پرسش:
رهبری در یکی از سخنرانی هاشون گفتند که باید غضب لله داشته باشیم یعنی برای خودمون به خشم نیایم و به خاطر توهینی که به دین و خدا شد خشمگین بشویم! خب اگر یک نفر به پدر و مادرمان توهینی کرد باید بنشینیم و نگاه کنیم؟
پاسخ:
مقدمه:
خشمی که در راستای اطاعت از خداوند باشد و انسان در خشم خود، خشنودی خدا را در نظر داشته باشد آن خشم، خشمی پسندیده است؛ مثل خشم مؤمن نسبت به دشمنان خدا و هنگام انجام گناهان، امّا خشمی که جهت اطاعت از خداوند نباشد، بلکه در راستای پیروی از شیطان باشد و شخص رضا و خشنودی شیطان را مدنظر داشته باشد آن خشم، خشمی ناپسند است مانند خشم انسان نسبت به برادر دینی خود.
این مطلب توضیحاتی دارد که در ادامه به آن می پردازیم:
1. در روایات اسلامی نوعاً خشم و غضب به طور مطلق مورد مذمت و نکوهش قرارگرفته است، اما مشخص است که مراد از آن ها، غضبی است که برای هوای نفس و منافع شخصی باشد. زمانی که انسان غضبناک می شود عقل وی تحت الشعاع قرار می گیرد؛ چنان چه امام صادق (ع) می فرماید: «خشم و غضب، دل حکیم را تاریک می کند و هر کس غضب خود را در اختیار نگرفت، نمی تواند عقل خود را در اختیار بگیرد»(1). بر این اساس، فکرش به درستی کار نمی کند؛ همان طور که امام على (ع) فرمود: «تندخویی، بخشى از دیوانگى است؛ زیرا صاحب آن (در غالب موارد)، بعداً پشیمان می گردد و اگر چنانچه پشیمان نشد جنون او ریشه می دواند!»(2). بسیاری از تصمیم هایی که شخص خشمگین می گیرد درست نبوده و او دست به کارهایی می زند که بعداً پشیمانی را به دنبال خواهد داشت؛ بر این اساس باید از چنین خشمی به خدا پناه برد.
2. همان طور که نوشتید برخی غضب ها ممدوح و پسندیده است. خشمی که برای رضای حق باشد نه تنها مذموم نیست، بلکه بسیار پسندیده و در برخی موارد، لازم و ضروری است. امام علی (ع) می فرماید: «…جهاد چهار شعبه دارد: امربه معروف، نهى از منکر، پایدارى در جبهه ها و کینه توزى با فاسقان. پس هر که امربه معروف کند پشت مؤمن را محکم ساخته و هر که نهى از منکر کند بینى کافر را به خاک مالیده و هر که در جبهه ها پایدارى کند به عهد و وظیفه خود عمل نموده و هر که با فاسقان کینه توزد براى خدا خشم گرفته و هر که براى خدا خشم بگیرد حقیقتاً مؤمن است. پس این است ایمان و پایه هاى آن»(3). این روایت به خوبی خشم برای رضای خدا را تأیید می کند.
3. نکته مهم در اخلاق اسلامی این است که خشم و غضب برای رضای خدا نیز نباید از دایره اخلاق و شرع فراتر رود؛ یعنی مثلاً کسی که برای خدا خشمگین می شود، نباید به خود اجازه ظلم و ستم و فحاشی و هتاکی و کارهای غیراخلاقی بدهد؛ یعنی مثلاً در مواجهه با فاسقان تذکر محکم می دهد یا در جبهه جهاد محکم و جدی مبارزه می کند. نباید کسی تصور کند حالا که در مواجهه با گناه یا فسق یا کفار یا فاسق باید جدی و محکم و تند باشد، پس اجازه هر نوع ظلم و تجاوز از حق یا فحاشی و هتاکی را دارد. اسلام چنین اجازه ای به ما نمی دهد. امیرالمؤمنین در عین جدیت در جهاد، پا را از دایره اخلاق بیرون نگذاشته است. دریکی از جنگ ها وقتی لشکر دشمن شروع به فحاشی یا هتاکی کرد و لشکریان امیرالمؤمنین (ع) نیز قصد مقابله به مثل داشتند، حضرت فرمودند: «من دوست ندارم که شما دشنام دهنده باشید; ولى اگر اعمال زشتشان را شرح دهید و احوال آن ها را بیان کنید به گفتار صحیح نزدیک تر و براى اتمام حجّت رساتر است»(4) این سیره اهل بیت علیهم السلام است. در جای خود در کتب تاریخی ثابت است که فاطمه ی زهرا (س) دو خطبه طوفانی ایراد کرده؛ دو خطبه ی به معنای واقعی کلمه طوفانی. یکی در مسجد در میان انبوه متراکم مردان (5)، یکی هم خطاب به زنان مدینه (6) که پُر است از مطالب بسیار مهم و اعتراضی و تنبیه نسبت به مفاهیم برجسته ی اسلامی که فاطمه ی زهرا (سلام الله علیها) در مورد آن ها خطر را احساس می کرد، ولی در این دو خطبه ی مهم و بزرگ و پُرشور، یک کلمه ی هتک و زشت و توهین آمیز وجود ندارد؛ و همه ی کلمات، محکم و مستحکم و بیانات متین و متقن است. پس به بهانه غضب برای خدا، ظلم و ستم و معصیت و بی اخلاقی جایز نیست.
4. در مورد توهین به والدین هم می توان گفت باید با جدیت و محکم برخورد کرد. غضب و تندی شاید همیشه و همه جا لازم نباشد، ولی حتماً تذکر و دفاع از حیثیت آن ها لازم است. کسی حق ندارد به والدین ما توهین کند. اگر کسی این کار را کرد بدون این که مقابله به مثل کنیم باید به او تذکر بدهیم. باید بگوییم حق نداری توهین کنی. اگر اصرار به کارش دارد باید از او جدا شوید و جلسه را ترک کنید. این برخورد حتماً ارزشمند و از موارد غضب برای خداست. نتیجه: غضب و خشم غالباً نکوهیده و نشانه خروج از قوه عاقله و افراط است ولی غضب برای خدا هم داریم که ممدوح و پسندیده است و در منابع دینی بر آن تاییدات وجود دارد و خوب است که در دفاع از ارزش های اسلامی انسان به صورت جدی و محکم بایستد. منتها نباید از دایره اخلاق خارج شد و به بهانه غضب برای خدا نمی توان هتاکی یا فحاشی یا در بدی ها مقابله به مثل کرد. توهین به والدین نیز از مواردی است که نباید سکوت کرد. باید حتماً محکم و جدی تذکر داد و از مصادیق غضب برای خدا می تواند باشد. باید محکم تذکر دهید اگر اصرار داشت از او جدا شوید حتی در صورت ادامه آزار می توان از پیگیری حقوقی نیز استفاده کرد.
منابع بیشتر برای مطالعه: – نماز و مهار خشم، علی نور محمدی. -خشم و شیوه های درمان آن از دیدگاه آیات و روایات، بهزاد بیرانوند. -فروبردن خشم، محمد قائم فرد.
کلمات کلیدی:
خشم و غضب بیجا، کنترل خشم، پرخاشگری، غضب ممدوح.
پی نوشت ها:
1. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، دار الحدیث، قم، چاپ اول، 1429 ق، ج 3، ص 745: الْغَضَبُ مَمْحَقَهٌ لِقَلْبِ الْحَکِیمِ. وَ قَالَ: مَنْ لَمْ یَمْلِکْ غَضَبَهُ، لَمْ یَمْلِکْ عَقْلَه. 2
2. . سید رضی، نهج البلاغه، محقق و مصحح: صبحی صالح، هجرت، قم، چاپ اول، 1414 ق، ص 514: «الْحِدَّهُ ضَرْبٌ مِنَ الْجُنُونِ لِأَنَّ صَاحِبَهَا یَنْدَمُ فَإِنْ لَمْ یَنْدَمْ فَجُنُونُهُ مُسْتَحْکِم».
3. شیخ مفید، الامالی، ص 278، کنگره شیخ مفید، قم، چاپ اول، 1413 ق: «وَ مَنْ شَنِئَ الْفَاسِقِینَ غَضِبَ لِلَّهِ وَ مَنْ غَضِبَ لِلَّهِ تَعَالَى فَهُوَ مُؤْمِنٌ حَقّاً فَهَذِهِ صِفَهُ الْإِیمَانِ وَ دَعَائِمُه».
4. نهج البلاغه، همان، ص 323: «إِنِّی أَکْرَهُ لَکُمْ أَنْ تَکُونُوا سَبَّابِینَ وَ لَکِنَّکُمْ لَوْ وَصَفْتُمْ أَعْمَالَهُمْ وَ ذَکَرْتُمْ حَالَهُمْ کَانَ أَصْوَبَ فِی الْقَوْلِ وَ أَبْلَغَ فِی الْعُذْر».
5. ن ک: شیخ صدوق، محمد بن على، من لا یحضره الفقیه، دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، قم، چاپ دوم، 1413 ق، ج ۳، ص ۵۶۷-۵۶۸.
6. ن ک: شیخ صدوق، محمد بن على، معانی الأخبار، دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، قم، چاپ اول، 1403 ق، ص 354.