وعده ادیان الاهی برقراری عدالت در عالم است. با مروری کوتاه در رفتار مردم متوجه گسترش تاریخی عدالتخواهی میشویم. وقایع گذشته را اگر نوعی امتحان و آزمایش تلقی نماییم، علی رغم رد شدن اکثریتی از مردم در قبول حق طلبی و عدالت خواهی، گرایش مردم به حق تدریجی و رو به افزونی است. در روز غم افروز عاشورا هیچ یار و یاوری برای مولایمان حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام باقی نماند. اما امروزه هر عدالت خواه در سراسر عالم از امام حسین علیه السلام حرف زده و خود را پیرو او مینامد. این مطلب جمع بین امتحان و آگاه شدن است. دوران غیبت نیز چنین معنایی دارد. اگر چه خیلیها در مقابل حق دچار فتنه شده و به باطل گرویده اند ولی از طرفی وقایع موجب نگرش آگاهانه به عدالت خواهی هم رواج و گسترش یافته است. برخی از روایات ما دوران غیبت امام عصر ارواحنا فداه را دوران تمحیص، امتحان و آزمایش نیز نامیده اند. کتب و مباحث مربوط به دوران غیبت بسیار مفصل بحث امتحان و غربال همینطور نامیدن این دوران به دوره امتحان در دوران غیبت را دارند. یکی از کتب مرجع و اصلی در موضوع مهدویت، کتاب غیبت نعمانی است و از کتب اصل و مهم در مهدویت است. بعضی از علمای اهل سنت نیز مستقلا در مورد امام زمان ارواحنافداه کتاب های تخصصی نوشته اند. تمحیص و امتحان در این جا دو معنا دارد که یکی به معنای آزمایش تا خود را بشناسیم. چون خدا همه چیز را می داند. اگر خود را نشناسیم، خسارت کرده ایم. معنای دیگر امتحان تمرین دادن است، در این زمینه کسانی هستند که خدا قلب هایشان را براساس ایمان تمرین داده است. در این دوران دشمنان بسیار شماتت مینمایند. با القای شبهه عده ای را متزلزل مینمایند. یک عده نیز عقب می مانند. همانطور که برخی در غدیر یا عاشورا مردود شدند. دشمن خبیث است می خواهد در اخر این راه ما را رفوزه کند. امامان معصوم علیهم السلام برای زمان غیبت هشدارهایی داده اند. در دین اسلام محور و ملاک وجود دارد و اگر مساله ای پیش بیاید باید به بزرگان، علما و رهبر معظم انقلاب اسلامی مراجعه نماییم. توطئه های دشمن برای بریدن ما از دین و امام علیه السلام متعدد و مختلف است. جهل و عدم شناخت موجب بسیاری از مشکلات و آسیب ها می شود. باید مواظب اعتقاداتمان باشیم. امام صادق علیهالسلام برای دوران غیبت و امتحان در روایتی می فرمایند: “والله شکسته میشوید شما مردم مثل شکستن شیشه، ولی برخی بر میگردنند و بعضی ها مانند سفال شکسته می شوند که دیگر نمی توانند برگردند. عده ای اول شکسته می شوند بعد به وسیله یک تذکر یا تلنگری از اهل خیر یا ولی خدا به راه درست برمی گردند و درست می شوند و از اولشان بهتر می شوند. ولی باید توجه داشت که سفال دیگر بر نمی گردد. اگر مواظب خودمان نباشیم و در این راه بشکنیم پل های پشت سر خراب و شاید راهی برای برگشت پیدا ننماییم.