طلسمات

خانه » همه » مذهبی » مدرس و عینیت سیاست و دیانت!

مدرس و عینیت سیاست و دیانت!


مدرس و عینیت سیاست و دیانت!

۱۳۹۴/۰۹/۱۰


۱۴۳۹ بازدید

مدرس و عینیت سیاست و دیانت!




سوال: علت آن صحبت تاریخی مدرس که ( سیاست ما عین دیانت ماست) در آن سالها چه بود؟




پاسخ:


این

جمله از یکسو مبین دیدگاه اعتقادى مدرس به مقوله دین و سیاست اسلامى است و از سوى

دیگر مبین اقتضائات زمانه آن شهید بزرگوار است مدرس در زمانه‌اى مى‌زیست که در

شرایط زمانى میان قاجار و پهلوى ، شاهد رویکرد انزواگرایانه روحانیون به سیاست و

نیز سیطره دو قدرت انگلیس و روسیه بر ایران و گرایش بسیارى از نخبگان سیاسى کشور به

این دو قدرت هستیم . او با ارائه تز دیانت ما عین سیاست ماست و سیاست ما عین دیانت

ماست و نیز سیاست موازنه عدمى و سلبى ، رویکرد جدیدى را در میان نخبگان سیاسى ایران

مطرح کرد .

شهید مدرس ، وضعیت اجتماعى سیاسى ایران در آن زمان را بسیار بد و ناگوار مى‌خواند و

مى‌گوید : این وضعیت حالیه‌اى که این مملکت سرتاسرش دارد از 150 سال تا به حال همچو

وضعیتى نداشته است . تقریبا از زمان دولت افشاریه تا به حال که امروز باشد مملکت

ایران چنین وضع ناگوارى نداشته است . مدرس ، این بحران‌ها و بى‌ثباتى‌ها را ناشى از

حضور بیگانگان در ایران و تاثیرشان بر مراکز تصمیم‌گیرى مى‌داند بنابراین باید گفت

مدرس با دو گونه بحران یا مشکل اساسى مواجه بود : استبداد حکام محلى و پایتخت و

دیگرى ، استعمار و دخالت قدرت‌هاى خارجى که در عصر پهلوى اول ، هر دو بحران به شکل

شدیدتر و با گرایش دین‌ستیزى ظهور پیدا کرد .

نبوغ و نوآورى و کلید اصلى شناخت شخصیت سیاسى اجتماعى و حتى دینى اخلاقى مدرس در

نظریه « موازنه عدمى » او نهفته است . واضع این اصطلاح خود مدرس است و تا پیش از او

کسى این اصطلاح را به کار نبرده بود . این نظریه پایه مبارزات ضد



استبدادى و ضد




استعمارى مدرس است .

مدرس در مورد نظریه خود چنین مى گوید : « دیانت ما عین سیاست ماست و سیاست ما عین

دیانت ماأ منشأ سیاست ما دیانت ما است ، باید توازن عدمى را نسبت به همه مراعات کرد

نه توازن وجودى یعنى شما براى خودتان ما هم براى خودمان . قومیت قوم از حفظ جامع آن

قوم است . اگر من نسبت به بسیارى از اسرار آزادانه اظهار عقیده مى کنم و هر حرف حقى

را بى پروا مى زنم براى آن است که چیزى ندارم و از کسى هم نمى خواهم ، اگر شما هم

بار خود را سبک کنید و توقع را کم نمایید آزاد مى شوید باید جان انسان از هرگونه

قید و بندى آزاد باشد تامراتب انسانیت و آزادگى خویش را حفظ نماید . » با تأمل در

این گفتار شهید مدرس مشخص مى شود که نظریه سیاسى موازنه عدمى داراى مبنایى دینى و

اعتقادى است و آن این است که منشأ سیاست ما دیانت ماست . به تعبیر دیگر این نظریه

فقط یک نظریه سیاسى صرف نیست بلکه در وهله اول از دین سرچشمه مى گیرد و در وهله دوم

اینکه این نظریه فقط محدود در سیاست نمى شود بلکه تمامى وجود آدمى و حیات فردى و

اجتماعى او را دربر مى گیرد . آزادى و آزادگى ، حفظ استقلال و کرامت انسانها در ذات

دین ما است و وقتى که دیانت ما در سیاست ما متبلور مى شود سیاست ما نیز جز آزادی



خواهى و حفظ استقلال کشور و تلاش براى حفاظت از کرامت انسانى نخواهد بود . در منظر

مدرس یک ایرانى مسلمان مى بایست ، نخست جان و وجود خویش را از هرگونه سلطه و قید و

بندى آزاد کند تا به مرتبه انسانیت و آزادگى خود برسد . در نتیجه کسب فضیلت انسانیت

و آزادگى است که مدرس نتیجه گیرى مى کند کسى که آزاده است و به مرتبه آزادگى رسید ،

سلطه هیچ قدرت مستکبر خارجى را نیز بر کشور و سرنوشت خود نمى پذیرد و تحمل نمى کند

و بلکه درصدد کسب استقلال و حاکمیت ملى برمى آید 


.

