۱۳۹۲/۰۸/۱۳
–
۲۹۷ بازدید
مرگ به دو نوع طبیعى و ارادى تقسیم مى شود:
۱. مرگ طبیعى همان تحوّل از نقصان به خروج، توجّه هر سافل به عالى و رجوع هر چیزى به اصل خودش است. براساس این تقسیم و تعریف، مرگ طبیعى براى تمام موجودات- حتى ملائکه- نیز رخ خواهد داد؛ چرا که همه موجودات، نشانه هاى خداوند متعال بوده و همه آنها براساس عمومیت و کلیت اصل بازگشت به سوى خدا، در حال سیر و حرکت به سوى او هستند و از این رو، با مرگ سرفصلى از این مسیر را طى مى کنند.
آیه ذیل به خوبى به این نوع مرگ اشاره دارد: کُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ ثم إِلَیْنَا تُرْجَعُونَ «۱»؛ «هر نفسى چشنده مرگ است، آن گاه به سوى ما باز گردانیده خواهد شد».
1. مرگ طبیعى همان تحوّل از نقصان به خروج، توجّه هر سافل به عالى و رجوع هر چیزى به اصل خودش است. براساس این تقسیم و تعریف، مرگ طبیعى براى تمام موجودات- حتى ملائکه- نیز رخ خواهد داد؛ چرا که همه موجودات، نشانه هاى خداوند متعال بوده و همه آنها براساس عمومیت و کلیت اصل بازگشت به سوى خدا، در حال سیر و حرکت به سوى او هستند و از این رو، با مرگ سرفصلى از این مسیر را طى مى کنند.
آیه ذیل به خوبى به این نوع مرگ اشاره دارد: کُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ ثم إِلَیْنَا تُرْجَعُونَ «1»؛ «هر نفسى چشنده مرگ است، آن گاه به سوى ما باز گردانیده خواهد شد».
آب از بالا به پستى در رود آن گه از پستى به بالا بر رود
گندم از بالا به زیر خاک شد بعد از آن خوشه و چالاک شد
دانه هر میوه آمد در زمین بعد از آن سرها برآورد از دفین
اصل نعمت ها زگردون تا به خاک زیر آمد شد غذاى جانِ پاک
از تواضع چون زگردون شد به زیر گشت جزو آدمى حىّ دلیر
پس صفات آدمى شد آن جماد بر فراز عرش پرّان گشت شاد
کز جهان زنده ز اول آمدیم باز از پستى سوى بالا شدیم
جمله اجزا در تحرک و در سکون ناطقان «کانا الیه راجعون»
ذکر و تسبیحات اجزاى نهان غلغلى افکند اندر آسمان «2»
2. مرگ ارادى تنها مخصوص انسان بوده و مقصود از آن، عروج روح به باطن و بواطن عوالم برتر، در همین دنیا است. کسانى هستند که از اوصاف، اخلاق، عقاید و افکار پلید رهیده؛ از رنگ ها، هیئت ها و تعلّقات مادى و دانى، خود را تطهیر کرده؛ از مخلوق به خالق رو نموده؛ فانى وجه حضرت حق گشته و به این حقیقت لطیف و عمیق رسیده اند که چیزى جز ذات اقدس اله حقیقت ندارد. اینان در همین دنیا از برزخ و برزخ ها گذشته و هم اکنون به جهت برخوردارى از حیات، علم و اراده بالاتر، عالم برزخ اهل برزخ و حالات آنان را شاهدند؛ بلکه با مجاهدت و نیز با عشق و کششى که به لقاى وجه کریم حضرت حق دارند، از همه عوالم گذشته و همه حجاب ها را کنار زده اند و به عزّ قدس رسیده، فانى در حق شده اند.
بعد از فنا، باقى به بقاى حق مى شوند و به آنچه اندر وهم نیاید، نایل مى آیند.
در واقع مراتب و مراحلى که براى عامه مردم با مرگ طبیعى پیش مى آید، براى اینان قبل از مرگ طبیعى با مرگ ارادى- که مرگ قبل از مرگ مى باشد- پیش آمده است. آیات ذیل به خوبى بیانگر مرگ ارادى و اختیارى است: أَلْهکُمْ التَّکَاثُرُ، حَتَّى زُرْتُمْ الْمَقَابِرَ، کَلَّا سَوْفَ تَعْلَمُونَ، ثُمَّ کَلَّا سَوْفَ تَعْلَمُونَ، کَلَّا لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْیَقِینِ، لَتَرَونَّ الْجَحِیمَ، ثُمَّ لَتَرَونَّهَا عَیْنَ الْیَقِینِ، ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ یَوْمَئِذٍ عَنْ النَّعِیمِ «1»؛ «تفاخر به بیشتر داشتن، شما را غافل داشت تا کارتان و [پایتان ] به گورستان رسید. نه چنین است، زودا که بدانید! باز هم نه چنین است، زودا که بدانید! هرگز چنین نیست، اگر علم الیقین داشتید! به یقین دوزخ را مى بینید سپس آن را قطعاً به عین الیقین در مى یابید؛ سپس در همان روز است که از نعمت [روى زمین ] پرسیده خواهید شد».
از این آیات، به روشنى استنباط مى شود که انسان در زندگى دنیایى، مى تواند حجاب ها را کنار زده و از آنها گذر کند و حقایق اخروى را بیابد. این دریافت همان شهود، احاطه خاص و علم و ادراک برتر و همان «علم الیقین» است که قبل از مشاهده عینى برزخ (عین الیقین)، براى انسان هاىِ کامل، رخ خواهد داد.
از کتاب پرسمان دانشجویی – فرجام شناسی