معیارها و ملاک های انتخاب همسر مناسب
۱۳۹۳/۰۳/۲۸
–
۲۶۰ بازدید
سلام
من معیار های انتخاب همسر رو می خواستم (کامل با توضیحات)
اطلاعاتی در مورد خودم : من ۱۹.۵ سالمه , دانشجوی رشته ی مهندسی برق ترم ۲ , ولایتمدار , تقریبا مذهبی , مشکل سربازی هم ندارم
معیار های انتخاب همسر رو به طور کامل و متناسب با خوم برام بنویسید و توضیح دهید که برای هر معیار چه امتیازی باید در نظر بگیرم (اگه یک فرد رو که کاملابه من میخوره ۱۰۰ امتیاز در نظر بگیرم) . در مورد جهت گیری های سیاسی و میزان اهمیت دادن به مسائل مذهبی ( مثلا اگه من اهل مسجد و نماز جمعه و نماز اول وقت هستم باید فرد مورد نظر هم همین قدر اهمیت بده یا همینکه معتقده و اعتقاد کامل داره و واجباتش رو انجام میده کافیه ). عیدتون هم مبارک . امروز میلاد حضرت عباس . امیدوارم زود جواب بدین . ممنون
از این که با ما مکاتبه کردید، و درخواست مشاوره نمودید، سپاسگزاریم. امید است این رویه و روحیه را تا پایان زندگی حفظ کرده و با مشورت و کمک گرفتن از راهنمائی دیگران، در مسیر پرفراز و نشیب زندگی،همیشه گامهای موفق بردارید.ای کاش تمام افرادى که در مسائل مورد نظر خود، آگاهى کامل ندارند، همانند شما فکر کنند و با طرح موضوع مورد نظر و مشورت خواستن از افراد مورد اعتماد و آگاه، زمینه ى سالم سازى اجتماع و پاکى نسل بشر را فراهم سازند و از کارهاى نسنجیده و بى هدف، که گاه جز ندامت ثمره اى ندارد، پرهیز کنند.
قبل از هرچیز لازم میدانم از تاخیر پیش آمده در پاسخگویی که حاصل حجم بسیار بالای سوالات رسیده به این مرکز است از شما پوزش بخواهم.
برادر ارجمند همانطور که می دانید ازدواج یکی از مهمترین حوادث و رویدادهای زندگی است و نقش مهمی در سرنوشت و سعادت و خوشبختی انسان دارد، مضافاً بر اینکه اگر به نحو صحیح انجام پذیرد بسیاری از نیازهای انسان را اعم از نیازهای عاطفی و جنسی را تامین و باعث آرامش روحی انسان می شود. بنابراین در عین حال که نباید در انتخاب همسر خیلی وسواس گونه عمل کرد اما دقت، شناخت و اتخاذ تصمیم حساب شده و بالاخره انتخاب صحیح از شرایط ضروری یک ازدواج موفق است.
در واقع می توان گفت ازدواج موفق در پرتو یک سری شناخت ها و تلاش های پس از آن، برای فرد حاصل می شود. هر قدر شما نسبت به خود و ویژگی های شخصیتی خود آگاه تر باشید و همچنین نسبت به آنچه که از زندگی مشترک می خواهید واقع بینانه تر بیاندیشید و درک عمیق تر و درست تری نسبت به اوضاع و شرایط خود و زمانه داشته باشید طبعا انتخاب بهتری انجام می دهید و در ادامه نیز با مسائل برخوردی عاقلانه و دقیق تر خواهید داشت و در نتیجه زندگی ای سالم و پربارتر خواهید داشت. ازدواج موفق چیزی جز این نیست که در ابتدا انتخابی درست داشته باشید و پس از تشکیل زندگی مشترک در حفظ، رشد، تعالی و تقویت آن کوشا باشید.
در انتخاب همسر نخستین و مهمترین کار این است که ملاکها و معیارهای یک همسر مناسب را بدانیم و آنها را لحاظ کنیم. بنابراین ما در ادامه اصول، راهها و ملاک های یک انتخاب صحیح را به شما ارائه می نماییم و در پایان نیز چند نکته کاربردی را ذکر می نماییم تا شما را در رسیدن به یک ازدواج موفق یاری نماییم.
* ملاکهای یک همسر مناسب
در انتخاب یک همسر خوب یک سری ملاکها و معیارهایی باید در نظر گرفته شود، البته باید به این نکته نیز توجه داشت که لحاظ این معیارها به تنهایی نمیتواند ضامن موفقیت ازدواج گردد. عامل مهم دیگر موفقیت یا عدم موفقیت ازدواج، به میزان عمل کردن زن و شوهر به وظایفشان برمیگردد.
معیارها و ملاکهایی که در انتخاب همسر باید در نظر گرفته شود دو نوع است:
الف) معیارهای ضروری: معیارهایی که اساسیاند و وجود آنها برای یک زندگی سعادتمندانه و همراه با خوشبختی حتماً لازم است.
ب) معیارهای غیرضروری: معیارهایی که شرط کمال یک زندگی هستند؛ یعنی برای بهتر و کامل تر شدن زندگیاند و وجودشان امتیازی به شمار میرود. اما نبودن آنها هم ضرری به زندگی نمیرساند.