همچنین مدرس هشدار مى دهد که : « تمایل سیاستها براى ما مضر است ، عرض من متوجه شرق

و غرب و شمال و جنوب است ایرانى مسلمان باید مسلمان و ایرانى باشد ، ایرانى

بایدخودش ایرانى و سیاستش هم ایرانى باشد ما یک ملتى هستیم فقیر ، ضعیف و باید بى

طرف باشیم و هیچ رنگى نداشته باشیم چه رنگ شمال چه رنگ جنوب » مدرس به درستى و با

علم به این واقعیتها است که مارا از هر عمل نسنجیده اى باز مى دارد او مى داند که

دولت و ملتى که ( با توجه به دوران خود مدرس ) از نظر سیاسى ناپخته و خام و از نظر

اقتصادى عقب مانده و فئودالى ، از نظر فرهنگى سنتى و نسبت به دانش روز بى اطلاع است

نباید خود را تحت حمایت یا قیمومیت هیچ ابرقدرتى درآورد تا بهانه لازم را جهت تعدى

و تجاوز یا دخالت قدرتها را در امور کشور به آنها بدهد و تنها راه حفظ کیان و

استقلال کشور حفظ بى طرفى است .

و بالاخره اینکه شهید مدرس ، شریعت اسلام را به منزله روح در پیکر مى‌داند و با

بیان این جمله معروف در نطق سال 1302 هجرى شمسى خود که دیانت ما عین سیاست ما و

سیاست ما عین دیانت ماست ، به سراغ ریشه‌یابى علل انحطاط مسلمین رفته و آن را در

جدایى سیاست و دیانت مى‌جوید و مى‌گوید : فکر مى‌کردم چرا ممالک اسلامى رو به ضعف

رفته و ممالک غیراسلامى رو به ترقى ؟ چندین روز فکر مى‌کردم و بالاخره چنین فهمیدم

که ممالک اسلامى ، سیاست و دیانت را از هم جدا کرده‌اند . . . لهذا در ممالک اسلامى

، اشخاصى که متدین هستند ، دورى مى‌کنند از اشخاصى که داخل در سیاست هستند .

سیاست در نگاه شهید مدرس ، سیاست ، تدبیرى خاص است که در آن انسان ، بى‌برنامه و

ناشیانه و خام در میادین و صحنه‌هاى حیات سیاسى وارد نشود چرا که در این صورت شکست

خواهد خورد ، بلکه باید به گونه‌اى وارد صحنه‌ها شود که اسیر قدرت‌هاى دیگر نشده که

هیچ ، بلکه پیروزمندانه از میادین و صحنه‌ها بیرون آید .

از دیدگاه شهید مدرس ، سیاست به معناى تعمیرالبلاد و تامین العباد هم آمده است بدین

معنا که سیاست در نگاه ایشان فقط برد و باخت نیست ، بلکه به پیش بردن و هدایت کردن

با فرهنگ اسلامى و احیاى فرهنگ ائمه و نه با هر فرهنگ دیگرى .

( برگرفته از : دیانت ، عین سیاست و سیاست ، عین دیانت

سیدجواد میرخلیلى ، روزنامه جام جم خضوع دربرابرسخن ملت ، روزنامه ایران ، / 11 آذر

/ 1380 منابعى براى مطالعه درباره شهید مدرس : 1-مرد روزگاران ، على مدرسى، 2-مدرس

در پنج دوره تقنینیه ، محمد ترکمان، 3-حاشیه رسائل شیخ انصارى ، رضا استادى،

4-اندیشه سیاسى شهید مدرس ، رضا عیسى نیا، 5-فصلنامه یاد ، ش14، 6- تاملات سیاسى در

تاریخ تفکر اسلامى ، موسى نجفى، 7-تاریخ 20 ساله ایران ، حسین مکى، 8-نطق ها و

مکتوبات سیدحسن مدرس . انتشارات ابوذر چاپ 1355 )


 

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد