۱۳۹۲/۱۰/۰۳
–
۵۹۲ بازدید
در سوره ق ایه ۲۱ سائق و شهید به چه معناست؟
پرسشگر محترم با سلام و تشکر از ارتباطتان با این مرکزباید عرض کرد.دراین آیه وضع انسانها را به هنگام ورود در محشر رابیان مى کند:در آن روز هر انسانى (اعم از نیکوکار و بدکار) وارد عرصه محشر مى شود، در حالى که همراه او سوق دهنده و گواهى است. سائق او را به سوى دادگاه عدل الهى مى راند، و شهید بر اعمال او گواهى مى دهد.
درست همچون دادگاههاى این جهان که مامورى همراه شخص متهم است و شاهدى بر اعمال او، شهادت مى دهد.
بعضى احتمال داده اند که سائق، آن کسى است که نیکوکاران را به سوى بهشت سوق مى دهد و بدکاران را به سوى دوزخ، ولى با توجه به کلمه شهید (شاهد و گواه) معنى اول یعنى سوق به دادگاه عدل الهى مناسبتر است.
در اینکه این سوق دهنده و شاهد از فرشتگان است یا غیر آنها؟ تفسیرهاى گوناگونى کرده اند.
بعضى گفته اند سائق فرشته نویسنده حسنات است، و شهید فرشته نویسنده سیئات، و به این ترتیب آنها فرشتگانى هستند که در آیات گذشته اشاره شده.
از روایتى چنین استفاده مى شود که سائق، فرشته، مرگ است و شهید پیامبر اسلام ص اما این روایت با توجه به لحن آیات، ضعیف به نظر مى رسد.
بعضى نیز گفته اند: سائق فرشته اى است که هر انسانى را سوق مى دهد، و شهید عمل انسان است.
و نیز گفته شده سائق فرشته است، و شهید اعضاى تن انسان، و یا نامه اعمال او که به گردنش آویخته مى شود.
این احتمال نیز داده شده که سائق و شهید یک فرشته بیش نیست، و عطف این دو بر یکدیگر به خاطر مغایرت این دو وصف است، یعنى فرشته اى همراه او است که هم او را به دادگاه الهى سوق مى دهد، و هم گواه بر اعمال او است.
ولى غالب این تفسیرها خلاف ظاهر آیه است و ظاهر آیه چنان که غالب مفسران نیز فهمیده اند این است که دو فرشته با هر انسانى مى آید یکى او را سوق مى دهد و دیگرى گواه اعمال او است.
ناگفته پیداست که گواهى بعضى از فرشتگان منافاتى با وجود گواهان دیگر در صحنه قیامت ندارد، گواهانى همچون انبیاء، اعضاى بدن، نامه اعمال و زمان و مکانى که گناه در آنجا انجام گرفته است.
به هر حال، فرشته اول در حقیقت مانع از فرار است، و فرشته دوم مانع از انکار و به این ترتیب هر انسانى در آن روز گرفتار اعمال خویش است و راه گریزى از جزاء و کیفر آنها وجود ندارد.
در اینجا به مجرمان، یا به همه انسانها، خطاب مى شود که تو از این دادگاه بزرگ غافل بودى، و ما پرده را از چشم تو کنار زدیم، و امروز چشمت کاملا تیز بین است. چون فرو رفتن در چاه طبیعت، و گرفتارى در میان انواع حجابها، به انسان اجازه نمى دهد حقائق را به خوبى ببیند، ولى آن روز که تمام این علائق و پیوندها بریده مى شود طبعا انسان درک و دید تازه اى پیدا مى کند، و اصولا روز قیامت روز ظهور و آشکار شدن حقائق است.
حتى در این جهان کسانى را که بتوانند این حجابها را از برابر چشم دل کنار بزنند و خود را از چنگال اسارت شهوات رهایى بخشند درک و دیدى پیدا مى کنند که فرزندان دنیا از آن محرومند.
———————–
تفسیرنمونه ذیل آیه شریفه
درست همچون دادگاههاى این جهان که مامورى همراه شخص متهم است و شاهدى بر اعمال او، شهادت مى دهد.
بعضى احتمال داده اند که سائق، آن کسى است که نیکوکاران را به سوى بهشت سوق مى دهد و بدکاران را به سوى دوزخ، ولى با توجه به کلمه شهید (شاهد و گواه) معنى اول یعنى سوق به دادگاه عدل الهى مناسبتر است.
در اینکه این سوق دهنده و شاهد از فرشتگان است یا غیر آنها؟ تفسیرهاى گوناگونى کرده اند.
بعضى گفته اند سائق فرشته نویسنده حسنات است، و شهید فرشته نویسنده سیئات، و به این ترتیب آنها فرشتگانى هستند که در آیات گذشته اشاره شده.
از روایتى چنین استفاده مى شود که سائق، فرشته، مرگ است و شهید پیامبر اسلام ص اما این روایت با توجه به لحن آیات، ضعیف به نظر مى رسد.
بعضى نیز گفته اند: سائق فرشته اى است که هر انسانى را سوق مى دهد، و شهید عمل انسان است.
و نیز گفته شده سائق فرشته است، و شهید اعضاى تن انسان، و یا نامه اعمال او که به گردنش آویخته مى شود.
این احتمال نیز داده شده که سائق و شهید یک فرشته بیش نیست، و عطف این دو بر یکدیگر به خاطر مغایرت این دو وصف است، یعنى فرشته اى همراه او است که هم او را به دادگاه الهى سوق مى دهد، و هم گواه بر اعمال او است.
ولى غالب این تفسیرها خلاف ظاهر آیه است و ظاهر آیه چنان که غالب مفسران نیز فهمیده اند این است که دو فرشته با هر انسانى مى آید یکى او را سوق مى دهد و دیگرى گواه اعمال او است.
ناگفته پیداست که گواهى بعضى از فرشتگان منافاتى با وجود گواهان دیگر در صحنه قیامت ندارد، گواهانى همچون انبیاء، اعضاى بدن، نامه اعمال و زمان و مکانى که گناه در آنجا انجام گرفته است.
به هر حال، فرشته اول در حقیقت مانع از فرار است، و فرشته دوم مانع از انکار و به این ترتیب هر انسانى در آن روز گرفتار اعمال خویش است و راه گریزى از جزاء و کیفر آنها وجود ندارد.
در اینجا به مجرمان، یا به همه انسانها، خطاب مى شود که تو از این دادگاه بزرگ غافل بودى، و ما پرده را از چشم تو کنار زدیم، و امروز چشمت کاملا تیز بین است. چون فرو رفتن در چاه طبیعت، و گرفتارى در میان انواع حجابها، به انسان اجازه نمى دهد حقائق را به خوبى ببیند، ولى آن روز که تمام این علائق و پیوندها بریده مى شود طبعا انسان درک و دید تازه اى پیدا مى کند، و اصولا روز قیامت روز ظهور و آشکار شدن حقائق است.
حتى در این جهان کسانى را که بتوانند این حجابها را از برابر چشم دل کنار بزنند و خود را از چنگال اسارت شهوات رهایى بخشند درک و دیدى پیدا مى کنند که فرزندان دنیا از آن محرومند.
———————–
تفسیرنمونه ذیل آیه شریفه