی الأَْرْضِ لِیُفْسِدَ فِیها وَ یُهْلِکَ الْحَرْثَ وَ النَّسْلَ وَ اللّهُ لا یُحِبُّ الْفَسادَ»(29)
یعنى: هنگامى که روى بر مى گردانند (و از نزد تو خارج مى شوند) در راه فساد در زمین، کوشش مى کنند و زراعتها و چهارپایان را نابود مى سازند، (با این که مى دانند) خدا فساد را دوست نمى دارد.
از آیات یاد شده استفاده مى شود که فساد داراى مفهومى بسیار گسترده است و شامل هرگونه نابسامانى، ویران گرى، انحراف و ظلم مى گردد. به عبارت دیگر، فساد به هر گونه تخریب و ویرانگرى گفته مى شود که نظام آفرینش را دچار مخاطره کند. یکى از نظمهاى موجود در آفرینش، نظم حاکم بر طبیعت و محیط زیست است که هرگونه تخریب و نابودى آن، مشمول نهى در این آیات خواهد شد. از این رو، هرگونه رفتارى که به بروز فساد و تخریب در عرصه محیط زیست ختم گردد، در تضاد با تعالیم عالیه اسلام بوده و ممنوع است. بر همین اساس، انسان باید در عین استفاده و بهره بردارى از محیط زیست، از هرگونه رفتار غیراصولى و فسادانگیز در این باره بپرهیزد.
بنابراین، انسانها در عین این که حق استفاده از محیط زیست را دارا هستند، باید این حق را براى دیگران نیز قائل باشند؛ به این معنى که، با سوء استفاده از حق خود، حق دیگران را در بهره مندى از محیط زیست سالم، پایمال نکنند.
————————————————
1ـ اسلام و محیط زیست ابوالقاسم گرجى، ص 115.
2ـ انعام / 38.
3ـ نحل / 89.
4ـ «ان الله تبارک و تعالى انزل فى القرآن تبیان کل شى ء….» تفسیر نور الثقلین، ج 3، ص 74؛ اصول کافى، 1411 ق.، ج 1، ص113.
5ـ محمد بن یعقوب الکلینى، همان، ص 113.
6ـ تفسیر نمونه، ج 11، ص 361.
7ـ ، بهره گیرى شایسته از محیط زیست با الهام از تعالیم اسلام، محمد ربانى ص 223.
8ـ مقام معظم رهبرى، پیشین.
9ـ اسلام و محیط زیست ابوالقاسم گرجى، ص 115
10ـ بقره / 29.
11ـ اعراف / 10.
12ـ نحل / 5.
13ـ نحل / 10.
14ـ نحل / 11.
15- نمل / 60.
16- تفسیر نمونه ج 10، ص 356.
17ـ ابراهیم / 33.
18ـ نحل / 12.
19ـ لقمان / 20.
20ـ حج / 65.

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد