دوست گرامی. به مطلب زیر درباره جهان شناسی و جهانبینی توجه کنید.
شناخت جهانی که اکنون در آن زندگی می کنیم، از اولویت های شناختی بشر است. لذا یکی از سوالات اساسی زندگی انسان نیز، سوال از مکان زیست خود در این دنیا و چگونگی و حقیقت آن است.
آیا دنیایی که ما در آن بسر می بریم حقیقت است یا سرابی بیش نیست. نگاه اسلام به دنیا به سالک و طالب حقیقت باعث می شود که او نسبت به دنیا فریب نخورد و خام نگردد و دچار غفلت نشود. بنابراین شناخت دنیا و محل زیست مادی انسان، نقش مهمی در آگاهی و بیداری او دارد.
سوال مهم دیگری که در زمینه جهان شناسی یا جهان بینی مطرح می شود، این سوال است که آیا جهان منحصر به عالم طبیعت است یا ماورای این عالم طبیعی و مادی و آنچه به حس ما درمی آید، عوالمی وجود دارد که لازم است برای شناخت آن تلاش نمود.
ریشه چنین تلاشی تجرد روح انسان و مسانخ بودن آن با عوالم ماورای طبیعی و همچنین تشنگی آدمی برای شناخت جایگاه اصلی و محل رجوع خود در عوالم غیبی است.
این موضوع به اندازه ای اهمیت دارد که گفته می شود: مرز دین دارى و بى دینى، ایمان به عالم غیب و ماورای طبیعت است، پیروان دین مادی و الهی هر دو به طبیعت باور دارند، تفاوت اصلی این دو در اعتقاد و عدم اعتقاد به ماورای طبیعت است. دین الهی و توحیدی بر اساس اعتقاد به ماورای طبیعت شکل گرفته است و دین مادی و شرک، به ماورای طبیعت اعتقاد ندارد.
بر این اساس مؤمنان کسانى هستند که به عالم غیب ایمان دارند؛ الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ؛ متعلق باورهاى دینى، حقایق غیبى است. خدا، فرشتگان، وحى، حیات پس از مرگ و عالم آخرت همه حقایق نامحسوس، غیرمادى و غیبى عالم اند. ایمان و اعتقاد به حقایق ماورای طبیعی، مانند خدا، توحید، روح، آخرت، فرشته، برزخ، قیامت و به تعبیری عوالم غیبی، در دین توحیدی نقش اساسی دارد.
از نظر اسلام، ایمان، بر اساس شناخت عقلی و استدلالی و باور عمیق نسبت به حقایق ماورای طبیعت، تحقق می یابد. کسی که این حقایق را از روی تحقیق و تتبع نمی شناسد، ایمان واقعی و به تبع آن، انگیزه و اراده لازم و کافی برای حرکت در صراط مستقیم عبودیت را نخواهد داشت.
اما اگر ایمان با شناخت عمیق حقایق ماورای طبیعت همراه شد، بسیار قدرتمند و با ارزش می شود و قادر است انسان را در راه توحید و خداپرستی و آماده شدن برای سفر آخرت به پیش ببرد. ایمان به غیب باعث می شود انسان سختی های راه حق و حقیقت و مبارزه با باطل را تحمل کند و به هدف و مقصود نهایی زندگی برسد.
حقیقت انسان از آن جهت که مجرد و روحانی است، خود را نسبت به عالم مادی بیگانه می بیند و طالب آن است که بداند همسنخ کدام عالم است و به سوی چگونه عالمی در حرکت است و جایگاه و سرانجام او در کجا رقم می خورد.
همچنین جهان شناسی در خداشناسی موثر است، زیرا جهان آفرینش مجموعه ای از نشانه ها و شگفتی های علم و قدرت خدا است، هنگامی که به این شگفتی ها و آیات خدا را می نگریم، عظمت خدا را در جهان احساس می کنیم و غیر او را حقیر و کوچک می شماریم.
خوشبختانه امروز با پیشرفت علوم طبیعى و کشف اسرار و شگفتى هاى جهان طبیعت و ریزه کارى هاى ساختمان وجود انسان، حیوان، گیاه و ساختمان حیرت انگیز یک سلّول و اتم و نظام شگفت انگیز عالم ستارگان، درهاى خداشناسى به روى ما گشوده شده است، بطورى که به جرأت مى توان گفت: تمام کتاب هاى علوم طبیعى نیز، در حقیقت کتاب هاى توحید و خداشناسى اند و به ما شناخت عظمت پروردگار را مى آموزند؛ پرده از روى نظام جالب و شگفت موجودات این جهان برمى دارند و نشان دهنده عظمت آفریدگار جهان هستند.
در قرآن کریم حدود 750 آیه در زمینه خداشناسی از راه علوم طبیعی آمده است، در این آیات از پدیده های طبیعی بعنوان نشانه های خداوند یاد می کند و بندگان را به تفکر در آنها دعوت می کند. روایت شده است که وقتی آیات 191 تا 195 سوره آل عمران نازل شد، پیامبر به شدت می گریست و فرمود: واى به حال آن کس که آنها را بخواند و در آنها نیندیشد.
امیرالمومنین علی (ع) فرموده است: اندیشه کن در آفتاب و ماه، و درخت و گیاه، و آب و سنگ، و اختلاف شب و روز، جوشش دریاها، و فراوانى کوه ها، و بلنداى قلّه ها، و گوناگونى لغت ها، و تفاوت زبان ها، که نشانه هاى روشن پروردگارند. پس واى بر آن کس که تقدیر کننده را نپذیرد، و تدبیر کننده را انکار کند. لذا موضوع شناخت جهان طبیعت یا معرفت آفاقی و همچنین عوالم غیبی و ماورای طبیعت برای انسان مومن و سالک اهمیت ویژه دارد.
شناخت جهانی که اکنون در آن زندگی می کنیم، از اولویت های شناختی بشر است. لذا یکی از سوالات اساسی زندگی انسان نیز، سوال از مکان زیست خود در این دنیا و چگونگی و حقیقت آن است.
آیا دنیایی که ما در آن بسر می بریم حقیقت است یا سرابی بیش نیست. نگاه اسلام به دنیا به سالک و طالب حقیقت باعث می شود که او نسبت به دنیا فریب نخورد و خام نگردد و دچار غفلت نشود. بنابراین شناخت دنیا و محل زیست مادی انسان، نقش مهمی در آگاهی و بیداری او دارد.
سوال مهم دیگری که در زمینه جهان شناسی یا جهان بینی مطرح می شود، این سوال است که آیا جهان منحصر به عالم طبیعت است یا ماورای این عالم طبیعی و مادی و آنچه به حس ما درمی آید، عوالمی وجود دارد که لازم است برای شناخت آن تلاش نمود.
ریشه چنین تلاشی تجرد روح انسان و مسانخ بودن آن با عوالم ماورای طبیعی و همچنین تشنگی آدمی برای شناخت جایگاه اصلی و محل رجوع خود در عوالم غیبی است.
این موضوع به اندازه ای اهمیت دارد که گفته می شود: مرز دین دارى و بى دینى، ایمان به عالم غیب و ماورای طبیعت است، پیروان دین مادی و الهی هر دو به طبیعت باور دارند، تفاوت اصلی این دو در اعتقاد و عدم اعتقاد به ماورای طبیعت است. دین الهی و توحیدی بر اساس اعتقاد به ماورای طبیعت شکل گرفته است و دین مادی و شرک، به ماورای طبیعت اعتقاد ندارد.
بر این اساس مؤمنان کسانى هستند که به عالم غیب ایمان دارند؛ الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ؛ متعلق باورهاى دینى، حقایق غیبى است. خدا، فرشتگان، وحى، حیات پس از مرگ و عالم آخرت همه حقایق نامحسوس، غیرمادى و غیبى عالم اند. ایمان و اعتقاد به حقایق ماورای طبیعی، مانند خدا، توحید، روح، آخرت، فرشته، برزخ، قیامت و به تعبیری عوالم غیبی، در دین توحیدی نقش اساسی دارد.
از نظر اسلام، ایمان، بر اساس شناخت عقلی و استدلالی و باور عمیق نسبت به حقایق ماورای طبیعت، تحقق می یابد. کسی که این حقایق را از روی تحقیق و تتبع نمی شناسد، ایمان واقعی و به تبع آن، انگیزه و اراده لازم و کافی برای حرکت در صراط مستقیم عبودیت را نخواهد داشت.
اما اگر ایمان با شناخت عمیق حقایق ماورای طبیعت همراه شد، بسیار قدرتمند و با ارزش می شود و قادر است انسان را در راه توحید و خداپرستی و آماده شدن برای سفر آخرت به پیش ببرد. ایمان به غیب باعث می شود انسان سختی های راه حق و حقیقت و مبارزه با باطل را تحمل کند و به هدف و مقصود نهایی زندگی برسد.
حقیقت انسان از آن جهت که مجرد و روحانی است، خود را نسبت به عالم مادی بیگانه می بیند و طالب آن است که بداند همسنخ کدام عالم است و به سوی چگونه عالمی در حرکت است و جایگاه و سرانجام او در کجا رقم می خورد.
همچنین جهان شناسی در خداشناسی موثر است، زیرا جهان آفرینش مجموعه ای از نشانه ها و شگفتی های علم و قدرت خدا است، هنگامی که به این شگفتی ها و آیات خدا را می نگریم، عظمت خدا را در جهان احساس می کنیم و غیر او را حقیر و کوچک می شماریم.
خوشبختانه امروز با پیشرفت علوم طبیعى و کشف اسرار و شگفتى هاى جهان طبیعت و ریزه کارى هاى ساختمان وجود انسان، حیوان، گیاه و ساختمان حیرت انگیز یک سلّول و اتم و نظام شگفت انگیز عالم ستارگان، درهاى خداشناسى به روى ما گشوده شده است، بطورى که به جرأت مى توان گفت: تمام کتاب هاى علوم طبیعى نیز، در حقیقت کتاب هاى توحید و خداشناسى اند و به ما شناخت عظمت پروردگار را مى آموزند؛ پرده از روى نظام جالب و شگفت موجودات این جهان برمى دارند و نشان دهنده عظمت آفریدگار جهان هستند.
در قرآن کریم حدود 750 آیه در زمینه خداشناسی از راه علوم طبیعی آمده است، در این آیات از پدیده های طبیعی بعنوان نشانه های خداوند یاد می کند و بندگان را به تفکر در آنها دعوت می کند. روایت شده است که وقتی آیات 191 تا 195 سوره آل عمران نازل شد، پیامبر به شدت می گریست و فرمود: واى به حال آن کس که آنها را بخواند و در آنها نیندیشد.
امیرالمومنین علی (ع) فرموده است: اندیشه کن در آفتاب و ماه، و درخت و گیاه، و آب و سنگ، و اختلاف شب و روز، جوشش دریاها، و فراوانى کوه ها، و بلنداى قلّه ها، و گوناگونى لغت ها، و تفاوت زبان ها، که نشانه هاى روشن پروردگارند. پس واى بر آن کس که تقدیر کننده را نپذیرد، و تدبیر کننده را انکار کند. لذا موضوع شناخت جهان طبیعت یا معرفت آفاقی و همچنین عوالم غیبی و ماورای طبیعت برای انسان مومن و سالک اهمیت ویژه دارد.
معرفی منابع مطالعاتی جهان شناسی:
1. کتاب هستی شناسی و تبیین آفرینش جهان از دریچه علم و عقل و وحی، نوشته محمود رضاقلی.
2. کتاب جهانبینی توحیدی دومین کتاب از مجموعه مقدمهای بر جهان بینی اسلامی استاد مرتضی مطهری است.
3. جهانشناسی (مجموعه کتب آموزشی معارف قرآن 2) آیت الله مصباح یزدی.