۱۳۹۲/۰۷/۱۵
–
۸۹ بازدید
میشه مفاهیم اخلاقی وآموزه های اخلاقی روجداگانه تعریف کنید؟
جدا کردن اصطلاحات اخلاقی ونامگذاری آنها متاسفانه کاری است که هر نویسنده ای برای خود انجام می دهد ونمی توان برای هر کدام از این اصطلاحات تعریف ثابتی را کرد، چون ممکن است در کتاب نویسنده دیگری، همین تعریف برای اصطلاح دیگری استفاده شده باشد! علی ای حال به نظر نمی رسد بین مفاهیم اخلاقی وآموزه های اخلاقی تفاوتی نباشد !
ولی شاید بتوان چنین گفت که مفاهیم اخلاقی به اموری مانند مفهوم گذشت، تقوی،اخلاص، ایمان، محبت و… است که منظور از این مفاهیم بیان چیزی است که متکفل معنویت وکمال معنوی انسان است ، وآموزه های اخلاقی اموری است که انسان با بکار بستن آنها به کمال می رسدو اینکه حسد را ویا مثلا غیبت را چگونه از خود دفع کند ؟ بنا بر این یادگیری راهکار دفع حسد ویا غیبت را ویا … آموزه اخلاقی می گویند!
وشاید بتوان مفاهیم اخلاقی راهمان اصول اخلاقی دانست وتعریف آن راتعریف اصول اخلاقی کرد!
اصول اخلاقی چیست؟
برای روشن شدن مفهوم اصول و فروع اخلاقی لازم است اخلاق تعریف شود،اخلاق جمع خُلْق بر وزن قفل، به معنی قوا و سجایا و صفات درونی است که با چشم دل دیده می شود، نه با چشم سر. اگر چه در تعریف اخلاق میان دانشمندان اختلاف نظر وجود دارد،لیکن دانشمندان اسلامی در این مطلب اشتراک نظر دارند که مجموعه صفات روحی و خصوصیات درونی و ملکات باطنی که منشأ و مبدأ افکار وعقاید و گفتار و کردار و رفتار خوب یا بد می باشد، اخلاق نامیده می شود.
توضیح: انسانیت انسان به روح او است. هدف غایی و مقصد نهایی روح، تعالی جویی و تقرّب به حضرت احدیت است. قوا و توانایی هایی که روح برای تکامل و تعالی جویی در اختیار دارد، زیاد است، لیکن همه قوای ظاهری و باطنی زیرمجموعه و تحت فرمان چهار قوه و فرمانده قرار دارند که عبارتند از: عقل، وَهْم، شهوت و غضب. این چهار قوه اصول و مبانی اولیه اخلاق، سرمنشأ همه صفات رذیله و بدی ها و ریشه همه سجایا و خیر و خوبی ها هستند.
منظور از تهذیب نفس یا تزکیه روح، در بحث اخلاق، به معنی تربیت نمودن و رشد و هدایت نمودن قوای چهارگانه و شکوفا ساختن استعدادهای آن ها در جهت تکامل و نیل به سعادت و کمال مطلق و تقرّب به حضرت حق تعالی است.
کار عقل، فهم و ادراک حقایق کلی است. از این جهت آن را قوه عاقله یا عقل نظری می گویند و با تهذیب آن، صفت حکمت به وجود می آید و آن نیز بر دو قسم است: حکمت نظری و حکمت عملی. از تهذیب قوه وهم یا عقل عملی، ملکة عدالت پدید می آید. از تهذیب قوه غضب، شجاعت روحی و قدرت نفسانی ظاهر میگردد. از تهذیب قوه شهوت، حیا و عفت حاصل می شود. چهار صفت (حکمت، عدالت، شجاعت و عفت) اصول و مبانی اخلاق حسنه شمرده می شوند و سایر صفات و خُلقیات، به عنوان فروع اخلاقی، و ناشی از این چهار صفت هستند. حکمت ها و احادیث اخلاقی اسلام -غالباً و بلکه همة آن ها – بیان کنندة فروع اخلاقی یا اخلاقی عملی هستند.
– جهت اطلاع و آگاهی بیشتر کتاب های زیر را مطالعه کنید:
1-اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی، از زین العابدین قربانی.
2-اخلاق در قرآن، از آیت الله مکارم شیرازی و جمعی از فضلا.
3-معراج السعاده، مولی احمد نراقی، از ص 28 به بعد.
4-فلسفة اخلاق، شهید مطهری.
5-اخلاق در قرآن، آقای مصباح یزدی.
6-گفتار فلسفی اخلاق از نظر همزیستی و ارزش های انسانی، از محمد تقی فلسفی.