خانه » همه » مذهبی » مسخره شدن توسط دیگران- خودپنداره ضعیف- منایع شناخت خود و افکار تساوی گونه

مسخره شدن توسط دیگران- خودپنداره ضعیف- منایع شناخت خود و افکار تساوی گونه


مسخره شدن توسط دیگران- خودپنداره ضعیف- منایع شناخت خود و افکار تساوی گونه

۱۳۹۵/۰۴/۱۷


۹۰۵ بازدید

سلام پسری هستم ۲۲ساله ازدوران دبیرستان به خاطرنحوه راه رفتنم ونحوه حرف زدنم مسخره می شدم که تاالان هم ادامه داره باعث شده که اصلااعتمادبه نفس نداشته باشم وقتی بیرون می رم فک می کنم که همه به من نگاه می کنند وقتی می خندن اونوبه خودم می گیرم این کاراباعث شده که بعضی مواقع بیرون نرم وقتی به خودم نگاه می کنم می گم این چه قیافه ای یه که من دارم چراسرم این جوریه چرااعضای دیگه بدنم این شکلیه چرا مثل افراددیگه زیبانیستم به خدامی گم که چرامنو خلق کردی خلق کردی که باعث خنده مردم باشم اصلااعتمادبه نفس ندارم .لطفاکمکم کنیدتازندگیم روازنوبسازم اعتمادبه نفسموپیداکنم خیلی داغون هستم.ممنون

با عرض سلام و تبریک فرارسیدن عید بندگی حضور شما، و نیز سپاس از اینکه پرسمان را برای پاسخ و راهنمایی برگزیده اید، پرسشگر گرامی، در رابطه با مشکلی که گزارش فرموده اید باید ابتدا توضیحی در مورد واژه ی «خود پنداره» تقدیم دارم، این کلمه به معنی تصور هرکس از خودش می باشد، خودپنداره ی هرکس مبنای تعامل وی با خود، جهان پیرامون و خداوند می باشد، هرکسی که دارای خود پنداره ی معیوب باشد لاجرم ارتباط او با خودش، خدایش و جهان اطرافش معیوب خواهد بود، خود پنداره ی معیوب باعث می شود که شخص از واقعیت فاصله بگیرد و دوری از واقعیت منشاء بیمارهای روحی و روانی می باشد، برای همین است که روانشناسان می کوشند تا خود پنداره و ذهن چنین افرادی را تغییر دهند تا دنیایشان تغییر کند و زندگی شان متحول گردد.

با این مقدمه به سراغ مشکل شما می‌رویم، شما در نامه ی خود به مشکلات متعددی اشاره کرده اید، که برخی از آنها نیاز به این دارد که شما گزارشی از خود، طرز تعامل خود با اطرافیان خود و نیز خاطراتی از دوران کودکی خودتان به همراه بدترین و بهترین خاطره دوران کودکی را برای ما ارسال نمایید تا کارشناسان ما بتوانند با بررسی های بیشتر راهنمایی ها و راهکارهای مناسبی تقدیم حضور دارند.

من در برخی از مشکلاتی که نقل فرموده اید دقت کردم، به نظر می‌رسد فکر شما برخی از خطاهای شناختی را در خود جای داده است، روانشناسان شناختی معتقدند که رفتار انسان تابعی از طرز فکر اوست، به دیگر سخن فکر معمار و سازنده ی رفتار انسان است و اگر فکر، فکر غلطی باشد رفتار و اعمال او نیز غلط و مرضی خواهد شد. این روانشناسان فکرهای غلط عمده را شناسایی کرده اند و آنها را در 10 دسته ی مختلف جای داده اند، یکی از غلطهای شناختی رایج طرز فکر تساوی گونه است، شخصی که این طرز فکر را دارد، برخی از چیزها را مساوی برخی دیگر می داند در حالی که در عالم واقع اینگونه نیست، و همین طرز فکر غلط در صحنه ی عمل، موجب به وجود آمدن مشکلات عدیده و بغرنجی ای برای او می شود، بطور مثال شخص، زیبابودن و خوش‌تیپی را مساوی خوشبختی می داند و زیبا نبودن را مساوی بدبختی و تیره روزی می داند، اما آیا واقعا اینگونه است؟! البته که نه!. حال برای اینکه خودتان به این نتیجه برسید که این فکر تساوی گونه که باعث بدحالی شما شده است غلط می باشد، باید دو کار انجام دهید:

1- سری به دادگاههای خانواده بزنید، درآنجا زوجهای بسیاری را می بینید که با اینکه دارای چهره ی متوسط به بالا و زیبا هستند اما زندگی شان به بن بست رسیده و بعد از درگیری های زیاد، برای طلاق مراجعه کرده اند، پس این گونه نیست که هرکس صورتش زیبا باشد خوشبخت گردد.

2- سری به شرکتها ادارات و مطب پزشکان و .. بزنید تا ببینید بسیاری از افراد موفق که جایگاه بالای اجتماعی دارند از نظر قیافه پایین تر از حد معمول هستند ولی با شناسایی نقاط قوت خود توانسته اند موفق شوند و حتی همسر خود را از میان افرادی که از نظر قیافه متوسط به بالا هستند انتخاب کنند.

3- لطفا یک روز جمعه یا یک عصر پنچشنبه سری به پارکهای عمومی بزنید، در آنجا زن و شوهرهایی را خواهید دید که از نظر قیافه پایین تر از حد متوسط هستند، اما علی رغم آن، خانواده ی بسیار خوش و خوشبختی دارند، باهم می گویند و می خندند و خوش هستند. درحالی که اگر زشتی صورت باعث بدبختی می شد، شما نباید هرگز چنین صحنه هایی را مشاهده می کردید.

پس قدم اول اینست که غلط بودن این طرز فکر غلط که موجب بد حالی تان شده است را کشف کنید، لذا ما منتظر مکاتبه ی بعدی شما در این زمینه هستیم تا به همراهتان قدم به قدم پیش رویم و یک به یک به مشکلاتی که مطرح کرده اید بپردازیم.

موضوع بعدی که برایتان شرح خواهم داد منابع شناخت خود در و نتیجه برهم خوردن توازن آنها و رابطه ی آن با خود پنداره، ناجرات مندی و عدم اعتماد به نفس است. در روانشناسی بحثی به نام «منابع شناخت خود» یا «منابع تکوین شخصیت» وجود دارد و شرح آن بدین گونه است که فرد و یا خانواده برای شناخت خود از سه منبع استفاده میکند:

1- یکی از آنها اظهارنظرهای دیگران در مورد ما است که به آن پسخوراند و یا باز خورد اجتماعی و یا دهن بینی اجتماعی گفته میشود. و به این معنی است که فرد و یا خانواده به خاطر تشویقها ی دیگران و روبرو شدن با باز خورد مثبت از سوی جامعه (جوّ گیری اجتماعی) در تکرارعمل خویش اصرار میورزد و یا به خاطر نظر نامساعد دیگران و دریافت باز خورد منفی از سوی جامعه، اقدام به ترک عمل خود میکند و به دیگر سخن بیش از اندازه به نظر دیگران در مورد خودش بها می دهد.و دهن بین است.حتی احساسات واقعی خود را بخاطر هراس از عکس العمل دیگران فرو می خورد و صادقانه ابرازش نمی کند. و گاهی احساسات فرو خورده به صورت گریه به بیرون ریخته می شود.

2- «خودمشاهده‌گری» منبع دیگربرای شناخت خود است، خود مشاهده گری به این معنی است که شخص بدون توجه به منابع خارج از خود و نظر دیگران و با توجه به آنچه که در درون دارد همانگونه که رفتار میکند که دلش می‌خواهد.

