۱۳۹۳/۰۸/۱۱
–
۱۵۵ بازدید
آیابرای اخلاق نیک وبد می توان معیاری در نظر گرفته شود
با اهدای سلام؛برای شناخت اخلاق خوب از بد خداوند دو معیار در اختیار انسان قرار داده است. یکی عقل است و دیگری نقل یا همان وحی.انسان با عقل خود در می یابد که عدالت و صداقت و عفت خوب است و در مقابل کذب و حسد و تکبر بد است. در یک فرض اگر وحی هم نمی آمد و رسولی در کار نبود همه صداقت را خوب می دانستند و از ظلم متنفر بودند.
تا اینجا می گوییم خب پس عقل که خود همه چیز را می فهمد پس وحی در اخلاق چه کمکی به ما می کند آیا تنها موید احکام عقل است. پاسخ این است که بله موید است اما تنها موید نیست بلکه یک کارویژه بسیار اساسی را نیز برعهده دارد و آن تعیین مصادیق رفتار های اخلاقی است. دقت کنید لطفاً! همه می گویند دروغ بد است اما اسلام می گوید دروغ مصلحتی گاهی لازم و بلکه واجب است زیرا مثلاً با راست گفتن شما جان انسانی به ناحق در خطر می افتد پس اینجا باید دروغ بگویی. اگر از نعمت وحی محروم بودیم می شدیم مانند کانت که می گوید باید راست بگویی در همه حال، حتی اگر با راست تو صدها نفر به ناحق کشته شوند. شما می دانید کانت در فلسفه غرب دانشمند بزرگی است اما این خطا را مرتکب می شود.
مثال دیگری در نیازمند انسان به وحی و عدم کفایت عقل در شناخت احکام اخلاقی می آورم؛ همه می دانند و با عقل خود می فهمند حیا خوب است و بی حیایی بد است. اما مصداق آن چیست؟ مثلاً در غرب اگر یک زن با مرد نامحرم یا اجنبی ارتباط عادی هم برقرار نکند او را نه عفیف بلکه بی عرضه می خوانند اما در چرتو احکام نورانی اسلام است که ما می دانیم حد عفت زن در ارتباط با نامحرم بسیار بالا است در حدی که سیده زنان عالم روی صورت خود را نیز می پوشاندند. همچنین است در خلقیات دیگر. مثلاً حد و مرز عزت نفس و تکبر چیست؟ تفاوت این در چیست؟ حرص کجا خوب است و کجا بد؟ همه این ها در تحت لوای احکام نقل است که برای انسان روشن می گردد و گرنه عقل انسان توانایی فهم این ظرافت های روحی و باطنی را نداشت و ندارد. موفق باشید.
برای مطالعه بیشتر مراجعه کنید. ترجمه تفسیر المیزان، ج1، ص533 و 560.
تا اینجا می گوییم خب پس عقل که خود همه چیز را می فهمد پس وحی در اخلاق چه کمکی به ما می کند آیا تنها موید احکام عقل است. پاسخ این است که بله موید است اما تنها موید نیست بلکه یک کارویژه بسیار اساسی را نیز برعهده دارد و آن تعیین مصادیق رفتار های اخلاقی است. دقت کنید لطفاً! همه می گویند دروغ بد است اما اسلام می گوید دروغ مصلحتی گاهی لازم و بلکه واجب است زیرا مثلاً با راست گفتن شما جان انسانی به ناحق در خطر می افتد پس اینجا باید دروغ بگویی. اگر از نعمت وحی محروم بودیم می شدیم مانند کانت که می گوید باید راست بگویی در همه حال، حتی اگر با راست تو صدها نفر به ناحق کشته شوند. شما می دانید کانت در فلسفه غرب دانشمند بزرگی است اما این خطا را مرتکب می شود.
مثال دیگری در نیازمند انسان به وحی و عدم کفایت عقل در شناخت احکام اخلاقی می آورم؛ همه می دانند و با عقل خود می فهمند حیا خوب است و بی حیایی بد است. اما مصداق آن چیست؟ مثلاً در غرب اگر یک زن با مرد نامحرم یا اجنبی ارتباط عادی هم برقرار نکند او را نه عفیف بلکه بی عرضه می خوانند اما در چرتو احکام نورانی اسلام است که ما می دانیم حد عفت زن در ارتباط با نامحرم بسیار بالا است در حدی که سیده زنان عالم روی صورت خود را نیز می پوشاندند. همچنین است در خلقیات دیگر. مثلاً حد و مرز عزت نفس و تکبر چیست؟ تفاوت این در چیست؟ حرص کجا خوب است و کجا بد؟ همه این ها در تحت لوای احکام نقل است که برای انسان روشن می گردد و گرنه عقل انسان توانایی فهم این ظرافت های روحی و باطنی را نداشت و ندارد. موفق باشید.
برای مطالعه بیشتر مراجعه کنید. ترجمه تفسیر المیزان، ج1، ص533 و 560.