خانه » همه » مذهبی » مدعیان دروغین

مدعیان دروغین

یکی از حوزه های قابل توجه در مهدویت – که متاسفانه آسیب های جدی به اعتقادات مردم نسبت به اندیشه مهدویت وامام مهدی ایجاد کرده است – اشخاص یا جریان هایی است که با سوءاستفاده از اقبال مردم به مهدویت و امام مهدی علیه السلام تلاش می کنند به مطامع خود دست یابند. این جریان ها با شگردهای مختلف، دوست داران امام زمان را به سوی خود جذب نموده و به انحراف می کشانند . چنان مواردی را مدعیان دروغین ارتباط با ائمه علیهم السلام مینامیم.
ارتباط با امام زمان علیه السلام آرزوی هر منتظر مشتاق و افتخار والای هر صاحب معرفتی است؛ امّا این کالای ثمین به اقتضای قدر والای خود در کنار اولیای بی ادعایی که از خورشید آن کسب نور کرده اند، همواره به مدعیانی مبتلا بوده است که ادعای ارتباط با قلب عالم را وسیلة نیل به اهداف روا یا ناروای خویش قرار داده و خواسته یا ناخواسته رهزن مؤمنان مشتاق ساده دلی شده اند که دائماً تشنة رسیدن خبری یا رؤیت اثری از جان جانان عالم اند.
هر منتظر متعقّلی، ضروری است با شناخت راه های اصیل ارتباط با ولیّ عصر روحی فداه از سویی و معرفت مدعیان ارتباط از سویی دیگر، خویش و جامعه را از درافتادن به وادی وهم و خرافه که مورث گمراهی است رهایی بخشد. کسانی که مدعی رابطه و دسترسی به امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف هستند .
بی شک، ملاقات و زیارت آن حضرت امری محال نیست، همان گونه که برخی از انسان های صالح در عصر غیبت به این سعادت رسیده اند و نیز بهره برداری از هدایت باطنی آن حضرت نیز امری مسلّم و مقبول است که همواره شایستگان از آن مستفید گشته اند .
امامان معصوم علیهم السلام مجاری فیض خدای سبحان اند و ذات اقدس الهی فیض لایق هر مستفیضی را به واسطة خلفای خود به آنها اعطا می کند.
ارشاد و هدایت باطنی امام زمان علیه السلام در تصحیح فتوای شیخ مفید اعلی الله مقامه نمونه ای از این افاضه هاست؛ امّا نباید از نظر دور داشت که میان چنین ملاقاتی یا چنان هدایتی با ادعای بابیت و سفارت از آن جناب، تفاوتی به بلندای آسمان و زمین است. براساس حکم عقل و برآیند دستورهای نقل، تکذیب مدعیان سفارت و تلقی حکم یا پیام از سوی آن امام، وظیفة دوستان و منتظران واقعی آن حضرت است، زیرا با گشوده شدن چنین بابی و پذیرفتن ادعای آنان فضایی ساخته خواهد شد تا هر روز بلکه هر لحظه، کسی با چنین داعیه ای دیگران را به خویش و پیام ادعایی خود بخواند و چه بسا که در این میان، مدعی تغییر یا تبدیل یا جعل احکام اسلامی گردند، که خود هرج و مرج می آفریند. براین اساس، نه تنها تکذیب چنین کسانی واجب است بلکه هر گونه عملی که به تقویت آنان انجامد، به بداهت عقل و براساس معاونت بر اثم، حرام خواهد بود. در عصر غیبت کبرای ولیّ عصر روحی فداه برای رهایی از بی سر و سامانی و نجات از بلاتکلیفی از سوی ائمه هدی علیهم السلام، امت اسلامی به اطاعت از فقیه جامع شرایط مأمور و موظف گردیده است تا در فروع دین، یا کارشناسی شده یا با استناد به نظر کارشناس امین و عادلی که توانایی استنباط احکام شرعی از ادله عقلی و نقلی را دارد، زندگی کرده و اعمال فردی و اجتماعی خویش را انجام دهند. نه خواب و رؤیا و نه ادعای ارتباط و تلقی ارشاد ، هیچ کدام در تعیین تکلیف عملی جامعه ارزش و اعتباری ندارد،
زیرا اوّلاً امت اسلامی به تبعیت از آن امر نشده اند
و ثانیاً هیچ ضابطه و قانونی برای اثبات صدق رؤیاها یا ادعاها وجود ندارد، تا بتوان صحیح آن را از سقیم تشخیص داد؛ وگرنه باید پذیرفت که در هر گوشه ای کسی سری بردارد و با ادعای دیدن رؤیایی یا تلقی امری وظیفة شرعی تازه خاصی را بیان سازد که در این صورت بر هیچ عاقلی پوشیده نمی ماند که نه دین خدا از تحویل و تبدیل در امان می ماند و نه مسلمانان منتظر، سیر نورانی انتظار را به سلامت می پیمایند، چون دیگر سنگ روی سنگ بند نمی شود و نظام فقهی و اجتماعی اسلام و جامعه اسلامی در هم می پاشد. باید هماره به یاد داشت در عصر غیبت کبرا باب سفارت و نیابت خاص آن حضرت بسته است و هیچ کس جز «کذّاب مفتر» چنین ادعایی نخواهد داشت و ارتباط از طریق عمل به فتاوای نواب عام حضرتش تأمین می شود؛ امّا هماره باید مراقب بود براثر محبّت به نواب عام آن حضرت به دام افراط گرفتار نیاییم و حکم نائب خاص را به نواب عام تسرّی نبخشیم، که هر افراط و تفریطی در نادانی ریشه دارد: «لاتری الجاهل إلّا مفرطاً أو مفرّطاً».