3- «مقایسه اجتماعی» نیز سوّمین منبع برای شناختِ خود محسوب میشود یعنی شخص با مقایسه خود با دیگرانِ بالاتر و پایین تر از خود به جایگاه اجتماعی خود پی می‌برد. انسان باید حدود 17 درصد خود را با بالاتر از خود مقایسه کند تا انگیزه پیشرفت در او ایجاد شود و در حدود 17 درصد نیز خود را با پایین تر از خود مقایسه نماید تا دچار افسردگی نگردد.

حال برای داشتن یک شخصیت سالم و نرمال و بدون مشکل، باید سه منبع شناخت خود بطور مساوی تنظیم (بالانس) شود. زیرا یکی از عوامل مهّمِ ایجاد مشکل های عاطفی و شناختی برای افراد وخانوادهها بهم خوردن تنظیم، توازن وتعادل این سه عامل است. که برای بازگشت سلامتی و بسامان شدن، تنظیم دوبارة آنها ضروری است.

سهم نرمال و استانداردِ هر یک ازسه منبع، در شناخت خود حدود33%میباشد. که اگر یکی از آنها کمتر و یا بیشتر شود آشفتگی و نابسامانی آغازمیشود، بعنوان مثال، آدمهایی که خود مشاهده گری در آنها غلبه دارد وسواسهای فکری وعملی بالایی دارند و کسانی که فید بک اجتماعیشان(دهن بینی) بالاست دائما دچارنوساناتی می شوند که از طرف دیگران به آنها تحمیل می شود و همیشه نگران قضاوت دیگران در مورد خویشند. و آنهایی که مقایسه ی اجتماعی بالاتر از خود شان بالاست دائما در معرض افسردگی قرار دارند. پس برای اینکه شما طبق فرمودة آیة قرآن «وَ نَفسٍ وَ ما سَوّاها» بشوید و شخصیّت معتدل ومتعادلی داشته باشید، باید این سه منبع شناخت خود را باهم مساوی کنید.

با توجه به اینکه مشکل شما ریشه در تورم فید بک اجتماعی و دهن بینی اجتماعی دارد و بیش از اندازه به نظر دیگران در باره خودتان اهمیت می دهید من در زیر راهکارهایی برای تعدیل تقدیم می دارم:

1- خودتان را دست کم نگیرید و به نقاط قوت خود بیاندیشید.

2- «نه» گفتن را تمرین کنید و در صورت لزوم و موقعیت های اجتماعی مختلف در جاهایی که لازم است به راحتی «نه» بگویید، نه گفتن در بسیاری از موقعیتهای دیگر نیز به دادتان می رسد و شما را از مهالک و دامهای بسیاری که ممکن است دوستان نا باب شما را به آن دعوت کنند می رهاند

3- به خود تلقین کنید که تأیید و رضایت دیگران خوب است اما برای محترم بودن و ارزش داشتن نیازی به تایید دیگران نیست.

6- سعی کنید خودتان را بشناسید وتوانایی‌ها واستعدادهای عظیمی که درونتان نهفته هست راشکوفا کنید.

8-نسبت به توانائیهای واقعی خود ایمان داشته باشید و در نتیجه از احساس حقارت و خود کم بینی پرهیز نمائید.

9- باورهای دینی خود را تقویت کنید وسعی کنید ساعاتی را باخدا خلوت کنید و راز دلتان رابا او درمیان بگذارید، کسی که درک کند فقط نیازمند خالق است، خود را از نیاز به توجه خلق بی نیاز می بیند.

10- جهت تقویت رابطه ی خود با منبع عالم هستی، یک قرآن با ترجمه ی فارسی روز انتخاب کنید، و هر روز چند سطر از ان را با ترجمه و درک مفاهیم بخوانید.

لطفا بازخوردی از پاسخ و سوالات و ابهامات احتمالی را برای ما ارسال دارید.

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد