۱۳۹۴/۰۲/۲۰
–
۴۷۲ بازدید
پرسشگر گرامی با سلام و سپاس از ارتباط شما با این مرکز
الف. معنا و چیستی گناه
پرسشگر گرامی با سلام و سپاس از ارتباط شما با این مرکز
الف. معنا و چیستی گناه
گناه در لغت فارسی به معنای بزه، جرم، خطا، نافرمانی و امثال این الفاظ آمده و در لغت عرب از آن به «ذنب» و «اثم» و «معصیت» تعبیر شده و معنائی که در هر دوی آنها صادق و بلکه جامع همه معانی است همان نافرمانی خداوند و انجام عملی برخلاف رضایت خدا است و یا سرپیچی از قانون است، یا به گفته بعضی، هرکاری که انجام آن ناروا باشد، و یا مطابق تعریف برخی، گناه در پیش اهل شرع عبارت است از اینکه مکلف، مرتکب امر نامشروع گردد.[1]
گناه ترجمه کلمه (اثم )است به معنای نافر مانی و سرپیچی از دستور الزامی خداوند متعال پس آنچه گناه محسوب میشود و عقاب دارد، آن عمل(مانند غیبت کردن) یا ترک عملی (مانند ترک نماز واجب )است که شرعا حرام باشد و غیر از آن هرچند از لحاظ اخلاقی پسندیده نباشد اما عقاب ندارد (مانند تاخیر انداختن نماز به آخر وقت و یا فکر گناه) علمای اخلاق همیشه از نوع دوم هم برحذر بوده اند و مردم را برحذر می داشتند و در بعضی مواردتعبیر به گناه اخلاقی هم داشته اند چرا که این ها مقدمه حرام است و مثل آن می ماند که انسان از لب پرتگاه حرکت کند و انسان عاقل از این موارد هم دوری می کند و چه بسیار انسان هایی که از لب این پرتگاه ها عبور کردند و درنهایت نابود شدند .
گناه و جرم را مخالفت با قانون تفسیر کردهاند و در تعریف جرم گفتهاند: «جرم عبارت خواهد بود از اینکه افراد جامعه از حدود مقررات و قوانینی که نشاندهنده قلمرو و فعالیت افراد و حافظ حقوق طبیعی و سعادت آنان است تجاوز کرده، رخنهای در نظم اجتماع پدید آورند»
ژان مارکیزه در کتاب جنایت خود آورده است: کسی که از سرحد قانون تجاوز کند و این اصل را نادیده انگارد نظم اجتماع را مختل ساخته و عملش پیش قضات جرم است.[2]«کارل» فرانسوی میگوید: گناه عبارت است از پیروی نکردن از نظم اشیاء … فهم این نکته دشوار نیست که گناه عبارت است از پایمال کردن ارادی یا غیرارادی قانونهای زندگی … [3]در قرآن کریم نیز آیاتی هست که میتوان به آنها در اینباره استشهاد کرد مانند این آیه شریفه که میفرماید: تلک حدودُ الله و من یُطع اللّه و رسوله یدخله جنات تجری من تحتها الانهار خالدین فیها و ذلک الفوز العظیم و من یعص اللّه و رسوله و یتعد حدوده یدخله ناراً خالداً فیها و له عذاب مبین[4]در زبان قرآن و پیامبر و امامان علیهمالسلام با واژههای مختلف از گناه یاد شده است که هر کدام گوئی از بخشی از آثار شوم گناه پرده برمیدارد و بیانگر گوناگون بودن گناه است واژههائی که در قرآن در مورد گناه آمده عبارتند از:
1- ذنب 2- معصیت 3- اثم 4- سیئه 5- جرم6-حرام
7- خطیئه 8- فسق 9- فساد 10- مجور 11- منکر
12- فاحشه 13- خبط 14- شرّ 15- لَمَمْ 16- ورز و ثقل
17- حنث این واژههای از گناه در قرآن بارها و بارها تکرار شده است به عنوان مثال واژه ذنب 35 بار در قرآن آمده است یا واژه سیئه 165 بار در قرآن آمده است.
این واژههای هفدهگانه هر کدام بیانگر بخشی از آثار شوم گناه و حاکی از گوناگونی گناه میباشد و هر یک با پیام مخصوص و هشدار ویژهای، انسانها را از ارتکاب گناه برحذر میدارند.
الف. معنا و چیستی گناه
گناه در لغت فارسی به معنای بزه، جرم، خطا، نافرمانی و امثال این الفاظ آمده و در لغت عرب از آن به «ذنب» و «اثم» و «معصیت» تعبیر شده و معنائی که در هر دوی آنها صادق و بلکه جامع همه معانی است همان نافرمانی خداوند و انجام عملی برخلاف رضایت خدا است و یا سرپیچی از قانون است، یا به گفته بعضی، هرکاری که انجام آن ناروا باشد، و یا مطابق تعریف برخی، گناه در پیش اهل شرع عبارت است از اینکه مکلف، مرتکب امر نامشروع گردد.[1]
گناه ترجمه کلمه (اثم )است به معنای نافر مانی و سرپیچی از دستور الزامی خداوند متعال پس آنچه گناه محسوب میشود و عقاب دارد، آن عمل(مانند غیبت کردن) یا ترک عملی (مانند ترک نماز واجب )است که شرعا حرام باشد و غیر از آن هرچند از لحاظ اخلاقی پسندیده نباشد اما عقاب ندارد (مانند تاخیر انداختن نماز به آخر وقت و یا فکر گناه) علمای اخلاق همیشه از نوع دوم هم برحذر بوده اند و مردم را برحذر می داشتند و در بعضی مواردتعبیر به گناه اخلاقی هم داشته اند چرا که این ها مقدمه حرام است و مثل آن می ماند که انسان از لب پرتگاه حرکت کند و انسان عاقل از این موارد هم دوری می کند و چه بسیار انسان هایی که از لب این پرتگاه ها عبور کردند و درنهایت نابود شدند .
گناه و جرم را مخالفت با قانون تفسیر کردهاند و در تعریف جرم گفتهاند: «جرم عبارت خواهد بود از اینکه افراد جامعه از حدود مقررات و قوانینی که نشاندهنده قلمرو و فعالیت افراد و حافظ حقوق طبیعی و سعادت آنان است تجاوز کرده، رخنهای در نظم اجتماع پدید آورند»
ژان مارکیزه در کتاب جنایت خود آورده است: کسی که از سرحد قانون تجاوز کند و این اصل را نادیده انگارد نظم اجتماع را مختل ساخته و عملش پیش قضات جرم است.[2]«کارل» فرانسوی میگوید: گناه عبارت است از پیروی نکردن از نظم اشیاء … فهم این نکته دشوار نیست که گناه عبارت است از پایمال کردن ارادی یا غیرارادی قانونهای زندگی … [3]در قرآن کریم نیز آیاتی هست که میتوان به آنها در اینباره استشهاد کرد مانند این آیه شریفه که میفرماید: تلک حدودُ الله و من یُطع اللّه و رسوله یدخله جنات تجری من تحتها الانهار خالدین فیها و ذلک الفوز العظیم و من یعص اللّه و رسوله و یتعد حدوده یدخله ناراً خالداً فیها و له عذاب مبین[4]در زبان قرآن و پیامبر و امامان علیهمالسلام با واژههای مختلف از گناه یاد شده است که هر کدام گوئی از بخشی از آثار شوم گناه پرده برمیدارد و بیانگر گوناگون بودن گناه است واژههائی که در قرآن در مورد گناه آمده عبارتند از:
1- ذنب 2- معصیت 3- اثم 4- سیئه 5- جرم6-حرام
7- خطیئه 8- فسق 9- فساد 10- مجور 11- منکر
12- فاحشه 13- خبط 14- شرّ 15- لَمَمْ 16- ورز و ثقل
17- حنث این واژههای از گناه در قرآن بارها و بارها تکرار شده است به عنوان مثال واژه ذنب 35 بار در قرآن آمده است یا واژه سیئه 165 بار در قرآن آمده است.
این واژههای هفدهگانه هر کدام بیانگر بخشی از آثار شوم گناه و حاکی از گوناگونی گناه میباشد و هر یک با پیام مخصوص و هشدار ویژهای، انسانها را از ارتکاب گناه برحذر میدارند.
ب. گناه هم برای خود انسان زیانبار است و آسیب های جسمی و روحی و معنوی در پی دارد و هم برای جامعه خطرناک و موجب ضرر و زیان های مختلف است و ترک گناه هم به نفع خود انسان است و هم به نفع دیگران و جامعه .
ج. موضوع عذاب و کیفر گناه امری واقعی است و چنین نیست که تنها برای ترساندن انسان از گناه مطرح شود . گناه دارای آثار و تبعاتی در دنیا و آخرت است و کیفر اخروی و عذاب ان از جمله تبعات و آثار گناه است که البته با توبه از گناه قابل بر طرف شدن است .