در مورد احمد اسماعیل بصری ، سیاسی بودن ، ناشناس بودن ، کذب مولد و مخفی شدن بعد از ظهور ادعایی اش ، کفایت هر اهل خرد در در استناد و ارتباط دروغین او و محاکمه در دادگاه صالح است.

مدعیان دروغین

یکی از حوزه های قابل توجه در مهدویت – که متاسفانه آسیب های جدی به اعتقادات مردم نسبت به اندیشه مهدویت وامام مهدی ایجاد کرده است – اشخاص یا جریان هایی است که با سوءاستفاده از اقبال مردم به مهدویت و امام مهدی علیه السلام تلاش می کنند به مطامع خود دست یابند. این جریان ها با شگردهای مختلف، دوست داران امام زمان را به سوی خود جذب نموده و به انحراف می کشانند . چنان مواردی را مدعیان دروغین ارتباط با ائمه علیهم السلام مینامیم.
ارتباط با امام زمان علیه السلام آرزوی هر منتظر مشتاق و افتخار والای هر صاحب معرفتی است؛ امّا این کالای ثمین به اقتضای قدر والای خود در کنار اولیای بی ادعایی که از خورشید آن کسب نور کرده اند، همواره به مدعیانی مبتلا بوده است که ادعای ارتباط با قلب عالم را وسیلة نیل به اهداف روا یا ناروای خویش قرار داده و خواسته یا ناخواسته رهزن مؤمنان مشتاق ساده دلی شده اند که دائماً تشنة رسیدن خبری یا رؤیت اثری از جان جانان عالم اند.
هر منتظر متعقّلی، ضروری است با شناخت راه های اصیل ارتباط با ولیّ عصر روحی فداه از سویی و معرفت مدعیان ارتباط از سویی دیگر، خویش و جامعه را از درافتادن به وادی وهم و خرافه که مورث گمراهی است رهایی بخشد. کسانی که مدعی رابطه و دسترسی به امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف هستند .
بی شک، ملاقات و زیارت آن حضرت امری محال نیست، همان گونه که برخی از انسان های صالح در عصر غیبت به این سعادت رسیده اند و نیز بهره برداری از هدایت باطنی آن حضرت نیز امری مسلّم و مقبول است که همواره شایستگان از آن مستفید گشته اند .
امامان معصوم علیهم السلام مجاری فیض خدای سبحان اند و ذات اقدس الهی فیض لایق هر مستفیضی را به واسطة خلفای خود به آنها اعطا می کند.