ملاک های دسته اول عبارتند از:
1ـ ایمان: ایمان به معنای اعتقاد قلبی به خدا، پیامبران و جهان دیگر است. البته لازمه این باور قلبی، گفتار و رفتار منطبق بر آن نیز هست؛ یعنی التزام عملی به دستورات دینی. دستورات دینی هم فقط در نماز یا روزه خلاصه نمیشود بلکه تمام جنبههای زندگی را در بر میگیرد. رعایت امانتداری، وفای به عهد، اجتناب از مال حرام، رعایت حقوق دیگران، اجتناب از ظلم و تعدی و … نشانههایی از پایبندی یک فرد به دستورات دینی است. کسی که پایبند به دین، که اصلی ترین مسأله زندگی است، نباشد هیچ تضمینی وجود ندارد که پایبند به رعایت حقوق همسر و زندگی مشترک باشد.
2ـ اخلاق نیک: که منظور داشتن صفات و ویژگیهای پسندیده در نظر عقل و شرع است. اموری مانند صداقت، مسئولیت پذیری، وفاداری، اعتماد، مهربانی، دلسوزی، فروتنی، صبر، گذشت، نرم خویی، عفت، خیرخواهی، انصاف و … در مقابل خودخواهی، خودمحوری، برتری جویی، حسادت، بخل، طمع، کینه توزی، ناسپاسی، عیب جویی، فحاشی، لجبازی و … .
یکی از مهمترین اهداف ازدواج رسیدن به آرامش طرفین میباشد. خصوصیات ارزشمند اخلاقی که نمونههایی از آنها در بالا ذکر شد، زمینه نیل به این هدف را فراهم میکند.
3ـ شرافت و اصالت خانوادگی: که منظور نجابت و پاکی خانواده است. زیرا ازدواج دختر و پسر تنها پیوند و ترکیب دو فرد نیست، بلکه پیوند دو خانواده است و نمی توان گفت من میخواهم با خود این فرد ازدواج کنم و کاری به خانواده و فامیلش ندارم. زیرا این فرد شاخه ای است از این خانواده و از ریشه های درخت همان خانواده تغذیه کرده است و صفات اخلاقی، روحی و جسمی آن خانواده از راه وراثت و تربیت به این فرد منتقل شده است. ضمن این که فرزندانی که از خانواده تازه تشکیل یافته به وجود میآیند به ناچار با خانوادههای پدر و مادر خود ارتباط تنگاتنگی دارند و این مسأله بر روی تربیت آنها هم تأثیرگذار است. ازدواج با فردی که خود ویژگی های مناسبی دارد ولی اعضای خانواده اش از صفات اخلاقی، باورهای دینی و رفتارهای مناسب برخوردار نیستند، معمولاً توصیه نمیشود. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله میفرماید: « با خانواده خوب و شایسته ازدواج کنید، زیرا خون اثر دارد.»(1)
4ـ عقل و هوش: برخورداری از میانگین بهرة هوشی برای اداره زندگی مشترک و تربیت فرزندان امری لازم است. این که در کلمات ائمه اطهارعلیهم السلام ما را از ازدواج با افراد احمق و کم عقل نهی فرموده اند،(2) شاید اشاره به همین معیار باشد.
5- سلامت جسمی و روانی: سلامت جسم از بیماری های صعب العلاج و نیز بیماری هایی که ارضای غریزه جنسی را با مخاطره مواجه می سازد، از عوامل مؤثر در تأمین اهداف ازدواج به شمار می رود. در عین حال خاطر نشان می شود که ممکن است در برخی موقعیت ها، فرد به دلیل مصالح مهم تر و یا به دلیل سایر ویژگی های مطلوب طرف مقابل و یا به خاطر نقص جسمانی خویش، از عامل سلامت طرف مقابل چشم پوشی کرده، به ازدواج با او اقدام کند.
غیر از مواردی که در بالا به عنوان معیارهای ضروری ذکر شد، بقیة معیارهای انتخاب همسر ضروری شمرده نمیشوند؛ یعنی شرط لازم برای یک زندگی سعادتمندانه به حساب نمیآیند و در مواردی میتوان از آنها چشمپوشی نمود؛ هر چند بودن آنها امتیازی مثبت به حساب میآید. معیارهایی مثل سطح تحصیلات، وضعیت اقتصادی، سن، زیبایی، وضعیت فرهنگی و … .
برای نمونه چند معیار را مورد بررسی دقیقتر قرار میدهیم:
ـ زیبایی: بین زیبایی و افزایش جاذبه جنسی ارتباط معناداری وجود دارد. اما با وجود اهمیتی که عنصر زیبایی دارد، نمی توان آن را معیاری ضروری به شمار آورد؛ چرا که اگر کسی حتی با زیباترین فرد دنیا ازدواج کند، بعد از مدتی این زیبایی برای وی عادی می شود و دیگر آن جلوة اولیه را نخواهد داشت. جذابیت ظاهری گستره ای بیش از سال های نخست زندگی مشترک را در بر نمی گیرد. ضمن این که زیبایى یک معیار و اندازه معین و قانون استاندارد ندارد بلکه تا حدودى به سلیقه افراد بستگى دارد. حتى ممکن است فردى در نظر کسى زیبا باشد و در نظر دیگرى زشت. نکتة مهمی که باید مورد توجه قرار گیرد این است که هر چند زیبایی معیاری ضروری به حساب نمیآید، ولی طرفین در مجموع باید از لحاظ زیبایی و قیافة ظاهری مورد پسند یکدیگر باشند و برای همدیگر جذابیت داشته باشند. در هر صورت زیبایی و تناسب ظاهری در حفظ و تقویت عفت و ایمان تأثیر دارد؛ زیرا اگر همسر فرد از حد نصاب کافی برای زیبایی برخوردار باشد، چشم و فکر و عمل وی متوجه دیگران نخواهد شد و حسرت زیبایان بیگانه را نخواهد خورد و خدای ناکرده به همسرش خیانت نخواهد کرد.
