۱۳۹۴/۰۱/۲۹
–
۹۹۸ بازدید
افکار مذهب حنفی و شخص ابوحنیفه و فتواهای حنفی ها رو نقد و تحلیل و بررسی بفرمایید؟
مذهب حنفی یکی از مذاهب چهارگانه اهل سنت از نظر فقهی است. حنفیان مقلدان نعمان بن ثابت معروف به ابوحنیفه (متولد سال 80 و متوفّای سال 151ه ق) می باشند. ابوحنیفه فردی ایرانی است که امام اعظم اهل سنت به شمار می رود. درجامعه تسنن، بعد از پیغمبر اکرم صلی الله علیه وآله و خلفای راشدین و حسنین علیهما السلام هیچ کس به اندازه ابوحنیفه محترم نیست. پیروانش در ایران بسیار اندکند. اعتقادات حنفی ها: اکثر حنفی ها از نظر کلامی از ابومنصور ماتریدی پیروی می کنند. در حال حاضر نزدیک به 350 میلیون نفر از حنفی ها ماتریدی هستند ، برخی از اعتقادات آنها از این قرار است : یک : ایشان منکر رویت خدا هستند. دو: قایلند که قرآن حادث است. سه : ایشان اعتقاد به حسن و قبح ذاتی اشیاء دارند ، یعنی میگویند عقلا محال است خداوند ظلم کند، و همچنین افعال الهی را مبتنی بر مصالح می دانند چهار : حنفی ها آزادی انسان را در کارها معتقد می باشند. تا اینجا اختلافی بین شیعه و حنفی ها دیده نمی شود. عمده اختلاف شیعه وحنفی ها در موارد زیر است. 1ـ مساله ی صفات ذاتیّه ی خداوند متعال: علمای شیعه در پرتو تعالیم اهل بیت (ع) و براهین عقلی بر این عقیده اند که صفات ذاتیّه ی خدا مثل علم ، قدرت ، حیات عین همدیگر و عین ذات خدا هستند و تفاوت آنها با همدیگر و با ذات خدا صرفاً مفهومی است نه حقیقی ؛ ولی اکثریّت قاطع اهل سنّت بر آنند که صفات ذاتیّه ی خدا زائد بر ذات او بوده عین ذات خدا نیستند. لذا خدا ذاتاً عالم و قادر و حیّ نیست بلکه قادر است به واسطه ی قدرت ، عالم است به واسطه ی علم و حیّ است به واسطه ی حیات. اینها برای خدا هفت صفت ذاتیّه قائل شده و معتقدند هر کدام از این صفات نیز مثل ذات خدا قدیم و واجب الوجودند. لذا مشهور است که به قدمای ثمانیه (هشتگانه) قائلند. از نظر شیعه چنین اعتقادی درست در مقابل توحید قرار دارد . 2ـ اختلاف عمده شیعه با اهل همه مذاهب اهل سنّت و نیز حنفی ها درباره ی عصمت انبیاء است. علمای شیعه قائل به عصمت تمام عیار انبیاء هستند ؛ یعنی نه تنها انبیاء(ع) را معصوم از گناه می دانند بلکه از سهو و خطا نیز مصون می دانند. ولی اهل سنّت قائل به عصمت تامّ انبیاء (ع) نیستند و سهو و خطا را برای آنها جائز می دانند و حتّی برخی از آنها ارتکاب معاصی را هم برای انبیاء (ع) واقع دانسته و مواردی از ارتکاب گناه را برای این ذوات مقدّسه برشمرده اند. مواردی که همه ی آنها از متشابهات بوده نیازمند تفسیر درستند. 5ـ اختلاف اساسی در بین شیعه و اهل سنّت در مساله ی امامت است که باعث شده است راه این دو مذهب در موارد دیگر نیز جدا گردد. چرا که شیعیان در سایه ی هدایتهای اهل بیت (ع) توانسته اند گردنه های سخت فکری و اعتقادی را پشت سر گزارند ولی اهل سنّت در نبود چنین هادیان الهی و متّصل به علم خدا ، دست به دامن افرادی مثل خود شده راه را گم کرده اند. خداوند متعال می فرماید: « آیا کسى که هدایت به سوى حق مى کند براى پیروى شایسته تر است، یا آن کس که خود هدایت نمى شود مگر هدایتش کنند؟ شما را چه مى شود، چگونه داورى مى کنید؟! » (یونس:35) شیعه در باب امامت ، بر این اعتقاد است که امام و خلیفه ی رسول الله باید در تمام خصوصیّّات مثل خود رسول الله باشد جز در دریافت وحی که خاتمه یافته است. لذا امام باید اعلم مردم به دین خدا ، افضل مردم در عبودیّت و قرب به حقّ تعالی و معصوم از گناه و خطا و سهو باشد. و چون از این خصوصیّات فقط خدا مطّلع است لذا مصداق امام را هم خدا باید تعیین نماید. آنگاه شیعه از راه آیات و روایات مورد قبول طرفین استدلال می کند که خدا و پیامبرش علی ابن ابی طالب (ع) را به عنوان مصداق امام و خلیفه تعیین نموده اند. امّا اهل سنّت به جای اینکه از راه برهان عقلی اصل امامت را اثبات نمایند ابتدا خلافت ابوبکر را پذیرفته و آنگاه تلاش می کنند نحوه ی انتخاب او را مشروع جلوه دهند. – منابع مطالعاتی ـ آنگاه هدایت شدم ـ ترجمه کتاب ثم اهتدیت ـ ، محمد تیجانی سماوی ، ترجمه سید محمد جواد مهری ـ نویسنده ی این کتاب قبلاً سنّی بوده است ـ ـ اهل سنّت واقعی ، محمد تیجانی سماوی ، ـ همراه با راستگویان ، محمد تیجانی سماوی ـ معارف اسلامى از دیدگاه دو مکتب ـ ترجمه کتاب معالم المدرستین ـ علامه عسکرى ، ترجمه: دکتر جلیل تجلیل ـ حق جو و حق شناس ـ ترجمه کتاب المراجعات ـ ، علامه سید شرف الدین عاملی ، ترجمه: محمد جعفر امامى ـ شیعه پاسخ می دهد ، رضا حسینی نسب ـ فرقه وهابى و پاسخ به شبهات آنها ،سید محمدحسن قزوینى ترجمه: على دوانى ـ کارنامه عملی وهابیت ، آیت الله جعفر سبحانى.