ارشاد و هدایت باطنی امام زمان علیه السلام در تصحیح فتوای شیخ مفید اعلی الله مقامه نمونه ای از این افاضه هاست؛ امّا نباید از نظر دور داشت که میان چنین ملاقاتی یا چنان هدایتی با ادعای بابیت و سفارت از آن جناب، تفاوتی به بلندای آسمان و زمین است. براساس حکم عقل و برآیند دستورهای نقل، تکذیب مدعیان سفارت و تلقی حکم یا پیام از سوی آن امام، وظیفة دوستان و منتظران واقعی آن حضرت است، زیرا با گشوده شدن چنین بابی و پذیرفتن ادعای آنان فضایی ساخته خواهد شد تا هر روز بلکه هر لحظه، کسی با چنین داعیه ای دیگران را به خویش و پیام ادعایی خود بخواند و چه بسا که در این میان، مدعی تغییر یا تبدیل یا جعل احکام اسلامی گردند، که خود هرج و مرج می آفریند. براین اساس، نه تنها تکذیب چنین کسانی واجب است بلکه هر گونه عملی که به تقویت آنان انجامد، به بداهت عقل و براساس معاونت بر اثم، حرام خواهد بود. در عصر غیبت کبرای ولیّ عصر روحی فداه برای رهایی از بی سر و سامانی و نجات از بلاتکلیفی از سوی ائمه هدی علیهم السلام، امت اسلامی به اطاعت از فقیه جامع شرایط مأمور و موظف گردیده است تا در فروع دین، یا کارشناسی شده یا با استناد به نظر کارشناس امین و عادلی که توانایی استنباط احکام شرعی از ادله عقلی و نقلی را دارد، زندگی کرده و اعمال فردی و اجتماعی خویش را انجام دهند. نه خواب و رؤیا و نه ادعای ارتباط و تلقی ارشاد ، هیچ کدام در تعیین تکلیف عملی جامعه ارزش و اعتباری ندارد،
زیرا اوّلاً امت اسلامی به تبعیت از آن امر نشده اند
و ثانیاً هیچ ضابطه و قانونی برای اثبات صدق رؤیاها یا ادعاها وجود ندارد، تا بتوان صحیح آن را از سقیم تشخیص داد؛ وگرنه باید پذیرفت که در هر گوشه ای کسی سری بردارد و با ادعای دیدن رؤیایی یا تلقی امری وظیفة شرعی تازه خاصی را بیان سازد که در این صورت بر هیچ عاقلی پوشیده نمی ماند که نه دین خدا از تحویل و تبدیل در امان می ماند و نه مسلمانان منتظر، سیر نورانی انتظار را به سلامت می پیمایند، چون دیگر سنگ روی سنگ بند نمی شود و نظام فقهی و اجتماعی اسلام و جامعه اسلامی در هم می پاشد. باید هماره به یاد داشت در عصر غیبت کبرا باب سفارت و نیابت خاص آن حضرت بسته است و هیچ کس جز «کذّاب مفتر» چنین ادعایی نخواهد داشت و ارتباط از طریق عمل به فتاوای نواب عام حضرتش تأمین می شود؛ امّا هماره باید مراقب بود براثر محبّت به نواب عام آن حضرت به دام افراط گرفتار نیاییم و حکم نائب خاص را به نواب عام تسرّی نبخشیم، که هر افراط و تفریطی در نادانی ریشه دارد: «لاتری الجاهل إلّا مفرطاً أو مفرّطاً».
در مورد احمد اسماعیل بصری ، سیاسی بودن ، ناشناس بودن ، کذب مولد و مخفی شدن بعد از ظهور ادعایی اش ، کفایت هر اهل خرد در در استناد و ارتباط دروغین او و محاکمه در دادگاه صالح است.

مدعیان دروغین

یکی از حوزه های قابل توجه در مهدویت – که متاسفانه آسیب های جدی به اعتقادات مردم نسبت به اندیشه مهدویت وامام مهدی ایجاد کرده است – اشخاص یا جریان هایی است که با سوءاستفاده از اقبال مردم به مهدویت و امام مهدی علیه السلام تلاش می کنند به مطامع خود دست یابند. این جریان ها با شگردهای مختلف، دوست داران امام زمان را به سوی خود جذب نموده و به انحراف می کشانند . چنان مواردی را مدعیان دروغین ارتباط با ائمه علیهم السلام مینامیم.
ارتباط با امام زمان علیه السلام آرزوی هر منتظر مشتاق و افتخار والای هر صاحب معرفتی است؛ امّا این کالای ثمین به اقتضای قدر والای خود در کنار اولیای بی ادعایی که از خورشید آن کسب نور کرده اند، همواره به مدعیانی مبتلا بوده است که ادعای ارتباط با قلب عالم را وسیلة نیل به اهداف روا یا ناروای خویش قرار داده و خواسته یا ناخواسته رهزن مؤمنان مشتاق ساده دلی شده اند که دائماً تشنة رسیدن خبری یا رؤیت اثری از جان جانان عالم اند.