ـ تحصیلات: میزان تحصیلات را نمی توان به مثابة عامل اصلی و معیار ضروری در انتخاب همسر در نظر گرفت؛ زیرا برخورداری از سطوح عالی تحصیلاتی همواره مستلزم برخورداری از سطوح عالی بینش و نگرش نیست. ضمن این که افزایش سطح معلومات گاه تنزل سطح اخلاقی افراد را به همراه می آورد. (غرور علمی، حسادت، حق ناپذیری، مجادله و …). البته معمولاً تحصیلات بالا با فهم و شعور و درک بالای افراد از زندگی همراه است مخصوصاً وقتی که افراد گرفتار غرور و خودپسندی و دیگر صفات مذموم اخلاقی نشوند. بنابراین میتوان تحصیلات بالا را به عنوان یک امتیاز به حساب آورد. لذا معمولاً توصیه میشود که تناسب تحصیلی طرفین رعایت شود. یعنی ازدواج یک فرد بیسواد و یا دارای تحصیلات کم با فردی که تحصیلات بالایی دارد توصیه نمیشود و اغلب توصیه این است که تفاوت سطح تحصیلات کم و مثلا در حد یک مقطع باشد. اما در هر صورت این معیار را نمیتوان معیاری ضروری به حساب آورد.
ـ همسانی اجتماعی: همسانی اجتماعی که می تواند در قالب وحدت نژادی، قومی، طبقة اجتماعی، محل سکونت و … تصور شود، به نزدیک تر شدن افق فکری زوجین و سازگاری بیشتر آنها منجر می گردد. ولی معیاری اصلی نیست زیرا:
• همسانی دختر و پسر در معیارهای اساسی، تأثیر اختلاف اجتماعی را تا حدود بسیاری کاهش می دهد.
• اگر دو طرف از لحاظ معیارهای اساسی انتخاب همسر هماهنگ نباشند، صرف اشتراک اجتماعی مشکلی را حل نمی کند و برعکس در موقعیت هایی که همسران از جهت معیارهای اصلی، همسان باشند، ناهماهنگی اجتماعی تأثیری جدی بر تزلزل خانواده نخواهد داشت.
اسلام هماهنگی اجتماعی همسران را به عنوان عاملی ضروری در نظر نگرفته و حتی در مواردی آن را نادیده گرفته است. مثل تأکید پیامبر صلی الله علیه و آله به ازدواج زینب بنت جحش با زید بن حارثه(3)، و یا ازدواج بعضی از ائمه علیهم السلام با کنیزانی که به ظاهر شأن اجتماعی پایینی داشتند ولی مقام و منزلت معنوی آن بانوان باعث شد که لایق مقام مادری معصومین علیهم السلام باشند.(4)
ـ سن: دختران از لحاظ زیستی چند سال زودتر از پسران به بلوغ جنسی میرسند، همان گونه که زنان زودتر از مردان قابلیت باروری را از دست میدهند و تمایلات جنسی در مردان دیرتر از زنان فروکش میکند. از این رو، دختران باید چند سال زودتر از پسران ازدواج کنند تا از اوایل دوره ای که هیجانات جنسی و قابلیت باروری در آنها بروز میکند، شوهردار باشند و در آخر دوره نیز تقریباً همزمان با شوهران خود از فعالیت های جنسی فاصله گیرند. علاوه بر این، خانمها به خاطر سختیهای دوران بارداری، زایمان، شیردهی و مشکلات تربیت فرزندان معمولاً زودتر از مردان شکسته میشوند. ضمن این که تقریباً در همه جوامع مردان مسئول اصلی تأمین مخارج مالی خانوادهاند؛ و این باعث میشود تا زمانی که از جهت اقتصادی آمادگی تأمین و اداره خانواده را نداشته باشند، نتوانند ازدواج کنند، اما از ناحیه دختران این الزام اقتصادی وجود ندارد و آنها میتوانند پس از بلوغ ازدواج کنند.
بر اساس نکات فوق بهتر است سن زن آماده برای ازدواج از سن مرد چند سالی کمتر باشد. اما چنانچه زوجین از جهت معیارهای اصلی انتخاب همسر، مثل اخلاق و ایمان دارای هماهنگی لازم باشند، و با آگاهی از پیامدهای ناهمسانی سنی ازدواج کنند، صرف ناهمسانی سنی نمیتواند زمینه ساز اختلاف و ناسازگاری شود. به عبارت دیگر تفاوت سنی بین دختر و پسر، یکی از معیارهای ضروری به حساب نمیآید.
نکته:
کفویت یکی از بحثهایی است که در ازدواج مطرح است. کفویت به معنای تناسب و هماهنگی دختر و پسر میباشد. به عنوان یک قانون کلی میتوان گفت که تناسب و هماهنگی بین دختر و پسر در معیارهای ضروری (که در بالا ذکر شد) امری لازم و ضروری است؛ به ویژه تناسب دختر و پسر در «ایمان و دینداری». در روایاتی که از معصومین علیهم السلام به ما رسیده است، روی تناسب دینی دو طرف تأکید فراوان شده است و بحث کفویت را در همین جا مطرح نمودهاند. یعنی علاوه بر هماهنگی دو طرف در اصل ایمان، هماهنگی آنان در مراتب ایمان نیز باید مورد توجه قرار گیرد. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله میفرماید: «مرد مؤمن کفو و همشأن زن مؤمن است.»(5) البته نکته مهمی که باید به آن توجه داشت این است که کفو بودن به معنی مثل و شبیه هم بودن نیست بلکه به معنی متناسب بودن است که ممکن است گاهی این تناسب در شبیه بودن باشد یا گاهی در هم جهت بودن و یا گاهی نیز در مکمل بودن نهفته باشد.
اما کفویت در معیارهای غیر ضروری، لازم و ضروری نیست؛ هرچند وجود تناسب در معیارهای غیرضروری امتیازی به حساب میآید و توصیه اکید مشاورین این است که در حد امکان این تناسب رعایت شود؛ چرا که هر چه تناسب بین دختر و پسر در زمینههای مختلف بیشتر باشد (تحصیلات، سن، زیبایی، وضعیت اقتصادی، وضعیت اجتماعی و …) دوام و استحکام زندگی خانوادگی بیشتر خواهد بود و احتمال کمتری برای از هم گسستن پیوند زناشویی وجود خواهد داشت. بنابراین توصیه میکنیم که تا جایی که میتوانید، تناسب با طرف مقابلتان را رعایت نمایید.
در این زمینه برای اینکه بتوانید به تصمیم صحیح و عاقلانه ای برسید، بهتر است با افراد مورد اعتماد خویش، والدین یا اقوام نزدیک، دلسوز و عاقل و دارای تجربه مشورت کرده و با دقت کافی تصمیم مناسبی اتخاذ فرمایید. البته باید بدانید که این شرایط نسبت به افراد نسبى هستند و نباید انتظار داشته باشید طرف مقابل شما از بالاترین حد آن برخوردار باشد.
* چند نکته مهم
انتخاب همسر یک مسئله چند بعدی است و معیارها و شرایط انتخاب همسر متعدد است. وقتی شما اقدام به انتخاب همسر می کنید باید چند مسئله کلی و اساسی را در نظر بگیرید:
الف) همسر انتخابی شما می بایست تمام معیارهای اساسی و مهم مورد نظر شما را که لازمه یک زندگی توام با خوشبختی است را دارا باشد این بدان معنا نیست که در تمام این پارامترها و معیارها صد درصد و کامل باشد، بلکه به این معناست که حداقل نمره قبولی را داشته باشد. (مثل اینکه شما باید در هر درسی نمره قبولی را کسب کنید)
ب) فرد مورد نظر شما در کل، باید معدل قابل قبولی در معیارهای مورد نظر شما کسب کند. یعنی اینکه وقتی نمره هر یک از معیارهای ازدواج را که با هم جمع کردید، او میانگین مطلوب را از نظر شما داشته باشد. (مثل اینکه شما علاوه بر قبولی در همه دروس باید معدلتان به حد خاصی برسد تا مشروط نشوید)
ج) اگر فرد در یک معیار نمره عالی نگیرد، مهم نیست ولی اینطور هم نباشد که به کلی فاقد آن معیار باشد. مثلا اگر دختر و پسری در بسیاری از ملاک ها، شرایط خوبی را برای ازدواج دارا باشند ولی از نظر تحصیلی یا اقتصادی تفاوت فاحش با هم داشته باشند، ازدوج این چنینی همراه با ریسک بوده و توصیه نمی گردد.
د) البته ممکن است افرادی نیز بوده باشند که با وجود تفاوت در شرایط و همسان نبودن ( عدم کفویت) و به صرف ایمان تنها یا شرایط دیگر که داشته اند ازدواج کرده باشند و زندگی موفقی نیز داشته باشند ولی این افراد استثنا هستند و ما موارد غالب که تجربه نشان داده است، را برای شما بازگو می کنیم. تجربه ما در امر مشاوره، نشان داده است که بهتر است فرد در هر ملاک حداقل نمره قبولی را داشته باشد و در مجموع 60 تا 70 درصد ملاک های ازدواج را دارا باشد.
ه) انتخاب یک همسر مناسب به معنای پایان ناملایمات نیست. ادامه موفق زندگی مشترک نیز به مهارتهایی نیاز دارد. لذا پس از ازدواج هم باید سطح آگاهیهای خود را در موضوع ارتباط مناسب همسران، بالا ببرید تا یک زندگی ایده آل را بسازید.
و) به این نکته هم توجه داشته باشید که: درست است که انتخاب همسر مسئله ای مهم و حساس است ولی در عین حال نباید زیاد وسواس به خرج داد. هیچ کس صد درصد طبق معیارهایی که انسان ابتدائا در نظر دارد آفریده نشده و پرورش نیافته است. کما این که ممکن است نسبت به طرف های مقابل شما نیز همین گونه باشد و شما صد درصد آن طور که آنان می خواهند نباشید. بنابراین، همانطور که گفته شد شما در صورتی که 70 یا 60 درصد از معیارهای خود را در کسی یافتید می توانید به همان اکتفا کنید و بیش از آن را با برنامه ای حساب شده و با اخلاق و رفتار و ارشادات نیکو و صمیمانه در وی بوجود آورید.
ز) با توجه به آنچه گفته شد آنچه مهم است این است که انسان در ایمان و اخلاق نیکو و نسب شریک زندگی خود به حد نصاب خوب توجه داشته باشد و به کمتر از آن رضایت ندهد و در بقیه صفات معدل گیری کند که آیا این فرد با داشتن این صفات معدل خوبی می گیرد یا نه، چون انسان ها، کامل کامل نیستند، هر فردی در برخی از جهات نقص دارد و در برخی صفات عیب ندارد.
ح) چون جامعه ما اسلامی است و اکثر قریب به اتفاق مردم تا حدود زیادی متناسب با فرهنگ و ارزش های اسلامی رشد کرده اند نور ایمان و اسلام در غالب دلها تابان است. البته درجات ایمان متفاوت است ولی شما هم نباید انتظار داشته باشید که حتما از بالاترین سطح ایمانی انتخاب کنید. بلکه همین که به خواستگاری دختری رفتید که می بینید نسبت به وظایف دینی خود کوشاست و گرد معصیت نمی چرخد کافی است. در روایات متعددی آمده است که به هنگام گزینش همسر به اخلاق و روحیات و رفتار خانواده اش بنگرید زیرا او در چنان محیطی پرورش یافته و منعکس کننده همان روش ها و هنجارهاست. بنابراین با تحقیق کافی درباره فرد مورد نظر و خانواده وی، می توانید مطمئن شوید که آیا زن زندگی هست یا نه و به وجود ویژگیهای لازم برای یک زندگی مشترک پی ببرید و بدین ترتیب دغدغه خاطرتان کاهش یابد.
پی نوشت
1. بحار الأنوار، ج103، ص197.
2. کافی، ج5، ص353.
3. احزاب/36.
4. مثلاً مادر امام صادق علیه السلام کنیزی بود به نام حمیده و یا مادر امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف کنیزی بود به نام نرجس خاتون.
5. کافی، ج5، ص341.
قبل از هرچیز لازم میدانم از تاخیر پیش آمده در پاسخگویی که حاصل حجم بسیار بالای سوالات رسیده به این مرکز است از شما پوزش بخواهم.
برادر ارجمند همانطور که می دانید ازدواج یکی از مهمترین حوادث و رویدادهای زندگی است و نقش مهمی در سرنوشت و سعادت و خوشبختی انسان دارد، مضافاً بر اینکه اگر به نحو صحیح انجام پذیرد بسیاری از نیازهای انسان را اعم از نیازهای عاطفی و جنسی را تامین و باعث آرامش روحی انسان می شود. بنابراین در عین حال که نباید در انتخاب همسر خیلی وسواس گونه عمل کرد اما دقت، شناخت و اتخاذ تصمیم حساب شده و بالاخره انتخاب صحیح از شرایط ضروری یک ازدواج موفق است.
در واقع می توان گفت ازدواج موفق در پرتو یک سری شناخت ها و تلاش های پس از آن، برای فرد حاصل می شود. هر قدر شما نسبت به خود و ویژگی های شخصیتی خود آگاه تر باشید و همچنین نسبت به آنچه که از زندگی مشترک می خواهید واقع بینانه تر بیاندیشید و درک عمیق تر و درست تری نسبت به اوضاع و شرایط خود و زمانه داشته باشید طبعا انتخاب بهتری انجام می دهید و در ادامه نیز با مسائل برخوردی عاقلانه و دقیق تر خواهید داشت و در نتیجه زندگی ای سالم و پربارتر خواهید داشت. ازدواج موفق چیزی جز این نیست که در ابتدا انتخابی درست داشته باشید و پس از تشکیل زندگی مشترک در حفظ، رشد، تعالی و تقویت آن کوشا باشید.
در انتخاب همسر نخستین و مهمترین کار این است که ملاکها و معیارهای یک همسر مناسب را بدانیم و آنها را لحاظ کنیم. بنابراین ما در ادامه اصول، راهها و ملاک های یک انتخاب صحیح را به شما ارائه می نماییم و در پایان نیز چند نکته کاربردی را ذکر می نماییم تا شما را در رسیدن به یک ازدواج موفق یاری نماییم.
* ملاکهای یک همسر مناسب
در انتخاب یک همسر خوب یک سری ملاکها و معیارهایی باید در نظر گرفته شود، البته باید به این نکته نیز توجه داشت که لحاظ این معیارها به تنهایی نمیتواند ضامن موفقیت ازدواج گردد. عامل مهم دیگر موفقیت یا عدم موفقیت ازدواج، به میزان عمل کردن زن و شوهر به وظایفشان برمیگردد.
معیارها و ملاکهایی که در انتخاب همسر باید در نظر گرفته شود دو نوع است:
الف) معیارهای ضروری: معیارهایی که اساسیاند و وجود آنها برای یک زندگی سعادتمندانه و همراه با خوشبختی حتماً لازم است.
ب) معیارهای غیرضروری: معیارهایی که شرط کمال یک زندگی هستند؛ یعنی برای بهتر و کامل تر شدن زندگیاند و وجودشان امتیازی به شمار میرود. اما نبودن آنها هم ضرری به زندگی نمیرساند.
ملاک های دسته اول عبارتند از:
1ـ ایمان: ایمان به معنای اعتقاد قلبی به خدا، پیامبران و جهان دیگر است. البته لازمه این باور قلبی، گفتار و رفتار منطبق بر آن نیز هست؛ یعنی التزام عملی به دستورات دینی. دستورات دینی هم فقط در نماز یا روزه خلاصه نمیشود بلکه تمام جنبههای زندگی را در بر میگیرد. رعایت امانتداری، وفای به عهد، اجتناب از مال حرام، رعایت حقوق دیگران، اجتناب از ظلم و تعدی و … نشانههایی از پایبندی یک فرد به دستورات دینی است. کسی که پایبند به دین، که اصلی ترین مسأله زندگی است، نباشد هیچ تضمینی وجود ندارد که پایبند به رعایت حقوق همسر و زندگی مشترک باشد.
2ـ اخلاق نیک: که منظور داشتن صفات و ویژگیهای پسندیده در نظر عقل و شرع است. اموری مانند صداقت، مسئولیت پذیری، وفاداری، اعتماد، مهربانی، دلسوزی، فروتنی، صبر، گذشت، نرم خویی، عفت، خیرخواهی، انصاف و … در مقابل خودخواهی، خودمحوری، برتری جویی، حسادت، بخل، طمع، کینه توزی، ناسپاسی، عیب جویی، فحاشی، لجبازی و … .
یکی از مهمترین اهداف ازدواج رسیدن به آرامش طرفین میباشد. خصوصیات ارزشمند اخلاقی که نمونههایی از آنها در بالا ذکر شد، زمینه نیل به این هدف را فراهم میکند.
3ـ شرافت و اصالت خانوادگی: که منظور نجابت و پاکی خانواده است. زیرا ازدواج دختر و پسر تنها پیوند و ترکیب دو فرد نیست، بلکه پیوند دو خانواده است و نمی توان گفت من میخواهم با خود این فرد ازدواج کنم و کاری به خانواده و فامیلش ندارم. زیرا این فرد شاخه ای است از این خانواده و از ریشه های درخت همان خانواده تغذیه کرده است و صفات اخلاقی، روحی و جسمی آن خانواده از راه وراثت و تربیت به این فرد منتقل شده است. ضمن این که فرزندانی که از خانواده تازه تشکیل یافته به وجود میآیند به ناچار با خانوادههای پدر و مادر خود ارتباط تنگاتنگی دارند و این مسأله بر روی تربیت آنها هم تأثیرگذار است. ازدواج با فردی که خود ویژگی های مناسبی دارد ولی اعضای خانواده اش از صفات اخلاقی، باورهای دینی و رفتارهای مناسب برخوردار نیستند، معمولاً توصیه نمیشود. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله میفرماید: « با خانواده خوب و شایسته ازدواج کنید، زیرا خون اثر دارد.»(1)
4ـ عقل و هوش: برخورداری از میانگین بهرة هوشی برای اداره زندگی مشترک و تربیت فرزندان امری لازم است. این که در کلمات ائمه اطهارعلیهم السلام ما را از ازدواج با افراد احمق و کم عقل نهی فرموده اند،(2) شاید اشاره به همین معیار باشد.
5- سلامت جسمی و روانی: سلامت جسم از بیماری های صعب العلاج و نیز بیماری هایی که ارضای غریزه جنسی را با مخاطره مواجه می سازد، از عوامل مؤثر در تأمین اهداف ازدواج به شمار می رود. در عین حال خاطر نشان می شود که ممکن است در برخی موقعیت ها، فرد به دلیل مصالح مهم تر و یا به دلیل سایر ویژگی های مطلوب طرف مقابل و یا به خاطر نقص جسمانی خویش، از عامل سلامت طرف مقابل چشم پوشی کرده، به ازدواج با او اقدام کند.
غیر از مواردی که در بالا به عنوان معیارهای ضروری ذکر شد، بقیة معیارهای انتخاب همسر ضروری شمرده نمیشوند؛ یعنی شرط لازم برای یک زندگی سعادتمندانه به حساب نمیآیند و در مواردی میتوان از آنها چشمپوشی نمود؛ هر چند بودن آنها امتیازی مثبت به حساب میآید. معیارهایی مثل سطح تحصیلات، وضعیت اقتصادی، سن، زیبایی، وضعیت فرهنگی و … .
برای نمونه چند معیار را مورد بررسی دقیقتر قرار میدهیم:
ـ زیبایی: بین زیبایی و افزایش جاذبه جنسی ارتباط معناداری وجود دارد. اما با وجود اهمیتی که عنصر زیبایی دارد، نمی توان آن را معیاری ضروری به شمار آورد؛ چرا که اگر کسی حتی با زیباترین فرد دنیا ازدواج کند، بعد از مدتی این زیبایی برای وی عادی می شود و دیگر آن جلوة اولیه را نخواهد داشت. جذابیت ظاهری گستره ای بیش از سال های نخست زندگی مشترک را در بر نمی گیرد. ضمن این که زیبایى یک معیار و اندازه معین و قانون استاندارد ندارد بلکه تا حدودى به سلیقه افراد بستگى دارد. حتى ممکن است فردى در نظر کسى زیبا باشد و در نظر دیگرى زشت. نکتة مهمی که باید مورد توجه قرار گیرد این است که هر چند زیبایی معیاری ضروری به حساب نمیآید، ولی طرفین در مجموع باید از لحاظ زیبایی و قیافة ظاهری مورد پسند یکدیگر باشند و برای همدیگر جذابیت داشته باشند. در هر صورت زیبایی و تناسب ظاهری در حفظ و تقویت عفت و ایمان تأثیر دارد؛ زیرا اگر همسر فرد از حد نصاب کافی برای زیبایی برخوردار باشد، چشم و فکر و عمل وی متوجه دیگران نخواهد شد و حسرت زیبایان بیگانه را نخواهد خورد و خدای ناکرده به همسرش خیانت نخواهد کرد.
ـ تحصیلات: میزان تحصیلات را نمی توان به مثابة عامل اصلی و معیار ضروری در انتخاب همسر در نظر گرفت؛ زیرا برخورداری از سطوح عالی تحصیلاتی همواره مستلزم برخورداری از سطوح عالی بینش و نگرش نیست. ضمن این که افزایش سطح معلومات گاه تنزل سطح اخلاقی افراد را به همراه می آورد. (غرور علمی، حسادت، حق ناپذیری، مجادله و …). البته معمولاً تحصیلات بالا با فهم و شعور و درک بالای افراد از زندگی همراه است مخصوصاً وقتی که افراد گرفتار غرور و خودپسندی و دیگر صفات مذموم اخلاقی نشوند. بنابراین میتوان تحصیلات بالا را به عنوان یک امتیاز به حساب آورد. لذا معمولاً توصیه میشود که تناسب تحصیلی طرفین رعایت شود. یعنی ازدواج یک فرد بیسواد و یا دارای تحصیلات کم با فردی که تحصیلات بالایی دارد توصیه نمیشود و اغلب توصیه این است که تفاوت سطح تحصیلات کم و مثلا در حد یک مقطع باشد. اما در هر صورت این معیار را نمیتوان معیاری ضروری به حساب آورد.
ـ همسانی اجتماعی: همسانی اجتماعی که می تواند در قالب وحدت نژادی، قومی، طبقة اجتماعی، محل سکونت و … تصور شود، به نزدیک تر شدن افق فکری زوجین و سازگاری بیشتر آنها منجر می گردد. ولی معیاری اصلی نیست زیرا:
• همسانی دختر و پسر در معیارهای اساسی، تأثیر اختلاف اجتماعی را تا حدود بسیاری کاهش می دهد.
• اگر دو طرف از لحاظ معیارهای اساسی انتخاب همسر هماهنگ نباشند، صرف اشتراک اجتماعی مشکلی را حل نمی کند و برعکس در موقعیت هایی که همسران از جهت معیارهای اصلی، همسان باشند، ناهماهنگی اجتماعی تأثیری جدی بر تزلزل خانواده نخواهد داشت.
اسلام هماهنگی اجتماعی همسران را به عنوان عاملی ضروری در نظر نگرفته و حتی در مواردی آن را نادیده گرفته است. مثل تأکید پیامبر صلی الله علیه و آله به ازدواج زینب بنت جحش با زید بن حارثه(3)، و یا ازدواج بعضی از ائمه علیهم السلام با کنیزانی که به ظاهر شأن اجتماعی پایینی داشتند ولی مقام و منزلت معنوی آن بانوان باعث شد که لایق مقام مادری معصومین علیهم السلام باشند.(4)
ـ سن: دختران از لحاظ زیستی چند سال زودتر از پسران به بلوغ جنسی میرسند، همان گونه که زنان زودتر از مردان قابلیت باروری را از دست میدهند و تمایلات جنسی در مردان دیرتر از زنان فروکش میکند. از این رو، دختران باید چند سال زودتر از پسران ازدواج کنند تا از اوایل دوره ای که هیجانات جنسی و قابلیت باروری در آنها بروز میکند، شوهردار باشند و در آخر دوره نیز تقریباً همزمان با شوهران خود از فعالیت های جنسی فاصله گیرند. علاوه بر این، خانمها به خاطر سختیهای دوران بارداری، زایمان، شیردهی و مشکلات تربیت فرزندان معمولاً زودتر از مردان شکسته میشوند. ضمن این که تقریباً در همه جوامع مردان مسئول اصلی تأمین مخارج مالی خانوادهاند؛ و این باعث میشود تا زمانی که از جهت اقتصادی آمادگی تأمین و اداره خانواده را نداشته باشند، نتوانند ازدواج کنند، اما از ناحیه دختران این الزام اقتصادی وجود ندارد و آنها میتوانند پس از بلوغ ازدواج کنند.
بر اساس نکات فوق بهتر است سن زن آماده برای ازدواج از سن مرد چند سالی کمتر باشد. اما چنانچه زوجین از جهت معیارهای اصلی انتخاب همسر، مثل اخلاق و ایمان دارای هماهنگی لازم باشند، و با آگاهی از پیامدهای ناهمسانی سنی ازدواج کنند، صرف ناهمسانی سنی نمیتواند زمینه ساز اختلاف و ناسازگاری شود. به عبارت دیگر تفاوت سنی بین دختر و پسر، یکی از معیارهای ضروری به حساب نمیآید.
نکته:
کفویت یکی از بحثهایی است که در ازدواج مطرح است. کفویت به معنای تناسب و هماهنگی دختر و پسر میباشد. به عنوان یک قانون کلی میتوان گفت که تناسب و هماهنگی بین دختر و پسر در معیارهای ضروری (که در بالا ذکر شد) امری لازم و ضروری است؛ به ویژه تناسب دختر و پسر در «ایمان و دینداری». در روایاتی که از معصومین علیهم السلام به ما رسیده است، روی تناسب دینی دو طرف تأکید فراوان شده است و بحث کفویت را در همین جا مطرح نمودهاند. یعنی علاوه بر هماهنگی دو طرف در اصل ایمان، هماهنگی آنان در مراتب ایمان نیز باید مورد توجه قرار گیرد. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله میفرماید: «مرد مؤمن کفو و همشأن زن مؤمن است.»(5) البته نکته مهمی که باید به آن توجه داشت این است که کفو بودن به معنی مثل و شبیه هم بودن نیست بلکه به معنی متناسب بودن است که ممکن است گاهی این تناسب در شبیه بودن باشد یا گاهی در هم جهت بودن و یا گاهی نیز در مکمل بودن نهفته باشد.
اما کفویت در معیارهای غیر ضروری، لازم و ضروری نیست؛ هرچند وجود تناسب در معیارهای غیرضروری امتیازی به حساب میآید و توصیه اکید مشاورین این است که در حد امکان این تناسب رعایت شود؛ چرا که هر چه تناسب بین دختر و پسر در زمینههای مختلف بیشتر باشد (تحصیلات، سن، زیبایی، وضعیت اقتصادی، وضعیت اجتماعی و …) دوام و استحکام زندگی خانوادگی بیشتر خواهد بود و احتمال کمتری برای از هم گسستن پیوند زناشویی وجود خواهد داشت. بنابراین توصیه میکنیم که تا جایی که میتوانید، تناسب با طرف مقابلتان را رعایت نمایید.
در این زمینه برای اینکه بتوانید به تصمیم صحیح و عاقلانه ای برسید، بهتر است با افراد مورد اعتماد خویش، والدین یا اقوام نزدیک، دلسوز و عاقل و دارای تجربه مشورت کرده و با دقت کافی تصمیم مناسبی اتخاذ فرمایید. البته باید بدانید که این شرایط نسبت به افراد نسبى هستند و نباید انتظار داشته باشید طرف مقابل شما از بالاترین حد آن برخوردار باشد.
* چند نکته مهم
انتخاب همسر یک مسئله چند بعدی است و معیارها و شرایط انتخاب همسر متعدد است. وقتی شما اقدام به انتخاب همسر می کنید باید چند مسئله کلی و اساسی را در نظر بگیرید:
الف) همسر انتخابی شما می بایست تمام معیارهای اساسی و مهم مورد نظر شما را که لازمه یک زندگی توام با خوشبختی است را دارا باشد این بدان معنا نیست که در تمام این پارامترها و معیارها صد درصد و کامل باشد، بلکه به این معناست که حداقل نمره قبولی را داشته باشد. (مثل اینکه شما باید در هر درسی نمره قبولی را کسب کنید)
ب) فرد مورد نظر شما در کل، باید معدل قابل قبولی در معیارهای مورد نظر شما کسب کند. یعنی اینکه وقتی نمره هر یک از معیارهای ازدواج را که با هم جمع کردید، او میانگین مطلوب را از نظر شما داشته باشد. (مثل اینکه شما علاوه بر قبولی در همه دروس باید معدلتان به حد خاصی برسد تا مشروط نشوید)
ج) اگر فرد در یک معیار نمره عالی نگیرد، مهم نیست ولی اینطور هم نباشد که به کلی فاقد آن معیار باشد. مثلا اگر دختر و پسری در بسیاری از ملاک ها، شرایط خوبی را برای ازدواج دارا باشند ولی از نظر تحصیلی یا اقتصادی تفاوت فاحش با هم داشته باشند، ازدوج این چنینی همراه با ریسک بوده و توصیه نمی گردد.
د) البته ممکن است افرادی نیز بوده باشند که با وجود تفاوت در شرایط و همسان نبودن ( عدم کفویت) و به صرف ایمان تنها یا شرایط دیگر که داشته اند ازدواج کرده باشند و زندگی موفقی نیز داشته باشند ولی این افراد استثنا هستند و ما موارد غالب که تجربه نشان داده است، را برای شما بازگو می کنیم. تجربه ما در امر مشاوره، نشان داده است که بهتر است فرد در هر ملاک حداقل نمره قبولی را داشته باشد و در مجموع 60 تا 70 درصد ملاک های ازدواج را دارا باشد.
ه) انتخاب یک همسر مناسب به معنای پایان ناملایمات نیست. ادامه موفق زندگی مشترک نیز به مهارتهایی نیاز دارد. لذا پس از ازدواج هم باید سطح آگاهیهای خود را در موضوع ارتباط مناسب همسران، بالا ببرید تا یک زندگی ایده آل را بسازید.
و) به این نکته هم توجه داشته باشید که: درست است که انتخاب همسر مسئله ای مهم و حساس است ولی در عین حال نباید زیاد وسواس به خرج داد. هیچ کس صد درصد طبق معیارهایی که انسان ابتدائا در نظر دارد آفریده نشده و پرورش نیافته است. کما این که ممکن است نسبت به طرف های مقابل شما نیز همین گونه باشد و شما صد درصد آن طور که آنان می خواهند نباشید. بنابراین، همانطور که گفته شد شما در صورتی که 70 یا 60 درصد از معیارهای خود را در کسی یافتید می توانید به همان اکتفا کنید و بیش از آن را با برنامه ای حساب شده و با اخلاق و رفتار و ارشادات نیکو و صمیمانه در وی بوجود آورید.
ز) با توجه به آنچه گفته شد آنچه مهم است این است که انسان در ایمان و اخلاق نیکو و نسب شریک زندگی خود به حد نصاب خوب توجه داشته باشد و به کمتر از آن رضایت ندهد و در بقیه صفات معدل گیری کند که آیا این فرد با داشتن این صفات معدل خوبی می گیرد یا نه، چون انسان ها، کامل کامل نیستند، هر فردی در برخی از جهات نقص دارد و در برخی صفات عیب ندارد.
ح) چون جامعه ما اسلامی است و اکثر قریب به اتفاق مردم تا حدود زیادی متناسب با فرهنگ و ارزش های اسلامی رشد کرده اند نور ایمان و اسلام در غالب دلها تابان است. البته درجات ایمان متفاوت است ولی شما هم نباید انتظار داشته باشید که حتما از بالاترین سطح ایمانی انتخاب کنید. بلکه همین که به خواستگاری دختری رفتید که می بینید نسبت به وظایف دینی خود کوشاست و گرد معصیت نمی چرخد کافی است. در روایات متعددی آمده است که به هنگام گزینش همسر به اخلاق و روحیات و رفتار خانواده اش بنگرید زیرا او در چنان محیطی پرورش یافته و منعکس کننده همان روش ها و هنجارهاست. بنابراین با تحقیق کافی درباره فرد مورد نظر و خانواده وی، می توانید مطمئن شوید که آیا زن زندگی هست یا نه و به وجود ویژگیهای لازم برای یک زندگی مشترک پی ببرید و بدین ترتیب دغدغه خاطرتان کاهش یابد.
پی نوشت
1. بحار الأنوار، ج103، ص197.
2. کافی، ج5، ص353.
3. احزاب/36.
4. مثلاً مادر امام صادق علیه السلام کنیزی بود به نام حمیده و یا مادر امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف کنیزی بود به نام نرجس خاتون.
5. کافی، ج5، ص341.