هر منتظر متعقّلی، ضروری است با شناخت راه های اصیل ارتباط با ولیّ عصر روحی فداه از سویی و معرفت مدعیان ارتباط از سویی دیگر، خویش و جامعه را از درافتادن به وادی وهم و خرافه که مورث گمراهی است رهایی بخشد. کسانی که مدعی رابطه و دسترسی به امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف هستند .
بی شک، ملاقات و زیارت آن حضرت امری محال نیست، همان گونه که برخی از انسان های صالح در عصر غیبت به این سعادت رسیده اند و نیز بهره برداری از هدایت باطنی آن حضرت نیز امری مسلّم و مقبول است که همواره شایستگان از آن مستفید گشته اند .
امامان معصوم علیهم السلام مجاری فیض خدای سبحان اند و ذات اقدس الهی فیض لایق هر مستفیضی را به واسطة خلفای خود به آنها اعطا می کند.
ارشاد و هدایت باطنی امام زمان علیه السلام در تصحیح فتوای شیخ مفید اعلی الله مقامه نمونه ای از این افاضه هاست؛ امّا نباید از نظر دور داشت که میان چنین ملاقاتی یا چنان هدایتی با ادعای بابیت و سفارت از آن جناب، تفاوتی به بلندای آسمان و زمین است. براساس حکم عقل و برآیند دستورهای نقل، تکذیب مدعیان سفارت و تلقی حکم یا پیام از سوی آن امام، وظیفة دوستان و منتظران واقعی آن حضرت است، زیرا با گشوده شدن چنین بابی و پذیرفتن ادعای آنان فضایی ساخته خواهد شد تا هر روز بلکه هر لحظه، کسی با چنین داعیه ای دیگران را به خویش و پیام ادعایی خود بخواند و چه بسا که در این میان، مدعی تغییر یا تبدیل یا جعل احکام اسلامی گردند، که خود هرج و مرج می آفریند. براین اساس، نه تنها تکذیب چنین کسانی واجب است بلکه هر گونه عملی که به تقویت آنان انجامد، به بداهت عقل و براساس معاونت بر اثم، حرام خواهد بود. در عصر غیبت کبرای ولیّ عصر روحی فداه برای رهایی از بی سر و سامانی و نجات از بلاتکلیفی از سوی ائمه هدی علیهم السلام، امت اسلامی به اطاعت از فقیه جامع شرایط مأمور و موظف گردیده است تا در فروع دین، یا کارشناسی شده یا با استناد به نظر کارشناس امین و عادلی که توانایی استنباط احکام شرعی از ادله عقلی و نقلی را دارد، زندگی کرده و اعمال فردی و اجتماعی خویش را انجام دهند. نه خواب و رؤیا و نه ادعای ارتباط و تلقی ارشاد ، هیچ کدام در تعیین تکلیف عملی جامعه ارزش و اعتباری ندارد،
زیرا اوّلاً امت اسلامی به تبعیت از آن امر نشده اند
و ثانیاً هیچ ضابطه و قانونی برای اثبات صدق رؤیاها یا ادعاها وجود ندارد، تا بتوان صحیح آن را از سقیم تشخیص داد؛ وگرنه باید پذیرفت که در هر گوشه ای کسی سری بردارد و با ادعای دیدن رؤیایی یا تلقی امری وظیفة شرعی تازه خاصی را بیان سازد که در این صورت بر هیچ عاقلی پوشیده نمی ماند که نه دین خدا از تحویل و تبدیل در امان می ماند و نه مسلمانان منتظر، سیر نورانی انتظار را به سلامت می پیمایند، چون دیگر سنگ روی سنگ بند نمی شود و نظام فقهی و اجتماعی اسلام و جامعه اسلامی در هم می پاشد. باید هماره به یاد داشت در عصر غیبت کبرا باب سفارت و نیابت خاص آن حضرت بسته است و هیچ کس جز «کذّاب مفتر» چنین ادعایی نخواهد داشت و ارتباط از طریق عمل به فتاوای نواب عام حضرتش تأمین می شود؛ امّا هماره باید مراقب بود براثر محبّت به نواب عام آن حضرت به دام افراط گرفتار نیاییم و حکم نائب خاص را به نواب عام تسرّی نبخشیم، که هر افراط و تفریطی در نادانی ریشه دارد: «لاتری الجاهل إلّا مفرطاً أو مفرّطاً».
در مورد احمد اسماعیل بصری ، سیاسی بودن ، ناشناس بودن ، کذب مولد و مخفی شدن بعد از ظهور ادعایی اش ، کفایت هر اهل خرد در در استناد و ارتباط دروغین او و محاکمه در دادگاه صالح است.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد